رفتن به محتوای اصلی

آیا تاکیدات دائمی موسوی بر محور اسلامیت خطرناک است؟
29.05.2010 - 16:19

جامعه ایران همچنان ملتهب است. باردیگرمردم ایران در گذار و یک تصمیم سرنوشت ساز وتاریخی ایستاده اند. یکبارمردم ایران در یک تصمیم گیری تاریخساز در انقلاب 57 ، جنبش آزادیخواهی خود را به اولیاء حکومت اسلامی سپردند و در سی ساله گذشته رنج و زهر آن را تا به امروز باپوست واستخوان و روان خود همچنان در حال چشیدن هستند! به نوشته سايت « کلمه»، آقای موسوی در ديدار با جمعی از زندانيان سياسی قبل از انقلاب بهمن ۵۷، با اعلام اين مطلب گفت: «اگر قرار باشد که نظام با پر کردن زندان‌ها يا با زدن و گرفتن دانشجويان و کارگران مسلمان، هنرمندان و سينماگران و روزنامه‌نگاران باقی بماند، آيا می‌توان از چنين نظامی در جهان دفاع کرد؟»«ما نمی‌خواستيم فقط حکومت تشکيل بدهيم و به نام اسلام چهارچوبی تعريف کنيم، اما از محتوا خالی باشد و از آرمان‌ها و آرزوهايی که برآمده از مکتب و اعتقادات ما بود، هيچ نشانی نداشته باشد».

چرا آقای موسوی فقط از زندانی شدن و ضرب و شتم دانشجویان وکارگران مسلمان ناراضی است؟چرا آقای موسوی از دانشجویان وکارگران غیرمسلمان و دگر اندیشی که در حال سرکوب شدن هستند دفاع نمی کند؟ برای مثال آیا سرکوب دانشجویان و کارگران چپ ،لائیک ، سکولار و اقلیت های مذهبی مانند بهائیان آزاد است؟مطمئنا از نظر آقای موسوی در مسلمان بودن نیز ارجیحت با شیعیان است چون خود ایشان معتقد به مذهب شیعه است!

درحالیکه آقای موسوی از خالی بودن محتوای اسلامی در حکومت کنونی ایران سخن می گوید اما مصباح یزدی خلاف سخنان موسوی را ابراز داشته است و حکومت اسلامی ایران را مورد تائید و رضایت امام زمان اعلام داشته است 7 خرداد » مصباح يزدی: يکی از نشانه‌های رضايت امام زمان، رضايت نائب او يعنی مقام معظم رهبری است، ايلنا«

بعداز شکل گیری حکومت اسلامی در ایران ،استبداد دینی ابتدا به سراغ نیروهای اسلامی رفت که قرائت دگرگونه ای ازاسلام داشتند.لاجرم خمینی که خود را ولی امر مسلمین جهان می دانست ،نخست می بایستی همه فرقه های اسلامی درون کشور را به زیر اطاعت از خود مجبور می ساخت وآنکه نمی پذیرفت ویا مقاومت می کرد ،می بایستی نابود می شد!ازهمان روز یعنی خرداد سال 58 توسط خمینی شعار استبدادی حزب فقط حزب الله به رهبری خویش عنوان ومطرح گردید و بقیه جریانات قلع و قمع شدند که اینک شاگرد با وفای خمینی یعنی رئیس جمهوری منتخب ولی فقیه احمدینژاد:می گوید! گروهها و احزاب حق دخالت در امور کشور را ندارند -

