نامم گل بى نام است
26.03.2010 - 15:12
به صداى هيجان شفاف پيله
وقتى كه پروانه آغاز ميشود
به فرود جان فروتن موج
در مستىبالاترين لحظه ى غرور
من ميدانم عطش از كدامين سو ميايد
وآنگاه كه باران تمناى خاك را مى بوسد
من بال ميگيرم
:آنوقت آسمان گلايه ميكند
،آه
.من گنجاى هجوم اين موسيقى آبى را ندارم
نامم گل بى نام است
من شاهزاده ى تاتارى هستم
.كه مرزهاى تمدن را نيك در هم شكسته است
بهار ١٣٨٥
***************
ترانه ى حضور :
صدايت مى بارد
مثل آن ابر
كه دغدغه فردا را
از لبهاى گر گرفته ى خاك بر مى چيند
و فصلهاى خشك
به نرمى از پل خاطره مى گذرند
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
ایران گلوبال
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید