رفتن به محتوای اصلی

تحریف واقعیت های تاریخی در فیلم «سرزمین گمشده»؟!
20.01.2008 - 17:12

یکی از فعالیت های «فرهنگی» حکومت اسلامی ایران، تحریف تاریخ واقعیت های جامعه ایران، از طریق انتشار کتاب و فیلم و غیره است. حکومت اسلامی، سعی دارد تاریخ ایران را با افکار خرافی و عقب مانده خود جعل کند و به خورد جامعه دهد. از سوی دیگر، هدف حکومت اسلامی ایران از جعل واقعیت های تاریخی، بدنام کردن مبارزات تاریخی مردم حق طلب ایران است.

اواسط آذر ماه 1385 فیلمی «مستند» به کارگردانی «وحید موسائیان»، در سینما فرهنگ تهران با مضمون وقایع 21 آذر 1325 آذربایجان پخش شد. این فیلم با مصاحبه هایی با افراد فرقه دموکرات آذربایجان رویدادهای سیاسی بعد از شهریور 1320 و تحولات اجتماعی آن دوران را به شکلی وارونه به بیننده القا می کند.

فیلم «سرمین گمشده»، در سطح گسترده ای در صدر رسانه های حکومت اسلامی و ارگان های ذیربط آن قرار گرفت. این فیلم پرخرج ظاهرا «مستند»، مبارزات مردم آذریابجان و فرقه دمکرات آذربایجان و به ویژه فعالیت های چشم گیر این فرقه در یک سال حکومت خودمختار در آذربایجان را تحریف می کند؛ بر کشتارهای حکومت پهلوی در آذربایجان که حدود 50 هزار نفر برآورده شده است خط بطلان می کشد. به نظر می رسد که این فیلم، یا با سفارش مستقیم ارگان های حکومت اسلامی ساخته شده و یا پس از ساختن آن، به دلیل هم جهتی با سیاست های فاشیستی مورد توجه رسانه ها و ارگان های این حکومت قرار گرفته است. بی جهت نیست که در جشنواره فیلم فجر ۱۳۸۶، جایزه اول به فیلم سرزمین گمشده تعلق گرفته است.

حکومت اسلامی، در راستای سیاست ها غیرانسانی خود و در بد نام کردن مبارزات تاریخی مردم مناطق مختلف ایران، برای نوشتن کتاب هایی و یا ساختن فیلم هایی بودجه های کلانی را با تبلیغات وسیع آن ها در رسانه هایش اختصاص می دهد؛ در حالی که سانسور و اختناق و سرکوب از سیاست های پایه ای و دایمی حکومت اسلامی بر علیه آزادی بین، قلم، اندیشه و تشکل، از جمله در عرصه تولیدی سینمایی است.

فیلم «سرزمین گمشده»، چه نخست توسط تیم این فیلم تهیه شده و چه با سفارش وزارت ارشاد اسلامی تهیه شده باشد هیچ تغییری در این واقعیت نمی دهد که این فیلم به نفع حکومت اسلامی و حتا به نفع حکومت سرنگون شده شاهنشاهی است و جنایات حکومت ها را پرده پوشی می کند.

وحید موسائیان، با خیال راحت این فیلم را شهر به شهر ایران و دانشگاه به دانشگاه این کشور نمایش داده است. در خارج کشور نیز رسانه های سلطنت طلبان و پان ایرانیست ها و ده ها سایت و وبلاگ اینترنتی وسیعا آن را تبلیغ می کنند. بر اثر این تبلیغات وسیع و جمایت های مادی و معنوی ارگان های ذیربط حکومت اسلامی، این فیلم هم چنین در کشورهایی نظیر ارمنستان و استرالیا نیز جوایزی دریافت کرده است.

 

جوایز فیلم «سرزمین گمشده»

 

اين فيلم جوايز بسياری از جشنواره‌ های مختلف در داخل ايران و در ايروان و استرالیا دریافت کرده است؛ از جمله جایزه «سیمرغ بلورین»، به عنوان بهترین فیلم مستند را از بيست و پنجمين جشنواره فجر تهران. (1385) بهترین تهیه کننده فیلم مستند بلند از جشن خانه‌ سينماي ايران. لوح سیمین بهترین پژوهش جایزه بزرگ شهید آوینی. (1386) و...

لازم به تاکید است که وزیر ارشاد اسلامی، سردار محمد حسين صفار هرندی، سردبير سابق کيهان، به شکل بسيار آشکاری از سانسور و اختناق دفاع می کند، در سال های اخیر، تلاش کرده است که «خودی» ها را در عرصه های فرهنگی از جمله در عرصه سینما نیز بالا بکشد و کارگردانان و فیلمسازان معروف و مستقل را هر چه بیش تر منزوی نماید. هم چنین به دلیل این که اکثریت داوران جشنواره فجر، سرداران مديريت ارشاد هستند، جوایز این جشنوراه را بیش تر از همه، به قیلم های ساخته شده «جنگ مقدس» و فیلم های «خودی» ها اختصاص می دهند. از این رو، وزارت ارشاد حکومت اسلامی، سینمای ایران را به جولانگاه سیاست های جنگ طلبانه و خرافات اسلامی و تحقیر زنان تبدیل کرده وبه ابتذال کشیده است.

