امروز در برنامه های تلوزیونی آلمان مشاهده نمودم که همسر یک نویسنده سوئدی سرنشین کشتی کمک های ارسالی از ترکیه به فلسطینان ، به غزه بزرگترین زندان جهان لقب داده است.زندانی به وسعت یک سرزمین یا یک جزیره مانند گوانتامو در کوبا که در اختیار امریکا قرار دارد.ستمی که توسل اسرائیل به ساکنان غزه روا داشته می شود،فلب هر انسان آزاده ائی رابه درد می آورد اما آیا فقط اسرائیل عامل همه ستم ها به اهالی غزه است؟ یا رهبران حماس نیز خود عاملی آغاز گر و مضاعف در شکنجه مردم غزه بوده و هستند و سهم اصلی را دارند؟بربریت موقعی آغاز می گردد که حماس شعار نابودی اسرائیل را می دهد و روشنفکران حامی غزه ـ بدان وقعی نمی گذارند و آنگاه اسرائیل به دفاع آهنین از خود برمی خیزد وفاجعه انسانی به وقوع می پیوندد.مگر غیر از این هست که اعمال انسان دوستانه روشنفکران اروپائی نیز به نوشداربعد از مرگ سهراب شباهت یافته است؟ستم موقعی شکل می گیرد که رهبران حماس در کنار رهبران حکومت اسلامی ،فاجعه انسانی هلوکاست را انکار کرده و هنگامیکه آنها شعارمحو اسرائیل را سر می دهند ،روشنفکران چپ اروپا سکوت کرده و هیچ اعتراضی نمی نمایند .نیروهای چپ اروپا تنها علیه شعار های فاشیستی طرفداران هیتلر علیه یهودیت متحدانه اقدام کرده و اعتراض می کنند اما موقعیکه همان شعار های ضد یهودی از دهان اسلامیون خارج می شود ،نمی دانم چرا آنها سکوت اختیار میکنند؟اگرروشنفکران غربی که رابطه حسنه و انسانی با اهالی غزه دارند و همواره در تلاشند تا به آنها یاری های انسانی،مادی و معنوی ارسال نمایند که قابل ستایش است اما در عین حال باید شعار های افراطی و ضد بشری رهبران حماس را نیز محکوم نمایند تا آنها بیاموزند که با جنگ و ستیز تنها خونریزی بدست می آید و فقط در سایه صلح می توان به همه خواسته ها دست یافت.در فیلم ها دیدم که بخشی از خانم های اروپائی سرنشین کشتی در کنار نیروهای اسلامی حماس و ترکیه بدون حجاب اسلامی بودند که برای من جای تعجب بود؟ امروز نیروهای اسلامی ترکیه و حماس بطور موقت به خانم های اروپائی اجازه می دهند تا آنها در راه یاری رسانی به جنبش آنها بدون حجاب باشند اما بعد از قدرت گیری به حساب بد حجابی آنها رسیدگی خواهند کرد!نیروهای اسلامی ساکن کشورهای غربی تاکنون از لیبرالیسم و امکانات اروپا ئی ها برای مقاصد خود ، سودهای فراوانی برده اند ومی برند ،اما روشنفکران اروپائی را باید از عاقبت حمایت هایشان آگاه نمود.حدیثی ازپیامبر اسلام محمد وجود دارد که می گوید ،هنگام جنگ از کفار نیز می توان سلاح خرید!بیشتر اسلام گرایان ساکن اروپا ،مردمان این کشورها را حرامی و کافر تلقی می کنند که می بایست روزی بدست جهاد گران اسلامی به دین مبین اسلام فرا خوانده شوند واگر سرپیچی نمودند باید ازبین بروند! در همان لحظه که به فیلم های گزارشی خیره شده بودم به فاجعه ائی که بر سر کشورم ایران رفته است و به یاد مبارزان روشنفکر ایرانی قبل از انقلاب اسلامی افتادم که چگونه قبل از انقلاب برای به قدرت رسانیدن خمینی ،حتی بدون حجاب اسلامی مبارزه می کردند اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ـ همه آنها توسط دولت اسلامی مجبور شدند تا با حجاب اسلامی به خیابان ها یا سرکار ودانشگاه ها بیایند!درسالهای قبل از انقلاب 57 نیزبیشتر نیروهای مذهبی در کنار کمونیستها و روشنفکران غیر دینی به راحتی و با تفاهم علیه شاه مبارزه می کردند اما پس از قدرت گیری ،آنها راه خود را جدا کردند و چهره واقعی خود را به همه نشان دادند و سرکوب آزادیخواهان آغاز گردید.