رفتن به محتوای اصلی

درباره ی تغییر مواضع چین بر سر برنامه های هسته ای ایران
03.04.2010 - 16:12

مصاحبه کننده : حسین علوی

انتشار خبر موافقت تلویحی چین با تهیه طرح قطعنامه تنبیهی جدیدی در شورای امنیت علیه ایران، ظاهرا رویدادی تازه در مسیر دیپلماسی تکراری و خسته کننده مربوط به مناقشه هسته ای ایران طی یکسال اخیر است. اما دلیل تغییر مواضع چین در این زمینه چیست و تا چه حد میتواند در وارد شدن این مناقشه به مرحله ای تازه و برای حل آن از راه مسالمتآمیز موثر باشد؟ دکتر رضا تقیزاده تحلیل گر سیاسی میگوید این گامی است لازم برای تصویب قطعنامه ای که فقط تصویب آن برای گامهای بعدی اهمیت دارد.

این البته از نظر مخالفین برنامه ی اتمی جمهوری اسلامی یک قدم به جلو است. علیرغم اینکه انتظار چنین اتفاقی میرفت، ولی روی دادن این ماجرا و پیوستن تلویحی چین به بقیه ی کشورهای عضو شورای امنیت به خصوص ۴ عضو ثابت آن، به نوعی نشانهی یک تحول تازه است. آمریکا و کشورهای اروپایی قصد دارند به منظور پیشگیری از جنگ و حادتر شدن ماجرا به هر حال اقدامی علیه ایران و برنامه ی اتمی این کشور صورت دهند و تصویب قطعنامه ی تنبیهی، حداقل کاری است که در شرایط موجود قابل انجام است.

چین تا به حال با ایستادگی در مقابل این فشارها، سعی در توقف روند این قطعنامه میکرد. اما با افزایش فشارهای سیاسی در جامعه ی جهانی و همینطور با در خطر قرار گرفتن رابطه ی دوستانه ی چین با شرکای سیاسی و اقتصادی بزرگتر خود مثل آمریکا که بیش از ۲۵۰ میلیارد دلار حجم مبادلات سالانه ی آنها است، در سیاست خود تجدید نظر کرده است. همینطور کشورهای اروپایی و شرکای تجاری چین در منطقه، از جمله امارات و عربستان سعودی، آنها نیز به نوبه ی خودشان علیه چین، فشارهایی برای تجدیدنظر برای سیاست اعلام شده مبنی بر حمایت از ایران وارد آوردند. مجموعه ی این فشارها حالا به نتیجه رسیده است. اگر چه چین هنوز رسما این تجدید نظر را اعلام نکرده، ولی تلویحا پذیرفته است که در کنار بقیه ی کشورهای شورای امنیت قرار بگیرد.

از طرف دیگر تلاش آقای سعید جلیلی دبیر شورای امنیت ملی در سفر به چین، قطعا این بوده است که یا چین در این روند شرکت نکند و یا اگر هم شرکت میکند بکوشد تا قطعنامه ای بسیار ملایمتر و رقیقتر از آنچه که مورد نظر اعضای غربی شورای امنیت است، تصویب شود. اهمیت سیاسی چنین قطعنامه ای در ارتباط با برنامه ی هسته ای ایران چیست؟

همانطور که شما اشاره کردید شاید ایران بیشتر نگران تاثیر سیاسی این قطعنامه، تا اثر فوری اقتصادی، تجاری آن باشد. همین که میبینیم، بر خلاف سال گذشته که شرایط برای تصویب قطعنامهی دیگری علیه ایران در حال شکل گرفتن بود، ایران نماینده ی خودش را به روسیه فرستاد و این مذاکرات در مسکو صورت گرفت اما حالا با پیوستن روسیه به بقیه ی کشورهای عضو شورای امنیت و همراهی کردن روسیه با آمریکا و کشورهای اروپایی، ایران دیگر ضرورتی برای رفتن به مسکو نمیبیند و این سفر را به پکن انجام داد. سفر آقای جلیلی به پکن به معنای از دست دادن یک شریک سیاسی دیگر به نام روسیه است.

این مسئله را در نظر بگیریم که روسیه اعلام کرده فقط با تحریمهای هوشمند موافق است. یعنی تحریمهایی که احتمالا برخی مقامات دولتی و همچنین سپاه پاسداران و شرکت های بیمه را شامل می شود. اما چین تا الان با تحریمهای هوشمند هم موافق نبوده است. اگر نتیجه ی تمام این تلاشها این باشد که نه تحریمهای هوشمند، بلکه قطعنامه بسیار کم رمقی تصویب شود، آیا شورای امنیت میخواهد از آن برای اقدامات بعدی خود استفاده کند؟

تا حدود زیادی همین هدف مورد نظر است، یعنی زمینه سازی برای اقدامات بیشتر ولی همزمان، خریدن وقت برای ایجاد هماهنگی بیشتر در جامعه ی جهانی و اعمال فشار بیشتر علیه ایران که منظور آن پرهیز از توسل به جنگ برای حل این موضوع است. کشورهای اروپایی و آمریکا قصد دارند با همراه کردن چین و صدور یک قطعنامه ی تازه، علیرغم اینکه میدانند این قطعنامه اثر فوری نخواهد داشت، حداقل فشارهای قانونی علیه ایران را افزایش دهند و همزمان از بروز یک برخورد نظامی و مثلا اندیشه ی حمله توسط اسراییل نیز پیشگیری کنند.

بنابراین نفس تصویب یک قطعنامه علیه ایران برای آمریکا، شورای امنیت و سازمان ملل مهم است و نه اثر گذاری آن. به همین دلیل هم به نظر میرسد که چین نیز قانع شده است و علیرغم اینکه ممکن است در جهت رقیق کردن این برنامه چانه زنی کند، اما در مورد تصویبش ایستادگی نمی کند و این قطعنامه را وتو نخواهد کرد. به همین دلیل است که در آخرین ساعتها آقای جلیلی از طرف دولت ایران به پکن میرود تا تلاش کند اگر امکانش موجود باشد، چین را به ادامه ی تلاشهای موجود و دفاع از مواضع ایران تشویق کند.

بنابراین سوال مشخص این است که استفاده ی بعدی از این قطعنامه برای شورای امنیت و گروه کشورهای ۵+۱ چه میتواند باشد، که اگر این قطعنامه تصویب نشود چنین بهره برداری غیر ممکن خواهد بود؟

البته به نظر نمیرسد این زمینه سازی برای شروع جنگ باشد. شبیه این شرایط در گذشته برای عراق پیش آمده بود و بعد به علت حادثه ی دیگری این زمینه سازیها به جنگ منجر شد. ولی با توجه به موقعیت خاص ایران در منطقه، تقریبا همه ی کشورها سعی میکنند از برخورد نظامی برای حل این ماجرا پرهیز کنند. اما همزمان تحمل تبدیل ایران به یک قدرت نظامی هسته ای را نیز، نه در منطقه و نه در کشورهای فرا منطقه ای ندارند.

بنابراین شاید این زمینه سازی برای قدم دیگری است که میتواند در آن مرحله دولت را تحت فشاربیشتری بگذارد. به نظر نمیرسد تحریمهایی که الآن تصویب میشود مثلا محاصره ی بندری ایران و یا ممانعت از پرواز هواپیماهای ایران و تردد کشتیهای تجاری و نفتکش ایران و صادرات نفت ایران باشد، ولی اگر این مرحله از اعمال فشارها بر ایران موثر واقع نشود و همزمان میانجیگریهای سیاسی از جمله چین به نتیجه نرسد، میشود از این قطعنامه برای اعمال فشارهای قاطعتر استفاده کرد. یعنی مواردی که به انها اشاره کردم در قطعنامه های دیگر قرار میگیرد و بیتردید در مقابل آن نوع فشارها توان دولت ایران بسیار کم خواهد بود.

مسئله ی دیگری که این روزها مطرح است، اعلام شبکه ی ای بی سی آمریکا مبنی بر پناهنده شدن شهرام امیری کارشناس هسته ای ایران به آمریکا و همکاری او با سازمان مرکزی اطلاعات آمریکاست. مطرح کردن این موضوع پس از نزدیک به یک سال، چه هدف سیاسی خاصی در ارتباط با برنامه ی هسته ای ایران را دنبال می کند؟

می دانیم که آقای امیری ماه ژوئن سال گذشته طی سفری به عربستان سعودی برای مراسم حج ناپدید شد و حالا اعلام میشود که در امریکا است. البته جمهوری اسلامی در همان زمان مطلع شده بود که مفقود شدن او ممکن است به حضور او در آمریکا منجر شود. اما عکس العمل فوری ایران در آن شرایط به دلیل اینکه نمیدانست آقای شهرام امیری چه نوع اطلاعاتی را در اختیار دارد و چه اطلاعاتی را فاش کرده است، به قبول وجود سایت مخفی غنی سازی اورانیوم در روستای فردو در قم منجر شد. بعد نیز راضی شد بخش عمده ای از اورانیوم غنی شده با غلظت پایین ایران به میزان ۱۲۰۰ کیلوگرم، به بهانه ی معاوضه ی آن با سوخت اتمی به خارج منتقل شود، که البته بعد این معامله هم به هم خورد و ایران از انجام آن پشیمان شد. ولی ضربه اولی که با رفتن آقای امیری، به سازمانهای اطلاعاتی و اتمی ایران وارد شده بود، عملا ایران را وادار به این همکاری کرد.

حالا انتشار این ماجرا و اعلام اینکه آقای امیری در آمریکا به سر میبرد، تا حدود زیادی همین هدفهای تبلیغاتی را نیز در نظر دارد. اینکه چرا بعد از ۹ ماه این قضیه حالا رسما اعلام میشود، باید توجه کرد که ایران در مراحلی قرار دارد که باید متحمل پذیرفتن نتایج یک تحریم تازه از طرف شورای امنیت بشود.

علنی کردن رسمی این مسئله، در حال حاضر چه فشار مشخصی میتواند در جامعه ی بینالمللی علیه ایران ایجاد کند؟

اطلاعاتی که این اشخاص، نظیز آقای شهرام امیری و قبل از ان آقای عسکری که یکی از سرداران سپاه پاسداران بود، در اختیار دنیای خارج قرار داده و میدهند، به عنوان مستندهای فعالیتهای اتمی ایران مورد استفاده قرار می گیرد. آن چیزی که آقای امیری در اختیار سازمانهای اطلاعاتی غرب قرار داده است، منابعی است که افکار را در این کشورها به سمت هدفهای برنامه ی اتمی ایران هدایت میکند، چیزی که انکارش برای ایران سخت خواهد بود.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
زمانه

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.