رفتن به محتوای اصلی

صمد عمى ما و صمد بهرنگى آنها
24.06.2015 - 20:04

Missing media item.

اينروزها بازار نقد صمد بهرنگى بسيار گرم است،رسم است هر كس براى خالى نبودن عريضه با تعريفى شروع مى كند و با نفى صددرصد به اتمام مى رساند. نقدشان چيست؟شايد بپرسيد نقد كدام يك؟ جوابش اين است كه نقد همگى شان،گويى نوارى است كه همگى بى خبر يا باخبر از هم بازپخشش مى كنند.آنها منتقدند كه قصه هاى صمد القاى نفرت انگيزى است،آنها مى گويند كه صمد داستانهايش را خطاب به گرسنگان و ظلم كشيدگان نوشته،خطاب به كسانى كه از زبانشان محروم و محكوم به تحقيرند،انتقاد دارند كه صمد عمى دنيا را زيبا به تصوير نكشيده!آنها مى گويند كه داستانهاى صمد پيش زمينه خشونت و نفرت است.

مطلب آقاى مهراب قاسم خانى كه سايت توانا در فيس بوكش به اشتراك گذاشته نمونه كوچكى از اين نقدها است!

 مهراب قاسم خانی، فیلمنامه‌نویس در صفحه اینستاگرام خود با انتشار عکسی از کتاب قصه‌های بهرنگ نوشت: بچه که بودم عاشق کتاب هاى صمد بهرنگى بودم. هر کدوم از قصه هاى کتاب رو چندین بار خونده بودم. خیلى دوسشون داشتم. مخصوصاً قصه هاى اولدوز رو.

این اواخر فکر کردم خوبه براى نویان هم بخونمشون. دوباره بعد از سال‌ها کتاب رو باز کردم که خودم قبلش یه مرورى بکنم...

وحشت کردم وقتى دوباره خوندمش. بیشتر قصه‌ها بیانیه هایى هستن براى شستشوى مغزى بچه‌ها. براى دور کردنشون از دنیاى خوشگل کودکى. براى آموزش یک ایدئولوژى خاص در فضاى کودکانه. قصه‌ها پر هستن از ترویج نفرت و خشونت و حتى ترور. توى همون صفحه اول کتاب اولدوز شخصیت اصلى و ده ساله داستان براى نویسنده شرط می‌ذاره که این کتاب رو بچه هاى مرفه و بچه هایى که ماشین گرون قیمت دارن اجازه ندارن بخونن!!! توى همون قصه بچه‌ها براى رسیدن به هدفشون سگى رو می‌کشن با این نگاه که براى رسیدن به یه هدف مهم‌تر حتى قتل هم اشکالى نداره... توى همه قصه‌ها بچه هاى مرفه بدن و بچه هاى فقیر خوب، پدر و مادر‌ها سمبل حکومت هستن و باید جلوشون وایستاد، زن بابا‌ها همه بد هستن...

خلاصه که کتاب رو بستم گذاشتم سر جاش. امکان نداره که بذارم دنیاى پاک و سالم بچه‌ام کثیف بشه با شنیدن این قصه‌ها(١)

 


اما مگر صمد عمى چه كرده است؟آيا او بيش از اينكه محيطش را بتصوير بكشد كارى كرده است؟هر چند كه امروز بيش از چهل سال از مـرگ صمد مى گذرد،اما هنوز بيش از شصت ميليون نفر آواره در جهان وجود دارند(٢)،ميليونها انسان هنوز محق به نوشتن و خواندن به زبانشان نيستند.هنوز ٨٧٠ ميليون انسان گرسنه در خطر مـرگ ناشى از گرسنگى و سوءتغذيه قرار دارند.هر ساله دو ميليون وششصدهزار كودك بخاطر عوارض ناشى ازسوء تغذيه جانشان را از دست ميدهند (برابر با يك سوم كودكان جهان)هر روز شصت و شش ميليون كودك گرسنه به مدرسه مى روند(٣)........او مگر چكار كرده جز اينكه گوشه اى كوچك از واقعيتها را به تصوير كشيده،مگر دروغ نوشته؟همين الان در وطنى كه مدعى وطن  پرستى اش مى شويد ميليونها انسان با ماهى هفتصد هزار تومان گذران زندگى مى كنند آنهم اگر كارى باشد و كارگر گرفتار بيكارى نشود!اينكه شما اين حقايق را نمى بينيد و يا مايل به ديدنش نيستيد مسوليتى براى صمد عمى  ايجاد نمى كرد كه او هم نبيند.شايد انتظار داشتيد كه صمد عمى بايد مى نوشت كه ثروتمندان و دولت مردان خيرخواه گرسنگان و سرمازدگان هستند كه حقوق شان را ضايع مى كنند چه آنكه آنها امروز از سرما و گرسنگى نميرند فردا مى ميميرند،پس هر چه زودتر بهتر!پس پس استثمار شدگان  بايد شكر گذار استثمار كننده گان باشند! يا حتى مى توانست بنويسد كه ماهى سياه بايد عاشقانه مرغ ماهيخوار را دوست داشته باشد،چو اينكه غير از اين فكر كند گوشتش تلخ خواهد شد و براى مرغ ماهيخوار خوب نيست گوشت بد طعم و تلخ بخورد!آرى احتمالاً دنياى قشنگ شان در اين حول و احوال مى گنجد.