همین مسئله از حالا در مورد سازمان مجاهدین خلق ایران نیز صدق می کند .چراکه زنان آنها نیز درحال حاضر از حجاب اسلامی استفاده می برند ودیگر مبارزان را علیه جمهوری اسلامی ،فعلا در مورد پوشش لباس آزاد گذاشته اند اما معلوم نیست بعد ازقدرت گیری احتمالی آنها چه برسر مردم بیاید؟آیاآنها نیز حجاب اسلامی خود را به همه جامعه تعمیم خواهند داد؟تا کنون در میان مردم ایران ثابت شده است که بخش مهم و اصلی رویگردانی جامعه از سازمان مجاهدین خلق ایران در اسلامی بودن آنها و تلفیق دین و حکومت نهفته است !سرکوب های بیرحمانه رژیم اسلامی علیه نیروهای مجاهدین خلق باعث انزوای سیاسی آنها نگردیده است بلکه مردم تشخیص می دهند که هیچ تفاوتی بین حکومت مذهبی مجاهدین خلق و جمهوری اسلامی وجود نخواهد داشت. روشنفکران ایرانی تاقبل از انقلاب اسلامی باصمیم قلب در کنار مبارزان سکولار و مترقی فلسطینی ایستادند و به آنها برای رسیدن به استقلال و تشکیل دولت فلسطین یاری رساندند.اما از موقعیکه رهبران فلسطینی بسوی رهبران جنایت کار حکومت اسلامی متمایل شدند و مبارزه ملی خود را از راه دمکراسی و سکولار جدا ساخته و اسلامیزه کردند،آنگاه روشنفکران ایرانی نیز ارتباط و پشتیبانی خود را از مبارزان اسلامی شده فلسطین جدا وقطع نمودند.جرج حبش بعنوان یکی از رهبران شناخته شده جنبش فلسطین که سالهای اخیر درگذشته است ،هرگز حاضر نشد به ایران اسلامی سفر نماید و از کمک های مالی جمهوری اسلامی برخوردار گردد ،چرا که معتقد بود بیشتردوستان و رفقا ی مبارز وی در دوران شاه بدست دادگاههای اسلامی زندانی ،شکنجه ، و اعدام گردیده اند !

رهبران فریب کارجمهوری اسلامی همزمان با نزاع های اخیر غزه (خامنه ای: کار درخشان اعزام کاروان به غزه باید تکرار شود) که با محکومیت اسرائیل در شورای امنیت و نشست ـ ان . پی. دی ـ مصادف گردیده است و درکنار تشکیل کنفرانس تهران که با همکاری برزیل و ترکیه انجام گرفته وهمه افکار عمومی جهان را به خود مشغول نموده بود اما دولت اسلامی ایران در خفادر حال غنی سازی اورانیوم با درصد بالا می باشد تا به اهداف پلید خود دست یابد.( سایت عصر ایران: شبکه تلویزیونی سی ان ان گزارش داد ، بازرسان هسته ای می گویند ایران به اندازه ساخت دو بمب هسته ای سوخت انباشته کرده است .) حسن نصرالله که قبلا اسرائیل را تهدید می کرد اگر حکومت تل آویو اقدامی علیه منافع مردم مسلمان فلسطین انجام دهد ،حزب الله حاضر است تا جنگ را علیه اسرائیل شروع کند. اما اینک پس از گذشت چند روزچرا از نصرالله هیچ خبری نیست؟ تا انتقام کشته شدگان امروز را از اسرائیلی ها بگیرد؟اقدامات تحریک آمیز و جنگ افروزانه حکومت اسلامی در منطقه و بخصوص خلیج فارس ،کار را بجائی رسانده است که اسرائیل نیز زیر دریائی های خرید اری شده اش از آلمان را به خلیج فارس راهی نموده است.در این رهگذر دولت آلمان مانند 30 ساله گذشته هم از دولت و اقتصاد جمهوری اسلامی سود می برد و از جانب دیگر خود رااز هم اکنون در جنگ احتمالی خلیج فارس آماده می سازد تا در آمد هنگفتی نصیب کشورش خود نماید!دولت تل آویو نیز به گزارش خبرگزاری ها معتبرجهان مدعی شده است که اگراسرائیل این روزها زیر دریائی اتمی به خلیج فارس فرستاده اما ایران اسلامی از 30 سال پیش با تشکیل حزب الله لبنان وحماس در همسایگی اسرائیل ،عملا یک بمب اتمی قوی تر و دائمی را در کنار کشور اسرائیل کار گذاشته است که فتیله اش از تهران شعله ور می گردد!