 

شرح مختصری از فيلم «سرزمین گمشده»

 

گفتنی است كه عوامل توليد اين فيلم مستند ‌٦٥ دقيقه ‌ای به شرح ذيل است: نويسنده و كارگردان: وحيد موساييان؛ تصويربردار: شهريار اسدی؛ تدوين: عليرضا فارسيجانی؛ موسيقی: فريدون شهبازيان؛ مجری طرح: روح اله برادری؛ تهيه‌كننده: مركز گسترش سينمای مستند و تجربی، موسسه راويان هنر شرق، طوبی فيلم.

فیلم با تصاويری تاريخی مربوط به كنفرانس جنگ دوم جهانی در تهران با حضور استالين و تصاويری از فتح برلين و شكست نازی ‌ها و هيلتر به صورت فيلم ‌های خبری سياه و سفيد نمايش داده می ‌شود.

سپس این فيلم، با نمایش تصاویری از استالین و گفتگو با سران حزب توده و یا اعضای فرقه که بعدا به حزب توده گرویده اند، نشان دهنده این است که از همان سرآغاز فیلم، مبارزات بر حق و عادلانه فرقه دمکرات آذربایجان را به استالین و حزب توده وابسته نماید.

در این فیلم با برخی از اعضای سابق فرقه دمکرات گفتگویی صورت گرفته است که برخی از آنان نسبت به گذشته خود اظهار نارضایتی کرده اند. اما گفتگو با اعضای صدر فرقه در این فیلم بسیار کم است. در گفتگوی 1500 دقیقه ای آن هایی که بحث و نظرشان با سیاست های تهیه کنندگان در تضاد بوده است سانسور شده اند.

در ادامه تهیه کنندگان این فیلم، ماهیت خود را به نمایش می گذارند با این شکل که آنان از تحریف تاریخی پا را فراتر گذاشته و مستقیما فرقه دمکرات را «خائن» و «وطن فروش» می نامند؛ برای بیننده آگاه به مسایل تاریخی این تصور پیش می آید که آیا فیلم سرزمین گمشده، با سفارش وزارت ارشاد و تبلیغات اسلامی حکومت اسلامی تهیه نشده است؟!

فیلم سرزمین گمشده، روايتی از تحولات سياسی اجتماعی ايران در خلال جنگ جهانی دوم و سال ‌های پس از آن‌ است. اين فيلم در آذربايجان، قزاقستان، قرقيزستان، سوئد، آلمان و فرانسه تصويربرداری شده است.

مساله جهت دار این فیلم، این است که فرقه دمکرات را به شوروی متصل می کند و خط بطلانی بر همه مبارزات مستقل و برحق مردم آذربایجان می کشد. نشان دادن یکی از صحنه ها در این فیلم، سرگذشت مردی روستایی است که به دنبال الاغش از سیم خاردار خط مرزی عبور کرده و وارد حریم شوروی می شود، ماموران مرزبانی، او را به جرم جاسوسی دستگیر می کنند و به مدت 15 سال به سیبری تبعید می شود؟!

در این فیلم، سعی می شود با اتکاء به گوشه هایی از سخنان گفتگوشوندگان به این شکل نشان داده شود که این ها در شرایط ترس و وحشتی که از طرف فرقه بر مردم حاکم گردیده بود، همگی آن ها از ترس مردم و نه از ترس هجوم وحشیانه ارتش جنایت کار شاهنشاهی به آذربایجان، سلاح ها را به زمین انداخته و از کشور گریختند که در نهایت به اردوگاه های وحشتناک سیبری تبعید شدند.

خود این گفته موساییان، ای مساله را نشان می دهد که وی از 1500 دقیقه فیلم، 65 دقیقه را بیرون کشیده است که با افکار خود و سفارش دهندگان فیلم خوانایی داشته باشد.

وحید موسائیان، ارتباطات بسیاری در سفر کردن به نقاط مختلف دنیا و پیدا کردن افراد مصاحبه شونده در آذربایجان، باکو، پاریس، آلمان، قرقیزستان و... داشته که بدون حمایت مالی کلان و روابط حکومتی امکان پذیر نبوده است.

وزارت ارشاد اسلامی و ارگان های اطلاعاتی اجازه دادند که کارگردان این فیلم در داخل ایران، شهر به شهر و دانشگاه به دانشگاه سفر کند و فیلم را به نمایش بگذارد.

لازم به یادآوری است که پيش تر نيز به سال 1333 پرويز خطيبيی، فيلمی به نام قيام پيشه ‌وری بر علیه فرقه دمكرات و شخص پيشه ‌وری ساخته بود كه مورد استقبال مردم قرار نگرفت. در آن فيلم، خطيبی كه آن زمان طنز پرداز و روزنامه‌ نگار درباری معروف بود، با پشتيبانی و سرمايه‌ نظاميان خشمگين از وجود شاخه‌ نظامی «حزب توده» در ميان افسران ارتش وقت، توانست فيلم «قيام پيشه ‌وری» را به طور کلی بر عليه جريانات چپ آن زمان، از جمله علیه شخصيت و مبارزه پيشه‌ وری بسازد.

