محسن رضائی در روزهای پایانی جنگ هشت ساله ایران و عراق با خفت و خواری به خمینی نامه ای نوشت تاآتش بس 598 سازمان ملل را که برای پایان جنگ بیهوده ایران و عراق تنظیم شده است بپذیرد چون نه نیروی کافی برای ادامه جنگ باقی مانده بود ونه سلاحی و نه روحیه جنگاوری درمیان مردم دیده میشد!خمینی نیز برای حفظ نظام جام زهر را بالا کشید تا نظام منحوس حکومت اسلامی به اضمحلال نرود؟ محسن رضایی در دهم شهریور سال ۱۳۳۳ در حوالی مسجد سلیمان به دنیا آمد. نام اصلی او سبزوار رضایی میرقائد بود. وی در سن بیست و هفت سالگی بدون ذره ای دانش وتجربه نظامی د راولین ماه‌های جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۰، به فرمان روح الله خمینی به فرماندهی سپاه پاسداران ایران منصوب شد.در همان روزها بیشتر افسران دلاور ارتش ملی ایران یا در زندانها بودند و یاهیچ اختیار و قدرتی در ارتش نداشتند.

حکومت اسلامی به افسران ایرانی هیچ اعتمادی نداشت.خمینی خود باعث آغاز جنگ ایران وعراق شده بود.وی بدنبال توسعه قلمرو شیعه و ولایت خویش بود.نابخردان باعث شکست ایران در برابر عراق گردیدند ویک میلیون کشته و زخمی و نابودی چهار هزار روستا و چهل شهر نسیب ایران شد که برابر هزار میلیارد دلار خسارت مالی بر آورده می شود.اینک نیز محسن رضائی برای آغاز یک جنگ دیگر تلاش می ورزد.انگشت اتهام بابت آغاز یک جنگ دیگربرای همه جهانیان ثابت شده است که تنها بسوی رهبران اسلامی نظاره گرفته شده است.چرا همه فعالیت های هسته ای و اتمی جمهوری اسلامی زیر کوه ها و تونل ها و یا در کنار شهرهای بزرگ پر جمعیت ساخته شده است تا از حمله نظامی بیگانگان در امان باشند؟ روح الله خمینی حکم فرماندهی رضایی را با نام محسن رضایی صادر نمود و بعد از آن زمان بود که رضایی نامش را رسما به محسن رضایی قائد تغییر داد، شناسنامه المثنی گرفت. وی در دوران جنگ به عنوان فرماندهٔ ستاد کل نیروهای مسلح و به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برگزیده شد و این سمت را در طول جنگ هشت ساله ایران و عراق برعهده داشت. موقعیت جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی ایران در منطقه همواره توجه دولت های بزرگ را به خود معطوف داشته است. ابرقدرت ها همواره کوشیده اند که به هر ترتیب، چه از طریق جنگ و درگیری نظامی و چه با استفاده از مذاکره و برقراری روابط به ظاهر دوستانه از مزایای این ویژگی خاص ایران برای دست یابی به اهداف خود استفاده کنند. جنگ‌های ایران و روس برای سالیان درازی کشور ایران را به ورطه عجز و نابودی کشاند و در نهایت باعث ورود استعمار گران روسیه و انگلیس به ایران گردید!

در آغاز جنگ¬های ایران و روس برابر شواهد و اسناد تاریخی براحتی می توان مداخله مستقیم علما شیعه آن روزگار را دید که چگونه آنها ایران ناتوان در عرصه نظامی را به کام روسهای توسعه طلب کشاندند.« یکی از علما به نام "آقا سید محمد بن علی اصفهانی" از کربلا راهی ایران شد تا فتحعلی شاه را که به ادامه جنگ بی¬میل بود، ترغیب کند. او عازم ایران شد و علمای تابعه را نیز ترغیب به اعلان وجوب جهاد کرد و در این میان همراهی "ملا محمدجعفر استرآبادی"، "سید نصرالله جعفرآبادی" و "حاج ملامحمد تقی برغانی" را به دست آورده بود. فتحعلی شاه همچنان ناراضی و ناخرسند از ادامه جنگ ناچاراً در مقابل احساسات مردم و علما تسلیم شد و حکم فتوای آنان را پذیرفت و هر یک از شاهزادگان را به خدمت علما برگماشت. او خود می¬گوید: من نمی¬خواستم با روسها بجنگم، ملایان مرا به جنگ واداشتند!؟؟

علما نتوانستند شاه را مجبور به جنگ کنند؛ اما کمک و همراهی آنها دیری نپایید؛ اختلاف با "عباس میرزا" به دلایلی و نیز رفتار غیر محترمانه شاه باعث رنجش آنها شد. چنانچه بعد از اتمام جنگ فتحعلی شاه به ملا محمد برغانی می¬پرسد؛ چرا جهاد توفیقی به دست نیاورد. او می¬گوید به سبب عدم خلوص عباس میرزا جای تعجب نیست. عباس میرزا نیز اتهامی مشابه آن را به علما نسبت می¬داد«. اینک نیز سایت تابناک که توسط محسن رضائی هدایت می گردد در سودای آغاز جنگ دیگر در منطقه به تلاش های ارتجاعی برخاسته است تا ایران را به نابودی بکشاند«هم اکنون مراجع عظام شیعه، می توانند یک بار دیگر، نقش تاریخی خود را ایفا کرده و همان گونه که در نبردهای تاریخی ایران و روس، فتوای جهاد علیه دشمن خارجی دادند، در این برهه هم، تا حد امکان، فعالیت هایی را که هر گونه سودی را به رژیم آل سعود می رساند، تحریم کنند تا از تحقیر مسلمانان و به ویژه شیعیان جلوگیری شود.« http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=106918

همه این ترفندها و تمهیدات نشان می دهند که این رهبران حکومت اسلامی هستند که به جد بدنبال آغاز یک جنگ بزرگ منطقه ائی هستند! تا نظام خود را هرچند برای چند صباحی حفظ نمایند!محسن رضائی ژنرال بی ستاره باردیگر در جستجوی فرماندهی یک جنگ ناخواسته از جانب مردم بدنبال فتواهای جنگی علماء بی قدرت و دهم شکسته می گردد تا خود را بعنوان امیرراهبردی جنگ جا بزند! به محسن رضائی باید گفت که مردم ایران دیگر روحیه اعتماد به حکومت اسلامی را که در مقطع آغاز جنگ ایران و عراق داشته اند ،دیگر از دست داده اند چراکه از درون آنهمه شهادت و فداکاری فقط تجارت و آقازاده های مفتخور بیرون آمدند.حکومتی که خود بدتر از بیگانه مردمش را سرکوب می کند ،همه میهن پرستی را که به جیب آخوند ریخته شود دیگر نمی پذیرد .در حال حاضر نه مردم ایران بدنبال رفتن به جبهه جنگند و نه حکومت استطاعت مقاومت در برابر حمله نظامی بیگانه را در خود دارد. افتضاح اعزام کشتی به غزه که هرگز به وقوع نپیوست آبروی رژیم اسلامی را برد.ترکیه با اعزام کشتی به غزه برنده رهبری نهضت اسلامی گردید و جمهوری اسلامی به ترسوئی و بزدلی در میان مسلمانان جهت شهرت یافته است!