رفتن به محتوای اصلی

اپوزيسيون ايران بايد ابتکار صلح با اسرائيل را تا دير نشده در دست گيرد
27.09.2010 - 14:09

قلب پاک انسانی کجا و سیاست های پشت پرده مرموز کجا؟

بالاخره دولت حاکم براسرائیل با حیله گری و نیرنگ های بی شمار در مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین ـ همه قلب های پاک جهان را برای سازندگی وصلح و برای برطرف نمودن موانع در راه رسیدن آسایش بشریت به بن بست کشاند! اینک که انسان ایرانی در راه رسیدن به سعادت و خوشبختی ، همه سرنوشت آینده خود را در سه دهه گذشته به خاتمه نزاع اسرائیل و فلسطین وابسته نموده است ،باید بسیار دردمند شده باشد. انسان ایرانی که قبل از انقلاب نیز به مسئله فلسطین می پرداخت در بعد از انقلاب خود را قربانی دعواهای این پسر عموهای تاریخی منطقه یعنی فلسطینی و یهودی کرده است.نیروئی که در طول تاریخ از بدو تاسیس اسرائیل طرفدار عدم شکل گیری صلح در منطقه است ،همواره در لباس های گوناگون چه ناسیونالیستی و اسلامی و امپریالیستی منتظر زمینه های مناسب برای کسب ثروت های افسانه ای به بهای قربانی شدن انسانها هستند!جمهوری اسلامی آن چنان به انزوا رسیده است که اسرائیل بدون دست یافتن به صلح با فلسطینی نیز می تواند به حکومت اسلامی حمله نظامی نماید! با آغاز شهرک سازی در نیمه شب گذشته از میان برد. اما همانطوری که بنده قبلا نوشته ام ،دولت اسرائیل بهترین موقعیت ها و شانس ها را برای رسیدن به صلح را از دست داده است.اگر اسرائیل در همان سالهای قبل یعنی پیش از شکل گیری فاجعه طه یاسین و صبرا و شتیلا و انتفاضه های اول ودوم با فلسطینی های سکولار وملی و غیر اسلامی به صلح دست می یافت آنگاه هیچگونه شانسی برای رشد جنبش های اسلامی که پایگاه جمهوری اسلامی و القاعده و عربستان سعودی بشود ،وجود نداشت. یاسر عرفات در سال 2000 بطور لجوجانه تهدید کرد که هیچ اسرائیلی حق قدم گذاشتن به اماکن مقدس اسلامی را نداردو اگر آنها قدم بگذارند جنگ شروع خواهد شد اما اسرائیل به رهبری آریل شارون ،عامدا به آن مکان قدم گذاشت تا جنگ آغاز گردد.اگر امروز اپوزیسیون برانداز در برابر هر جنایتی که در دنیا رخ می دهد سکوت کند و یا از آن جانبداری نماید ،خود نیز در آینده هنگام رسیدن به قدرت ـ مطمئنا جنایت خواهد کرد! اگر حماس یک جریان اسلام گرای و بنیاد گراست و از جانب جمهوری اسلامی هدایت می شود و طرفدار خشونت و ترور انسانها است و صلح پذیر نیست اما سازمان الفتح به رهبری محمود عباس اینک سالهاست آمادگی خود را برای صلح دائم هم در عرصه عملی و هم در زمینه نظری به اثبات رسانده است و با حماس تضاد دارد و بارها کار آنها به جنگ وخونریزی کشیده است پس چرا اسرائیل با الفتح به یک صلح دائم دست نمی یاید ، تا حماس منزوی گردد. ؟فتح برخلاف سازمان اسلام‌گرای حماس از سوی هیچ دولتی به عنوان گروه تروریستی شناخته نمی‌شود و خواهان نابودی کشور اسرائیل نیست.

جمهوری اسلامی ایران این گروه را به رسمیت شناخته، علناً از آن جانبداری و حمایت معنوی می‌کند و کمک‌های مالی فراوانی را به این گروه اهدا کرده‌است. در پی درگیری‌های گستردهٔ ژوئن ۲۰۰۷، که میان گروه شبه‌نظامی حماس و گروه رقیب آن، فتح در سرزمینهای فلسطینی رخ داد و درپی بدست گیری قدرت در نوار غزه توسط گروه حماس و عملکردهای این گروه در حمله به پایگاه‌ها و رهبران جنبش فتح در سرزمینهای فلسطینی مقامات امنیتی فلسطینی از جناح فتح و همچنین برخی کشورهای عربی منطقه خاورمیانه، حکومت ایران را متهم به نقش داشتن در «آموزش نظامی شبه نظامیان حماس در به دست گرفتن کنترل نوار غزه و همچنین کمکهای مالی» به این گروه معرفی کردند.

اسرائیل می خواهد آنقدر مسئله فلسطین را کشدار بکند تا آنها خسته شوند و از مبارزه برای کسب استقلال کشور خود دست بکشند. اما اسرائیلی ها با این سیاست به رشد جنبش های اسلامی دامن می زنند و اگر اینک اسرائیل در پناه امریکا در حال کاشتن باد است اما در آینده نه چندان دور باید همچنان طوفان درو کند.نه امریکا دیگر امریکای قدرتمند گذشته است نه مردم منطقه مانند گذشته خام و بی تجربه اند.اینترنت و رسانه های گروهی به خانه و کافه ها رفته است و هر ثانیه خبر و تحلیل و رپرتاژ را به انسانها انتقال می دهد.انسان ها فهمیده اند که دیگران حق تعین سرنوشت را برای آنها ندارند بلکه خود آنها تصمیم گیرنده شده اند.اینک همه جناح های صلح ستیز که در درون حکومت های اسرائیل و امریکا و حکومت اسلامی در مقابل حرکت اندیشه انسانهای آزاده و طرفدار صلح ایستاده اند!تمام خطاها و اشتباهات عمدی و سهوی امریکا در منطقه به رشد جنبش های اسلامی منجر گردیده است وجرج بوش رسما اعلام نموده بود اگر درخاورمیانه امنیت برقرار نگرد دیگر در امریکا نیز امنیت وجود نخواهد داشت.امریکا کارش بجائی رسیده است که برای دلجوئی از مسلمانان و به انسانهائی که در دهه های گذشته ستم کرده است ،مجبور گردیده است تا به یک نیمه سیاهپوست و نیمه مسلمان پناه آورده است تا امریکا را نجات بدهد!

اسرائیلی هادر این سالها با شهرک سازی بی رویه در سرزمینهای اشغالی و دیگر تهدیدها و ترور اسحاق رابین بدست جریانات راست افراطی نژاد پرست یهودی که در دولت اسرائیل بسیار فعالند ، دیگر برای همگان به اثبات رسیده است که اسرائیل خواهان صلح و تاسیس یک دولت فلسطینی مستقل و استرداد سرزمینهای آنها نیست .اسرائیل بسیار علاقمند است تا در برابر ش جنبش های ارتجاعی اسلامی عقب مانده فلسطینی رشد نمایند تا به تمام جهانیان اعلام نماید که با یک جنبش اسلامی بنیاد گرا مانند القاعده رو برو است نه باانسانهای متعارف و معمولی و آنها بدین لحاظ مستحق مستقل شدن نیستند چرا که بعد از استقلال خود دست به تشکیل ارتش و فن آوری اتمی خواهند زد و صلح منطقه و جهان را تهدید خواهند نمود! اسرائیل با بی رحمی هائی که تاکنون انجام داده است دیگر هیچ شانسی برای همسوئی اپوزیسیون برانداز ایرانی با اسرائیل و برای راه اندازی صلح فلسطین با اسرائیل را نگذاشته است.به عبارتی دیگر تنها مولفه و زمینه ضدیت اسرائیل با جمهوری اسلامی نتوانسته است آنها را متحد کامل اپوزیسیون برانداز جمهوری اسلامی نماید چرا که اپوزیسیون برانداز نیز از پرنسیب های معین و مشخصی تبعیت می کند که اسرائیل بدانها پایبند نیست!ایران در تمام 30 ساله گذشته قربانی فلسطین گرائی ابزاری توسط حکومت اسلامی گردیده است و هرچقدر اسرائیل با لجاجت سرسختانه تاکنون با فلسطینی ها به توافق نرسیده است ،جمهوری اسلامی نیز هرچه بیشتر از منجلاب و اختلافات اسرائیل با فلسطین برای رسیدن به اهداف شوم خود استفاده می برد!اینکه دولت اسلامی ایران قیم فلسطین شده است واز پایمال شدن حقوق انسانی در فلسطینی ها اشک تمساح می ریزد اما این در حالیست خود ارتجاعی است و در 31 ساله گذشته انسانهای بیشماری را شکنجه و زندانی و قرانی کرده است. این موضوع آن موقع ارتجاعی تر می شود که اپوزیسیون کورکورانه در این دعواها جانب دولت اسرائیل را بگیرد و خود را در دعوائی شریک نماید که به آنها نیز زیاد مربوط نیست. ایران در زمان شاه نیز قربانی ارتباط افراطی با اسرائیل گردید و خود را در تمام منطقه منزوی نمود.در حال حاضر نیز شعار نابودی اسرائیل توسط حکومت اسلامی ،ایران را در جهان منزوی و گریبانگیر تحریم های بیشماری نموده است.این خود نشان می دهد که برخورد با قوم یهود در طول تاریخ و باالاخص کشور اسرائیل تا چه اندازه ای حساس و سرنوشت ساز می باشد.امپراتوری و حکومت های بیشماری در طول تاریخ در راه یهود ستیزی از میان رفته اند که آخرینش دولت فاشیستی هیتلر بود.اینک مدتهاست که دولت اسلامی ایران به مدیریت تیم احمدی نژاد ، راه و رسم راهبردی یهود ستیزی را پیشه خود ساخته است که در همین زمینه باید گفت که بازی با آتش و خون آغاز گردیده است!؟

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.