رفتن به محتوای اصلی

نسبت به قلم های مشکوک و افراد مجعول هوشیار باشیم
09.05.2015 - 19:46

 اخیرا کسی بنام بایرام توفارگانلی ظاهرا در نقد نوشته من (نصب مجسمه فردوسی در شهرهای آذربایجان چه هدفی را دنبال میکند؟) مطلبی سراسر تخریبی، بر بنیاد نگرشی شونیستی علیه ملیتهای غیرفارس ساکن ایران تحریر کرده است. جدا از بنیادهای تفکری نوشته مذکور، مشکوکیت و سفارشی بودن این نوشته بیش از هر چیزی به چشم میزند. شاید چند جمله برای افشای ماهیت استعماری نوشته جناب "بایرام" ضروری باشد.

 

یک- "بایرام توفارگانلی"، نامی تماما ترکی است. اما نوشته ایشان از نوک پا تا موی سر، سینه چاک کن فردوسی ضد ضد ترک، ضد زن و ضد عرب است. جناب بایرام این شاعر عقب مانده و پوسیده اندیش را " حکیمی روشن بین!!" برای خواننده هایش معرفی میکند!

دو- بایرام توفارگانلی ظاهرا ترک مینویسد: " فردوسی نه تنها شاعر تاجیک نیست که اتفاقاً از شعرای پرصلابت ایران و یکی از شاخصترین شعرای جهان می باشد." (پایان نقل قول)

توفارگانلی حاضر شده است "تاجیک بودن فردوسی" را نفی کند و این دروغ بزرگ را بر زبان براند، برای اینکه ایشان را "شاعر پرصلابت ایران!!" معرفی کند. آیا ایرانی بودن، زبان شعری فردوسی را که تاجیکی است نفی میکند؟ آیا "ایرانی بودن" حامل زبان خاصی است که مثلا فردوسی به آن زبان!! شعر سروده است؟ فردوسی شاعری از ملیت تاجیک (فارس) است و بزرگترین منتقد این شاعر احمد شاملو شاعر معاصر فارسی است. آیا شاملو هم پان ترکیست!! شده است که چنان فردوسی را به باد حمله گرفته است؟ چرا توفارگانلیبرای پوشاندن هویت زبانی فردوسی (فارسی) به دروغ متوسل میشود؟ ناصرپورپیرار تاریخ دان دیگری از ملیت فارس در مورد شاهنامه فردوسی چنین مینویسد؛" در شاهنامه برگی از اطلاعات تاریخی که مستقیما و یا به قرینه با یافته‌های باستان‌شناسی، کتیبه‌ها یا دیگر مانده‌های کهن منطبق و تایید شود، نمی‌یابیم . دیوان شعری است مملو از تصاویر بی‌اساس و ساختگی و در غالب موارد، ناممکن. رسوخ افسانه به این کتاب، گاه چندان فانتزی است که خواننده را به جای آشنا کردن با هویت و دیرینه‌ی خود، به جهان اوهام و پریان و فضاهای جادویی پراسرار و دست نیافتنی می‌برد. فضاهایی که نظایر آن را هرگز در هیچ مجموعه‌ی دیگر و حتی در افسانه‌ی مادربزرگان، چه از مردم سیستان، کرمان، ایلام، کردستان، آذربایجان، جنوب خزر، ری، گرگان و یا خراسان و یزد و لرستان باشد، نمی‌شنویم ." (پایان نقل قول)

سه- بایرام توفارگانلی، این نام مجعول، در نکات مختلف نوشته سفارشی خود به هزیان متوسل میشود و سر از تهمت زدن درمی آورد و مرا عامل خارجی!! معرفی میکند. این گونه تهمت ها همواره تهمت هایی مختص ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی هستند. از کجا معلوم که یکی از همین مامورین جمهوری اسلامی نام خود را برای فریب بیشتر خوانندگان خویش "بایرام توفارقانلی" نگذاشته باشد؟؟

 

چهار- بایرام توفارگانلی مینویسد: " مردم آذربایجان ارتباطی با انواع و اقسام چنگیزها و تیمورها ... دارند؟" (پایان نقل قول)

باید به بایرام توفارگانلی گفت که، نه تنها مردم آذربایجان بلکه مردم فارسستان و فارسها نیز همواره با نام چنگیز و تیمور سروکار داشته اند و همیشه نام این دو را به عنوان اسامی فرزندان خویش انتخاب میکرده اند. این نشان میدهد که مردم ایران با هر پیشینه اتنیکی و زبانی نام چنگیز و تیمور را دوست میداشتند و آن نام ها را بر فرزندان خویش می نهاده اند. چنگیز پهلوان نویسنده ناسیونال شونیست فارس، یکی از نمونه های برجسته این نام در میان مردم فارس زبان است. اما تا همین اواخر، یعنی تا یک دهه بعد از به قدرت رسیدن رضا شاه کسی در فلات ایران نه نامی از کوروش، داریوش و یا بیژن و.. شنیده بود و نه کسی این اسامی را به مثابه نام فرزند خویش انتخاب کرده بودند. نام های کوروش و داریوش، بیژن و... تحت تبلیغات سرسام آور دولت پهلوی ها به تدریج از سوی مردم به اسامی دوست داشتنی تبدیل شدند و آنها را به اسامی فرزندان خویش برگزیدند. اما واقعیت این استکه این نامها نه در ذهنیت تاریخی مردم ایران و نه در واقعیت تاریخی حتی جایگاهی در میان مردم فارس نیز نداشته اند.

 

در نهایت بایستی از خودمان بپرسیم که هدف نوشته "بایرام توفارگانلی" چه میتواند باشد؟ انتخاب نام "ترکی" توفارقانلی، و قلم زنی برای شونیسم تمامیت خواه فارس چه چیزی را توضیح میدهد؟ آیا اگر نویسنده این مقاله سفارشی واقعا یک ناسیونالیست فارس بود، حاضر بود نام ترکی را به عنوان اسم مستعار خود انتخاب کند؟ مسلم است که چنین اتفاقی نمی افتاد. اما یک مامور و یا یک کارمند اداره مخفی و دولتی اگر رئیس اش بخواهد میتواند نام خود را هر چه که ارباب و رئیس اش میگوید انتخاب نماید. انتخاب نام ترکی نیز انتخابی بسیار روباه صفتانه و برای تحریف مسئله و تشویش افکار عمومی است.

وگر نه هدف دیگری برای تهیه نوشتهء جناب بایرام توفارگانلی نمیتوان یافت.

20150507

منبع:

دو پرسش بنیادین جناب آقای یونس شاملی – بایرام توفارگانلی

http://iranglobal.info/node/46407

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

یونس شاملی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.