رفتن به محتوای اصلی

«مذهب» و داستان «ظهور امام زمان»؟! (بخش اول)
19.04.2011 - 16:23

مقدمه

از سال 1384 که دولت احمدی نژاد، بر سر کار آمده است داستان سرایی در مورد ظهور امام زمان به اوج خود رسیده است. روزانه صدها رسانه، فیلم، داستان، مقاله، سخن رانی و غیره داستان های ارتجاعی و تخیلی حکومت اسلامی را تبلیغ و ترویج می کنند.

هدف اصلی حکومت از تبلیغ مداوم ظهور امام زمان و یا دولتی که قرار است زمینه های ظهور امام زمان را فراهم سازد؛ یا رهبر مخفیانه با امام زمان دیدار می کند و... تلاشی برای بسیج مردم مذهبی پشت سیاست های حکومت است تا از یک سو جامعه را مرعوب سیاست هایشان کنند و از سوی دیگر، هر مخالف و منتقد را شدیدا سرکوب نمایند. اما حکومت اسلامی، به دلایل مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، ایدئولوژیکی و دیپلماتیک در بحران به سر می برد و دیگر بیش از این، امام زمان و خدا و پیغبرشان نیز قادر نیستند آن را از خطر سرنگونی برهانند.

اطرافیان علی خامنه ای، در تلاشند تا از او چهره ای مقدس بسازند. روحانيون طرفدار خامنه ای در مساجد و محافل عمومی و نماز جمعه ها، او را نايب امام زمان معرفی کنند.

يک روز او را «سيدخراسانی»، يار نزديک امام دوازدهم شيعيان معرفی می کنند و روز دیگر، علم و دانش او را هم بالاتر از همه متخصصان می دانند.

در روزهای گذشته، فيلم سخن رانی آيت الله محمدسعيدی، امام جمعه شهر قم منتشر شده است که سعی می کند برای مردمی که پای منبر او نشسته اند، تولد خامنه ای را در هنگام به دنيا آمدن و تولد، متفاوت با تولد ديگر انسان های عادی نشان دهد.»

آيت الله محمد سعيدی، در این سخن رانی گفت: «زمان ولادت رهبر انقلاب که رسيد، ما را از اتاق بيرون کردند. قابله در اتاق داشت زمينه تولد اين فرزند جديد را فراهم می کرد.»

او، در این فیلم می گوید: «می گفت يک مرتبه ديدم صدای قابله بلند شد. که «علی نگهدارت باشد.» می گفت ما در را باز کرديم و رفتيم تو. گفتيم چه شد؟ گفت که اين آقا- يعنی مقام معظم رهبری- وقتی می خواست از بدن مادر خارج شود، گفت «ياعلی.» گفت تا اين کلام را شنيدم، قابله گفت «علی نگهدارت باشد.»

آيت الله سعيدی، گفت: «مردم! رهبر شما کسی است که با ورودش يا علی گفت و در طول زندگی يا علی گفت و تو حزب اللهی بايد تا ابد پشت سر اين رهبر يا علی بگويی.»

هم چنین در فیلم کوتاهی که اخیرا به صورت گسترده روی سی دی انتشار یافته است، آیت‌ الله خامنه ‌ای رهبر حکومت اسلامی به سید خراسانی، محمود احمدی‌ نژاد رییس‌ جمهور به شعیب صالح و حسن‌ نصرالله رهبر حزب ‌الله لبنان به سید یمانی تشبیه شده‌ اند.

دو مجری زن و مرد این فیلم، با استفاده از کتاب‌ ها و احادیث و روایات، مشخصات آیت ‌الله خامنه ‌ای را با مشخصات سیدخراسانی مقایسه می‌ کنند و در نهایت نتیجه می ‌گیرند که رهبر حکومت اسلامی، برای فراهم ساختن زمینه ظهور امام زمان برخاسته است. در این راه، فردی به نام سیدیمانی و فرد دیگری به عنوان شعیب صالح، در خدمت سیدخراسانی هستند که مشخصات ظاهری و رفتارهای آنان به ‌ترتیب با سیدحسن نصرالله و محمود احمدی‌ نژاد انطباق داده شده است.

انتشار گسترده این فیلم، که «ظهور بسیار نزدیک است» نام دارد، کشمکش تازه ای را بین جناح حاکم اصول گرایان و برخی از نمایندگان مجلس و روحانیون به وجود آورده است. این کشمکش ها به ویژه از آن ‌جهت تشدید یافته که اسفندیار رحیم مشایی، رییس ‌دفتر احمدی ‌نژاد که چهره خبرسازی در دولت او است نیز به تازگی «مدیریت ظهور امام زمان» را وظیفه دولت دانسته است.

منتقدین احمدی‌ نژاد و رییس دفتر او از مدت‌ ها پیش متهم هستند که می‌ کوشند وانمود کنند با امام زمان رابطه مستقیم دارند. در آغاز ریاست‌ جمهوری احمدی نژاد، برخی از مسئولان دولتی اعلام کرده بودند که او هنگام نماز خواندن در ساختمان ریاست‌ جمهوری، جانمازی برای امام زمان پهن می‌ کند و پشت آن نماز می‌ خواند. برخی دیگر از نزدیکان او نیز گفته بودند که او هنگام صرف غذا نیز، بشقابی پر از غذا برای امام زمان روی میز می‌ گذارد. این نمونه ها نشان می دهند که جامعه ما در دست یک مشت آدم هایی که به شدت خطرناک و جنون آدم کشی دارند اسیر هستند.

تلاش ‌ها برای جا‌انداختن این ادعا که ظهور امام زمان نزدیک است، تا آن جا پیش رفته که اسفند ماه 1389، حتی امام جماعت اهل تسنن زاهدان نیز، در سخنانی غیر منتظره که از او نقل شد، گفت که حتی اهل سنت هم به امام زمان اعتقاد دارند و ظهور وی نزدیک است. در حالی که اهل سنت، به امامت اعتقاد ندارند و در نتیجه عملا نمی‌ توانند وجود امام زمان را تایید کنند.

اظهارات مولوی عبدالرحمان ملازهی امام جمعه اهل سنت زاهدان، ۱۶ اسفند سال گذشته از سوی خبرگزاری حکومتی فارس، منتشر شد که به دولت و سپاه پاسداران نزدیک است.

در حال حاضر سايت های بسياری در زمينه «مهدويت» و «موعودگرايی» در ايران فعاليت می کنند که بر اساس برخی گزارش ها، تعداد آن ها به بيش از يک صد سايت و وبلاگ می رسد و از سوی نهادهای دولتی و حوزه علميه قم نیز پشتيبانی مالی می شوند.

كتابى است به نام كتاب نامه حضرت مهدى، 2000 جلد كتاب را درباره مهدى، معرفى كرده است. برخی آیت الله ها بر این عقیده اند که شيعيان عادى درباره امام زمان بايد حداقل 10 جلد كتاب خوانده باشند و طلبه ها هم 100 جلد و محققان 500 جلد مطالعه كرده باشند.

«ولايت كليه الهيه» علامه ميرجهانى، «مهدى منتظر»، آشيخ جواد خراسانى، «مهدى موعود»، ترجمه جلد 13 بحار الانوار و امثال اين ها.

علاوه بر این کتاب ها، صدها کتاب دیگر و سایت اینترنتی و غیره در سطح کشور توسط گروه ها و افراد متعصب مذهبی تولید و تبلیغ می گردند.

روزانه صد‌ها ساعت از وقت رسانه ‌های دولتی، جلسات و سمینارها، ده ‌ها هزار صفحه از رسانه‌ های مکتوب و الکترونیک و ده‌ ها هزار ساعت از وقت تریبون‌ های رسمی حکومت اسلامی به روحانیون اختصاص دارد تا به تعریف و تمجید از رهبر و حکومت بپردازند. در همین راستا داستان امام زمان نیز به عنوان داستان های سریالی توسط حکومت اسلامی به بازار عرضه می شود.