 

تبلیغ و نمایش گسترده رسانه ها و نهادهای حکومت اسلامی درباره این فیلم

 

به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، تصويربرداری اين فيلم، به مدت ‌٧ ماه در كشورهای آذربايجان، قزاقستان، قرقيزستان، سوئد، آلمان و فرانسه به طول انجاميده است.

وحيد موسائيان در يادداشت كوتاهی،‌ آخرين اثر مستندش «سرزمين گمشده» را اين گونه روايت كرده است: رويدادهای سياسی بعد از شهريور ‌١٣٢٠ و تحولات اجتماعی آن، موجب نفوذ همسايه شمالی در ايران می شود كه پيامد آن، شكل ‌گيری نسلی از مهاجرينی است كه سال های زيادی از عمر خود را در اردوگاه‌ های سيبری، از دست می ‌دهند.

به گزارش سايت سينمايی سوره، اين كارگردان، در مورد احتمال كانديدا شدن فيلم «سرزمين گمشده» برای حضور در اسكار و اخباری كه در اين زمينه شنيده می ‌شود، اظهار داشت: اين فيلم مستند است و شايد برای حضور در بخش مستند اسكار معرفی شود.

گروه فرهنگ: فيلم مستند بلند «سرزمين گمشده» ساخته «وحيد موسائيان» در بخش ويژه «کارگردانان فراسوی مرزها» جشنواره بين المللی فيلم ايروان به نمايش درخواهد آمد.

چهارمين دوره جشنواره بين المللی فيلم ايروان، زردآلوی طلايی، طی روزهای 18 تا 23 تيرماه 1386 در کشور ارمنستان برگزار خواهد شد و فيلم مستند بلند «سرزمين گمشده» به کارگردانی وحيد موسائيان، در بخش ويژه «کارگردانان فراسوی مرزها» جشنواره، روی پرده رفت. اين بخش، به منظور شناخت فرهنگی و ارتباط بيش تر بين کشورهای همسايه ارمنستان به ويژه ايران، آذربايجان، ترکيه، روسيه و ... پايه گذاری شده است.

به گزارش روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، در جلسه نقد و بررسی فیلم موسائیان به همراه یک کارشناس تاریخ حضور خواهد داشت.

فیلم سرزمین گمشده، دوشنبه 31 اردیبهشت ‌ماه ساعت 17 در موزه هنرهای دینی امام علی(ع) به نمایش درمی‌آید.

در روز جمعه، مورخ 16 آذرماه 1386، اعضای کانون فیلم تاریخ، شاهد نمایش و نقد و بررسی فیلم «سرزمین گمشده» بودند. میهمانان این جلسه، وحید موسائیان، کارگردان این فیلم و یکی از پژوهشگران تاریخ بودند.

موسائیان پس از اظهارات این پژوهشگر، گفت که به تصویر کشیدن همه آن اتفاقات، این فیلم از 1500 دقیقه مصاحبه، بیرون آمده است.

به گزارش فارس، مراسم اهدای جوايز اين جشنواره روز 22 آبان در شهر بريس بين استراليا برگزار خواهد شد و گزارش آن نيز روز 26 آبان از شبكه سی.ان.ان پخش خواهد شد. وحيد موسائيان كه اوايل هفته آينده جهت شركت در جشنواره آسيا پاسيفيك عازم شهر بريس بين استراليا خواهد شد، با مستند «سرزمين گمشده» تاكنون موفق به دريافت سيمرغ بلورين جشنواره فجر تنديس جشن خانه سينما، لوح سيمين بهترين پژوهش جايزه بزرگ شهيد آ وينی و ديپلم افتخار بهترين فيلم جشنواره سينما حقيقت شده است.

عصر چهارشنبه و به مناسبت فرارسيدن شصت و دومين سالگرد پايان ‌يافتن غائله آذربايجان (21 آذر) فيلم مستند بلند «سرزمين گمشده» ساخته «وحيد موسائيان» در سالن سينما حقيقت «مركز گسترش سينمای مستند و تجربی» روی پرده خواهد رفت.

به گزارش مركز خبری اميد به نقل از روابط عمومی مركز گسترش سينمای مستند و تجربی، اين فيلم مستند 65 دقيقه ‌ای كه تحولات سياسی ـ اجتماعی ايران در خلال جنگ جهاني دوم و سال های پس از آن را به تصوير می ‌كشد، ساعت 16:30 عصر چهارشنبه (20 آذر 1387) و با حضور جمعی از هنرمندان سينمای ايران نظير «خسرو سينايی» در سالن سينما حقيقت اين «مركز» به نمايش عمومی درخواهد آمد.

