رفتن به محتوای اصلی

سوء استفاده از شهدا عليه دانشگاه
26.02.2009 - 17:12

 

مخالف جانانه و اعتراض گسترده دانشجويان در برابر اجراي سناريوي امنيتي " قبرستاني کردن دانشگاه" چنان عمله استبداد ديني را به خشم آورد که بدون توجه به هزينه ها و عواقب سنگين ماجرا ، بي پروا به دانشجويان بي دفاع با سلاح هاي سرد حمله کردند تا بدين ترتيب پوشالي بودن داعيه شان در دفاع از ارزش ها را نشان دهند! دفاع از ارزش ها و آرمان ها با قداره کشي ، ضرب وشتم و فحاشي حاصل نمي شود و کساني که به چنين روش هاي سخيف و شنيعي مبادرت مي کنند ، پيشاپيش بي اعتقادي و مشي منافقانه خود را آشکار ساخته اند .

بي ترديد اين اولين باري نيست که دانشگاه پلي تکنيک، آوردگاه ترکتازي گروه هاي فشار و اصحاب قلدري و زورگويي مي شود. حافظه اين دانشگاه مملو از چنين روزهاي پر آشوبي است که در پهنه زمان، نهايتا دانشجويان سربلند از تمامي بحران ها بيرون آمده اند و سياهي زغال بر چهره دشمنان آزادي و کرامت انساني پا برجا مانده است.

اما آنچه تلخي فاجعه اخير را بيشتر مي کند، سوء استفاده از شهداء و استفاده ابزاري از آنان براي مقاصد سياسي حاکميت پادگاني است. بسي مايه تاسف است حيثيت شهدا که سرمايه هاي ملي و اجتماعي کشور هستند و پاکبازانه جان خود را به خاطر ايمان و دفاع از عزت و شرف کشور فدا کردند، اين چنين از سوي کساني که کمترين نسبتي با آنان ندارند به بازي گرفته مي شود.

آنچه د رعرصه عمل اتفاق افتاد بيش از همه چيز حرمت شهيدان را لکه دار کرد و البته زخمي ديگر بر پيکره دانشگاه افزود.

طرح بي مبنا و غير منطقي دفن شهدا در دانشگاه ها، چند سالي مي شود که درحال اجرا است . اين طرح که به موازات گسترش حضور نظاميان در سياست ، شدت يافته است، دراصل يک سناريوي امنيتي رابازتاب مي دهد که توسط دستگاه سرکوب طراحي و اجرا شده است و از سوي ديگر سطوحي از حاکم شدن دهنيت نظامي در عرصه هاي تصميم گيري کشور را نمايان مي سازد.

انگيزه شکل گيري اين سناريو را نخست بايد در شدت يافتن بحران مشروعيت و افول ايدئولوژي نظام سياسي در جامعه جستجو کرد. وقتي حکومت دريافت که ارزش و نماد هاي مورد نظرش در جامعه اقبال ندارد و تحولات در درون لايه هاي اجتماعي منجر به فاصله گيري مردم شده است، کوشيد در سطوح مختلف به سمت مناسبات آئيني و شعائر گرايي حرکت کند تا با تکيد بر فرماليسم و ظاهر گرايي و نمايش گسترده در جامعه، فضاهاي عمومي را در اختيار گيرد. به عبارت ديگر وقتي جلب رضايت مردم و پذيرش دروني آنها امکان پذير نبود، تصرف فضا هاي عمومي و ظواهر جامعه مورد توجه قرار گرفت. بر سر عمده ميادين شهر ها و بخصوص تهران پارچه ها، بيليبورد ها و پلاکارد هاي نماد ها ي تبليغات حاکميت نصب شد. تصاوير شهيدان و ارزش هاي جنگ ، انقلاب ، امام بر تمامي جاهاي اصلي خيابان ها نقش بست.