برای مثال، «از معجزه خودم به ‌تان بگویم. در دفتر به کارمندم می‌ گویم محمد دارند باد ماشینم را خالی می‌ کنند. می ‌رود می‌ بیند که بله خالی کرده ‌اند.» (جعفر شجونی، دبیر جامعه وعاظ تهران، همشهری ماه به نقل از تابناک، ۲۸ دی ۱۳۸۹) یا داستان‌ های دیگری چون «هاله نور احمدی ‌نژاد» و...

در دوره ‌ای که روزبروز مردم از حکومت و سران آن و ایدئولوژی مذهبی آن رویگردان می شوند سران و مقامات حکومت اسلامی، شدیدا احساس نگرانی می کنند و تلاش های گسترده ای را برای تحریک هر چه بیش تر احساسات مذهبی طرفداران خود به کار می اندازند تا بلکه قدرت خود را نگاه دارند. بر این اساس در سال های اخیر، هم دفتر خامنه ‌ای و هم دولت در حال گفتگو با روحانیون و مداحان در مورد معجزات خامنه ‌ای متمرکز شده اند. توزیع گسترده و رایگان میلیون ها نسخه از فیلم «ظهور نزدیک است» نیز با همین هدف تولید و توزیع شده است.

مهدی پرستی و انتظار ظهور، بازار بزرگی برای روحانیون شیعه است و برای این که این بازار پررونق خود را حفظ کنند صدها و هزاران حدیث و داستان و روایت های افسانه ای برای او ساخته اند. نکته جالب این جاست که در در هر دوره ای از تاریخ، طلم و ستم و جنایات حاکمیت شدت گرفته و زندگی مردم سخت تر شده است، داستان نزدیک بودن ظهور امام زمان توسط حاکمیت قداره بند به داستان روز تبدیل شده است.

ملاباقر مجلسی، در بحارالانوار، جلد سیزدهم – ترجمه شیخ علی دوانی، مهدی موعود (تهران: دارالکتاب الاسلامیه) در صفحات 1072، 1125،1017، 1025، 1158، و 1100، در توصیف امام چنین نوشته است: «... مهدی تا آن اندازه خون خواهد ریخت تا خدا را راضی و خشنود گرداند...» «... مهدی چیزی جز شمشیر به مردم نمی دهد...» «... مهدی بر جن و انس غلبه می کند و یک نفر از افراد فرومایه را در روی زمین باقی نمی گذارد...» «... به خدا قسم از هر صد نفر آن ها بلکه از هر هزار نفر آن ها یک نفر را باقی نمی گذارد...» «... در لشکریان امام قائم قصد هر شهری را می کنند، آن جا را خراب و ویران می نمایند...» بنابراین، هر آخوند و مقام و منصب حکومتی که خواهان ظهور امام زمان است طالب جنگ، قتل، خونریزی، نابودی و ویرانگری است.

هدف این نوشته، تحلیل و بررسی چگونگی داستان تخیلی امام زمان و خرافه پرستی و بهره برداری سیاسی از ابزار مذهب توسط حکومت اسلامی در جهت سرکوب اعتراضات مردمی و نقد مذهب است که در چند بخش مختلف منتشر خواهد شد.

***

نگاه کلی به مذهب

اسلام از همان بدو ظهور خود، سیاسی و سودای حاکمیت بر سر داشت. محمد در سال 595 میلادی، جوان 25 ساله بود و برای تامین معیشت خود، به شغل چوپانی روی آورده بود. محمد با تاجری به نام خدیجه آشنا شد. خدیجه ابتدا محمد را به شغل شتربانی استخدام کرد و سپس او را متصدی کاروان تجارتی خود کرد و سرانجام با او ازدوج نمود. خدیجه در این زمان سال خورده و چهل ساله بود. بر این اساس، محمد پدید آورنده ایدئولوژی اسلامی، هنگامی که خدیجه، زن تاجر با او ازوداج کرد و با کاروان های تجاری او، به سفرهایی نیز رفت. از آن پس محمد، به مدت ده سال با همسر خود به تجارت پرداخت و در سن 35 سالگی به صورت مردی ثروت مندی درآمد. بنابراین، محمد که تمام دوران کودکی و جوانی خود را در فقر و آنزوا و چوپانی گذرانده بود با ازدواج با خدیجه و با برخورداری از ارتباطات و امکانات مادی و معنوی این زن ثروت مند سرشناس، وارد موقعیت جدیدی از زندگی خصوصی و اجتماعی خود شد و بیش از همه به فکر انتقام از قبایل دیگر افتاد.

محمد قصد داشت یهودیان و مسحیان را نیز به دین اسلام درآورد و به همین دلیل، خود را تابع آیین ابراهیم معرفی کرد. زیرا ابراهیم نه یهودی بود، نه مسیحی و نه بت پرست. بلکه او «حنیف» به شمار می رفت. حنیف به کسی اتلاق می شد که «جوینده حقیقت بود و خداوند واقعی و خالق آسمان و زمین را پرستش می کرد.» ابراهیم، قبل از موسی و عیسی به پیغمبری رسید و خانه کعبه را نیز او بنا نهاد.

در هر صورت محمد تصمیم گرفته بود یک دین آسمانی به وجود آورد که بتواند با ادیان یهود و مسیج رقابت کند. بر این اساس، یکی از روزهایی که محمد از غار «حرا» مراجعت کرد، داستان رسالتش را آغاز کرد و به خدیجه همشرش گفت که فرشته ای به نام جبرئیل بر وی ناظر شده و به او تکلیف کرده است. مرتبه دوم نیز حبرئیل مجددا محمد را ملاقات کرد و به او گفت: «یا محمد تو رسول اله هستی و من جبرئیل می باشم.» مدت سه سال فاصله افتاد و در این مدت از جبرئیل اثری دیده نشد.

پس از این که محمد از غار حرا به خانه مراجعت کرد، داستان ظاهر شدن جبرئیل را برای خدیجه تعریف کرد و خدیجه پس از شنیدن سخنان داستان او، گفت که به طور یقین خداوند ترا به رسالت برگزیده و من به تو ایمان می آورم.

دومین کسی که به محمد ایمان آورد، غلام او زید بود. سومین کسی که به دین محمد ایمان آورد، پسر عمویش علی بن ابی طالب بود. علی در این زمان، 16 ساله بود. بنابراین، بسیار طبیعی بود که خدیجه به عنوان زن محمد، زید غلام آن ها و علی پسر عمویش داستان محمد و دین جدید او را بپزیرند.

پس از سه سال کوشش و تبلیغ محمد موفق شد رویهم رفته 13 نفر را به دین اسلام جلب کند، اما به غیر از علی هیچ کدام از آن ها، از شان فردی و اعتبار اجتماعی برخوردار نبودند. از این رو، سران قریش محمد را مسخره می کردند و مردم مکه نیز به او به چشم کسی نگاه می کردند که با ثروت خدیجه دچار هذیان و خودبزرگ بینی شده است.

سرانجام محمد در مکه، انگشت نما شده بود و نمی توانست در این شهر زندگی کند. او، ناچارا به همراه پیروانش زید، علی، ابوبکر پدر زن جدید خود «عایشه» و عمر و عثمان از مکه به مدینه کوچ کردند. در واقع می توان گفت که در سپتامبر سال 622، یعنی از زمان کوچ محمد از ملکه به مدینه، تاریخ دین جدید او «اسلام» آغاز می شود. این کوچ «هجرت» نام گرفته است.

محمد، رفته رفته یارانی پیدا کرد و آن ها کاروان های تجاری را مورد حمله قرار می دادند و با جنگ و کشتار، اموال آن ها مصادره می کردند. حتی بچه ها و زنان را گروگان می گرفتند و به عنوان غنایم جنگی بین خود تقسیم می کردند. در بسیاری از نوشته های تاریخی آمده است که غارت اموال مغلوبین در جنگ های محمد، بزرگ ترین محرک مردم برای پیوستن به اسلام محمد بود تا تبلیغات خود محمد و پیروانش.

