در روزهاي اخير شاهد مبارزات سرسختانه ! و تحليلهاي مدبرانه ‘ اپوزسيون خارج از کشور که به توصيف آقاي سازگارا ‘ در جبهه پشتيباني براي اپوزسيون داخل فعاليت دارند‘ بوده ايم.

از توصيف فلسفي آقاي قوام در برنامه پارازيت و معرفي يک نوع بي هدفي و گنگي در خواسته هاي مردم ايران از گذشته تا به حال گرفته تا تحليل هاي آقاي مصطفايي عزيز که بر خلاف عملکرد خودشان ‘ نسخه ماندن در ايران و فداکاري و محبوبيت و... تجويز کردند و و و

در اينجا قصد من پاسخگويي به اين و آن نيست

همه ما از همه چيز خبر داريم و هر چقدر هم سعي کنيم چهره يک مبارز يک روشنفکر يک فدايي يک راهبر را به خود بگيريم ‘ نتيجه اي جز خودپرستي و انشعاب بيش از پيش بين گروههاي مختلف نخواهد داشت .

بياييم براي يک بار هم که شده به خود بقبولانيم که :

چو اشتر مست در قطاریم همه

چون گرگ گرسنه در شکاریم همه

گر پرده ز روی کارها برگیرند

معلوم شود که در چه کاریم همه

دوستان تعارف ها را به کنار زنيم و براي يکبار هم شده سعي کنيم خارج از احساس عمل کنيم و از پشت ويترين مزين شده به اعتقادات و تعلقاتمان ‘ يک ارزيابي خارج از تعصب از خود داشته باشيم.

فضاي سرکوب و فيلتر در کشور عزيزمان ‘ در درجه اول موجب موجي از نارضايتي از وضعيت موجود و در ادامه سردرگمي به دليل عدم رهبري قوي و منطقي ‘ شده است .

طبعا افراد و علي الخصوص قشر جوان و دانشجو که منافع حقوقي و معيشتي ايشان ‘ هنوز به آخور دولت گره نخورده ‘ پيشقراول اعتراضات صادقانه و نه کينه جويانه و منفعت طلبانه حزبي ‘ هستند

دانشجو و جواني که فقط معترض به بي عدالتي هاي موجود است و به هر صورت ممکن و تا حدود زيادي بي برنامه خواهان ابراز اين نارضايتي است

پشتيبانان و مبارزان خارج از کشور چه بد عملکردي داشتيد که رهبري جريان مخالفت را شخصي مثل کروبي و يا موسوي برعهده مي گيرد !!

چقدر ضعيف عمل کرديد دوستان در 30 سال گذشته که جز نشر و پخش اخبار مبارزات و ارائه تحليل و تلاش به نوعي سواري بر موج به راه افتاده نقشي نداشتيد.

و يا اگر داشتيد چنان ضعيف بوده که ديده و شنيده نشده که بتواند راهبر و جهت دهنده باشد.

و در اين ميان برخي از شما براي سوارشدن بر موج ناشي ازاختلافات داخلي گرگها بر سر قدرت ‘ چنان شتابان و دستپاچه بوديد که با آغوش باز به استقبال پس مانده هايي چون گنجي رفتيد که خيلي زود هم دلسردتان کرد.

در همين راستا چه زيبا فرمودند آقاي قوام !! در برنامه پارازيت که ملت ايران واقعا نمي داند چه مي خواهد و هميشه معترض بوده و هست !!

در اينکه اين آقاي قوام السلطنه کي هستند و چه جايگاهي دارند در اين بحث نمي گنجد ولي اشاره استادانه به ضعفي پنهان داشتند.

سن من اجازه قضاوت و اظهار نظر در مورد گذشته را نمي دهد ولي آنچه الان و در اين سالها ديده ام جز شعار و تلاش براي سبقت در آنچه من ژست گيري سياسي و يا دوستانه تر و راحت تر بگويم ‘ يک نوع موج سواري مي نامم ‘ نبوده است.

آنچه من مي بينم و ما مي بينيم تلاشي براي هماهنگ شدني خاص در گروهها و حزبهاي مدعي مبارز با مبارزان بي نام و نشان و صادق در داخل بوده است

چيزي به نام ارائه استراتژي ‘ جهت دهي ‘ آموزش کادري ووو را امروز ما در هيچ گروهي نمي بينيم

آنچه امروز در دسترس است يک تاريخچه و يک هياهو و تبليغات آماري و کمي است و نه اصولي و کيفي.

دوستان ‘ خيلي دوستانه و بي تعارف بگويم ‘ من و ما که در صحنه بوديم و ديديم و لمس کرديم ‘ مي دانيم که در ايران و در شلوغي ها ‘ در جلسات و در بحث ها ‘ حتي نامي از اکثريت قريب به اتفاق شما ها نبود و نيست .

نه اينکه بخواهم حسابها را جدا کنم و. . . ولي واقعيت اينست در ايران کسي ‘ خيلي از گروهها و جرياناتي که امروزه به هياهو و يا مبارزه اينترنتي مشغول هستند ‘را اصلا نمي شناسد تا چه رسد به اينکه بخواهد درکش کند و هوادارش شود.

اگر هدف از فعاليتهاي شما عزيزان حفظ تاريخچه تان ‘ اسمتان و يا زنده نگاهداشتان اسم قهرمانان تان است که هيچ .

ولي هيچ به راه قهرمانان تان هم انديشيده ايد?

همه گروهها و از همه سايتها شعار وحدت سر مي دهيد و به دنبال آن يک سري اخبار مشابه و تفسيرهاي تقريبا مشابه ‘ سعي در ارائه سوابق و يا ربط دادن فعاليتهايتان با مبارزات هستيد.

آي آمهاي مرده ترس دلاتون رو برده

پس چرا ساکت هستيد

سگ دلاتون رو خورده??

شما حتي در حمايت از سربازان زخم ديده تان از ديکتاتور فعلي سياسي و حساب شده عمل مي کنيد.

در سايتها دفاع شما از پناهنده ها را ميبينيم ‘ نامه به دبير کل سازمان ملل ‘ انتشار نامه هاي پناهجويان ‘ انتشار اخبار پناهجويان وووو ولي در پاسخ تلفن براي راهنمايي تندي مي کنيد و کارکرد رايگان تان را به رخ مي کشيد و وقت محدودتان !!!

از طرفي شعار اتحاد و وحدت سر مي دهيد ولي در عمل به ستيزه و تمسخر همديگر مشغوليد.

آيا فقط شعار مخالفت دادن و انتشار اخبار حزبي همزمان با اخبار داخلي ايران را مبارزه مي ناميد و يا به دنبال حفظ وجهه تان تا زمان حرکت هواپيماي ايرفرانس هستيد?

گاهي با خود مي انديشم که اي کاش رژه اين افکار در ذهنم ناشي از بي خبري ام از فعاليتهاي مخفي باشد

ولي آيا اين منطقي به نظر ميرسد که از30 سال فعاليت مخفي تان کسي بويي نبرده و يا اثري حس نکرده باشد??

و می اندیشید

که نبایستی بگوید هیچ

بس که بیشرمانه و پست است این تزویر

چشم را باید ببندد,تا نبیند هیچ

بس که نفرت انگیز است این تصویر