رفتن به محتوای اصلی

شیخ اصلاحات یا شیخ حکم حکومتی و مماشات؟
08.05.2009 - 14:19

«مهدی کروبی در جمع دانشجویان دانشگاه شریف اعلام کرد: حکم حکومتی را قبول دارم.وی همچنین با بیان این‌که "در ده‌ها مورد دولت‌ها برای مشکلات‌شان از رهبری حکم حکومتی خواستند" گفت: من هم در هر موردی که حکم حکومتی خواستم به نفع مردم بوده است و من حکم حکومتی را قبول کردم و همه کارها را طبیعی انجام می‌دهم، نه این‌که حتی برای یک بودجه هم بخواهم نامه بگیرم و من حکم حکومتی را قبول دارم و حتی مواردی هم بوده است که درخواست .« دوشنبه ۷ ارديبهشت ۱٣٨٨ - ۲۷ آوريل ۲۰۰۹ ـ اخبار روز

در مملکتی که برابر قانون اساسی کاملا پیچیده و ارتجاعی و تفسیر پذیر که از شورای نگهبان گرفته تا مجلس شورای اسلامی ،مجلس خبرگان، شورای مصلحت نظام پیرامون نظام حکومت اسلامی را احاطه کرده است تا رژیم اسلامی بخوبی تحت رهبری ولی فقیه حفظ گردد اما انگاری همه آنها کافی نیستند و باید هنوز از قانون من در آوردی عصر خلافای حکومت های اسلامی ،یعنی از «حکم حکومتی « نیز کمک گرفت تا مملکت را هرچه بیشتر به سیاق قرون بی قانونی و مستبدان حکمرانی کرد! آقای کروبی که اینک به وعده های شیرین معروف شده است و عده بسیاری از روشنفکران ناپایدار را به خود جذب کرده است ،مانند میرحسین موسوی ودیگران ـ بارها اعلام نموده است که به ولایت فقیه و به رهبری خامنه ائی اعتقاد کامل دارد و همیشه آماده است از اوامر ایشان اطاعت نماید.مجلس ششم که می رفت قانون آزادی های مطبوعات را به تصویب برساند اما خامنه ائی در تبانی با مهدی کروبی که آنموقع رئیس مجلس بود باارسال یک« حکم حکومتی« جلوی به تصویب رساندن آن لایحه را با توطئه گرفتند.آری همین مهدی کروبی که اینک بلبل زبانی می کند هم اینک نیز آماده است از فرامین« حکم حکومتی« اطاعت نماید و رای مردم را به زیر پا بگذارد وتنها خواسته های غیر قانونی ولی قفیه را به اجراء بگذارد.در مورد مفهوم واقعی اصلاحات باید تفحص بعمل آورد و هرکس که ادعای اصلاح طلبی کرد نباید به آسانی به آن باور آورد بلکه ابتدا باید گفتار و کردار و پندار اورا به دقت بررسی کرد که در این رهگذر همه وعده های مهدی کروبی قلابی و تنها برای کسب آرای مردم درمانده ایران بکار می آید که اینک در طوفان های سهمگین دریای نابسامانی و ناامیدی گرفتار آمده اند و مردم ایران به هر تخته پاره ای برای نجات خویش در این دریای پرتلاطم پناه می جویند.

