رفتن به محتوای اصلی

سیاستِ مذهب، محفل و مسلک
07.05.2015 - 03:20

رشد ابزارهای آگاهی رسانی به همه ی ما امکان شناخت درست داد که بهتر از گذشته ها منابع فساد ها و منشا فاسدها را ببینیم و بیشتر بدانیم که چگونه اکثر حکومت های مستبد خاورمیانه به همت اهرم سرکوب، تحمیق و در پیوند با جاهطلبی سران و رهبران مذهبی در کشورهای اسلامی، آنها با هم توانستند بر واماندگی دانش عمومی و آسیب پذیری مردمان خوشبین این نواحی به سادگی سوار شوند و شدند.  علاوه بر سرکردگی مطلق 36 ساله ی پاسداران حماقت در ایران عملا اراده ی توده ها در کل خاورمیانه نیز هنوز در زیر سیطره ی خواب و پریشانی روایت های فراانسانی، نخبه گرا و ریاکاران آسمانی دچار شده و مانده است. به همین خاطر، آهنگ رشد نسبی اجتماعی فرهنگی در اغلب این مناطق مسلمان نسبت به قاره ی رنگین و بزرگ آسیا و در مقایسه با وزن بالای صنعتی آن، بسیار ساکن و کُند بوده و یا سردرگم ساختارهای سیاستِ پیشا بورژوائی و تکثرگریز می باشد. و اکثریت قریب به اتفاق ملل عمدتا مسلمان همچنان اسیر داعیه های کاستِ اشراف ریاکار مذهبی، مناسبات عصر خان ها و دعاوی روابط ملوک الطوایفی و مَلک های گردنکش به سان قرن های مانوفاکتوری ست. و شگفتا روابط انگلی پیش سرمایه دارانه همچنان شهروندان این گسترده ی ناآرام و فقرزده را با تدابیر زورکی و یا اطاعت به مذاهب سرنوشت گرا پیوسته ناگزیر می سازد.

باوجود واپسگرائی های فرهنگی، تسلط حاکمیت فردی، نفوذ سیاست عشیرتی در دوایر حقوق شهروندی، ستیز با آزادی عقیده و وجدان، سرکوب خشونت بار حقوق بشر و اوج تبعیض های جنسی و ملی، همزمان و عملا در این کشورها ساختاری نسبتا مدرن و متناقضی نیز از روابط سرمایه داری آزاد هم وجود دارد و چه بسا هر یک از کشورهای منطقه در درون دستگاه کلان سرمایه سالاری جهانی و بر پایه ی طرح های نئولیبرالیسم، صندوق و بانک جهانی پول اجبارا و یا مصلحتا وظایفی دارد و هماهنگی هائی را به شکل تصنعی بر جامه ی کهنه، وصله ی نو زده و خود را با طرح های گسترده و فراملی جهانِ گلوبال هموار ساخته و حتی بخشی از آنها نقشی واسطه ای و نیابتی به سود اقلیت سرمایه دارِ بورکرات و میلتاریستی را در این کشورها به عهده دارد. با این همه اما، ویژگی اغلب ساختارهای سیاسی منطقه تابع اراده فردی ( شاهی ـ استبدادی) و یا فرقه ای(مذهبی ـ سنتی) ست و یا ترکیبی به شدت خشن و در هم آمیخته آز آنها می باشد؛ ولی چهره های مشهود حکومت های محلی با اندک تفاوتی در شکل چه در ایران شیعی یا چه در عربستان سنی و دیگر کشور مسلمان سیاست، در همبستگی و هموندی با دوایر مذهب ها، محفل ها و مسلک ها بوده و عملکردهای شان همه جا یکسان است.

این ترسیم و تصویر عمومی اغراق آمیز نیست و بیرون از وابستگی های مالی، ملی و رنگینی های زبانی و تنوع رویدادهای تاریخی که هرکدام داشته و دارند، می توان گفت که اغلب این کشورها قرن هاست پس از پیدائی عصر رنسانس ـ روشنگری در اروپا، و شتاب به سوی تکثرگرائی ـ فدرالیسم و تلاش برای جدائی دین از دولت ـ سکولاریسم، دریغا همه ی کشورهای مسلمان همچنان در جا می زنند و این واماندگی به فجایع بسیاری در این منطقه بلاخیز دامن زده و پیگیر می زند. اگر چه مبارزه ی دمکراسی خواهی در ایران عمری صدساله دارد؛ و بارها توسط دسیسه ی سران شیعی شکست خورده است؛ و یا جنبش اتحاد، آزادی و برابری عرب در حزب سوسیالیست بعثپاگرفت، حزبی که برای عصر خود مترقی بود و توسطمیشل غفلق، صلاح الدین البیطار و زکی ارسوزی  و در سوریه تاسیس شد و اهداف بعثیسم را که آمیزه‌ای ازناسیونالیسم عرب، پان عربیسم وسوسیالیسم اشتراکگرا بود؛ اما این بعثیسم با وجود اینکه خواهان رستاخیز ملی عرب و رهائی از تسلط بیگانگان بود عملا خود بخاطر تولید مستبدان مذهبی و مسلکی خیره سرش همچون ده ها حزب کوچک و بزرگ سوسیالیست و مترقی دیگر در این مناطق شکست خوردند؛ و نتایج آن نارسائی های اراده ی سیاسی توده ها را همه می شناسیم.