شاید برای بعضی ها با شکل گیری حکومت اسلامی ،ایران می توانست ایمنگاه جریانات و دستجات مختلف اسلامی گردد اما بالعکس از فردای به قدرت رسیدن حکومت اسلامی در ایران ،آیت الله خمینی به سراغ سرکوب شخصیت ها و نیروهای سیاسی و مذهبی رفت که قرائتی دیگر از اسلام داشتند! جریانات و شخصیت های شناخته شده ائی چون آیت الله شریعتمداری ،آیت الله طالقانی، سازمان مجاهدین خلق ایران ،فرقان،آرمان مستضعفین ،جنبش مسلمان مبارز،انجمن حجتیه،نهضت آزادی،دروایش طرفدار عرفان اسلامی غیره یکی پس از دیگری از میان برداشته شدند تا خط واقعی ولایت فقیه که از اسلام ناب محمدی نشئت گرفته است برای اولین بار در تاریخ اسلام در ایران برقرار گردد!خمینی یکبار در سخنانش در جماران به صراحت اعلام نمود که حکومت اسلامی حتی در دوران حضرت رسول نیز پیاده نگردید اما اینک در ایران آن نهضت امکان پذیر شده است! شادروان- شاپور بختیار در اوج انقلاب 57 با شجاعت بی نظیری به خمینی پیشنهاد کرد و گفت بهتر است که آقای خمینی به قم بروند و آنجا مانند واتیکان در اختیار ایشان قرار بگیرد اما خمینی نپذیرفت، چراکه خمینی سیاست خانمان برانداز تصاحب همه قدرت سیاسی در ایران را تعقیب می کرد و بعد از کسب قدرت سیاسی در ایران می خواست بخش شیعه نشین عراق را نیز به قلمرو حکومت خود پیوند دهد که به هشت سال جنگ بیهوده وخانمانسوز ایران و عراق انجامید!. اما اینک جامعه روحانیت به نقطه ائی رسیده است که دکتر عبدالکریم سروش یکی از برجسته ترین روشنفکران دینی معاصر ایران از علما و مراجع تقاضا کرده که مصلحت در مهاجرت به نجف است .موقعیت روحانیت به جائی رسیده است که دیگر در حال از دست دادن شهر مذهبی قم که می توانست به پیشنهاد دکتر بختیار واتیکان آنها گردد، هستند!

در همینجا باید به آقای موسوی متذکر شد مادامیکه حکومت اسلامی در ایران وجود داشته باشد لاجرم و همواره اختلافات ایدولو ژیک و قرائت های گوناگون از اسلام وجود خواهد داشت وجامعه ایران همیشه شاهد جنگ های حیدری و نعمتی خواهد بود. پس برای رهائی از چنین نزاع های عصر شتر ابتدا باید قانون اساسی ولایت فقیه ملغی گردد و شالوده اصلی کشور را بر اساس خواست اکثریت مردم در چهار چوب یک قانون اساسی زمینی نه الهی تنظیم و با آرای مردم بدان قانونیت بخشید( هر گاه میان دو طایفه یا قبیله اتفاق افتد آنرا اصطلاحا حیدری و نعمتی تعبیر می کنند این ضرب المثل صرفا در مواقع بروز اختلاف و افتراق در میان قبایل و طوایف به کار نمی رود بلکه در عهد واعصار گذشته هنگامی که قدرت و نفوذ قبایل مختلفه فزونی میگرفت و دستگاه مرکزی یا احکام ولایت را جرات و توانایی نبود لاجرم سرکوبی آنها درخفا دست به تحریک و ایجاد اختلاف می زدند وبا اتخاذ شیوه حیدری ونعمتی قبایل و طوایف زورمند را به جان یکدیگر می انداختند وبا تضعیف آنها به حکومت خویش ادامه می دهند).! . نسل جوان کنونی را باید از اتفاقات و رویداد های گذشته که بدینجا منتهی شده است آگاه ساخت تا آنها بتوانند به تصمیم گیری اساسی و درست دست یابند.کلاه گشادی که به زور و با فریب بر سر نسل ما در انقلاب 57 گذاشته شد نباید بر نسل کنونی گذاشته شود.این مهم تنها با روشنگری می تواند میسر گردد!

آقای موسوی نیز همواره در سخنانش مانند مرادش آقای خمینی که در پاریس از سایه و روشن های ضد و نقیضی برای رسیدن به قدرت سیاسی بهره می گرفت تبعیت می کند وگاهی اوقات در مصاحبه هایش به اصل قدرت مردم تاکید می ورزد ودر جای دیگربه اصل اسلامیت که این تناقض آشکار و خطر ناک یکبار برای همیشه روشن گردد ،وگرنه شکل گیری فاجعه سال 57 باردیگر تکرار خواهد شد!

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.