در قرآن آیات زیادی وجود دارد که مسلمانان شبه جزیره عربستان را برای کسب غنائم جنگی به نبرد با غیرمسلمانان تشویق می کند. این آیات عبارتند از: آیه 67 سوره انفال و آیات شماره 15، 16، 19، 20 و 21 سوره فتح. در آیه 67 سوره انفال آمده است: «پس اکنون هر چه از غنیمت بیابید بخورید، حلال و گوارای شما باشد...»

در تاریخ طبری، نوشته شده است در برخی از جنگ ها مانند جنگ بدر، محمد دستور کشتن اسیران را صادر کرد، ولی لشکریانش آن چنان شور و از غنائم جنگی و تصاجب اموال اسیران را داشتند که برخلاف دستور پیامبر، آن ها را با گرفتن اموال شان آزاد کردند. متن آیه 152 سوره آل عمران در این باره خطاب به سربازان محمد در جنگ احد که در سال سوم قمری روی داد، می گوید: «خدا به وعده ای که با شما کرده بود وفا کرد. هنگامی که به اذن خدا بر دشمن غالب شدید و کارفران را به خاک هلاکت افکندید و خدا غنیمتی را که هوای آن را در سر داشتید به شما نشان داد، در کار جنگ سستی کردید و در امر غنیمت به منازعه و اختلاف پرداختید و نافرمانی پیامبر کردید. بعضی خواستار دنیا شدید و برخی خواستار آخرت. سپس خدا نیز شما را از پیشرفت و غلبه بازداشت تا شما را بیازماید و خدا از تقصیر شما که نافرمانی پیامبر خود کردید در گذشت...»

سرانجام محمد اولین حکومت اسلامی را در شبه جزیره عربستان برپا کرد. این حکومت، به هیچ مخالفی رحم نمی کرد. محمد و علی مستقیما مخالفین خود را گردن می زدند. گفته می شود که آن ها فقط در طول یک روز، صدها نفر از کسانی را که از سیاست های محمد تبعیت نکرده بودند، گردن زدند.

پس از مرگ محمد، جانشنیان آن، همدیگر را کشتار کردند. ابوبکر، عمر، عثمان و علی، برای رسید نبه قدرت، همواره با همدیگر رقابت و کشمکش داشتند. در تاریخ آمده است که علی در قتل عثمان دست داشته است. حتی بین عایشه زن مجبوب محمد و علی جنگ خونینی درگرفت. طلحه و زبر با حمایت عایشه، به شهرهای بصره و کوفه لشکرکشی کردند و در نزدیکی شهر بصره، جنگ سختی بین آن ها و لشکریان علی درگفت که مدت هفت روز به دارزا کشید. سرانجام طلجه و زبیر کشته شدند و عایشه نیز دستگیر گردید و به اسارت نیروهای علی درآمد. این جمل را جنگ «جمل» نامیدند. چرا که عایشه در این جنگ سورا بر شتر بود. پس از جنگ صفین، علی در دشت «نهروان»، با خوارج وارد جنگ شد و آن ها را قتل عام کرد و هشت هزار نفر از آن ها را کشت.

یکی دیگر از جنگ های خونینی که علی راه انداخت لشکرکشی به ایران و فتح نیشابور و ری و غیره بوده است. زیادبن عبید، از سوی علی حاکم فارس و کرمان شده بود.

علی پسر عم و یار نزدیک محمد، خلیفه چهارم مسلمانان و امام اول شیعیان، یکی از بزرگ ترین ثروت مندان دنیای عرب بود که همه آن ها از غنایم جنگی به دست آورده بود.

خمینی، همواره به قاطعیت محمد و علی در مورد کشتن مخالفین تاکید می کرد. در تاریخ آمده است که «هشتصد نفر یهودیان طایفه یهودی بنی قریظه که محمد دستور داد، گردن یکایک آن ها را در یک روز بزنند و خود از صبح تا شام ناظر کشتن آن ها بود.» بنابراین، اسلام از همان بنیادش، سیاسی بوده و هست. بنابراین، اسلامی سیاسی و غیرسیاسی، لیبرال و بنیادگرا و غیره نداریم. این تقسیم بندی ها را تئوریسن های گرایشات اسلامی و هم چنین دولت های غربی و در راس همه دولت آمریکا، به زبان ها انداخته اند تا در هر شرایطی، حمایت های خود از گروه های مذهبی را توجیه پذیر کنند.

یک مساله مهم دیگر در نقد مذهب این است که در زمان خود محمد، خبری از قرآن نبود. اما پس از مرگ او، جانشینانش گفته ها، فتواها و برنامه های سیاسی حکومت او را جمع آوری کردند و به صورت قرآن منتشر نمودند. و آن را به عنوان کتاب مقدس آسمامی تبلیغ کردند. در حالی که این کتاب، نه آسمانی و مقدس، بلکه صدردرصد زمینی و به بیان امروزی قانون اساسی حکومت اسلامی محمد محسوب می شد.

اسلام، ادامه مذاهب قبلی بود منتها با تغییرات اساسی. برای مثال، قبل از دین محمد، مردم عربستان بت پرست بودند. محمد بت ها را از بین برد و خداپرستی را جایگزین آن کرد.

هم چنین تمام مذاهب زن ستیز هستند و به ویژه در اسلام و آن تصمیماتی که محمد در مورد زنان متعدد و صیغه های بی شمار خود گرفته بود در قرآن آمده است بیش از همه زنان را می کند که اگر بدون چون و چرا از همسران خود تبعیت نکنند خداوند آن ها را مستقیما به جهنم خواهد فرستاد. بنابراین، هیچ کدام از مذاهب، از جمله اسلام زن را به عنوان انسان کامل به رسمیت نشناخته است.

بیش از 1400 سال است که اسلام توسط دربار شاهان و حکومت ها با اختصاص میلیاردها دلار بودجه تبلیغ و ترویج و بازتولید می شود. چرا که از اسلام به عنوان ابزاری در توهم نگاه داشتن بخشی از جامعه و حفظ حاکمیت بهره برداری سیاسی می شود و مستقیما در خدمت سرمایه داری و استثمار انسان از انسان قرار دارد. اسلام سرمایه داری و مالکیت خصوصی را تقدیس می کند و خواهان سرکوب شدیدتر گرایشات کارگری کمونیستی است؛ و با تمام قدرت، با گرایش چپ جامعه دشمنی و خصومت می ورزد. از این رو، حتی حکومت شاه که ظاهرا حکومت مذهبی نبود اما بیش ترین امکانات را در اختیار گرایش مذهبی قرار داده بود در حالی که گرایش چپ جامعه را با تمام قدرت سرکوب می کرد. محمدرضا شاه، خدا را رهبر شیعیان جهان می دانست و در گفتگو با اوریانا فالاچی تاکید کرده که دو بار به او وحی رسیده است. هم چنین در بسیاری از کشورها از جمله ترکیه، هنگامی که ژنرال ها دست به کودتا می زدند گرایش مذهبی را تقویت می کردند تا مانع رشد و گسترش گرایش چپ جامعه شوند.

بر این اساس، آن احزاب و سازمان ها و مبلغان و پیروان مذهبی، هنگامی که به قدرت نرسیده اند مظلوم گرایی می کنند اما هنگامی که به قدرت می رسند بلافاصله شمشیر خود را علی وار و محمد وار از رو می بندند و به هر مخالفی رسیدند حمله ور می شوند. نمونه بارز این حکومت ها در عصر حاضر، حکومت اسلامی ایران است که سی و دو سال است خون می ریزد و مانند خفاش خود مردم را می مکد اما هنوز هم سیر نشده است.

