رفتن به محتوای اصلی

ایران دموکراتیک در راه است…
05.11.2009 - 17:12

(اشاره: متن زیر ترجمه گفتاری از نویسنده است که در کنفرانسی در پارلمان دانمارک در روز دو شنبه 2 نوامبر عرضه شد. این کنفرانس از سوی گروه «اسپات آن ایران» و «انجمن سیاست خارجی دانمارک» تدارک دیده شده بود و در آن چهار نماینده پارلمان دانمارک (از جمله یک وزیر پیشین امور خارجه) و آقایان حسین باقر زاده، محسن مخملباف و علیرضا نوری زاده سخن گفتند. به علت محدودیت وقت خلاصه‌ای از گفتار به صورت شفاهی عرضه شد و بقیه محتوای آن در مرحله گفتگو بین اعضای پانل مطرح گردید.

موضوع کنفرانس حول سه سؤال زیر شکل گرفته بود:

- آیا تحولات اخیر در ایران راه را برای یک ایران دموکراتیک هموار کرده است؟

- گزینه‌های پیش رو چیست؟

- اتحادیه اروپا و دانمارک چگونه می-توانند عمل کنند؟)

آیا تحولات اخیر در ایران راه را برای یک ایران دموکراتیک هموار کرده است؟

جنبش سبز نشان داده است که تمایل به دموکراسی در ایران امروز بسیار قوی است. این مشخصه اصلی جنبش سبز است: جنبشی سرتاسری، مسالمت‌آمیز و دموکراتیک. جنبش طیف وسیعی از گرایش‌های سیاسی و هم‌چنین گروه‌های مختلف جامعه مدنی، از زنان و دانشجویان گرفته تا معلمان، حقوق‌دانان، کارگران، بازرگانان، شخصیت‌های فرهنگی و هنری و فعالان حقوق بشر را در بر می‌گیرد.

در واقع، جنبش سبز یک تغییر فرهنگی در ایران را برجسته می‌کند. هیچگاه در تاریخ ایران، جمعیتی با این عظمت به صورت مسالمت‌آمیز و با انضباط برای مطالبه دموکراسی و حقوق اولیه بشر به خیابان‌ها نریخته بوده است. جمعیتی که بدون سازمان‌دهی، در شمار میلیونی به خیابان‌ها بیایند و آرامش و رفتار مدنی از خود نشان دهند. این نشان می‌دهد که خواست دموکراسی در ایران در سال‌های اخیر به سرعت رشد کرده، و این خواست با عناصر فرهنگی لازم برای تحمل و تفاهم ترکیب شده است.

نباید فراموش کنیم که ایران در منطقه‌ای از جهان قرار گرفته است که مخالفت سیاسی با تفنگ و بمب‌گذاری انتحاری و خشونت ابراز می‌شود، و مردم ایران با حکومتی روبرو هستند که بدترین سابقه نقض حقوق بشر را در خاورمیانه دارا است. ولی، به رغم سرکوب خشونت‌بار تظاهرکنندگان، جنبش سبز خصوصیات مدنی و رفتار مسالمت‌آمیز خود را حفظ کرده است.

از این رو، از نظر تغییر فرهنگی و خواست مردم، ایران امروز بیش از هر زمان برای دموکراسی آماده است. ولی، نیروهای سرکوب و استبداد سیاسی قوی هستند ‌ و در قدرت. آنان مصمم‌اند که وضع موجود را به هر قیمتی نگه دارند. این به معنای آن است که یک ایران دموکراتیک ممکن است هنوز مدتی دور باشد، یا اگر حاکمان دریابند که دگر نمی‌توانند به تحمیل حکومت خود ادامه دهند ممکن است این واقعیت در فاصله نزدیکی در جریان یک تحول پیش بینی نشده تحقق یابد.

گزینه‌های پیش رو چیست؟

گزینه‌های پیش رو چندان روشن نیست. تا آن‌جا که به مردم بر می‌گردد، بدیلی جز دموکراسی وجود ندارد. مردم صدای خود را در مقیاس میلیونی بلند کرده‌اند که ادامه حکومت خودکامه روحانیان را نمی‌توانند بپذیرند، که خشونت و سرکوب را تحمل نمی‌کنند، که دموکراسی می‌خواهند، حکومت قانون را می‌خواهند، پایان تبعیضات جنسیتی، قومی و مذهبی را می‌طلبند، که آنان می‌خواهند به عنوان شهروندان آزاد و برابر در جامعه‌ای آزاد و انسانی زندگی کنند.

