رفتن به محتوای اصلی

مختصری در باره بیانیه سبزهای سکولار
15.01.2010 - 17:18

بیانیه پشتیبانان سکولار جنبش سبز ایران که ساعاتی پیش روی صفحه اینترنت ظاهر شد، در دید اول بسیار خوشحال کننده بنظر می رسید و با خود گفتم که چه خوب که آزادیخواهان سکولار و ایراندوست حرکت برای با هم بودن را آغاز کرده اند؛ ولی با نگاهی به ساختار و مضمون بیانیه ، که می توانست نظر شخصی فردی تلقی شود تا منشوری برای سکولارهای ایران، کاستی هایی را دیدم که شایسته نیست در برابر آنها سکوت کرد، چراکه؛

سنگ اول چون نهد معمار بد تا ثریا می رود سکولاریسم کج

- در آغاز بیانیه آمده است که:

"نظام فعلی مسلط بر ايران، در تماميت ساختارها و قانون اساسی اش، مشروعيت و حقانيت خود را بکلی از دست داده است"

دوستان نویسنده اطلاعیه براین اعتقاد هستند که حکومت اسلامی مشروعیت داشته است و گویا بتازگی مشروعیت و حقانیت خود را از دست داده است. این نظریه در رابطه با فاشیسم اسلامی صادق نیست و جمهوری اسلامی از روز اول در تمامیت ساختارها و قانون اساسی اش حقانیت و مشروعیت نداشته است و بخشی از نیروهای جنبش، 30 سال در این رابطه افشاگری کرده اند.

در رابطه با برچیدن (برکناری) حکومت اسلامی، سخنی از ارگان ها و نهادهای فاشیستی سپاه، بسیج و ... بمیان نیامده است و در واقع دوران انتقالی حکومت از جمهوری اسلامی به نمایندگان ملت ایران مسکوت گذاشته شده است.

بیانیه سکولارهای سبز آنچنان غرق "رفع تبعیض" در جامعه شده است که زبان ملی کشور، بعنوان زبان رسمی بفراموشی سپرده شده است و البته اینهم از نتایج دوری و ناآشنائی با جنبش در داخل کشور است.

جنبش سبزی که به ابتکار و اتکاء هزاران رهبری افقی در دل جامعه شکل گرفته و بمبارزه قهرمانانه ادامه می دهد، نمی توان انتظار داشت که بدون توجه به مطالباتی نظیر جمهوری به شما بپیوندند و بقول آقای کاظم علمداری؛

"..."جنبش سبز یک رهبری افقی پیدا کرده که در سطوح مختلف جامعه پراکنده است و کنترل آن فقط از طریق برآورده کردن خواسته های این جنبش اجتماعی قابل تحقق است"

- نویسنده گان بیانیه نسبت به این معضل تاریخی جامعه ایران کم لطفی نشان داده اند که؛ استبداد سلطنتی و استبداد دینی مانع تاریخی و اصلی در راه دستیابی ملت ایران به آزادی و دمکراسی بوده اند. تغییرات بنیادی در کشور با برچیدن استبداد اسلامی آغاز می شود و دمکراسی فرآیند دشوار و پیچیده ای ست که به تناسب تعمیق آن در جامعه، تبعیض و بی عدالتی از جامعه رخت خواهند بست.

بنظر من، مشکل اصلی و تاريخی ملت ايران تحمل رنج مدام ناشی از سلطه ی ارتجاع سلطنتی و ارتجاع اسلامی بوده است و جنبش ملت ایران هم بدرستی نفی دیکتاتوری را هدف بلاواسطه خود قرار داده و این مطالبه در شعارهای نه شاه نه دکتر، مرگ بر دیکتاتور تبلور یافته است.

نسل جوان ایران با شعار جمهوری ایرانی؛ جمهوری آزاد، دمکراتیک و لائیک پا بمیدان مبارزه گذاشته اند و شوربختانه "سکولارهای سبز" در خارج از کشور، هنوز اندر خم یک کوچه اند!

اقبال اقبالی 14.01.2010

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.