بدین ترتیب، باید مذهبی و لامذهبی کاملا امر خصوصی انسان ها باشد. حتی تفکر اسلامی، نباید مجاز باشد که آزاری به کودکان و زنان در چارچوب خانه برساند. یعنی نمی توان از یک جامعه سکولار سخن به میان آورد و در آن جامعه، پدر مذهبی هر بلایی دلش خواست سر دختر و همسرش بیاورد و امر خصوصی تلقی گردد. باید قوانین حقوقی کشور، طوری تنظیم شود که حقوق کودک به ویژه دختران و زنان در حریم خانواده نیز محترم شمرده شود.

داستان «ظهور امام زمان»

سی دی مستند «ظهور بسیار نزدیک است» در شهرهای مختلف ایران در سطح میلیونی و رایگان توزیع شده است. در این مستند، با اشاره به برخی روایات مربوط به ظهور امام زمان ادعا شده است که سیدعلی خامنه ای رهبر حکومت اسلامی و محمود احمدی نژاد رییس دولت دهم زمینه ساز ظهور امام دوازدهم شیعیان خواهند بود. این مستند توسط بنیادی به نام «حضرت مهدی موعود» تهییه و توزیع شده است. اما گفته می شود که در تهیه این سی دی، بیش از هر کس «اسفندیار رحیم مشایی» رییس دفتر محمود احمدی نژاد نقش داشته است.

در این مستند، ابتدا روایاتی درباره ظهور امام زمان نقل می شود و سپس این روایات را به شیوه ای کنار یکدیگر چیده شده اند تا به هدف اصلی خود، یعنی به معرفی خامنه ای و احمدی نژاد به عنوان زمینه سازان ظهور برسد. در این مستند، ادعای محوری این است که با نزدیک شدن زمان ظهور امام زمان، شخصی به نام سیدخراسانی از ایران قیام خواهد کرد. سپاه سیدخراسانی به فرماندهی شخصی به نام شعیب به سرزمین سفیانی حمله کرده و با شکست آنان زمینه را برای ظهور امام زمان فراهم خواهد کرد. در فیلم مستند ظهور نزدیک است تلاش شده تا خامنه ای به عنوان سیدخراسانی و احمدی نژاد به عنوان شعیب معرفی شود. برخی روحانیون سرشناس حکومتی مانند آیت الله مکارم شیرازی از مراجع تقلید و آیت الله استادی امام جمعه قم با رد ادعاهای این مستند گفته اند که روایات مورد اشاره در آن ضعیف و کتب مورد استفاده آن نیز غیرمعتبر است. روحانیونی نظیر احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران و علیرضا پناهیان که در این مستند سخنانی از آنان مورد نقل قرار گرفته است نیز این نقل قول ها را تکذیب کرده اند. مرکزی تحت عنوان «مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم» هم در همین راستا با صدور اطلاعیه ای منتشر کزده که این فیلم مستند از نظر این مرکز مردود بوده و اعتباری ندارد. بسیاری از رسانه های نزدیک به حکومت نظیر پایگاه های خبری مهر، بولتن نیوز و الف هم در مطالبی نسبت به ادعای طرح شده در این مستند واکنش داده اند و آن را جریانی انحرافی و شیادانه خوانده اند که در بخش هایی از دولت رسوخ پیدا کرده است. جریان انحرافی مورد اشاره اصول گرایان منتقد، جریانی است که با اسنفدیار رحیم مشایی شناخته می شود.

یک شگرد مقامات و مسئولین حکومت اسلامی، به ویژه گردانندگان دولت احمدی نژاد، این است هنگامی که سیاستی و مساله ای را مطرح می کنند به محض این که با اعتراض و انتقاد طرفداران خود روبرو می شوند بلافاصله آن را تکذیب می کنند. برای مثال، هنگامی که از احمدی نژاد در رابطه با ماجرای «هاله نور» سئوال شد آن را انکار کرد در حالی که پس از آن، سایت های اینترنتی فیلم این داستان را پخش می کنند که احمدی نژاد آن را برای یکی از آیت الله ها تعریف می کند.

در رابطه با پخش و توزیع گسترده فیلم «ظهور بسیار نزدیک است»، بیش از همه نام مشایی به عنوان طراح و حامی و تامین کننده مالی این فیلم، برده می شود.

پایگاه اینترنتی «محرمانه نیوز» که از جمله رسانه های حامی مشایی است چندی پیش در یادداشتی برای توصیف او از تعابیری مانند «هوش، درایت و ایمان مثال زدنی» یاد کرده و مدعی شده بود که این صفات «فصل مشترک رحیم مشایی با سلمان فارسی است.» در این یادداشت، حتی رحیم مشایی را با شمس تبریزی مقایسه کرده و گفته بود: «مشایی برعکس بسیاری از کسانی که از او می ترسند از پوسته و سطح و کف ایمان گذشته است و به اعماق آن رسیده است بر همین اساس است که مرواریدهایی را که او از قلب دریای اسلام برایمان به ارمغان می آورد، قشریون و خشک مغزان ظاهر بین را به اضطراب و ترس و متعاقبا به خشم و یاوه گویی علیه این مرد الهی وامی دارد...»

بر اساس گزارش ها در یکی از جلسات اخیر جامعه وعاظ ولایی مستندی تحت عنوان «نشانه های ظهور» پخش شده و اسفندیار رحیم مشایی پس از پایان این مستند با انطباق روایات زمان ظهور با شخصیت های کنونی آن از جمله گفته است که «سیدیمانی همان حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان است.» جامعه وعاظ ولایی که رحیم مشایی در جمع اعضای آن سخن گفته است یکی از زیر مجموعه های جامعه روحانیت است که تحت تاثیر او از این گروه انشعاب داده اند. در گزارشات آمده است که که مشایی برای پیش برد فعالیت های خود برخی از روحانیون را در قالب تشکل وعاظ ولایی گردآورده و بودجه هنگفتی را نیز برای این تشکل هزینه کرده است. گفته می شود تلاش های مشایی فعالیت زودهنگام برای انتخابات ریاست جمهوری دو سال آینده است و به نظر می رسد مستند «ظهور بسیار نزدیک است» نیز به عنوان یکی از تلاش ها با هدف تاثیرگذاری بر بخشی از گروه های نزدیک به حاکمیت و حزب الله و جلب نظر آن ها برای حمایت از احمدی نژاد و یارانش تهیه شده باشد. برای مثال، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان، در سرمقاله شنبه دو هفته پیش خود، با تاکید بر اغراض انتخاباتی تهیه کنندگان مستند «ظهور بسیار نزدیک است»، آن ها را «وابسته به حلقه حاشیه ساز دولت معرفی کرده و گفته که این گروه قصد داشته»... احمدی نژاد را در اذهان عمومی همان «شعيب بن صالح» معرفی كنند و بعد در دوران انتخابات مجلس، رياست جمهوری و يا با استناد به اين كه از افراد نزديك به آقای احمدی نژاد و مورد وثوق و اطمينان ايشان هستند، ليست نامزدهای مورد قبول خود برای مجلس و يا نامزد رياست جمهوری مورد نظر خود را، نامزد و نامزدهای مورد تاييد حضرت بقيه الله الاعظم- ارواحنا له الفداء- جا بزنند.»

برخی گروه ها و نظریه پردازان و برخی از آیت الله های حکومتی، جایگاه چندانی برای مشایی قائل نیستند؛ اما گروهی دیگر، پروژه مشایی را فراتر از آن می دانند و از روحانیون می خواهند آن را متوقف کنند. آن ها می گویند جریان مشایی در صدد حذف روحانیون از فضای سیاسی ایران است و این مسیری است که در آن حتی خامنه ای نیز مصون نخواهد بود.