این خواست‌ها با پاسخ‌های شدید و خشونت‌باری از سوی حکومت مواجه شده است. در فاصله چند ماه گذشته، عوامل حکومتی به صورت بسیار بی‌رحمانه‌ای تظاهرات حمله کرده‌اند، ده‌ها نفر را کشته‌ا‌ند و سدها نفر را زخمی کرده‌اند. هزاران نفر دستگیر شدده‌اند، بسیاری از آنان تحت شکنجه قرار گرفته‌اند و برخی از آنان زیر شکنجه کشته شده‌اند. سدها نفر با اعترافاتی که به زور از آنان گرفته شده در دادگاه‌های نمایشی به محاکمه کشانده‌اند، ده‌ها نفرشان به زندان‌های دراز مدت محکوم شده‌اند و دست کم برای پنج نفر حکم اعدام صادر شده است.

حکومت شخصیت‌های اپوزیسیون را به دستگیری و اتهامات اقدام علیه امنیت کشور تهدید کرده است. رهبر انقلاب خامنه‌ای تا آن‌جا پیش رفته که (هفته پیش) زیر سؤال بردن انتخابات اخیر را «بدترین جرم» خوانده و میلیون‌ها نفر از شرکت‌کنندگان در جنبش سبز را مجرم خوانده است. این نشانه‌ای است از این که رژیم برای جلوگیری از تغییر تا کجا حاضر است پیش برود. تهدیدات مقامات حکومتی و به خصوص نهادهای نظامی و امنیتی رژیم علیه کسانی که بخواهند با استفاده از فرصت‌هایی مانند روز قدس (جمعه آخر ماه رمضان، روز تظاهرات حکومتی تحت عنوان حمایت از فلسطینیان) باز به خیابان‌ها بیایند تشدید شده است. یک فرصت آن، چهارشنبه این هفته، سالروز حمله به سفارت آمریکا و گروگان‌گیری دیپلمات‌های آمریکایی، پیش خواهد آمد.

جنبش سبز البته بزرگتر از اصلاح‌طلبانی است که اکنون رهبری آن را به عهده گرفته‌اند. بسیاری از کسانی که در انتخابات شرکت کردند و به یکی از دو نامزد اصلاح‌طلب آقایان کروبی و موسوی رأی دادند خواهان تغییرات بنیادین در نظام حاکم بر کشور هستند. علاوه بر این، بسیاری در جنبش سبز حضور دارند که در انتخابات شرکت نداشتند. این واقعیت‌ها از شعارهای جنبش، و از تنوع هویت دستگیر شدگان و قربانیان سرکوب حکومتی کاملا هویدا است. در عین حال، شجاعت و پایداری دو نامزد اصلاح‌طلب در برابر فشارها و تهدیدهای رژیم کمک بزرگی به ادامه حیات جنبش کرده است.

رژیم فعلی ایران آینده‌ای ندارد و در مسیر اضمحلال خود افتاده است. جنبش سبز از چنان توان بالقوه‌ای برخوردار است که به احتمال زیاد تا استقرار کامل دموکراسی به راه خود ادامه دهد. ولی مسیر این حرکت و روند آن تا تحقق این هدف، مبهم است. از جمله، تهدیدهای حکومت علیه رهبران فعلی جنبش اگر به مرحله اجرا در آید ممکن است تأثیر نامطلوبی بر روند جنبش بگذارد. حضور این رهبران در جنبش سبز برای انتقال نرم قدرت لازم است. برداشتن آنان به معنای از بین بردن حائل نرمی است که هم اکنون بین حکومت و تحول‌خواهان وجود دارد.

از این رو، می‌توان گفت که گزینه پیش رو، تا آن‌جا که به هدف مربوط می‌شود، دموکراسی است و بدیل دیگری برای آن وجود ندارد. ولی از نظر وسیله و نقشه راه، این امر چندان روشن نیست. این راه می‌تواند به صورت مسالمت‌آمیز طی شود. برای این کار، حضور رهبران اصلاح‌طلب (که اکنون به نوعی تحول‌خواه شده‌اند) در درون جنبش ضرورت دارد. با حذف آنان از معادله، شانس تحول به صورت مسالمت‌آمیز کم خواهد شد. به این ترتیب، گزینه پیش رو از این نظر در دست حکومت است.

اتحادیه اروپا و دانمارک چگونه می‌توانند عمل کنند؟

مردم ایران خواهان یک تحول دموکراتیک در ایران هستند، و جهان دموکراتیک می‌تواند کمک کند که این تحول به صورت مسالمت‌آمیز رخ دهد. یک ایران دموکراتیک پایگاهی برای صلح و ثبات در خاورمیانه و غرب آسیا خواهد بود. جهان از خشونت‌های جاری و گسترش سلاح‌های هسته‌ای در این منطقه احساس خطر می‌کند. غرب به خصوص به بلندپروازی‌های هسته‌ای رژیم ایران مظنون است. نگرانی غرب به دلیل طبیعت ضد دموکراتیک و غیر قابل اعتماد رژیم حاکم در ایران تشدید شده است.

تنها یک ایران دموکراتیک می‌تواند شفافیت لازم را در مورد فعالیت‌های هسته‌اش فراهم کند و در روابط خارج‌اش به اعتماد سازی بپردازد. از این رو، یک ایران دموکراتیک هم برای مردم ایران و هم برای جامعه جهانی سودمند است. اتحادیه اروپا بزرگترین شریک تجاری ایران است و می‌تواند با استفاده از قدرت سیاسی و اقتصادی خود برای فشار بر ایران در زمینه حقوق بشر بهره بگیرد.

روند جدید مذاکرات غرب، به شمول آمریکا، با ایران می‌تواند ادامه یابد. مشکلی در اصل مذاکره نیست. مشکل وقتی پیش می‌آید که این مذاکرات به مسایل هسته‌ای محدود شود و حقوق بشر تحت الشعاع قرار گیرد. رژیم ایران در صدد آن است که در مسایل هسته‌ای با غرب به نوعی توافق دست یابد تا شاید مانند لیبی از فشار آن در زمینه حقوق بشر در امان بماند. ولی ایران لیبی نیست. سرمایه‌گذاری روی رژیمی که با حرکت عظیمی مانند جنبش سبز روبرو است و پایه‌های حکومت آن از درون در حال پوسیدن و ریزش است حتا برای کوتاه مدت نیز بازدهی نخواهد داشت.

حکومت ایران از درون با چالش بی‌سابقه‌ای روبرو است و همین چالش او را وا داشته است تا در برابر غرب ملایمت بیشتری نشان دهد. رژیم نمی‌تواند یا نمی‌خواهد هم‌زمان در دو جبهه بجنگد. او به دنبال آن است که با آرام کردن جبهه خارجی ، توان خویش را بر سرکوب داخلی متمرکز کند. سکوت غرب در مسایل حقوق بشر اجازه خواهد داد که او در این نقشه خود موفق شود. آیا غرب، اتحادیه اروپا یا دانمارک می‌پذیرد که به این وسیله در سرکوب مردم ایران به صورت نامستقیم شرکت داشته باشد؟

تصور این که حمایت غرب از حرکت دموکراتیک مردم ایران به این حرکت صدمه خواهد زد نادرست است. رژیم البته سعی دارد حرکت مردم ایران را به بیگانگان نسبت دهد تا شاید آن را بی‌اعتبار کند. ولی این حربه زنگ زده است و کمتر کسی را می‌فریبد. علاوه بر این، به رغم ادعاهای مقامات رژیم، این حکومت در برابر فشارهای خارجی در زمینه حقوق بشر تأثیرپذیر است. آقای صادق لاریجانی، رییس جدید المنصوب قوه قضاییه اخیرا گفته است: «تمام مسؤولان کشور باید تلاش کنند که چهره‌ی حقوق بشر کشور، در حد میسور چهره قابل قبول و قابل اعتمادی باشد تا نهادهای بین‌المللی حقوق بشر، بهانه‌ای برای اعمال فشارهای ناجوانمردانه علیه جمهوری اسلامی ایران نداشته باشند».

این سخن نشان می‌دهد که حکومت در برابر فشارهای خارجی در مورد حقوق بشر حساس است، و به آن‌ها اعتنا دارد. در عمل هم موارد زیادی دیده شده که فشارهای خارجی در تخفیف سرکوب‌ها، آزادی زندانیان سیاسی یا لغو اعدام مؤثر بوده است. منتها دامنه نقض حقوق بشر در ایران چندان وسیع است که این نمونه‌ها کمتر به چشم می‌خورد. این امر به معنای آن است که باید فشار بر حکومت در زمینه حقوق بشر را تشدید کرد تا اثرات آن بیشتر ملموس شود.

مردم ایران برای استقرار دموکراسی در قالب جنبش سبز به پا خواسته‌اند. یک ایران دموکراتیک برای صلح و ثبات منطقه و تنش‌زدایی جهانی به صورت یک ضرورت درآمده است. جامعه جهانی می‌تواند کمک کند تا این تحول هرچه زودتر و به صورت مسالمت‌آمیز تحقق یابد. فشار بر رژیم ایران برای رعایت حقوق بشر نقش عمده‌ای در این جهت خواهد داشت. اتحادیه اروپا به شمول دانمارک از اهرم‌های سیاسی و اقتصادی قوی برای اعمال این فشار برخوردارند. باید کمک کرد تا یک ایران دموکراتیک هرچه زودتر تحقق یابد و از این طریق به حل بسیاری از مشکلات و بحران‌های دیگر خاورمیانه نیز بتوان کمک رساند.

سپاسگزارم.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.