اما تشخص صمد عمى در چيست؟تشخص صمد عمى در ظلم ستيزى اش است در تعهدش است به گرسنگان و تحقير شدگان .آه نه تعهد كه صمد عمى خودِ تعهد است!او مى دانست كه خانه از پاى بست ويران است،براى همين به ميان كودكان رفت تا با ذهن و اراده آنها دنياى بهترى را بسازد.او چكار مى توانست بكند وقتى كه يك نفر از سه كودك متولد شده قبل از پنج سالگى از عوارض گرسنگى مى ميميرد!مى گوييد او مروج خشونت است،ميليونها انسان سالهاست در جنگى كه صاحبان سرمايه به راه انداخته اند جان مى سپارند و دريغ از يك اعتراض شما،اما دعوت به مقاومت در برابر همين صاحبان سرمايه و بانيان گرسنگى را خشونت تلقى مى كنيد.شما بدنبال مخدرى براى كودك مى گرديد،مخدرى كه كودكان را در آينده شان سر به زير،بله قربان گو و بى تفاوت در قبال درد و رنج همنوعانشان بار بياورند.اما صمد عمى بدنبال چه بود؟او بدنبال برانگيختن حس انسانيت بود،او بدنبال برانگيختن حسى بود كه انسانها را از پوچى نجات دهد،بى شك او بدنبال برانگيختن والاترين حس انسان يعنى مقاومت بود، مخالفت بى امانش با احساس تو سرى خورى و بى تفاوتى از جاى جاى زندگى و قلمش نمايان است.او همانگونه زيست كه مى نوشت،شايد تفاوت خاستگاه  و شايد هم تفاوت ايده ال ها و آرزوهاى شخصى باشد،صمد عمى از فقر و درد و رنج خودش شروع كرد و وقتى با فقر درد و رنج و بى عدالتى در حق كودكان قاليباف و روستاييان آذربايجان مواجه شد تصميم به مبارزه با اين نابرابرى در سراسر كشور و جهان كرد،اما منتقدين خود ليبرال تصور كرده اش در توهم رسيدن به جايگاه رفيع استثمار كنندگان يك درصدى مى باشند.آه ليبرال !مسله در اين است كه مى گويند داستانهاى صمد در دوره اى مانيفيست چپ راديكال شد.اما تقصير صمد عمى چيست؟اما مسله اينجاست كه چرا مانيفيست شما نباشد؟آيا شما كه دم به دم ادعاى وطن پرستى مى كنيد و اين چپ ها را متهم به وطن فروشى و جهان وطنى مى كنيد اين گرسنگان و تحقير شده گان را هموطن خود نمى دانيد؟

Missing media item.

جرم صمد عمى اين است كه اسرار هويدا مى كرد،اما ما را چه به اسرار! تاريخ و ادبيات ما،مديحه سرايى و نوحه سرايى است و صمد را چه كار به نوحه و مديحه سرايى. او  چه خوب،اول داستانهايش تمايز خود را نشان داده است.حتى احتياجى به تصميم يا به كنار گذاشتن كتاب صمد عمى نيست،او خود گفته كه كتابم را براى شما محتاجين تكه نانى،براى كودكانى كه همراه با درس خواندن فرش مى بافند و كارگرى مى كنند مى نويسم.او سالها پيش تشخص خود را روشن كرده است.

او نداى انسانهاى منفرد شده و مستاصل گرفتار در چنگال بى عدالتى بود.ندايش نداى وجدان تاريخ  بود او صمد عمى بچه هاى روستا بود و جالب اينكه بعد از سالها حتى كسى او را مرحوم خطاب نمى كند و نه آقا و يا حتى زنده ياد.كار دنيا را ببين او هنوز نمرده است. شمعى كه روشن كرده است هر چند كه بر تاريكى غلبه نكرده است،اما هنوز بسان مهتابى راهنماى راه پر فراز و نشيب ماست.صدايش كه نشات گرفته از عشق به نوع انسان است همچون پتكى وجدان خوابيده مان را مى خراشد وقتى كه خواهر ياشار در زمستان از بى زغالى در سرما مى ميميرد،از زبان  پدر ياشار مى گويد:تو اين خراب شده كسى نيست كه بگويد چرا بايد فلانى زغال نداشته باشد؟(٤)ما ندايش را مى شنويم،شما مى توانيد گوشهايتان و بالاتر از آن چشمهايتان را ببنيد تا اين جهان را با گرسنگانش و تحقيرشدگانش را نبينيد،آخر تصور دنياى خوشگلتان زشت ننمايد!اما آيا بهتر نيست به سكوت بگذريد؟شما كه عادت كرده ايد!

قهرمان قنبرى

(١)-https://www.facebook.com/tavaana/posts/929730597072954

 

http://www.fardanews.com/fa/news/416467/مهراب-قاسم%E2%80%8Cخانی-کتاب%E2%80%8Cهای-صمد-بهرنگی-مروج-خشونت-و-ترور-است

(٢)-http://unhcr.org.ir/fa/news/1191/بیانیه-جناب-آقای-گوترس-به-مناسبت-روز-جهانی-پناهنده-2015

(٣)-http://fa.wfp.org/گرسنگی/آمار-گرسنگی

(٤)-اولدوز و كلاغها،صفحه ٤١

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.