مشایی: کسی که ریاضیات را درک نکند، بهشت را نخواهد دید! آیا خمینی ریاضیات می دانست؟تاشاید به بهشت رفته باشد ! مطمئنا خمینی علوم پایه و ریاضیات نمی دانست! اینکه مشایی برای رفتن به بهشت به چنین بدعتی دست زده است ،شاید جزواولین بارباشد که در دنیای اسلام رخ داده است.فلسفه برخلاف ریاضیات همواره نزد شریعت پناهان اسلامی در طول تاریخ حرام بوده است بدین خاطر سبب رشد علم ریاضیات شده است .

http://aftabnews.ir/vdcd5x0foyt0zx6.2a2y.html

وی با بیان اینکه کسی که ریاضیات را درک نکند بهشت را نیز نخواهد دید، گفت: بدون درک علوم پایه خصوصاً ریاضیات بهشت اهمیتی ندارد زیرا کسی که ریاضیات را درک نکند بهشت را از نظر کیفی و کمی درک و فهم نخواهد کرد.

آیا خمینی ریاضیات می دانست؟تاشاید به بهشت رفته باشد ! مطمئنا خمینی علوم پایه و ریاضیات نمی دانست! اینکه مشایی برای رفتن به بهشت به چنین بدعتی دست زده است ،شاید جزواولین بارباشد که در دنیای اسلام رخ داده است.فلسفه برخلاف ریاضیات همواره نزد شریعت پناهان اسلامی در طول تاریخ حرام بوده است بدین خاطر سبب رشد علم ریاضیات شده است . اما علیرغم رشد ریاضیات در کشورهای اسلامی اما هیچگاه از این علم بدرستی بهره برداری نشده است تا باعث پیشرفت و ترقی در این کشورها را سبب گردد.کشورهای که علم فلسفه در آن سرزمینها عصر شکوفائی داشته است ، بعدها بهتر توانستند تا به شناخت جهان و پیشرفت و ترقی نائل آیند!برای مثال ـ امام محمد غزالی رسما کرده بود که علم فلسفه حرام است تا انسانها بدون تفحص و تحقیق به اسلام تسلیم گردند.شک وتردید به قیود اسلام منجر به ارتداد دین می گردد و عقوبتی جانفرسا را در پی خواهد د اشت!مدتهاست که دستگاه روحانیت از منزلت سابق خویش به پاشیدگی رسیده است.اینک مدتهاست که در نظام جمهوری اسلامی ایران ، اشخاص غیر روحانی مانند مشایی فتوا صادر می کنند و بازار روحانیت را کساد کرده اند!اخیراهمین مشایی به مدیریت حضرت نوح انتقاد کرد و به مدیریت دولت احمدی نژاد نشان برتری و ظفرمندی داد! انتقاد مشایی از مدیریت حضرت نوح که نهصد و پنجاه سال زندگی کرده بود باعث انتقاد شدید بعضی از روحانیون ارشد جمهوری اسلامی گردید که کاملا بی اثر باقی ماند.همچنان که تقاضای برکناری مشایی از جانب خامنه ای نیز بی فایده بود واو همچنان در مقام دولتی خود ابقاء گردید .اینک یک خط فکری بسیار خطرناک و مرموز ، کشوررا بسوی پرتگاه می برد که هیچ نیروئی جلو دار آن نیست!مبارزه میلیونی مردم ایران در تابستان سال گذشته یعنی پس از انتخابات کودتائی وخونین که می رفت سرنوشت کشور را برای همیشه تغییر دهد اما شوربختا نه در سایه سستی ها و ضعف رهبری و عدم آلترناتیو گسترده و توانمند به انزوا گرائید.همه آن قلم فرسائی هائی که در مورد جنبش سبز ی که با مولفه حفظ نظام بعمل می آمد به کجا ختم شده است؟ اینک زمان مناسبی است که جنبش واقعی مردم که از متن تاریه و خواسته های اساسی و پایه ائی مردم نشئت می گیرد سر بر آورد تا سرنوشت آتی کشور را در تمام زمینه ها تضمین وتامین نماید.اما شوربختانه دیده می شود، هرچقدر بر رسوائی دولت اسلامی در همه زمینه ها فزونی می گیرد اما جامعه سیاسی نیروهای معتقد به سکولاریزیم نیز به همان اندازه رشد مناسبی نیافته است که به آترناتیو نیرومندی تبدیل گردد که در این زمینه ها باید تحقیق های پایه ائی بعمل آید.بخشی از نیروهای راست که ازآغاز به جمهوری اسلامی یاری رسانده اند اینک نیز همچنان در چشم انتظار نیروهای اصلاح طلب اسلامی نشسته اند و تمام وظایف سیاسی کشور را به آنها سپرده اند تا کشور نجات یابد.آنها دائما خطر عبور از نظام را گوشزد می کنند ومردم را تشویق می کنند تا به همین جمهوری اسلامی اصلاح نشدنی راضی گردند!در پاسخ به مشایی باید گفت که دولت اسلامی آنها ـ آنچنان روزگار مردم ایران را سیاه و جهنمی کرده است که ایرانیان برای رفتن به بهشت اهدائی حکومت اسلامی هیچ علاقه ائی از خود نشان نمی دهند تا سبب گردد هرچه بیشتر ریاضیات بیاموزند تا به بهشت وعده داده شده مشایی ها رهسپار گردند .