رفتن به محتوای اصلی

چرا باید بی اعتمادی مردم به حکومت اسلامی را پاس بداریم؟
20.07.2009 - 14:19

هاشمی رفسنجانی: اعتماد مردم به حکومت را باید بازگردانیم، این هدف مقدس ماست !نماز جمعه 26 تیرماه 1388 تهران ـ

اگر مردم به حکومتی که در 30 ساله گذشته که فقط آنها را سرکوب و بی حرمت کرده است و دیگر آن مردم اعتمادی بدان حکومت ندارند باید جای بسی مسرت و کامیابی تاریخساز برای ایرانیان در راه بدست آوردن حاکمیت ملی بشمار آید نه جای تاسف و ناامیدی ! لذا تبیین نوین مردم ایران را می توان با خوش بینی به فال نیک گرفت تا در پس سالها مبارزه به آزادی ودمکراسی و سعادت دست یابند.پیمانه بی اعتمادی مردم نسبت به حکومت لبریز شده است ،بهمین خاطر هاشمی رفسنجانی به وحشت افتاده است.او برای نجات نظام آمده است نه برای اعاده حقوق و حیثیت مردم ایران!لذا او تلاش می ورزد تا مردم را باردیگر به حکومت متقاعد سازد ودر همین راستا باید نیات هاشمی را بدرستی تشخیص و رسد کرد وبااحساسات گرم و زود گذر نباید فریب حیله های او را خورد. سفراخیرهاشمی رفسنجانی به شهر مذهبی مشهد که ازقطب های بسیار مهم و کلیدی سیاسی برای حاکمیت بشمار می آید نیز برای رایزنی با روحانیون ارشد حکومت اسلامی مانند واعظ طبسی صورت گرفته است تا شاید برای حفظ نظام تصمیمات نوینی با شکل دیگری گرفته شود.تمام تلاش اپوزیسیون بیدار و روشنگر در طی سالهای گذشته براین محور متمرکز شده است که حکومت اسلامی در ایران حقوق مردم را در همه عرصه ها چه سیاسی،اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی،ورزشی،غرور ملی پایمال کرده است و اینک پس از گذشت 30 سال اکثریت مردم ایران به حکومت اسلامی بی اعتماد شده اند واین بار خود مردم می خواهند برسر نوشت خویش حاکم گردند اما آقای هاشمی رفسنجانی تلاش می ورزد تا با ترفندهای گوناگون اعتماد مردم را به حکومت بازگرداند تا جایگاه خاص روحانیت حکومت گر را همچنان در کانون حکومت حفظ نماید! به عبارتی دیگر باید گفت که هاشمی برای نجات نظام ،ولایت فقیه ،قانون اساسی ،کلیت وتمامیت جمهوری اسلامی به میدان آمده است نه برای احقاق حاکمیت مردم،اما این در حالیست که مردم برای کسب حقوق سیاسی و اجتماعی خود به میدان آمده اند ودر این راه خونها داده و تاکنون از جانب حکومت اسلامی متحمل سرکوب ها و شکنجه های فراوانی شده اند.جامعه زنان ایران که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند در 30 سال گذشته بیشترین ضربات را از جانب حکومت متحمل شده اند و اینک به مرحله ائی رسیده اند که دیگر نمی توانند زور و ستم ر حاکمان را بپذیرند.جوانان کشور درسایه حکومت اسلامی همه آرزوها و آینده خویش را برباد رفته نظاره می کنند.کارگران و زحمتکشان از بیکاری و تنگدستی و تعطیلی و ورشکستگی و حقوق های معوقه کارفرمایان و کارخانجات به ستوه آمده اند. برای دانشجویان کشورهیچ امیدی نمانده است جز نبرد برای احقاق از دست رفته مردم !ورنه حقوق مردم ایران از آغاز روی کار آمدن حکومت اسلامی هیچگاه وجود خارجی نداشته است.مردم برای جدائی دین از حکومت تلاش می ورزند و از دخالت اسلام پناهان در زندگی خصوصی و عمومی و سیاسی و اجتماعی به ستوه آمده اند.مردم در پی روی کار آوردن نظام سیاسی هستند که ایران را از انزوای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی نجات دهد نه اینکه همچنان در چهارچوب قوانین اسلامی اما با شخصیت هائی که در گذشته نه چندان دور نیز دولتمداری کرده اند ،فصل دیگری از حیات سیاسی و اجتماعی تکرار شده را با آنها آغاز نمایند.مردم ایران اینک مدت مدیدیست که به مرحله ائی از حیات سیاسی و مدنی رسیده اند که دیگر نمی خواهند تا حکومت گران مانند گذشته بر آنها حکومت برانند.در راستای نارضایتی مردم، رژیم نیز توانائی حکومت مانند گذشته را برمردم از دست داده است لذا حکومت گران به شیوه سرکوب گری برای ادامه حمکرانی بلامنازع خویش متوسل شده اند ودر همین راستا در 22خرداد دست به کودتای ننگینی زده اند تابر عمر خود بیفزایند.کودتای خونین اقتدار گرایان در عصر کنونی تا به امروز نتوانسته است هیچ انطباقی با شرائط مردم داشته باشد چراکه مردم بر شجاعت خود افزوده اند و اکثریت مردم ایران دیگر نمی خواهند زیر یوغ بندگی زندگی کنند . برگشت به دوران گذشته برای حکومت گران با همه تمهیداتی که به عمل آورده اند ،تاکنون ثابت کرده است که نه به لحاظ داخلی و خارجی ممکن است ونه به موقعیت مکانی و زمانی ممکن می باشد.مردم در عین اینکه بر بی اعتمادی خود به حکومت می افزایند اما بر اعتماد و آفرینش نیروی تاریخی خود می افزایند. سازشکاران و میانه بازان شناخنه شده از اراده مردم به وحشت در آمده اند.مردم دیگر نمی خواهند آن کلاه گشادی که بر سرشان رفته است باردیگر تکرار گردد. مردم با زیرکی و ظرافت هرچه تمام از همه نقطه ضعف ها و شکاف های رژیم اسلامی بهره می گیرند تا مبارزات خویش را ارتقاء بخشند تا اهداف متعالی خود را به کرسی بنشانند.مقاومت وسرکوب ظالمانه کودتا گران در برابر خواسته های برحق مردم مانند بنزینی بر شعله های سرکش شباهت یافته است. برخلاف خواست رهبران عقب مانده رژیم قرون وسطائی مردم ایران دیگر زندگی به شیوه سنتی ومذهبی را در ایران بر نمی تابند .درسایه رشد دنیای ارتباطات ودانش های گوناگون در جهان، نادانی و جهل نیز در ایران به حداقل رسیده است ومردم ایران از زندگی قرون تاریک بیزار شده اند لهذامردم دیگر نمی خواهند تحت خفقان و برابر قوانین عصر ارتجاعی حجر زندگی نمایند. یکی از وحشت های دورنگرانه روحانیونی مانند محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی ودیگران در این نهفته است که جنبش کنونی مردم به مرز سکولاریسم و کنار گذاشتن دین وروحانیت از حکومت کشیده نشود، بدین خاطر این دسته از روحانیون برای نجات کاست تاریخی روحانیت و تسلط اراده همیشگی آنها بر سرنوشت سیاسی ایران آنها را به دست و پا انداخته است تا ارج و حرمت ومنزلت روحانیت در حکومت و میان مردم ازبین نرود؟در همین رابطه نیز باید اشاره کرد که تاکنون رهبران اصلی اصلاح طلبی مانند خاتمی ،کروبی،رفسنجانی ،موسوی از آیت الله منتظری و اعلامیه معروف ایشان در مورد عدم مشروعیت رهبری خامنه ائی هیچگونه حمایتی بعمل نیاورده اند چرا که همه آنها در سالهای قبل در خلع ید از آقای منتظری از خمینی ورفسنجانی و خامنه ائی حمایت نمودند.چرا هنوز اصلاح طلبان در مورد ظلمی که به آیت الله منتظری رفته است سکوت اختیار کرده اند؟هاشمی رفسنجانی در سال 68 طرف مذاکره با افسر امریکائی مک فارلن بود که رونالد ریگان بایک جلد قرآن اورا به ایران فرستاد که آنموقع توسط هواداران منتظری افشاء گردید وهمان باعث شد تا برکناری منتظری از جانشینی خمینی صورت بگیرد.اصلاح طلبان حق دارند برابر مذهب شیعه تقیه نمایند اما نیروهای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی چرا به تقیه کردن روی آورده اند تا مهر هاشمی رفسنجانی را بدست آورند؟تاکتیک ائتلافی موقت همراه با چشم پوشی از گذشته خونبار رفسنجانی ها چه فاجعه ائی را بوجود خواهد آورد؟باانحلال طلبی از همه مبارزات مردم ونیروهای سیاسی وبدون داشتن صف مستقل به زیر رهبری اصلاح طلبان رفتن چگونه می تواند ما را به آزادی های واقعی سیاسی و اجتماعی برساند؟چرا دارد همان اشتباه و خطای تاریخی سال 57 در میان نیروهای سیاسی تکرار می گردد؟درسال57 درضدیت کور باشاه به هردستاویز وائتلاف ناپسند متوسل شدیم تا سلطنت سرنگون گردد اما دیدیم که موئتلفین نیروهای سیاسی به قاتلین آزادی مبدل گردیدند.

برلین29 تیرماه 1388 خورشیدی

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.