گزارش کمیته ویژه بررسی حوادث پس از انتخابات یا کمیته ویژه در مورد بازداشت شدگان پس از انتخابات در مجلس اسلامی قرائت شد و بلافاصله تحلیلهای فراوانی از نقطه نظرهای متفاوتی نوشته شدند و تحلیلهای بسیار دیگری هم در راهند که شاید از مجموعه همه اینها بتوان به بخشی از حقایق تکان دهنده غیر انسانی دست یافت . این سماجت در کشف حقایق باید چنان استوار و بی وقفه تداوم یابد که شاید امیدوار بود که دیگر چنین جنایتی و ددمنشی با آن سبعیت غیر قابل تصور در ایران تکرار نشود . هر چند با بودن دستگاه کنونی که بی شباهت به ماشین مخوف آدمخوار نیست ، تغییر پستها و جایگزینی افراد جدید به جای افراد مجرم ، به بازی شناخته شده ای می ماند که با فدا کردن چند عناصر که نفرت انگیز هم هستند قصد نجات مجموعه فاسدی را دارند که دیری است جنایتکار بودن این مجموعه طبق قوانین حقوقی و بین المللی در زمره جنایت علیه بشریت محسوب میشود و مردم ایران اینرا نه فقط از منظر حقوقی بلکه هر روز و هر ساعت با پوست و گوشت خود در حال تجربه کردن این جنایت هستند ، فراتر از آن حتی مجامع جهانی دست اندرکار جنایت علیه بشریت نیز به آن واقف هستند ، اینکه چرا اقدامی برای بازداشتن این ددان از تکرار این جنایتها نمیکنند ؟ بسیار سئوال برانگیز میباشد .

دد و درنده نامیدن این دستگاه مخوف ، تخلیه کردن خشم درونی نیست و شعار هم نیست بلکه رفتار روزانه این دستگاه جهنمی با زنان ، با دانشجویان ، با کارگران ، با فعالین مدنی و با هر کسی که در هیبت انسان است باعث شده است این مجموعه را لایق این القاب بسازد . این از بدشانسی و یا تقدیر دراماتیک ایرانیان است که صاحب رژیمی شده اند که بی اغراق باید گفته شود بخشی از افراد آن ، وحشی ترین ، متعصب ترین ، درنده ترین ، دروغگوترین ، عقب مانده ترین و جنایتکارترین افراد جامعه در شمایل آدمی دیده میشوند و دقیقا خود این مسئله نیز پرسش انگیز میباشد که چطور جامعه به چنین وحشیان تهی از خصوصیات انسانی میدان داده است ؟

سعید مرتضوی هم یکی از همان قماش درندگانی است که اعمال او در رابطه با دستگیرشدگان حوادث انتخابات زیر سئوال رفته است و گفته میشود قرار است بعنوان متهم به جرایم او رسیدگی شود ، هر چند واکنش ها به این خبر متفاوت بودند و از دو زاویه متفاوت و حتی متضاد مورد تحلیل و بررسی هستند که دو وجه برجسته آنرا بروشنی میشود مشاهده کرد ، عده ای از تحلیل گران معتقدند این عمل رژیم برای فریب مردم صورت میگیرد که با قربانی کردن چند مهره منفور ، قصد فرو نشاندن خشم جامعه را دارند و بعد از آرام ساختن جامعه ، دوباره در بر همان پاشنه مرسوم خواهد چرخید و بار دیگر ماشین آدمخوار به کار خود ادامه خواهد داد و از سوی دیگر مفسران دیگری بر این باورند که این یک عقب نشینی جدی برای رژیم است که سرآغازی برای عقب نشینی های بعدی میتواند باشد . هر چند هر دو گروه تحلیل گر دلایل منطقی هم برای اثبات دیدگاههای خود ارائه میکنند لازم است به یک نقطه کلیدی در ارتباط با این رژیم اشاره شود ، اینکه این رژیم یک رژیم مرسوم نیست و حتی یک رژیم مرسوم دیکتاتوری هم نیست ، مغلمه ای است که همه چیز را در آن میتوان یافت از باندهای خطرناک اقتصادی و نظامی گرفته تا فناتیک های معتقد به نابودی جهان و مهیا ساختن روز رستاخیز براساس تئوری ظهور امام زمان ، ولی با یک نقطه مشترک بسیار ملموس که شخصیت پنهان و اسرارامیز اینان را بنمایش میگذارد و آن چیزی نیست جز درنده خویی و اعمال خشونت های باور نکردنی از سوی این مجموعه پریشان که از این رفتار دچار لذت بیمارگونه میشوند و البته این لذت بیمار گونه ماهیت جنایتکارانه هم دارد.

بنابراین قربانی ساختن چند مهره که حتی سرسپرده مخلص هم هستند برای این مجموعه مهم نیست مهم تداوم این بستر ویروسی میباشد که این گله های پریشان بتوانند در آن به حیات اختلال آمیز خود ادامه دهند البته قربانیان و طعمه های اصلی این سیستم مردم هستند.

بنابراین اگر مشاهده میشود که روزی سعید امامی از چرخه این ماشین خارج میشود و شاید روز دیگری سعید مرتضوی از آن به بیرون پرتاب میشود نباید تعجب کرد آنچه که تعجب برانگیز است اینست که علیرغم اینکه افرادی چون امامی ها و مرتضوی ها میدانند ممکن است روزی قربانی این دستگاه گردند باز به جنایت های خود ادامه میدهند . چرا ؟ چواب اینست که امثال این افراد در محیط دیگری نمی توانند به اعمال اختلال آمیز خود ادامه دهند و انتخاب این رژیم از سوی اینان برای قرار گرفتن در آن مجموعه نمی تواند نااگاهی قلمداد شود بلکه این انتخاب بسیار هم هدفمند است و گرنه شاهد هستیم افراد سالم این مجموعه یا خود را از آن کنار کشیدند و یا اینکه در مقابل آن ایستادند .

باید منتظر شد و دید اینبار سعید مرتضوی بر اربابان خود عصیان کرده و اسرار پشت پرده و آمران اصلی جنایتها را همراه خود غرق خواهد ساخت یا اینکه سرنوشت دیگری در انتظار اوست سرنوشتی که ناشی از توازن قواست و اینبار توزان قوا را مردم در حال رقم زدن آن هستند.