رفتن به محتوای اصلی

پاسخ به 4 پرسش
01.02.2010 - 15:18

هاوولاتیانی به ریز،

پیشا پیش سالی نوتان پیروز بیت.

هیوادارم سالی داهاتو سالی

سه ر که و تنی میله ته که مان

بیت. دکتور گلمراد مرادی

هموطنان گرامی،

از این فرصت استفاده می کنم و تا زنده ام، چون در دنیای امروز انسان به فردایش اطمینان نمی کند، پیشا پیش فرا رسیدن سال نو 1389 را به همه شما عزیزان مبارز شاد باش می گویم و آرزو دارم سال 1389 سال پیروزی ملتهای ایران باشد. دکتر گلمراد مرادی

این متن کوتاه زیر پاسخ به چهار پرسش هیوا سلیمی خبرنگار روزنامه ای از سلیمانیه کردستان عراق است که برایتان ارسال می دارم. چون این مصاحبه کوتاه بکردی ترجمه و درج می شود، لازم دانستم متن فارسی آن را برای شما سر دبیر محترم نیز ارسال دارم که در صورت امکان آن را درج فرمائید. با سپاس مجدد

1- بعنوان اولین سوال، جنابعالی وضعیت کنونی ایران را چطور ارزیابی میکنید و به نظر شما ادامه این وضعیت به کجا ختم میشود؟

پاسخ: وضعیت کنونی ایران بنظر من از یک طرف بسیار بحرانی و خطرناک است، زیرا گردانندگان جمهوری اسلامی بوحشت افتاده اند و برای زنده ماندن خود دست بهرجنایتی می زنند. آنها جوانان معترض به نا عدالتی و صلح طلب را شناسائی می کنند و به دام می اندازند و بی دلیل زندانی کرده و یا زیر شکنجه می کشند و یا بجوخه اعدام می سپارند. نمونه بارز آن اعدامها در ماههای اخیر از جوانان انقلابی ایران است که این جوانان هیچ گناهی جز اعتراض مسالمت آمیز به نابرابری ها، تقلب ها در انتخابات و نبود آزادی و حاکمیت دیکتاتوری مطلق نداشته و ندارند. از طرف دیگر وضعیت امیدوار کننده است، چون مردمان ملتهای ایران و پیش از همه دختران و پسران جوان مملکت از همه ملیتها می دانند که چه می خواهند و هیچ تهدید و سرکوبی هم نمی تواند جلو خواستهای برحق آنان را سد کند. کیانوش آسا یارسانی و مجتبی کرماشانی کرد در کنار ندا آقا سلطان تهرانی فارس و ترانه آذربایجانی و صدها جوان قهرمان دگر در راه آزادی جان دادند. جوانان ما به طور عینی رهبری اعتراضات را در خیابانها، بعهده دارند و رژیم به همین دلیل بوحشت افتاده است و خوب می بیند که نسل بعد از انقلاب با تربیت صد در صد اسلامی در برابر آنها ایستاده است. چرخ عظیم انقلاب بحرکت در آمده است و بجلو می رود و برگشت ناپذیر است. همان گونه که شاه صدای انقلاب ملتهای ایران را شنید، اما عاقبت آن مردم انقلابی اورا فراری دادند، اکنون هم خامنه ای و اعوانش سر نوشتی بهتر از شاه نخواهند داشت. پس باید صدای رسای مردم معترض و بویژه جوانان دختر وپسر وخانواده های اعدامیان و زندانیان را به گوش جهانیان رساند و از نیروهای دمکرات جهان خواست که با فشار ممکن خود بر رهبران جمهوری اسلامی، جلو اعدامها و زندانی کردن جوانان را بگیرند.

2- نزدیک به 8 ماه میبشاد (است) که ضرورت مشارکت کرد و حنبش کردستان در این پروسه سیاسی گوشزد میشود ولی متاسفانه تا هنوز چنین چیزی تحقق نیافته. ایا بنظر شما این وضعیت سکوت برای کردها به همین منوال ادامه خواهد داشت؟ به باور شما اقدامات کرد در این راستا چه چیزی میباشد (است)؟

پاسخ: این پرسش جالبی است! تازه به قول معروف خلق کرد هنوز خیلی کم در مبارزه سراسری ملتهای ایران سهیم است که رژیم را سراسیمه نموده و مثل این که تنها دشمن پدر کشته اش کردها هستند. زیرا از همان 30 سال پیش بالا ترین رقم نیروهای پاسدار و نظامی را در کردستان ایران مستقر نموده و هر صدای حق طلبانه ای را در گلو خفه می کند و بالاترین تجاوز و هتک حرمت به دختران و زنان قهرمان کرد شده و در همین 8 ماه گذشته، بالا ترین رقم دستگیری ها و شکنجه ها و تجاوزها و اعدامها در میان کردهای بیگناه بوده است. گویا رژیم هیچ نیروی دیگری را ضد خود نمی داند، مگر کردها. هنگامی که رژیم جوانان کرد را فقط به خاطر عضویت در یک حزب سیاسی کردی اعدام می کند، خودتان تا آخر قضیه را بخوانید. حالا، وای بحال آن روز رژیم که خلق کرد لاوار مانند به جنبش در آید. اکنون اگر از اینها بگذریم، باید شرکت کمتر مردم کرد را در جنبش سرا سری ایران، اولا جو اختناقی که رژیم بیش از دیگر نقاط ایران، در کردستان بوجود آورده است، دانست. دوما باید تنگ نظری نیرویهای اپوزیسیون خلق حاکم را دید و طرح برخی از شعارهای آنها. معلوم است شما به عنوان یک فردی از ملیتهای غیر حاکم اگر ملاحظه کنید که هم رهبران رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی و هم برخی از افراد اپوزیسیون، مردمان ملتهای ایران را همه بخشهائی از ملت فارس می بینند و با بی مسئولیتی واژه ملت ایران را برای ایران کثیر الملله بکار می گیرند، چه انتظاری دارید و باچه دل خوشی می خواهید مردم کرد و دیگر ملیتهارا تشویق کنید که بیش از این برای بقدرت رساندن برخی از این ناسیونالیستهای کور فعال باشند؟! تجربه تلخ انقلاب 57 ازیاد نرفته است. ما از همین حالا تهدیدهای آقای دکتر داریوش همایون را می بینیم که اگر حقوقی به دیگر ملیتها داده شود، او در کنار جمهوری اسلامی علیه آن خواهد جنگید. نقل بمعنی. با این حال جوانان غیور کرد پا بپای جوانان دیگر ملیتها در مبارزه شهرهای بزرگ و در دانشگاهها شرکت کرده و می کنند و این بخوبی عیان و کار درستی است، اما اگر ما بخواهیم مردم عادی همه ملیتها را به خیابان بیاوریم، نیاز به یک امید و حد اقل شناسائی ملیتها از طرف نیروهای فعال ملت حاکم داریم. با تمام این توصیف من باور دارم که روشنفکران و فعالان و جوانان مبارز دختر و پسر کرد در کنار دیگر همرزمان ایرانی خود قهرمانانه می رزمند. منتها هنوز این مبارزه لاوار وار همه گیر نشده و آن بدلایل ذکر شده فوق است.

3- جنابعالی نقش اپوزیسیون کرد خارج از کشور مثل دمکرات و کومله را چطور ارزیابی میکنید. ایا انها توانسته اند نقش واقعی خود را ایفا کنند؟

اگر ما اپوزیسیون کرد مثلا احزاب کردی نامبرده را در خارج از کشور با دیگر احزاب و سازمانهای ایرانی خارج نشین مقایسه کنیم، بدون شک احزاب و سازمانهای کرد فعالتر اند و در حقیقت در شناسائی جنبش داخل ایران به جهانیان پیشگام اند. پر مسلم است، باید قبل ازهر ارزیابی همه جوانب کار را درنظر گرفت. موقعیت احزاب، آگاهی رهبران آنها، توده های عضو و هوا دار، تعداد مهاجران و فراریان سیاسی، نسبت کمیت و کیفیت آنها و غیره. این عوامل خود نقش مؤثری دارند. درواقع فعالیت کردها بطورکلی واحزاب نامبرده بطور اخص علیه رژیم مستبد و دیکتاتور جمهوری اسلامی چشم گیر است و لایق ستایش. تنها چیزی که بنده و صدها کرد امثال بنده را نگران آینده جنبش مردمی می کند، نبودن اتحاد بین سازمانهای سیاسی و انشعابات متعدد بین برخی از این احزاب کردی است. این احزاب می توانند نقش تاریخی خودرا بیشتر برای تحقق خواستهای ملت کرد ایفاء کنند، اگر گامهائی در راستای اتحاد بردارند و جلو انشعابها را بگیرند.

4- احزاب کرد خود را نمایندگان منافع سیاسی و اجتماعی کردستان قلمداد میکنند و اما مردم کردستان از کارنامه این احزاب در این سالها زیاد راضی نیستند. به باور شما این وضعیت چه تاثیری بر فضای سیاسی کردستان خواهد گذاشت؟

ببینید پاسخ به این پرسش در چند جمله محدود ممکن نیست. این خود نیاز به توضیح مفصل دارد. پس متأسفانه یک صفحه روزنامه کافی نخواهد بود که توضیحات مفصل تر را در این باره در آن گنجاند.

احزاب سیاسی کرد با تمام معایبی که می توانند داشته باشند و حتما هم دارند، بحق نمایندگان اقشار متفاوت ملت کرد هستند و اکثر این احزاب نیز قلبا نمی خواهند وابسته به یک کشور ثالثی باشند. همین خود این احزاب را در تنگنای ضعف مالی و پشتیبانی برای فعالیتشان انداخته است. من اخیرا یک بحث تلویزیونی با یک فرستنده کردی داشتم، مدیر مسئول آن تلویزیون اظهار داشت که در بحران مالی قرار دارد و اگر کمکی از طرف مردم نشود، باید کانال تلویزیون را بست. بنابراین مردم ملت کرد با وصف فداکاری و از جان گذشتگی خود، باید موقعیت احزاب سیاسی کردی را درک کنند. اگر مردم از کارنامه احزاب کردی نارضایتی نشان می دهند، به نظر من نارضایتی از تفرقه، از انشعاب و از جنگ قدرت است، نه از فعالیت آنها علیه رژیمهای دیکتاتوری. معلوم است که این انشعابها و جنگ قدرت تأثیر منفی بر جامعه کرد خواهد گذاشت و جنبش را ضعیف می کند و دشمن شاد می شود که ما این را نمی خواهیم.

با تشکر. هیوا سلیمی

منهم از شما سپاسگذارم. با آرزوی پیروزی دکتر گلمراد مرادی

هایدلبرگ، آلمان فدرال 31. ژانویه 2010

Dr.GolmoradMoradi@t-online.de

این عکس زیر از مقاله هموند گرامی نعمت آزرم گرفته شده

پاریس

ششم بهمن ۱۳۸۸ خورشیدی

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.