چندی پیش «فرهاد جعفری»، نویسنده حامی احمدی نژاد، خطاب به خامنه ای که در آن از او خواسته شده بود ولایت فقیه را تعطیل کند تاییدی بر این تحلیل است. گفته می شود که فرهاد جعفری، از مدتی پیش به خدمت تشکیلات رحیم مشایی در آمده و در ساختمانی در خیابان برزیل تهران مشغول تهیه خوراک فکری و رسانه ای این جریان است. مخالفین مشایی می گویند هدف جریان مشایی، از میدان به درکردن روحانیون و مسلط کردن تمام عیار نظامیان است. برخوردهای حاکی از بی اعتنایی احمدی نژاد نسبت به تقاضاهای مکرر مراجع تقلید برای کنار گذاشتن مشایی که به نارضایتی گروهی از حامیانش هم انجامیده است بر وجود یک پروژه تعریف شده در این زمینه مهر تایید می زند. حتی گفته می شود احمدی نژاد، خود را مرید مشایی می داند و بارها نیز عنوان کرده که حاضر است مشایی رییس جمهور باشد و او در مقام معاونش فعالیت کند. فراتر از همه گفته می شود که ادعاهای همیشگی احمدی نژاد درباره نزدیک بودن ظهور امام زمان و در پیش بودن تغییرات عظیم در دنیا نیز متاثر از القائات مشایی است.

احمدی نژاد، در طول دوران ریاست جمهوری اش بارها ادعاهایی درباره قریب الوقوع بودن ظهور پایان جهان را پیش کشیده است. برای مثال، او حدود دو سال پیش گفت که آمریکایی ها برای جلوگیری از ظهور امام زمان به عراق حمله کرده اند. ادعای مشهور او درباره ایجاد هاله نور دور سرش در سالن مجمع عمومی سازمان ملل و اظهاراتش مبنی بر این که دست امام زمان را در همه امور می بیند و هدفش فراهم کردن زمینه های ظهور است نیز نمونه های دیگری است که در هم سویی کامل با پروژه تعریف شده در مستند «ظهور نزدیک است» قرار دارد. چنین ادعاهایی به صورت هدف مند و مستمر از سوی احمدی نژاد و نزدیکان او در تریبون های رسمی و دولتی و خصوصی بیان می شود.

داستان امام زمان، از جمله داستان های مذهبی - تخیلی است که در طول تاریخ توسط روحانیون و با روایت های گوناگونی مطرح بوده است. عموما تاکنون در ایران، تحلیل و بررسی و اظهارنظر در مورد امام زمان، در انحصار روحانیون طراز اول بود و حتی هر آخوندی نیز نمی توانست در مورد آن اظهارنظر کند. اما هنگامی که دولت احمدی نژاد به قدرت رسید انحصار داستان امام زمان را از دست روحانیون خارج کرد و گاه بی گاه روایات خودشان را از داستان امام زمان تعریف می کنند. مهم تر از همه، دولت احمدی نژاد خود را به عنوان دولتی که مسیر ظهور امام زمان را تدارک می بیند، معرفی می کند. او، حتی دولت خود را دولت امام زمانی می نامد.

این جهت گیری دولت احمدی نژاد، از دو منظر مورد بحث و بررسی است: نخست این که دولت احمدی نژاد با این داستان سرایی ها، سربازان غیبی امام زمان، یعنی مامورین موسوم به لباس شخصی ها، مامورین وزارت اطلاعات، سپاه، بسیج، نیروی انتظامی، ضدشورش، عناصر حزب الله و دیگر ارگان های سرکوب را پشت سر سیاست های خود بسیج می کند؛ و دوم این که هر کمبود و ایراد و اشکال سیاست ها و عملکردهای دولت خود را به امام زمان نسبت می دهد تا منتقدین و مخالفین خود را مرعوب و سرکوب کند. آخرین داستان سرایی احمدی نژاد، در مورد پیاده کردن طرح حذف سوبسیدهای دولتی بوده است که او، رسما در تلویزیون اعلام می کند 81 هزار تومانی که به حساب خانواده ها ریخته شده پول امام زمان است. او، در این برنامه تلویزیونی خود، از مردم خواست این پول را خرج نکنند و برای فرزندان خود نگاه دارند. پولی که در بهترین حالت کفاف دو کیلو گوشت است. اما در مقابل قمیت اجناس و بسیاری از کالاهای مورد نیاز مردم را از نان و آب گرفته تا گاز و برق و بنزین و غیره چندین برابر گران تر کردند. از این رو، بسیار روشن است که هدف تیم خامنه ای - احمدی نژاد - رحیم مشایی از ظهور امام زمان، نه صرفا تبلیغی در راستای باورهای مذهبی، بلکه دقیقا تبلیغی در راستای اهداف سیاسی شان حفظ قدرت است.

احمدی نژاد، گفته است: «عطر تحقق وعده الهی در عالم پيچيده است مبنی بر اين كه كسی می آيد عالم را سرشار از عدالت می كند. و پاكان خدا نيز او...»

خبرگزاری فارس که گفته می شود وابسته به ارگان های امنیتی حکومت است روز سه شنبه 14 دی 1389، در این باره نوشت: «رییس جمهور با بیان این كه عطر تحقق وعده الهی در عالم پیچیده است، گفت كه اندیشه ملت ها به سرعت به سمت مهدویت و امام عصر (عج) حركت می كند و دنیا در آینده بسیار نزدیك آماده پذیرش حضرت مهدی (عج) می شود.

محمود احمدی نژاد، ظهر روز سه ‌شنبه، در هشتاد و سومین سفر استانی هیئت دولت به سمنان، در اجتماع مردم این استان، گفت: «همه عالم در اختیار خدا است و هیچ موجودی در عالم جز خدای یگانه بر همه هستی حاكم نیست و جز قدرت خدا هیچ قدرتی وجود ندارد.»

احمدی نژاد، با تاكید بر این كه بشریت در حال چرخش به سمت آن یگانه هستی است، افزود: «ملت ها متوجه او شده اند، اندیشه ملت ها به سرعت به سمت مهدویت و امام عصر (عج) حركت می كند... شما بیش از 32 سال برای او امام زمان (عج) ایستاده ‌اید، نزدیک است و به فضل الهی و در آینده بسیار نزدیك عالم هستی آماده پذیرش امام‌،‌ مولای ما، سرور ما حضرت مهدی (عج) خواهد شد.»

در حالی که بر خلاف ادعاهای احمدی نژاد، سیر تحولات منطقه به طور کلی به ضرر گرایشات اسلامی در حرکت است. امروز اسلام همانند 32 سال پیش که انقلاب ایران به وقع پیوست در بورس نیست. چرا که در آن دوره، دولت های غربی و در راس همه دولت آمریکا، به یک کمربند سبز اسلامی در همسایگی شوروی نیاز داشتند. اما امروز شوروی از بین رفته است. بعلاوه حکومت اسلامی، طالبان، بن لادن و غیره نیز به حدی جنایت کرده اند که در نزد افکار عمومی مردم جهان، منفور و منزوی هستند. داستان ظهور امام زمان و غیره نیز نمی تواند حکومت اسلامی را از بحران های فزاینده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نجات دهد.

در چنینی شرایطی، احمدی نژاد که قبلا به تروریسم و تیرخلاص زنی به زندانیان سیاسی اعدام شده معروف بود مدت هاست که به احمد چاخان نیز معروف شده است و سخنانش درباره امام زمان و غیره اغلب مواقع با تمسخر مردم روبرو می شود.

اعتقاد سرسختانه محمود احمدی‌ نژاد به امام زمان و نزدیک بودن موعد ظهور او، بر کسی پوشیده نیست. احمدی‌ نژاد، بارها اعلام کرده «ایران باید سکوی ظهور امام زمان باشد.» او چندی پیش در جمع طلاب مشهد گفت: «امام زمان دارد جهان را مدیریت می‌ كند و ما داریم می‌ بینیم دست هدایت آقا امام زمان در همه امور كشور نمایان است.»

در آغاز روی کار آمدن دولت نهم در سال ۱۳۸۴، خبرهایی در مورد امضای میثاق‌ نامه‌ اعضای دولت با امام زمان منتشر شد. در خبرها آمده بود که وزیر وقت ارشاد مامور انداختن این میثاق‌ نامه به چاه مسجد جمکران شده بود. بنابراین، پشتیبانی احمدی‌ نژاد از فعالیت‌ های مسجد جمکران و مراکز مشابه آن، از نخستین روزهای ریاست جمهوری او آغاز شد و هم چنان ادامه دارد.

محمود احمدی نژاد، از بدو روی کار آمدن در سال 1384، بارها تاکید کرده است که یکی از وظایف اصلی و در حقیقت اصلی ترین وظیفه دولت خود را مهیا کردن شرایط برای ظهور امام زمان می داند. او، در اردیبشهت 86 در کرمان تاکید کرده بود: «ماموریت داریم کشور را به کشور امام زمان تبدیل کنیم.» اما او، در آن هنگام توضیح نداده بود که آیا «این ماموریت» از جانب چه کسی به او محول شده است؟!

احمدی نژاد، در ابتدای تمام سخن رانی های خود دعای فرج امام زمان را می خواند. هنگامی که او، شهردار تهران بود، اسفندیار رحیم مشایی که در آن زمان رییس سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران بود با هماهنگی احمدی نژاد اقدام به تهیه و انتشار نقشه «مسیر عبور امام زمان هنگام ظهور» کرده بود. منابع خبری از رحیم مشایی، به عنوان رابط امام زمان با احمدی نژاد نام می برند و گفته می شود حضور طولانی او در هندوستان و شرکت در جلسات آموزش ارتباط با امور ماوراء الطبیعه را در این راستا ارزیابی می کنند.

شایعات گسترده ای درباره قرار دادن یک صندلی یا بشقاب خالی در جلسات هیات دولت به ریاست احمدی نژاد وجود دارد که حتی یک بار توسط یکی از نمایندگان اصول گرای مجلس هفتم هم تایید شد.

یکی از جنجالی ترین سخنان احمدی نژاد درباره امام زمان، مربوط به اظهارات او در جمع خانواده شهدا و ایثارگران اصفهان است که 13 آذر سال 88 بیان شد. او، در آن دیدار مدعی شده بود اسنادی در اختیار دارد که بر مبنای آن ها آمریکا می خواهد جلو ظهور امام زمان را بگیرد.

احمدی نژاد، در توضیح این اسناد گفته بود: «درست است که این مستکبران، به دنبال نفت و ثروت این کشور هستند، اما در زیر همه این ها یک استدلال برای خود دارند و بر اساس آن عمل می‌ کنند. البته آن را در خبرها افشا نمی‌ کنند. ما اسناد آن را به دست آوردیم که آن ها معتقدند یکی از خاندان پیامبر اکرم در این نقطه ظهور کرده و ریشه همه ظالمان عالم را خواهد خشکاند. آن ها همه این نقشه‌ ها را کشیده ‌اند که جلوی ظهور حضرت را بگیرند و می ‌دانند ملت ایران زمینه‌ ساز این حادثه بوده و یاران این حکومت خواهد بود.»

احمدی نژاد، هم چنین در اردیبهشت 87 در مشهد گفت مدیریت کشور و دولت او با امام زمان است. او، در آن سخن رانی با اشاره به انتقادات صورت گرفته علیه او در جریان سخن رانی در دانشگاه کلمبیا گفته بود: «در آن جا يک لحظه بعد ياد امام عصر افتادم. گفتم: ای عزيز، من مطمئن هستم که اين صحنه را به نفع اسلام جمع و جور می کنی و مديريت خواهی کرد. می دانم جمع خواهی کرد.»

او اخیرا هم مدیریت و هدایت طرح هدف مندسازی یارانه ها را در اختیار امام زمان دانسته و گفته بود پولی که دولت در اثر اجرای این طرح به حساب مردم واریز می کند نیز «پول امام زمان» است.

بسیاری معتقدند نگاه دولت احمدی نژاد به مقوله مهدویت، متاثر از دیدگاه های آیت الله محمدتقی مصباح یزدی و انجمن حجتیه است. منابع خبری از مصباح یزدی و ابوالقاسم خزعلی به عنوان دو نماینده اصلی و البته علنی جریان حجتیه در فضای سیاسی کنونی ایران نام می برند.

روحانیت شیعه معتقد است که امام دوازدهم شیعیان، با پنهان شدن از دید مردم، در نهایت ظهور خواهد کرد و جهان را سرشار از عدالت می کند.

یکی از داستان های مربوط به ظهور امام زمان، موضوع «دجال» و «الاغ» اوست. به نظر برخی فقهای سناریونویس امام زمان سازی، یکی از نشانه های ظهور امام زمان «دجال» است.

شیخ صدوق در کتاب کمال الدین (به نقل از ملامحمد باقر مجلسی، بحارلانواز، جلد سیزدهم، مهدی موعود، ترجمه علی دوانی) صفحه 1076، از «نزال بن سیره» روایت می کند که علی بن ابی طالب خطبه ای خواند و پس از آن سه بار گفت: «ای مردم! پیش از این که مرا را دست بدهید، هر پرسشی دارید از من بکنید.»

«صمصمه بن صوحان» برخاست و از علی پرسش کرد، «دجال» چه زمانی خواهد آمد؟ علی پاسخ داد، زمانی که مردم نماز خواندن را فراموش کنند، و در امانت خیانت کنند، دروغ بگویند، رباخواری کنند و رشوه بگیرند. این را به دنیا بفروشند و سفیهان را به کار به گمارند. با زنان مشورت کنند. پیوند خویشان پاره کنند و برای خون یکدیگر ارزشی قائل نباشند. ظلم و بی دادگری سبب فخر مردم شود، امرا فاجر، وزراء ظالم و سرکردگان دانا خائن شوند. زنان نوازنده آلات طرب و موسیقی به دست گیرند و نوازندگی کنند...

علی می گوید، یک گام الاغ دجال یک میل راه است. از هیچ آبی نمی گذرد مگر این که آن آب تا روز قیامت خشک می شود. با صدای بلند خود چنان ندا در می دهد که از مشرق تا مغرب، جن و انس و شیاطین صدای مهیب او را می شوند. دجال دشمن خداست و می گوید: «ای افراد بشر، من خدای بزرگ شما هستم به سوی من بیائید.» از هر موی الاغی که دجال بر آن سوار است، نغمه ای به گوش می رسد و آن نغمه ها موجب جذب مردم سست و ناپرهیزگار به او می شود. بیش تر پیروان او زنازادگان، یهودیان و زنان و عرب های بیابانی، شراب خواران و نوازندگان و بازیگران هستند. دجال در یک دوره چهل روزه و یا چهل ساله دنیا را پر از ظلم و جور و کفر می سازد و سرانجام به دست مهدی نابود می شود...

علی بن ابی طالب، می گوید، پس از کشته شدن «دجال»، «دابه الارض» (حیوانی عظیم الجثه) از سمت صفا ظهور می کند. «دابه الارض»، انگشتر سلمیان و عصای موسی را با خود دارد و آن انگشتر را روی هر مومنی که می گذارد، در جای آن نوشته می شود: «این مومن حقیقی است.» و بر روی هر کافری که بگذارد، در محل آن نوشته می شود: «این کافر حقیقی است.» تا جایی که مومن صدا می زند، ای کافر وای بر تو و کافر صدا می زند، ای مومن خوشا به حال تو! کاش من نیز مانند تو بودم و به چنین سعادتی دست می یافتم.

سپس «دابه الارض» سر خود را بلند می کند و مردمی که در بین مشرق و مغرب هستند، پس از طلوع خورشید از سوی مغرب به فرمان خدا او را می بینند. از آن پس دیگر توبه کسی پذیرفته نمی شود. به نوشته شیخ صدوق، در این جا علی بن ابی طالب، می گوید: «از آن چه از این پس روی می دهد از من پرسش نکنید، زیرا من با حبیب خود، رسول خدا عهد بسته ام که بیش از این خبر به اهل عترت (منظور اولاد و احفاد اوست) آگاهی ندهم.»

«مهدی قائم در روز شنبه که عاشورای امام حسین و هوا بسیار گرم است در یک سال طاق، مانند «موسی بن عمران» هراسان از مخفی گاه خود در مدینه بیرون می آید و وارد مکه می شود. قائم در هنگام ظهور به سن ابراهیم خلیل یعنی یک صد و بیست ساله است، ولی به شکل جوان سی ساله موفقی به نظر می آید و با گذشت روزها و شب ها پیر نمی شود! بدنی نیرومند دارد، به گونه ای که اگر دست به سوی بزرگ ترین درخت روی زمین دراز کند، می تواند ان را از بیخ برکند. اگر در میان کوه ها نعره بکشد، سنگ ها سخت از اثر صدایش خرد می شوند. عصای موسی و انگشتر سلیمان را با خود دارد و پرچمی را که محمد بن عبدالله در جنگ بدر از آن استفاده می کرد با خود حمل می کند. (به نقل از ملامحمد باقر مجلسی، بحارلانواز، جلد سیزدهم، مهدی موعود، ترجمه علی دوانی، صفحه 1112).

«امام جعفر صادق گفته است، اما قائم شمشیر، زره، عمامه، عبا، عصا، پرچم و زین و برگ اسب پیامبر را در اختیار دارد. هنگامی که وارد مکه می شود عبا و عمامه و زره پیامبر را می پوشد و شمشیر از غلاف بیرون می آورد و پرچم پیامبر را می افرازد. این همان پرچمی است که جبرئیل در روز جنگ بدر آن را از آسمان برای محمد آورد و محمد آن را در میدان جنگ بدر برافراشت. این پرچم را همه مردم عالم در شرق و غرب دنیا می بینند....» (همان منبع، صفحه 1110).

«در این هنگام، امام قائم از خدا اجازه ظهور می طلبد که به گونه رسمی ظهور کند. زمانی که اجازه خدا برای ظهور رسمی امام قائم صادر می شود، عیسی بن مریم از آسمان فرود می آید و پشت سر اما مهدی نماز می گذارد. آن گاه حبردیل در سمت راست و میکائیل در سمت چپ او قرار می گیرند. سپس سیزده هزار فرشته از آسمان فرود می آیند که در رکاب امام قائم خدمت کنند. این ها فرشتگانی هستند که در کشتی نوح در خدمت می کردند و در زمانی که ابراهیم خلیل را در آتش افکندند به یاری او شتافتند و هنگامی که عیسی بن مریم به آسمان رفت، با او بودند. گذشته از آن ها، شمار چهار هزار فرشته که دارای نشان ویژه ای هستند، در برابر امام قائم صف می کشند. هم چنین چهار فزار فرشته که برای یاری حسین به صحرای کربلا آمدند، در رکاب امام خواهند بود. باید دانست که این فرشتگان نخست برای یاری حسین آمدند، ولی به آن ها اجازه دخالت در جنگ را نداد. سپس آن ها به آسمان رفتند تا از خدا اجازه بگیرند، ولی هنگامی که به زمین بازگشتند، حسین شهید شده بود. از این رو آن ها تا روز قیامت همیشه پژمرده و غم زده در کنار قبر حسین به سر می برند.» (همان منبع، صفحه 1114).

«سپس محمد بن عبدالله و علی بن ابی طالب ظاهر می شوند و کتاب مهر شده ای که هنوز مهرش خشک نشده به امام قائم می دهند و به او می گویند، وی باید بر پایه آن چه در این کتاب نوشته شده، عمل کند.» (همان منبع، صفحه 1099).

«امام محمد باقر به خدا سوگند می خورد که سی صد و سیزده نفر به تعداد سربازانی که در جنگ بدر شرکت کرده بودند و پنجاه نفر زن نیز در میان آن ها هست در اطراف امام مهدی قائم گرد می آیند و با او تبعیت می کنند. آن گاه مهدی قائم با آن ها از مکه بیرون می رود و منادی او در مکه از آسمان او را صدا می زند و ظهورش را به آگاه مردم می رساند.» (همان منبع، صفحه 1002).

«سپس امام مهدی قائم قصد سفیانی می کند. بعضی از لشکریان سفیانی به پیروی مهدی و برخی از پیروان مهدی به صف سربازان سفیانی می پیوندند. اما مهدی قائم، سفیانی و پیروانش همه را از دم تیغ می گذرانند به گونه ای که حتی یک نفر از آن ها نیز باقی نیم ماند.» (همان منبع، صفحه 1004). «اسب های لشکریان امام قائم زین های زرین دارند و قصد هر شهری را می کند، آن جا را خراب و ویران می سازد.» (همان منبع، صفحه 1100). «... سپس امام قائم به مسجد کوفه می رود. شیطان در حالی که با زانوهای خود راه می رود به آن جا می آید و می گوید: «ای وای، از خطر امروز!» امام مهدی قائم، پیشانی او را می گیرد و گردنش را می زند.» (همان منبع، صفحه 1136).

«محمد بن ابراهیم نعمانی در کتاب غیبت نعمانی از قول محمدباقر نقل کرده است که امام قائم از روز ظهور تا هنگام مرگ، رویهم رفته مدت نوزده سال سلطنت می کند و زمین را پر از عدل و داد می نمایند. پس از آن که ظلم و بی دادگری پر شده باشد. اما مهدی قائم تا آن اندازه از مردم بی دین می کشد که جز دین محمد، دین و مذهب دیگری باقی نمی ماند و خدا خشنود می شود. پس از مرگ قائم، مردی از خاندان ما برای مدت سیصد و نه سال بر روز زمین حکومت می کند. - گفته اند این شخص امام حسین و یا یکی دیگر از ائمه در هنگام رجهت است-.» (همان منبع، صفحه 1027 و 1090).

«اما قائم دارای آن چنان نوری است که پس از ظهور او زمین از نور خورشید بی نیاز می شود. در زمان سلطنت امام قائم هر مردی دارای هزار پسر خواهد شد و حتی یک دختر هم در آن زمان از زنی متولد نمی شود. چون پس از ظهور اما قائم، آن قدر جمعیت زیاد است که مسجدهای موجود گنجایش آن ها را برای برگزاری نماز ندارند، از این رو امام قائم در بیرون کوفه مسجدی می سازد که یک هزار درب دارد و خانه های کوفه به شهر کربلا متصل می شوند.» (همان منبع، صفحه 17-116).

مجلسی، نوشته است: «مفضل بن عمر کوفی» از امام جعفرصادق پرسش کرده است، محل سکونت امام قائم در چه محلی خواهد بود؟ امام جعفرصادق جواب داده است، محل سکونت امام قائم در کوفه و محل حکومتش در مسجد جامع کوفه و بیت المال و محل تقسیم غنائمش در مسجد «سهله» واقع در زمین های مسطح و صاف نجف و کوفه است. اما جعفرصادق افزوده است که هر مومن شیعه ای آرزو دارد، یک وجب از زمین آن محل را به یک شمش طلا بخرد.» (همان منبع، صفحه 1159).

باین ترتیب، حاکمان، روحانیون و علما و داستان سرایان و سناریوسازانی که تاکنون واقعه امام زمان را تولید کرده اند، برای اثبات درستی نظریات خود، به کرات به امامان و پیامبرانی متوسل شده اند که آن ها نیز برای اثبات گفته هایشان به خدا پناه برده و به او قسم خورده اند در واقعیت، جز یک مشت آدم شیاد و خیال باف و افسانه ساز و داستان سراهایی که از این راه نان می خورند و حکم رانی می کنند. در پی ظهور امام زمان، همه قداره بندان سابق از محمد تا علی و غیره وارد صحنه می شوند و نقشی که داستان سرا به آن ها داده است ایفا می کنند.