علاقمندان به منظور تماشای اين فيلم مستند ـ كه موفق به ثبت افتخارات زيادی نظير كسب سيمرغ بلورين جشنواره فجر، تنديس جشن خانه سينما، دپيلم افتخار جشنواره سينما حقيقت و نشان طلايی جايزه بزرگ شهيد آوينی شده ـ می ‌توانند ساعت 16:30 عصر چهارشنبه (20/9/87) به سالن سينما حقيقت واقع در خيابان سهروردی شمالی، ميدان شهيد قندی، شماره 15 مراجعه كنند.

تهران، خبرگزاری جمهوری اسلامی ‪۱۷/۰۹/۸۷، مستند بلند سرزمين گمشده ساخته وحيد موسائيان به مناسبت فرا رسيدن شصت و دومين سالگرد پايان يافتن غائله آذربايجان در سالن سينما حقيقت مركز گسترش سينمای مستند و تجربی روی پرده می ‌رود.

به گزارش روز، يك شنبه ايرنا از روابط عمومی مركز گسترش سينمای مستند و تجربی، اين فيلم ساعت‪ ۱۶ و ‪ ۳۰ دقيقه‪ ۲۰ آذر ماه، با حضور جمعی از هنرمندان سينمای ايران به نمايش عمومی درخواهد آمد.

اين فيلم مستند‪ ۶۵ دقيقه‌ ای تحولات سياسی - اجتماعی ايران را در خلال جنگ جهانی دوم و سال‌ های پس از آن، به تصوير می ‌كشد...

می بینیم که رسانه های حکومت اسلامی و ارگان های ذیربط آن در تبلیغ این فیلم نهایت «سخاوت» را به خرج داده اند. آن ها، هم چنین همانند ژنرال های شاه، کشتار مردم آذربایجان و مبارزات بر حق و عادلانه آن ها را «پایان غائله آذربایجان» نامیده اند.

علاوه بر این رسانه ها که به عنوان نمونه به آن ها اشاره کردیم ده ها سایت اینترنتی و وبلاگ نیز این فیلم را تبلیغ می کند.

 

مختصری درباره تشکیل فرقه دمکرات آذربایجان و دولت خودمختار محلی

 

جنبش آذربایجان، به رهبری فرقه دمکرات آذربایجان و جعفر پیشه ¬وری، یک جنبش چپ و برابری ¬طلب بود که حدود 55 سال پیش، ارتش شاهنشاهی، نه تنها اعضا و فعالین این جنبش، بلکه مردم آذربایجان را بی ¬رحمانه و وحشیانه سرکوب و قتل¬ عام کرد.

بر خلاف تبلیغات مسموم¬ کننده و غیرواقعی طیف پان ایرانیست ها و سلطنت ¬طلبان و حکومت اسلامی، رهبران فرقه دمکرات آذربایجان و هم چنین پس از آن¬ ها هیچ کدام از نیروهای چپ و کمونیست و آزادی ¬خواه آذربایجان، بخثی از جدایی آذربایجان از ایران به زبان نیاورده است و بر عکس این نیروها، همواره در همکاری و همبستگی و اتحاد با فعالین گرایش چپ جامعه سراسر ایران، پیش ¬قدم بوده ¬اند. این جهت گیری نیروهای چپ و کمونیست آذربایجان، در تحولات حساس جامعه ایران، به حصوص در انقلاب مشروطیت، در جنگ جهانی دوم که ایران از سوی شوروی، آمریکا و انگلیس اشغال شده بود و هم چنین در انقلاب 1357 و وقایع پس از آن به اثبات رسانده است. بنابراین، متهم کردن جنبش دمکراتیک آذریابجان به «تجزیه طلبی» و یا «وابستگی به شوروی»، جز تحریف تاریخ و دشمنی و خصومت با مبارزات آزادی خواهانه و عادلانه چیز دیگری نیست. هر چند که در آن شرایط ایران، وجود گرایشاتی که طرفدار شوروی باشد یک واقعیت بوده است. همان طور که کل دم و دستگاه حکومت رضاخان طرفدار هیتلر و فاشیسم آلمان بود هم یک واقعیت تاریخی غیرقابل انکار است. دلیل اصلی برکناری رضاخان از حکومت و تبعید وی از ایران نیز توسط متفقین، همکاری و همفکری نزدیک و فعال وی با هیتلر بوده است. از سوی دیگر، رفع ستم ملی و حل پایه ¬ای این ستم، جز از طریق اتحاد و همبستگی کارگران سراسر ایران و مبارزه سراسری در جهت سرنگونی حکومت مرکزی و برقراری یک جامعه عادلانه و آزاد و برابر و انسانی امکان ¬پذیر نمی باشد. راه حل محلی و منطقه ای ناسیونالیستی نه تنها ستم ملی را از بین نمی برد، بلکه به کمشکش و خصومت دامن می زند.