1ـ اصلاحات سیاسی واجتماعی وفرهنگی در بسیاری از کشور های جهان تا کنون در طول تاریخ مثمر ثمر واقع شده اند وتا به امروز پروژه اصلاحات ثابت کرده است،تا زمانی که می توان با اصلاحات همه امورات را برابر خواست اکثریت مردم تغییر داد وبر خرابی ها وبی عدالتی ها فائق آمد نیازی به انقلاب خونین وخشن در میان قطب های اصلی نیروهای سیاسی جامعه احساس نمی شود وبدین خاطر اصلاحات بنیادی همواره از وقوع انقلابات وفروپاشی وجنگ داخلی خونین در ممالک گوناگون جلوگیری نموده است. لذا مادامیکه شانسی برای پیروزی اصلاحات وجود داشته باشد مردم به سراغ انقلاب نخواهند رفت. اما در جامعه کنونی ایران نه اصلاحات به پیروزی رسیده است و می رسد نه چشم انداز و زمینه های یک انقلاب سیاسی واجتماعی وسیع به چشم می خورد وعصر وقوع کودتا ها نیز گذشته است چراکه نیروهای نظامی ایران در بست در اختیار ولایت فقیه می باشند واز جانب کشور های امپریالیستی هیچگونه نفوذی در میان نظامیان وفادار دیده نمی شود. اکثر مردم جهان این موضوع را بخوبی می دانند که بهای انقلاب بسیار سنگین است وبراحتی بدان دست نمی زنند و لذا ابتدا گزینه اصلاحات را پیش می برند. مردم ایران نیز برابراین اندیشه در دوم خرداد به میدان آمدند وبا رای بیست میلونی به خاتمی وآنهم دوبار،این امکان را ایجاد کردند که اصلاحات به پیروزی برسد که نرسید.خاتمی با در اختیار داشتن بیست میلیون رای مردم و قوه مجریه وبخشی از قوه مقننه و حمایت بین المللی نتواست ویا نخواست که خواسته های مردم را به ولی فقیه تحمیل نماید.خاتمی به اعتماد ورای مردم خیانت کرد وسرخوردگی کنونی به واسطه همان خیانت می باشد.مردم ایران اینک ناامید شده اند.اگر روزگاری مردم ایران به هر زورق شکسته ائی دل می بستند تا خود را به ساحل نجات برسانند اینک آن امید را هم از دست داده اند.بسیاری با آرزوهای مردم به میدان آمدند اما عاقبت به همه امیدها پشت پا زدند. روزگاری "چهره ائی بنام هخا" هم می توانست برای خود محبوبیت بپا کند که آن دوره نیز سپری شد. رژیم در صدد برآمده است تا در خرداد ماه با براه انداختن انتخاباتی کاملا غیر آزاد، قدرت بلا منازع خود را به مردم داخل وقدرت های خارجی نشان دهد.تضاد جناح های درون حاکمیت حقیقت دارد ودر حال اوج گیریست و بازی نیست اما نیروهای مترقی وبرانداز از هیچ کدام از جناح ها در مقابل دیگری حمایت نخواهند کرد.تنها نیروئی که همه جناح ها را دوباره متحد می نماید ،حمله نظامی امریکا است.این اتفاق یکبار در سال 59 خورشیدی به وقوع پیوست وصدام با حمله نظامی دیوانه بارش همه اختلافات جناحی رژیم را در سایه یک جنگ طولانی و بیهوده از میان برداشت وحکومت را مقابل مردم قرار داد.

2ـ در حال حاضر در ایران نه حکومت یارای ادامه حیات دارد نه نیروی قدرتمندی برای به زیر کشیدن همان حکومت خود راسازمان یافته در صحنه می بیند. بقای رژیم اسلامی مرهون فقدان اپوسیوزیون فراگیر گردآمده است نه درر ضایت مردم نه اداره صحیح مملکت ونه در اقتصاد شکوفا!!

3ـ هر چقدر رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری دور نهم به توطئه های پشت صحنه جناح ولایت فقیه آگاهی داشت اما کروبی همچون ناطق نوری خود را آماده کرده بود تا به کاخ ریاست جمهوری نقل مکان نماید. نرسیدن به ریاست جمهوری کروبی هنوز التیام نیافته است ودرعرض دوسال گذشته دائما در جستجوی مقصران می گردد اما رفسنجانی می داند که در نظام جمهوری اسلامی ،کسی می تواند تکیه بر مقام ریاست جمهوری بزند که رضایت ولی فقیه را پشت سر خود داشته باشد. اگرغیر از این باشد انتخابات به دوم خرداد دیگری تبدیل می شود که مردم نیروی واقعی تعین کننده می شوند نه ولایت فقیه که در همینجا رهبر ترش می کند.حتی انتخاب بنی صدر به مقام ریاست جمهوری نیز با رضایت خمینی همراه بود که سپس رضایت خود را در بیست ونهم اردبیهشت سال شصت از بنی صدر پس گرفت ورای مردم بی ارزش و پوچ شد وکسی به خیابان نیامد تا از آرای یازده میلیونی آقای بنی صدر دفاع نماید چرا که خمینی «حکم حکومتی« صادر کرده بود که اگر همه بگویند آری ، بنده می گویم نه که نهایتا رای یک نفر بنام ولی فقیه در مقام رهبری بر آرای همه مردم ایران غلبه یافت!!

4ـ این چندمین بار است که کروبی به نیروهای اصلاح طلب بی مهری می کند.بار اول کروبی بعنوان رئیس مجلس شورای اسلامی" حکم حکومتی من در آوری" ولی فقیه را در صحن مجلس واجب الاجرا ومشروع نمود واین بار نیز برای حفظ موقعیت خویش و اجازه تائیده یافتن از جانب ولی فقیه وشورای نگهبان جهت شرکت در انتخابات دوره هشتم مجلس اسلامی به اشاره ولی فقیه به هیکل اصلاح طلبان آفتابه گرفت تا پیشاپیش چهره اصلاح طلبان را ورشکسته وبی اهمیت جلوه دهد.اما کروبی در بازی خطرناکی خود را گرفتار کرده است وظن این می رود که اورا نیز در واپسین روزهای انتخابات مانند دوره قبلی که دوساعت خواب رفت از پیروزی محروم سازند.از هم اکنون بابر گماری جنتی وسردار افشار به نظارت انتخابات ،می توان حدس زد که بازهم نظام جمهوری اسلامی در پی برگزاری نمایشاتی است بنام انتخابات که هیچ قرابتی با انتخابات آزاد ندارد.