«... در این زمان حسین بن علی با دوازده هزار نفر از پیروان وفادار شیعه گری و هفتاد و دو نفر افرادی که در کربلا همراه او کشته شدند، آشکار می شوند. سپس علی بن ابی طالب ظهور می کند و دستور می دهد خیمه ای در نجف روی چارپایه ای برای او بنا کنند. یک پایه این چارپایه در نجف، پایه دیگرش در حجر اسماعیل، یک پایه اش در صفا و پایه چهارمی اش در سرزمین مدینه است. آن گاه محمد بن عبدالله با انصار و مهاجران و افرادی که به وی ایمان آوردند و در رکاب او شهید شدند، ظهور می کنند. پس از آن محمد همه مخالفان خود و آن هائی که پیامبری او را مسخره و با او جنگ کردند، و نیز افرادی را که بر ضد هر امامی عملی انجام داده اند، زنده می کند تا انتقام اعمالی را که از بعثت خود تا ظهور مهدی بر ضد هر امامی انجام شده، از آن ها بگیرد. همه ائمه جلوی پیامبر گرد می آیند و یکایک شکایت می کنند که فرمانروایان ستم گر ما را از وطن بیرون راندند، حبس کردند و کشتند. در این هنگام، پیامبر به گریه می افتد و می گوید: «ای فرزندان من، هر چه به شما رسید، بیش تر از آن به سر جد شما آمد.» (همان منبع، صفحه 66-1165).

داستان ها و افسانه هایی که جز تبلیغ و ترویج جنگ و کشتار، تجاوز و غارت، انتقام جویی و آدم کشی رسالت دیگری ندارند. داستان های هولناکی که به غایت ضدانسان و زن ستیز هستند. «سپس نوبت مجازات حمیرا (عایشه) فرا می رسد. امام قائم، عایشه (زوجه پیامبر) را از قبر بیرون می آورد و به سبب این که به «ماریه قبطیه» (یکی از زنان پیامبر و مادر ابراهیم) نسبت زنا داده، به او تازیانه می زند.» امامی که قرار است با ظهور خود به جهان عدل و آزادی بیاورد این همه وحشی و خونخوار و انتقام جو است؟!

امام محمدباقر، گفته است، اما مهدی نوزده سال حکومت می کند. وظیفه مهدی قائم آن ست که ریشه دشمنان خاندان محمد و علی را از روی زمین برکند، ستم و بی دادگری را از دنیا ریشه کن و عدل و انصاف را جانشین آن سازد. اما مهدی قائم پس از انجام وظایف مذکور، سرانجام به دست یک زن ریش دار کشته می شود.

پس از کشته شدن امام مهدی قائم، حسین بن علی او را غسل می دهد و کفن می کند و در قبر به خاکش می سپارد. پس از کشته شدن امام قائم، حسین بن علی مدت سیصد و نه سال به نام امام «منتصر» در جهان سلطنت می کند، پس از حسین بن علی، زمان حکومت علی بن ابی طالب فرا می رسد و او مدت چهل و چهار هزار سال به نام امام «سفاح» سلطنت می کند. آن گاه نوبت محمد بن عبدالله فرامی رسد. وی مدت پنجاه هزار سال سلطنت خواهد کرد. (همان منبع، صفحه 1223).

پس از او، دوباره علی بن ابی طالب رجعت و سلطنت می کند، این دور و تسلسل تا آن اندازه ادامه می یابد که باز در زمان های آینده ائمه ای به وجود خواهند آمد و پس از آن ها همین موعود باز هم ظهور خواهد کرد.

در افسانه های امام زمان سازان، هر چند که گفته می شود امام زمان پس از ظهور بر جهان حکم رانی خواهد کرد اما در همه داستان ها و افسانه ها قلمرو حاکمیت او از مکه، مدینه، نجف و به طور حفیف از خراسان و روم فراتر نرفته و امام زمان سازان، افسانه های خود را مثلا به کشورهای اروپایی و آمریکا و کانادا و استرالیا گسترش نداده اند.

از سوی دیگر، آخوندها در بالای منبرها و از تریبون های نماز جمعه ها و غیره، ناله سر می دهند که ائمه در فقر و تنگ دستی به سر می بردند و همواره روزه دار بودند. در حالی که آن ها، از ثروت مندان بزرگ دوران خود به شمار می آمدند. هم چنان که اکنون نیز مبلغان و رسانه های حکومت اسلامی از ساده زیستی رهبر و احمدی نژاد و دیگر سران حکومت دم می زنند در حالی که همه آن ها، در ناز و نعمت و ثروت های بادآورده می لولند و هیچ کس نمی داند که این همه درآمدهای کشور را در کدام هزینه می کنند و به حساب های شخصی خود در داخل و خارج کشور انتقال می دهند.

بنا به اقرار مجلس، دولت احمدی نژاد سال گذشته فقط در یک رقم ناقابل حدود یازده میلیارد دلاری از درآمدهای نفتی را به خزانه دولت واریز نکرده و معلوم نیست چه بلایی سر این پول های هنگفت بی زبان آورده اند؟ از درآمدها و هزینه های بیت رهبری که سالانه سر به میلیاردها دلار می زند هیچ کس خبر ندارد. رهبر نیز به هیچ کس جز «خداوند قادر و توانا و عزوجل»، حساب پس نمی دهد؟!

ابرار اقتصادی، روز یک ‌شنبه 3 بهمن 1389، نوشت: بالای ۳۰ درصد از جوانان کشور بی کار هستند و درآمد آن ها صفر درصد است و این شاخص ‌ها خود معیار خوبی برای قضاوت در رابطه با وضعیت معیشت مردم است. بنابراین گزارش، حسن روحانی، رییس مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، با اعلام این آمار افزود که «بیش از ۳۰ درصد از جوانان کشور درآمد صفر درصد دارند و با درآمد صفر درصد هم که نمی‌ تواند وضعیت معیشت مردم خوب باشد.» حسن روحانی، در ادامه گفت که «در حال حاضر حدود یک سال و نیم یا دو سال است که بانک مرکزی میزان رشد ناخالص ملی را اعلام نکرده ‌است.»

نزدیک به یک چهارم از نیروی کار ایران فاقد اشتغال و بی کار است. حدود ۷۰ درصد جمعیت ایران، زیر ۳۵ سال سن دارند. مرکز آمار ایران میزان بی کاری جوانان را 8/21 درصد اعلام کرده که تقریبا دو برابر نرخ متوسط بی کاری در ایران است. نرخ بی کاری در استان‌ های مختلف ایران متفاوت است. اما اغلب نرخ بی‌ کاری در استان ‌های مرزنشین از دیگر نقاط ایران بالاتر است.

در چنین شرایطی، کارگران و محرومان جامعه تحمل این همه فشار اقتصادی و سرکوب های سیاسی را ندارند و با بحث های امام زمانی و خدایی و پیامبری نیز شکم هیچ انسان گرسنه ای سیر نمی گردد و هیچ بیماری نیز تحت درمان قرار نمی گیرد.

دین و ایمان روحانیت شیعه ثروت و قدرت است. امام جعفر صادق، به سادگی ترین شکلی پول دوستی و ثروت اندوزی روحانیت شیعه را به زبان آورده است: «هیچ عمل نیکی در نزد خداوند بهتر و ثوابش زیادتر از دادن پول به امام نیست. یک درهم که به امام برسد، بهتر از دو میلیون درهمی است که در راه خیر دیگر صرف شود. من در حالی که ثروتم از تمام اهالی مدینه بیش تر است، باز هم از شما پول می گیرم، زیرا هدفم این ست که شما پاکیزه شوید. (محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، جلد دوم، صفحه های 89 - 488)

ادامه دارد

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.