رفتن به محتوای اصلی

توافق آنها، توقع ما!
06.04.2015 - 16:55

بنابراین روی سخن نه با "توافق چی ها"، بلکه با ملت ایران (شهروندان کشور) است که باید از زیر بار سمپاشی های حکومت و جارچی هایش بیرون آیند. از عزیمتگاه منافع کشور و ملت ایران در سیاست دخالت نموده و روندها را بسود فردای بهتر، که تنها با رهائی از زیر سلطه اسلامگرایان میسر است، هدایت کنند.

توافق آنها:

روحانیت شیعه در جریان انقلاب ضد استبدادی بقدرت رسید و سوار بر دوش جنبش اسلامی - شیعه گرایانه، ایجاد حکومت اسلامی در ایران و صدور آن به جهان را در دستور کار قرار داد. در نخستین فاز، فتح قدس از راه کربلا، از نفس افتاد و رهبر جام زهر را نوشید و نزدیک به سه دهه "غرامت جنگی" تحت عناوین گوناگون به حاشیه نشینان خلیج فارس، کشورهای عربی، ترکیه، روسیه، غرب و ... پرداخته است.

"غرامت جنگی" تاوان جهانگشائی شیعه گری است و برای کاستن از میزان غرامت ها، خواستند به توصیه محسن رضائی عمل کنند که در سال 1367 (دو روز قبل از اتش بس) نوشت؛ تا 5 سال دیگر هیچ امکان پیروزی نداریم. ممکن است در صورت داشتن وسائلی که در طول 5 سال بدست می آوریم، قدرت عملیات انهدامی ویا مقابله به مثل را داشته باشیم. و پس از پایان سال 1371 ما دارای 350 تیپ پیاده، 2500 تانک، 3000 توپ، 300 هواپیما، 300 هلیکوپتر و قدرت ساخت تعداد قابل توجهی از سلاح های لیزر و اتم که از ضرورتهای جنگ در آن موقع که هست باشیم، می توان گفت که بامید خدا بتوان عملیات آفندی (تهاجمی) داشته باشیم.

پس از نامه محسن رضائی، خمینی به آتش بس تن داد و حکومت اسلامی در مسیر تسلیح هسته ای قرار گرفت. در سال 1991 اقدام به خرید اورانیومی از چین کرد که برای غنی سازی مورد استفاده قرار گیرد و این روند سیاسی از عزیمتگاه عظمت طلبی اسلام شیعه، با هزینه فقر، فلاکت و ویرانی ایران ادامه یافت تا اینکه حکومت در لوزان سوئیس به اخر خط رسید و در برابر ائتلاف سیاسی غرب و نیز صف آرائی کمربند سنی بدور کشور، تسلیم شد تا از خطر سقوط  حکومت اسلامی پیشگیری شود.

 حکومت اسلامی زیر سند شکست را امضاء کرده، و ناتوان از پاسخگوئی به ملت ایران در باره سیاستهای ویرانگرانه اش در 37 سال گذشته، حاشیه پردازی کرده و بشیوه "مرد اسیر در دست راهزنان" استدلال می کند.  

"مردی همراه با زنش در سفر بود. عده ای راهزن به آنان رسیدند تمام دارایی های آنها را برداشتند و دایره ای دور مرد کشیدند و گفتند اگر پایت را از این دایره بیرون بگذاری حسابت را می رسیم. سپس جلوی چشمش به زنش تجاوز کردند . وقتی راهزنان رفتند زن اعتراض کرد که چرا آن مرد هیچ حرکتی از خود نشان نداد . مرد گفت : خبر نداری که من پدرشان را در آوردم. هنگامی که به تو تجاوز می کردند چند بار یواشکی پایم را از دایره بیرون گذاشتم".

حکومت اسلامی ظاهرا با غرب به توافق رسیده و آقای ظریف و حامیان سیاسی او به جشن و پایکوبی مشغول اند، زیرا  "چند بار حکومت آخوندها (این لکه ننگ بر دامان ایران و ایرانیت) یواشکی پایش را از دایره بیرون گذاشته است".

 توقع ما :

ملت ایران چگونه می تواند توقع از حکومتی داشته باشد که منافع سیاسی، اجتماعی و تاریخی اش را نه تنها نمایندگی نمی کند، بلکه رسالت آن نابودی و ریشه کن کردن هویت، تاریخ، فرهنگ، اخلاق و به روز سیاه نشاندن ایران و ایرانیان است.

حکومت اسلامی قلبش برای اسلام و اسلامگرایان می تپد و ایران و ایرانیان تنها ابزاری برای اهداف فلسطین، غزه، نجف، کربلا، آخوندها و شبکه های مافیائی پیرامونی آنها و ... هستند.

ملت ایران باید نخست از حکومت اسلامی در جامعه جهانی و منطقه رفع مسئولیت کند و اعلام نماید که حاکمان کنونی هرگز منافع و مصالح ملت ایران را نمایندگی نکرده و ما نیز گروگان گروه ها و شبکه های تروریستی و آدمکشی اسلامگرایان شیعه هستیم.

ملت ایران خواهان خاتمه دادن به حکومت اسلامی، برچیدن کامل قراضه های اتمی در کشور، خلع قدرت روحانیت شیعه از حکومت و تامین ازادی ادیان و محکومیت صف آرائی دینی، قومی و نژادی در منطقه می باشد.

منافع کوتاه مدت و درازمدت ما؛

1-پیگیری سیاست فلج کردن جنگ طلبان حکومتی 2- برچیدن کامل قراضه هائی تحت عناوین مراکز نیروگاه های هسته ای 3-افشاء مافیاهای سیاسی، اقتصادی، مذهبی متشکل در کشور  3-حفظ سلامت محیط زیست و پیشگیری از الوده سازی آن 4-نفی رقابت مذهبی، تسلیحاتی، دخالتگری در امور سایر کشورها 5- مبارزه برای ایجاد نظام سکولار دمکراتیک در ایران بعنوان تضمین کننده آزادی، دمکراسی تعمیق یابنده، آسایش و زندگی شایسته برای ملت و صلح پایدار در منطقه

سخن اخر؛

آنچه حکومت اسلامی را به مواضع تقابل با جهانیان کشانده ، همانا تعهد به اسلام و اسلامگرایان و خصلت مذهبی حکومت است. تا زمانی که حکومت اسلامی در ایران فرمان میراند، الزاما باید پاسخگوی الزامات اسلام و اسلامگرائی باشد و سرکوب آئینی، سیاسی، فرهنگی، جنگ طلبی، آتش افروزی میان مذاهب و ... از نتایج اجتناب ناپذیر آن است.

برای برخورد ریشه ای با خطر جنگ، تخریب محیط زیست، تداوم تبعیض و بیدادگری باید ریشه های ایدئولوژیک – سیاسی و فرهنگی حکومت دینی را از طریق روشنگری خشکاند تا مدنیت، اگاهی سکولار دمکراتیک و آزادی جایگزین توحش اسلامگرایان حاکم گردد.

توافق آنها در لوزان سوئیس شاید چند صباحی عمر نظام را طولانی تر کند، اما فراموش نکنیم که ادامه حقارت آفرینی های 37 سال گذشته برای ایران و ایرانیان بوده و همچنان حاکمان یواشکی پای شان را از دایره بیرون می گذارند و بخود مدال می دهند.

توقع ما اینست که جهانیان بدانند حکومت اسلامی بیگانه با ایران و ایرانیت است و ملت ایران برآنست تا از کلیت نظام سیاسی – مذهبی حاکم عبور کند و دنیا سیمای راستین ایران را بشناسد. نمایندگی ایران توسط حکومت آخوندی، خود بزرگترین توهین به ملت ایران بوده و توقع ما اعاده حیثیت از ایران و ایرانیان در انظار جهانیان است!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

اقبال اقبالی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.