5ـ در اسلام پارلمان یا فراکسیون های گوناگون معنی ومفهومی ندارد ، بلکه مجالسی بنام شورا که پیرامون خلیفه و یا سلطان ویا ولی فقیه تشکیل می یافته است تا جهت یاری رساندن به باز شدن بعضی معماها به جانشینان پیغمبر همفکری نمایند وآنها همواره در خدمت و مشروعیت حاکمان قرار دارند که عاری از روح آزاد ودمکراتیک می باشند.در حال حاضر نیز حاکمیت اسلامی در تلاش است تا رئیس جمهوری دست نشا نده از دست چین شدگان پیرامون ولی فقیه گرد آورد.در روزهای اخیر یکی از رابطین خاتمی (ا حسان نراقی) از ایران به خارج آمده بود او تعریف می کرد که خاتمی به نامبرده گفته است، وقتی از کاخ ریاست جمهوری به خانه می آمده است ،تلفنهای ولی فقیه شروع میشد.یکبار خاتمی به خامنه ائی گفته بود"بفرمائید شما هم رهبر باشید و هم رئیس جمهور"!!!

6ـ آقای خاتمی ادعا می نمایند که" شما ها نمی دانید چه زحمتی برای تهیه وتصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی کشیده شده است" برخلاف نظر ایشان همه کسانی که روزهای قبل از انتخابات مجلس خبرگان را در سال 1358 خورشیدی را به یاد می آورند،بخوبی می دانند که حزب جمهوری اسلامی با حمایت شخص خمینی به یکباره مجلس موسسان را به مجلس خبرگان تغییر داد تا نیات فاجعه بار خود را به نام ولایت فقیه به تصویب برساند .همه کسانی که با شکل گیری حکومت اسلامی مخالفت ورزیدند به شدت سرکوب شدند. دکتر حسن نزیه آنموقع با شجاعت بی نظیری گفت"حکومت اسلامی نه ممکن است ،نه لازم ،نه مفید" که بلافاصله از جانب بهشتی بعنوان مسئول دادگاههای انقلاب تحت تعقیب قرار گرفت ودیگر یاران حسن نزیه ونیروهای سیاسی ملی ولیبرال تنها به تماشا کردن پرداختند وهیچ د فاع جانانه ائی از حسن نزیه به عمل نیاوردند و اینک می بینیم که پیش گوئی دکتر حسن نزیه درست بوده است ! مجلس خبرگان با توطئه گری وسرکوب نیروهای سیاسی ،قانونی را بنام قانون اساسی جمهوری اسلامی به تصویب رساند که باعث همه بد بختی های جامعه ما گردیده است.مادامیکه این قانون اساسی در ایران حکمفرما ئی می کند از اصلاحات اساسی نمی توان سخن گفت.

8ـ قبای اصلاحات براستی برازنده میخائیل گورباچف می توانست باشد نه خاتمی ورفسنجانی و کروبی! گوربا چف در راه پیشبرد اصلاحات حاضر شد حتی از سمت ورهبری دومین و بزرگترین قدرت جهانی صرف نظر نماید تا ریشه فساد برای همیشه در روسیه وجهان خشکیده شود.اما اصلاح طلبان دروغین درون و برون حاکمیت اسلامی حاضر نمی باشند یک میلیمتر از قوانین ارتجاعی وعصر حجر عقب نشینی نمایند.

9ـ از آنجائیکه در خارج ازحاکمیت ودر میان نیروهای برانداز ،نقطه ثقل قوی از نیروهای سیاسی شکل نگرفته است که بتواند همه مخالفان جمهوری اسلامی را سازمان دهد لذا نیروهای بریده وچپ اصلاحات نمی توانند امیدی برای پیوستن به نیروهای برانداز داشته باشند.استقبال ناشایست اپوزیسیون از بعضی جداشدگان پایوران حکومتی به سرمشقی تبدیل شده است که دیگراز درون نیروهای ناراضی خارج از حکومت به جبهه براندازی نپیوندند.

10ـ در پایان باید متذکر شوم که ،گره ائی که در ایران خود را علاج ناپذیر نشان می دهد تنها بدست مردم قابل باز گشائی است چراکه همین مردم در کنار نیروهای سیاسی ، گره جمهوری اسلامی را زده اند وباید خودشان هم باید آن گره را باز کنند غیر از این راه دیگری وجود ندارد.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.