مبارزه سیاسی و اجتماعی فرقه دمکرات آذربایجان با استقبال مردم این منطقه به ویژه کارگران و زحمت ¬کشان قرار گرفت. در حالی که در فروردین ماه 1321، کمیته ایالتی حزب توده ایران، فعالیت خود را در تبریز شروع کرده بود با تشکیل فرقه دمکرات آذربایجان مخالفت می کرد بنابراین، نسبت دادن رهبران فرقه دمکرات آذربایجان به حزب توده، اگر از سر بی اطلاعی نباشد در جهت بدنام کردن آن است. چرا که حزب توده، یک حزب بدنام است.

پیشه وری، در سال 1309 به اتهام فعاليت ¬های كمونيستی 11 سال در زندان به سر ¬برد و پس از آزادی روزنامه «آژير» را از خرداد 1322 تا اواسط 1324 منتشر کرد.

پیشه ¬وری، در دوره 14، قانون¬ گزاری از تبریز به نمایندگی مردم تبریز انتخاب شد. در اثر مخالفت عده ¬ای از وکلا، اعتبارنامه ¬اش را مجلس رد کرد.

سرانجام در مهر ماه 1324، کنگره فرقه دمکرات آذربایجان با شرکت هزاران نفر از نمایندگان مردم و با پشتیبانی 150000 امضاء تشکیل شد. کنگره اساسنامه فرقه را مورد تصویب قرار داد. در این اساسنامه به آزادی ¬های فردی، اجتماعی، آزادی وجدان و مطبوعات اشاره شده است. برای اولین بار در تاریخ سیاسی ایران، به زنان حق شرکت در انتخابات داده شد. حمایت و پشتیبانی گسترده کارگران و مردم محروم و روشنفکران سیاسی سوسیالیست از فعالیت ¬های فرقه، حکومت مرکزی را به وحشت انداخت. از این رو، حکومت مرکزی عوامل مستقیم و غیرمستقیم خود را مامور خرابکاری و کارشکنی و تفرقه کرد تا از این طریق فرقه را نابود کند. کارگران و مردم محروم به ویژه جوانان، دسته ¬دسته با شور و شوق به صفوف فرقه می ¬پیوستند. حکومت مرکزی، بحث مداخله نظامی و تحریم همه جانبه اقتصادی و اداری آذربایجان را پیش کشید. کنگره و مجلس منتخب فرقه، برای پیش¬ گیری از احتمال حمله نظامی و تحریم اقتصادی حکومت مرکزی، دولت دمکراتیک خودمختار آذربایجان را به رهبری پیشه ¬وری تشکیل داد.

روز 21 آذر 1324 - 12 دسامبر 1945 مجلس ملی آذربایجان، با حضور 75 نماينده از 101 نماينده رسما گشایش یافت. ميرزا علی شبستری، 47 ساله به رياست مجلس برگزيده شد و همين مجلس ارگان ¬های گوناگون دولت «ملی آذربايجان» را تعیین کرد. كابينه هم با شركت ده نفر وزير تشكيل گرديد و پيشه¬ وری به عنوان «باش وزیر»¬ (نخست وزير) انتخاب شد. اين كابينه عامدانه و آگاهانه وزير امور خارجه و وزیر جنگ انتخاب نکرد. زیرا «دولت ملی» خود را تابع ايران می¬دانست و كوششی هم به عمل نياورد كه مثلا در سازمان ملل متحد عضو شود يا از دولت ¬ها بخواهد دولت تازه تاسیس آذربايجان را به رسميت بشناسد.

دولت محلی به رهبری پیشه ¬وری، در 21 آذر 1324 از مجلس ملی رای اعتماد گرفت و بلافاصله با سرعت و با تمام قوا اقدامات مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در جهت سازندگی و بهبود منافع کارگران و مردم محروم آغاز کرد.

دولت خودمختار آذربایجان، فعالیت ¬های فرهنگی و عمرانی گسترده ¬ای را در عرصه تدریس به زبان مادری در مدارس ابتدایی، تاسیس دانشگاه و مراکز تربیت معلم، اصلاحات اداری، باز سازی اقتصادی و حمایت از صنایع محلی، اصلاحات ارضی در روستاها، تشکیل شوراهای شهری و روستایی همراه با کمیته ¬های نظارتی، تهیه قانون کار، تصویب قوانین مالیاتی که در آن مالیات بر مواد غذایی حذف شده بود، تشکیل کلاس¬های سواد آموزی، ایجاد فرستنده رادیویی و مراکز اطلاع¬ رسانی و چاپخانه و ده ¬ها طرح و پروژه سازندگی و عمرانی را در دستور فعالیت ¬های خود قرار داد. خیابان ¬های اصلی تبریز آسفالت شدند. خیابان ¬ها به نام ستارخان، باقرخان و دیگر قهرمانان انقلاب مشروطیت نام ¬گذاری شدند. بیمارستان ¬ها و کلینیک ¬ها تاسیس گردید. خانه ¬های سالمندان به وجود آمد. یکی دیگر از مهم¬ ترین اقدامات دولت خودمختار، تقسیم زمین بین کشاورزان و اصلاحات در حوزه کشاورزی بود.

دولت محلی، هم چنین برای حفظ دستاوردهای خود، ارتش محلی را با شرکت داوطلبانه گروه¬ های فدایی تشکیل داد. همه این اقدامات ارتجاع محلی و حکومت مرکزی را بیش از پیش به وحشت انداخت.

حکومت یک ساله بر آزادی زن تاکید داشت. برنامه زنان و شکستن موانع رشد زنان را در راس اصلاحات قرار داد. تشکیلات زنان، با آموزش ¬های لازم، دختران جوان را وارد عرصه ¬های گوناگون اجتماعی کرد. با شکل ¬گیری تشکیلات زنان¬(قادین لار تشکیلاتی)، مربیان تعلیم و تربیت برای اعزام به دهات، وسایل ورود زنان برای خدمت در نهضت سوادآموزی همگانی پایه فعالیت اجتماعی زنان را فراهم کرد. هم چنین آن عده ¬ای از زنان به نیروهای مسلح حکومت محلی پیوستند.

فرا گیری زبان فارسی بعد از سه یا پنج سال به عنوان زبان دوم در برنامه ¬های آموزشی گنجانده شد. عمران و آبادی و راهسازی گسترش یافت.

روزنامه جبهه، ارگان حزب ایران، در سرمقاله هشتم مهر ماه 1325، شماره 258، نوشت: «… نهضت آذربایجان آزادی ¬خواه، اصلاح ¬طلب و مترقی است. در آذربایجان املاک را تقسیم می¬ کند، عوارض را حذف می ¬نماید. تمام عملیات در جهت ترقی دادن سطح زندگی دهقانان انجام می¬ گیرد و در آذربایجان در عرض یک سال، 500 مدرسه می ¬سازند. بیمارستان ¬های متعدد ساختند، دانشگاه تشکیل می ¬دهند، کودکستان و تیمارگاه آماده می ¬کنند، یعنی در بالا بردن سطح دانش اهالی کوشش فراوان مرعی می¬ دارند، با تمام قوا راه¬ ها را تعمیر کرده خیابان ¬ها را اسفالت می ¬کنند، از ناامنی جلوگیری کرده در مقابل فساد به سختی مبارزه می ¬نمایند. رهبران نهضت آذربایجان از آزادی ¬خواهان مبارز قدیمی هستند که اغلب اهل فضل و دانشند...»

دولت خودمختار آذربایجان، حتا مخالفین سیاسی خود را که برای نابودی دولت و کشتار مردم اقدام کرده بودند را هر گز به اعدام محکوم نکرد. دادگاه ها علنی برگزار می شد و مجرمین از وکیل مدافع برخوردار بودند.

بدین ترتیب، همه اسناد و موضع ¬گیری ¬های پیشه ¬وری و دولت خودمختار محلی آذربایجان، حاکی از آن است که آن¬ ها نه تنها مخالف جدایی آذربایجان از ایران بودند، بلکه همواره به اتحاد و همبستگی همه کارگران و مردم محروم سراسر ایران و بست و گسترش سیاست¬های جاری در آذربایجان به همه نقاط ایران اصرار می ¬ورزیدند. مهم ¬تر از همه پیشه¬ وری یک کمونیست بود و انترناسیونالیسم پرولتری را در افق و چشم¬ انداز خود قرار داده بود، بنابراین، پیشه ¬وری نمی ¬توانست در عین حال ناسیونالیست و خواهان جدایی آذربایجان از ایران باشد. تلاش او و کابینه ¬اش در جهت از بین بردن هرگونه ستم و تبعیض و نابرابری و برقراری رابطه متقابل آزادانه و برابر و یک ¬سان برای همه شهروندان ساکن ایران بود.

سرانجام ارتش شاهنشاهی با حمایت دولت¬ های بریتانیا و ایالات متحده آمریکا، هجوم بی ¬رحمانه خود را برای نابود کردن دولت محلی و سرکوب مردم آزادی¬ خواه آذربایجان آغاز کرد. این ارتش، آن¬ چنان کشتار وحشیانه ¬ای از مردم آذربایجان کرد که شاید ارتش¬ های اشغالگر هم به این شکل شنیع در تخریب و ویرانی و تجاوز به حریم خصوصی شهروندان و کشتار مردم بی¬ گناه دست نمی زنند؟!

ارتشبد حسین فردوست، در خاطراتش درباره حمله به آذربایجان، چنین می ¬نویسد: «به دستور شاه در 22 آذر ماه عازم تبریز شدم تا پول مورد نیاز ارتش را به آن ¬جا برسانم. فرودگاه تبریز هم ¬چنان می ¬سوخت. مسیر راه پر از جسد بود. لیستی را نشانم دادند که حدود 2000 نفر را تیر باران کرده بودند.»

علاوه بر عملکردهای جانیانه ارتش شاهنشاهی، مرتجعین و خوانین مسلح محلی نیز هر جا اعضای فرقه و فدائیان را گیر می ¬آوردند در جا به قتل می¬ رساندند. بخشی زیادی از هوادارن و اعضای شناخته شده فرقه که از ترس جان خود به کوه¬ ها و دشت¬ ها و جنگل ¬ها پناه برده بودند، از شدت سرما و گرسنگی و بیماری جان دادند و یا طعمه حیوانات وحشی و درنده شدند. در این میان نیز تعدادی از جمله پیشه ¬وری موفق شدند با گذشتن از رودخانه ارس، به آذربایجان شوروی پناهنده شوند.