چرائی این شکست ها و طنز پیدائی قارچ وار دولت های تکقطبی و احزاب تمامیتگرا مذهبی، و شبکه ی گسترده لجستیک داخلی و جهانی آن گره هائی ظریف، سخت و پیچیده در کل منطقه ی داعش ها زده ی ما دارند و مصیبت هائی هستند که دیر یا زود باید با تدبیر فراملی، تفکر غیرایدئولوژیک و اراده ی آزاد جمعی و با سیاست چندقطبی کشف و با راهکار کلان فراملی، منطقه ای و اصولا به سان اروپائی ها علیه اعُمال اراده ی مطلق پاپ و کاتولیسم مشترکا باز شوند. باتکیه بر جداسازی دین از دولت و امکان رستاخیز اجتماعی و رنسانس فرهنگی سیاسی قطعا در خاورمیانه و خصوصا همه کشورهای مسلمان گذر از این عصر جنون استبداد فردی و سوداگری مذهبی هرچه زودتر میسر می شود. اهرمی که در صورت پیدائی و وجود رسانه های آزاد و مستقل، می تواند به دو خط موازی روشنگری و افشاگری توانائی و پشتوانه ی توده ای ببخشد و راه تحریک و تهیج مبارزه بیدار کارگری مردمی را پس از قرن ها تاخیر و ایستائی باز و راهگشائی کند و بخش عمده خواسته های زمینی و حقیقی انسان کار را به گذر از روابط مذهبی، سنتی و محفلی برتری داده و منافع توده هازمینی  را بر مصالح جلادان و چپاولگران آسمانی پیشی دهد و به ساختار گسترده و بزرگ اجتماعی بدون هرگونه تبعیض ملی و مذهبی یاری یکسان برساند. مردم و ملت های خاورمیانه خونین و رودرروی هم گذارده شده، هرگز با هم دشمن نبوده و نیستند. جنگ و جنون کنونی از آن منافع بالائی هاست و نه توده ها! این نسل کشی ها و تشویق جنگ های مذهبی، نماینگر هویت خشونت بار و نمودار طمع منافع همه ی آنها و سرکردگان امپریالیست شان در این منطقه طلاخیز و گرسته پرور است. جنگ هائی که تنها به خاطر ثروت بیشتر و قدرت برتر بوده و می باشد و نه برای خدا و دین خدا و خلایق بیدادرس و بی پناه و گرسنه ی خدا.

جای گمان ندارد که هر انسانی در این منطقه و جهان حق مطلق آزادی عقیده و وجدان دارد و همه ی ما در برابر هم مسئول بزرگداشت عقیده و باور همدیگر هستیم. قطعا مشکل ما نه رد آزادی عقیده، بلکه ستیز با نابرابری ها و مبارزه با دیکتاتورهای سیاسی و مذهبی ست. کشورهای ما از جهان متمدن لااقل در عرصه دمکراسی سیاسی بسیار عقب مانده است. چراکه ساختار سیاسی اغلب کشورهای خاورمیانه همچنان تابع اراده فردی، نیات فرازمینی مذهبی و در زیر تسلط روابط مانوفاکتوریسم با سنت های گذشته شاهنشاهی و یا دسیسه ریاکارانه مذهب سالاری های کهنه و منحط کنونی لگدمال مانده و عمیقا اکثریت قریب به اتفاق خودِ شیعه، هم اکنون در کشور ولائی از عوارض مذهب دولتی آن رنج می برد و شگفت انگیز نیز نیست که رژیم ولایت مطلق فقیه با دست باز اینهمه زندان، کشتار، فساد، ضایعه های پلید و پست فرقه ای و باندبازی و مافیائی های فراوان و باورنکردنی را عملا جنایت ضدبشری را به جامعه بسته، عشیرتی، آنهم با روابط غیرواقعی و آسمانی جابجا کرده، تحمیل نموده و رسما می تواند امیال یک مشت تبهکار را توسط یک ابر مردی خودشیفته به نام ولی فقیه یا (نایب امام زمان) قالب کند و در پی آن اشکال فقر و مرگ را به هرکسی که دستگاه او، مخالفان و یا هر گروه مزاحمی را که زعیم عال قدر و خداگونه برگزیند به سادگی آب خوردن (اعدام آسمانی) کند و اصطلاحا مفسد را زمین پاک الهی و آلوده شده برکند. ما چاره ای جز کنار زدن این روابط،، سرنگونی کل این رژیم و طرد دنبالچه های آن نداریم؛ همانگونه که خاورمیانه نیز از این قانون عام و مکمل مستثنی نیست.  

 

بهنام چنگائی 17 اریبهشت 1394

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.