در اين استراتژي هژموني سازي ، نقش اصلي را شهيدان داشتند که در اين نماد سازي ها، سعي شد تصويري وارونه از انها ترسيم شود که انگيزه و فعاليت انها صرفا تبعيت از اوامر ولي ففيه و مبارزه در راه اهدافي بوده است که رهبري و نهاد هاي تحت نظرش در حال حاضر مطرح مي کنند. بدين ترتيب با تحريف وقايع جنگ و مباني اعتقادي شهدا، آنان چونان ابزاري در خدمت سياست تبليغاتي حکومت قرار گرفتند. استفاده از شهدا پوشش خوبي براي آنها فراهم مي کرد تا مخالفان با تعرض به حقوق ملت و منافع ملي ايران را به ضديت با خون شهداء متهم کنند و برخورد با آنان را مشروع جلوه دهند.

از اين رو است که مي بينيم در تمامي اتفاقات دهه اخير، هر بر خوردي که با گروه هاي مختلف مردم و آزادي ها صورت گرفته ، عکس ها و تصاوير شهيدان مورد بهره برداري قرار گرفته است. از پيش از دوم خرداد سال 1376 تا کنون هر بار که گروه هاي فشار به دانشگاه ها حمله کرده اند، دفاع از شهداء را پشتوانه و بهانه غوغاسالاري هاي خود کرده و در پشت نقاب آنها مخفي شده اند و فعالان دانشجويي منتقد را به پايمال کردن خون شهيدان محکوم کرده اند!

پس از آنکه روش ها و ترفند هاي مختلف حکومت در کنترل دانشگاه ها جواب نداد و نيروهاي مدافع حکومت نتوانستند فضاهاي دانشجويي را در اختيار بگيرند، سناريوي " دفن شهيد در دانشگاه" در دستور کار قرار گرفت.

پيگيري اين طرح زماني جدي تر شد که پس ازروي کار آمدن دولت پادگاني احمدي نژاد سياست هايي چون گماردن روساي انتصابي در دانشگاه ها، تعطيلي دفاتر انجمن و انحلال انجمن هاي اسلامي منتخب دانشجويان، محروميت ا زتخصيل دانشجويان منتقد، پليسي کردن دانشگاه ها و تقويت نيروهاي شبه نظامي، هم نتوانست کفه قوا را به نفع حاکميت در دانشگاه ها بچرخاند و کماکان کنش هاي اعتراضي و نيروهاي منتقد حرف اول را در دانشگاه زدند و با مقاومت خود اجازه ندادند که تک صدايي در دانشگاه ها حاکم شود.

نخستين بار اين ماجرا دردانشگاه شريف به بحراني سنگين بدل گشت اما حاکميت با اعمال فشار گسترده و آوردن نيرو از بيرون دانشگاه توانست تقشه خود را عملي سازد. اين روند در دانشگاه هاي ديگر هم ادامه يافت و در همه جا با مقاومت و مخالفت دانشجويان مواجه شد. سرانجام آخرين پرده اين سناريو در دانشگاه اميرکبير برگزار شد. البته حاکميت از دو سال پيش به دنبال اجراي اين طرح بود اما به دليل مخالفت دانشجويان آن را به عقب انداخت و نهايتا در روز دوشنبه 4 اسفند، آن را عملي ساخت. اما نکته متفاوت اين رويداد، محالفت گسترده تر دانشجويان پلي تکنيک و زحمت بيشتر حاکميت بود که مجبور شد تمامي منابع خود را بسيج کند و هزينه بسيار بپردازد. موضعگيري صريح رهبري نشان داد که قدرت حرکت اعتراضي دانشجويان به حدي بوده است که حاکميت مجبور شد تا بالاترين سرمايه خود را به صحنه بياورد و از اين طريق به نيروهايش کد دهد تا آماده يورش به دانشگاه اميرکبير شوند.

بانيان اين طرح مي پندارند که با دفن شهداء گمنام در دانشگاه ها که معلوم نيست واقعا تکه استخوان هاي جمع آوري شده به شهيدي تعلق دارد يا نه، مي توانند مراکز علمي کشور را پاتوق نيروهاي وابسته اي کنند که در شرايط عادي نمي توانند وارد دانشگاه ها شوند چون دانشجو و يا استاد نيستند. تا به اين شيوه موازنه قوا در محيط هاي دانشجويي به نفع آنان تغيير يابد. همچنين نيروهاي غير دانشجويي که از بيرون دانشگاه مي آيند از توان تخريب گري و خشونت بيشتري نسبت به نيروهاي بسيج دانشجويي برخوردار هستند. تحولات ساليان اخير جنبش دانشجويي، هوشياري نسل هاي جديد دانشجويي و ويژگي هاي محيط دانشگاه و فرهنگ دانشجويي اجازه نمي دهد تا دانشجويان مدافع حکومت در دانشگاه ها در خشونت ورزي از حد خاصي جلو تر روند.

بنابراين بزرگترين بي حرمتي و توهين به شهدا از سوي کساني صورت مي گيرد که در حرکتي خوارج وار در پي دفن شهدا در دانشگاه ها هستند که به نوعي "قران به سر نيزه کردن" را تداعي مي کند. از اين حضرات بايد پرسيد اگر دفن شهدا باعث معنوي شدن مراکز علمي و عمومي مي شود چرا در حوزه هاي علميه اين کار ها را انجام نمي دهند؟ چرا در مجموعه هاي وابسته به نهاد هاي سه قوه (مجلس، رياست جمهوري و وقوه قضائيه ) شهيد دفن نمي کنند؟ ار اينان بايد پرسد چرا در دوران جنگ و در کوران نياز به نيرو براي اعزام به جبهه ها، خواهان دفن شهداء دانشجو دردانشگاه ها نشدند؟ اينان اگر در ادعاي خود صادق هستند چرا تا کنون در باب اين مسئله از خانواده هاي شهداء نظر خواهي نکرده اند؟ اين سئوالات به خوبي پوشالي بودن ادعاها و ماهيت ابزار انگارانه اين برخورد را آشکار مي سازد .

آنهايي که در صددند دانشگاه را قبرستان کنند در اصل مي خواهند قبر هاي شهداء گمنام، نماد و نشانه هاي سمبوليک سکوت و آرامش قبرستاني در دانشگاه باشد. قبر علامتي است براي گسترش و تعميم شرايط قبرستاني به تمام دانشگاه. تا دانشجويان در برابر سياست هاي مملکت بر باد ده حکومت اعتراض نکنند، نظاره گر منفعل ظلم ها و ستم ها باشند و حقوق خود را طلب نکنند. اينجا است که شهيد در فرايندي دردناک ،دوباره به شکلي مضاعف در پاي قدرت قرباني مي شود تا به بهانه او، قبح ايجاد قبر در دانشگاه ها شکسته شود و سياست حاکم کردن تک صدايي در دانشگاه ها و تحميل اطاعت از فرامين ولي فقيه بر دانشجويان با برنامه دفن شهداء در دانشگاه ها پيوند يابد.

اما اراده مستحکم دانشجويان اميرکبير، استقبال آنان از هزينه برخورد و نهراسيدن از زندان و شکنجه نشان مي دهد که اين ترفند فريبکارانه و پلشت نيز ره به جايي نمي برد. دانشگاه قبرستان نخواهد شد، بلکه پايان بخش حيات نگرش هايي خواهد شد که انسان را اسير ساختار سلطه و قدرت حاکماني مي خواهند که همه سرمايه هاي مادي و معنوي جامعه را براي خود خواهي ها و منفعت طلبي هاي خود قرباني مي کنند.

حمايت از دانشجويان آزادي خواه و مبارزي که اينک در سلول هاي انفرادي بازداشتگاه 209 اوين با فشار بازجويي و شکنجه دست و پنچه نرم مي کنند، وظيفه همه کساني است که انسان را آزاد مي خواهند و سوء استفاده ا زمقدسات و ارزش ها را بر نمي تابند. در اين ميان خانواده شهداء نقشي ممتاز دارند تا پيشگام اين حرکت گردند و اجازه ندهند مشتي منفعت جو و بي اخلاق فرزندان شان را ملعبه اغراض سياسي خود قرار دهند و آنها را وسيله اي براي ظلم و ستم به دانشجويان مظلوم قرار دهند.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
روز

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.