احمدینژاد میداند که نظام ظرفیت پرداخت هزینه برکناری دولتش را ندارد. تنها چند روز پس از آنکه علی خامنهای از دولت خواست با احترام گذاشتن به مصوبات مجلس، قانون هدفمند کردن یارانهها را اجرا کند، محمود احمدینژاد گفته است: «مشكلات ولیامرقانون هدفمندكردن يارانه حل شود، آن را اجرا ميكنيم.» یعنی اینکه دولت زیربار مصوبه مجلس نمیرود، هرچند که ، امر کرده باشد.
این خیرهسری از عواقب تقلب گسترده در انتخابات است؛ آقای خامنهای زمانی که برای احمدینژاد رای جفت و جور میکرد باید به این روزها هم فکر میکرد.
احمدینژاد، رحیم مشایی نیست که آقا با پست معاونت اولیاش مخالفت کند و او هم برای اثبات ولایتمداریاش مجبور به استعفا شود؛ او از نظر نظام و وفادارانش «رئیس جمهوری با ۲۴ میلیون رای است.»
نظام برای او هزینههای زیادی کرده است، میلیونها رای چاپ کرده، صدها هزار دروغ گفته، دهها تن را کشته، هزاران نفر را زندانی کرده و آبرو و حیثیتش را به باد داده تا به ضرب چوب، چماق و چاقو نگهش دارد.
احمدینژاد هم میداند که نظام برای نگهداریاش چه هزینههای پرداخته و فجایعی رقم زده و برکناریاش به مراتب بدتر از ماندنش است، بنابراین تلاش میکند با تکیه بر همین نقطه ضعف نظام، آن چرا که خود گمان میکند درست است، انجام بدهد.
او به درستی میداند که اگر جلوی مجلس بایستد و نمایندگان را مشتی بیسواد بخواند، آب هم از آب تکان نمیخورد.
اگر برای حرفهای ولیامر تره هم خرد نکند، اتفاق شگرفی رخ نمیدهد، زلزله نمیآید و کسوف و خسوفی در کار نیست.
اصلن میخواهد هر کاری که دوست دارد بکند، به چه کسی ربط دارد؟ آقایان ناراحت میخواهند برکنارش کنند؛ خب بکنند. آن وقت مقابل میلیونها معترض میخواهند چه کنند؟ میلیونها معترضی که حالا طرف حساب آنها خامنهای است نه دولت.
احمدینژاد میداند که دولتش فرزند نامشروع نظام است، پس بنابراین از این نقطه ضعف میخواهد برای تحکیم موقعیتش استفاده کند.
واقعیت این است که احمدینژاد، خامنهای را اصلن صاحب اصلی نظام نمیداند، او آنچنان که در پنج سال گذشته نشان داده، ارادتش به امام زمان خیلی بیشتر از ولیامر است.
بسیاری از محافظهکاران، منتقدان و مخالفان، احمدینژاد و رحیممشایی را نماینده جریانی انحرافی در نظام مقدس میدانند که با خرافیگری و موعودگرایی، بدنبال ارائه الگوی جدیدی از «دینداری» است.
بررسی جزئیات این «جریان انحرافی» بماند برای زمانی دیگر، اما آنچه که مهم است، افزایش تنشها میان احمدینژاد و خامنهای بر سر قانون هدفمند کردن یارانهها است.
امتناع دوباره احمدینژاد از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها، یعنی باید در انتظار تنشی جدید در نظام مقدس بود.
همانطو که پیشتر نوشته بودم، اجرای این قانون تا حدود زیادی میتواند تکلیف دولت دهم را روشن کند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید