«احمدی‌نژاد در همایش مسوولان نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری حاضر شد و از جناح‌بندی‌ها در داخل نظام نیز انتقاد کرد و گفت: از روزی که در کشور جناح‌بندی درست شد فاتحه برخی از آرمان‌ها خوانده شده است. نظام ولایت یک حزب بیشتر ندارد و آن حزب ولایت است.«

بلافاصله خامنه ای در یک صحنه سازی از پیش تعین شده تحت عنوان پاسخ به استفتايي مبني بر اينكه خواهشمند است در خصوص«التزام به ولايت فقيه» توضيح دهيد؛ در تکمیل ادعای تشکیل حزب ولایت توسط احمدی نژاد به میدان آمد تا با فتوای خود حزب ولایت را مشروعیت مذهبی و الهی بدهد!

http://www.ilna.ir/newsText.aspx?ID=136607

همه اینها در حالیست که بیشتر نیروهای سیاسی به ادعاهای بی پایه واساس احمدی نژاد هیچ اعتنائی نمی کنند و بسرعت همه نظریات مافوق ارتجاعی و استبدادی او را به استهزا می گیرند.

خامنه ای در تکمیل ادعای احمدی نژاد که قبلا از خود فتوای آماده ساخته بود به گزارش ایلنا اعلام نمود :

«ولايت فقيه به معناى حاكميت مجتهد جامع‌الشرايط در عصر غيبت است/همين كه از دستورات حكومتى ولى امر مسلمين اطاعت كنيد نشانگر التزام كامل به آن است.«

از اینکه گفته های احمدی نژاد در میان همایش مسوولان نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری به وقوع پیوسته ،بنابراین به همزمانی و هماهنگی قبلی رهبر و رئیس جمهوربرگزیده ولی فقیه می توان پی برد!

حکومت اسلامی به رهبری خامنه ای آنچنان به انزوا و ورشکستگی رسیده است که برای حفظ قدرت خویش به صدور فتواهای ساختگی شده اند. افول نظام بدانجا رسیده است که حکومت اسلامی دیگر پشتیبانی اکثریت روحانیت ارشد را ندارد.کشتی نظام چنان سوراخ شده است که دسته دسته از پایوران و همراهان اصلی و بنیانگذارن اولیه جمهور اسلامی عرشه کشتی را یکی پس از دیگری ترک گفته اند.

همه اینها درحالیست که در اجرای ارکستر سمفونی تحت عنوان حزب سازی جعلی که توسط احمدی نژاد آغاز گردیده و خامنه ای نیز امروز بسرعت بدان پیوست ،محمد علی رامین معاون امور مطبوعاتی وزير ارشاد نیز بیکار نماند و برابر قاعده تنظیم شده قبلی به آنها پیوست و خامنه ای را اینگونه «امام« خطاب کرد!( به گفته او امروز رسانه‌هايمان به تحليل‌های دقيق، جامع و دورانديشانه نياز دارند و دقيق‌ترين و جامع‌ترين تحليل‌ها را نايب امام زمان(عج) امروز در اختيار ما قرار می‌دهند و اگر توجه داشته باشيم می‌توانيم همه مبانی تحليلی خود را از رهنمودهای امام خامنه‌ای استنکاف کنيم.)

حوادث گوناگون وسرنوشت ساز در عرصه های مختلف همچنان در حال به وقوع پیوستن هستند اما شوربختانه تا به امروز هیچ آلتوناتیوی برای نجات مردم ایران شکل نگرفته است.چرا مردم ایران در گذشته توانستند علیه استبداد در انقلابات مشروطیت و 57 به اتحاد برسند اما امروز نمی توانند به آن یک پارچگی قبلی دست یابند؟اخیرا بعضی از محققان بدین نظر گرایش یافته اند ،از آنجائیکه مردم ایران یک ملت واحد با گذشته یکدست و آرزوها وامید های متحد نیستند ،لذا از دستیابی به اتحاد باز مانده اند.اما در پاسخ ناشران چنین نظریاتی باید گفت که هرچقدر در میان مردم ایران تفاوت های گوناگون دینی و زبانی و قومی می توان یافت اما از جانب دیگر ظلم و ستم ثابت و تغییر ناپذیر علیه اکثریت آحاد کشور با اختلاف کم وبیش به همه روا می شود!