بسیاری از مردم آذربایجان در سال¬ های بعد، توسط حکومت مرکزی و به اجبار به مناطق جنوبی و شرقی کشور کوچ داده شدند. تهدید و تعقیب و زندانی کردن کارگران و روشنفکران فعال سیاسی، در ابعاد گسترده ¬ای با هدف تحت فشار قرار دادن جامعه آذربایجان و محروم کردن جامعه از رهبران و فعالین سیاسی و اجتماعی ادامه یافت.

ویلیام دوگلاس، قاضی آمریکایی که پس از تسخیر آذربایجان توسط ارتش شاهنشاهی به تبریز رفت، مشاهدات خود را چنین توصیف کرد: «ارتش ایران، ارتش رهایی ¬بخش در مسیر خود آثار خشونت برجای گذاشت. ریش دهقانان را آتش زدند. به ناموس زنان و دختران آنان تجاوز کردند، اموال خانه ¬ها را به غارت بردند، دام¬ ها را دزدیدند. ارتش از زیر هرگونه کنترل در رفت. رسالتش نجات دادن بود، ولی به غارت مردم غیرنظامی پرداخت و کشته ¬ها و ویرانی ¬ها پشت سر نهاد. زندان¬ ها مملو از آذربایجانی های بی¬گناه است، چوب ¬های دار و اعدام فراوان است. با ناسیونالیست ¬ها نیز بدرفتاری می¬ شود. دهقانان بیچاره را که برای دمکرات¬ها ابراز علاقه کرده بودند، در معرض توهین قرار دادند. یک دهقان پیر آذربایجانی به ما چنین گفت: مال و حیثیت ما را پایمال کردند، آثار این حوادث جگرسوز هرگز از خاطر اذربایجانی ¬ها زدوده نخواهد شد.»¬(مجله دنیا، آبان 1354، ص 20، مقاله حسین جودت، «21 آذر یک روز تاریخی در جنبش انقلابی ایران»)

روزنامه داد، در ستون اخبار مورخه 23 اذر ماه 1325 خود نوشت: «حکومت نظامی در تبریز - کشتار ششصد نفر از دمکرات¬ های آذربایجان» و «اعزام هیات به آذربایجان برای تشکیل ادارات دولتی»، گوشه ¬های از جنایت ارتش شاهنشاهی در تبریز را برشمرد.

بدین ترتیب، روز 21 آذر که روز جنگ و کشتار و گرسنگی و زندان و اعدام و ظلم و ستم بر مردم آذربایجان بود، توسط رضا پهلوی و حکومت سرکوبگرش روز «نجات آذربایجان» نام گذاری شد. از این رو، ارتش ایران، با کشتار و سرکوب مردم محروم و تحت ستم به ویژه سرکوب خونین مردم آذربایجان و کردستان، به عنوان یک ارتش دشمن شهروندان بازسازی و تربیت شد.

آثار و عواقب شکست جنبش دمکراتیک آذربایجان، فقط به آذربایجان محمدود نماند، بلکه ضربه شدیدی به کل روند جنبش ¬های دمکراتیک و چپ در سراسر ایران زد.

حکومت مرکزی، با بسیج عربده ¬کشان سید¬ضیاء، سران عشایر و ارتش و ژاندارمری تحت فرمان ژنرال شوارتسکف آمریکایی، با شکستن اعتصاب کارگران خوزستان، اصفهان، مازندران، گیلان، تهران و سرکوب خونین اعتراضات توده¬ ای توانست حاکمیت دیکتاتوری لرزان خود را به جامعه تحمیل کند، اما این سلطه خود را نتوانست بر آذربایجان نیز گسترش دهد. این مساله باعث شد که حکومت مرکزی و ارتش سرکوبگر آن کینه غیرقابل تصوری بر حنبش¬ اجتماعی و دمکراتیک آذربایجان پیدا کنند که این کینه را روز 21 آذر با کشتار خونین و حتی تجاوز به حریم خصوصی انسان ¬های بی ¬دفاع و بی ¬گناه به اوج رساندند.

برای این که تاریخ واقعی تحریف نشود؛ فراموش نگردد؛ به ویژه نیروی جوان ایران، به واقعیت ¬های تاریخی کشور خود آشنا باشند تا هدف و مسیر فعالیت¬ های سیاسی و اجتماعی خود را آگاهانه انتخاب ¬کنند؛ نباید گذاشت چه از طریق فیلم و چه از طریق کتاب و غیره تاریخ را به انحراف بکشانند.

لازم به تاکید است که تمام بدبختی ¬های جامعه ایران، نه مردم فارس زبان، بلکه حکومت ¬های مرکزی هستند. از سوی دیگر، صرفا به ناسیونالیسم مردم تحت ستم کردستان، بلوچستان، خوزستان، آذربایجان و غیره تکیه کردن نه تنها ستم ملی را حل نمی ¬کنند، بلکه این ستم را با تقابل شوونیست ¬های فارس به یک جنگ داخلی تبدیل می¬ کنند. باید دید مضمون و محتوا و جوهر سیاست ¬هایی که جریانات و شخصیت¬ های مختلف سیاسی و اجتماعی از موضع منافع و مصالح «ملیت» ها ارائه می¬ دهند به نفع کدام طبقه¬ است و چه افق و چشم¬ اندازی را دنبال می ¬کند؟ نهایتا عامل همه فقر و فلاکت اقتصادی و سرکوب ¬های مداوم سیاسی در ابطن سیستم سرمایه داری نهفته است. از این رو، طبیعی است که برای رهایی از فلاکت اقتصادی و سیاسی و هم چنین ظلم و ستم ملی، باید بر اتحاد و همبستگی کارگران و آزادی¬ خواهان و مردم تحت ستم سراسر ایران تاکید کرد.

بدین ترتیب، همه جنایات حکومت مرکزی و مبارزات بر حق و عادلانه مردم آذربایجان در آن دوره، در فیلم «سرزمین گمشده»، آگاهانه «گم» شده است و فقط ار لابلای گفتگوهای 1500 دقیقه ای، 65 دقیقه از آن بخش هایی از صحبت های گفتگوشوندگان انتخاب شده است که با اهداف و سیاست های تهیه کنندگان این قیلم هم خوانی دارد. مسلم است که اگر در یک گفتگویی حتا جمله مهمی جا به جا شود احتمال دارد که مضمون بحث گفتگوکننده آن چنان تغییر کند که منظور وی نبوده است.

 

***

 

حکومت شاه و اکنون نیز حکومت اسلامی، هرگونه مبارزه مردم تحت ستم مناطق مختلف ایران در جهت تحقق برابری و حقوق یک سان در سراسر ایران و برخورداری ملیت های مختلف ایران از به کارگیری زبان مادری را به بهانه «تجزیه طلبی» و «به خطر انداختن تمامیت ارضی» شدیدا سرکوب کرده اند و باعث عقب ماندگی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سراسر جامعه ایران شده اند. انبوهی از اسناد و مدارک و شواهد تاریخی در رابطه با جنایات حکومت پهلوی و اسلامی در سرکوب و کشتار مطالبات بر حق و عادلانه مردم آذربایجان، کردستان، خوزستان، سیستان و بلوچستان و... وجود دارد که با ساختن این گونه فیلم های مستند دروغین و انتشار کتاب و غیره نمی توانند بر چشم جامعه ایران خاک بپاشند و ذهن جامعه را به مبارزات بر حق تاریخی مردم تحت ستم سراسر ایران و در این جا مردم مبارز و حق طلب آذریابجان بدبین نمایند.

در فیلم سرزمین گمشده، آن چه که از مصاحبه شوندگان پخش شده است نه دلایل سیاسی و اجتماعی که آن ها را به مهاجرت و پناهندگی وادار کرده است، بلکه به زندگی این افراد در آن سوی مرزها را پرداخته تا نشان داده شود که این انسان ها نه قربانی حکومت ایران، بلکه قربانی فرقه دمکرات و حکومت شوروی هستند؟!

تاریخ را به سادگی نمی توان تحریف کرد. زیرا تاریخ چشم ها و گوش های فراونی دارد که از واقعیت های ان دفاع می کنند و همواره آن را زنده نگاه می دارند هر چند که بخش هایی از این تاریخ تلخ و ناگوار هم باشد.

سیاست نژاد پرستی و شوونیستی با حکومت رضاخان پایه های خود را در جامعه ایران محکم کرد و با استفاده از دستگاه های تبلیغاتی و ارگان های سرکوب خود یورش به مردم حق طلب تحت ستم را آغاز کرد که تا به امروز ادامه دارد.

فیلم مستند «سرزمین گمشده»، تفاوت چندانی با کتاب و خاطراتی که وزرات اطلاعات حکومت اسلامی در تحریف تاریخ مبارزه احزاب و سازمان ها و شخصیت های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی به صورت سریال پخش می کند، ندارد. بنابراین، طبیعی ست که هر انسان آزادی خواه، برابری طلب، این گونه تلاش های شوونیستی و ناسیونالیستی را از جمله در تحریف تاریخ محکوم کند و از حقوق مردم تحت ستم ایران و از برابری و همبستگی شهروندان سراسر این کشور دفاع نماید و در حد توان و امکانات خود، اجازه ندهد ناسیونالیست ها و شوونیست ها و حکومت اسلامی، بین کارگران و مردم آزادی خواه مناطق مختلف ایران تفرقه بیاندازند و مانع مبارزه مشترک و متحد نیروهای کارگر سوسیالیستی و مردم آزاده در جهت سرنگونی حکومت اسلامی شوند.

سی ام دی 1387 - نوزدهم ژانویه 2009

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.