رفتن به محتوای اصلی

استیضاح فانی،خاموشی فرهنگیان؟
28.06.2015 - 00:25

 

استیضاح فانی،خاموشی فرهنگیان؟ مهدی بهلولی،آموزگار و کنشگر صنفی چندماهی از آغاز به کار دولت یازدهم نگذشته بود که برخی از نمایندگان مجلس،سخن از استیضاح فانی سردادند.

 از آن زمان تاکنون،این صدای استیضاح وزیر آموزش و پرورش،جسته- گریخته و گاهی بلند تر و گاهی آهسته تر،از مجلس شنیده می شد تا این که امروز،3 تیرماه 94،استیضاح با کشاکش های فراوان و خبرهای ناساز چند روز پیش که از مجلس به گوش می رسید،انجام گرفت و البته رای هم نیاورد و فانی بر مسند وزارت برجای ماند. درصد بسیار بالایی از فرهنگیان،البته سخت به شرایط معیشتی و کاری خود اعتراض دارند اما درباره ی استیضاح وزیر،دیدگاه های یکسانی ندارند. از همین روست که برخی از ابقاء فانی ناراحت هستند و برخی ناراحت نیستند.

من البته خوشحالم که برخی از نمایندگانی که می خواستند با اعتراض های به حق فرهنگیان،برخوردی ابزاری نمایند،ناکام ماندند. اما دولت باید صدای سکوت فرهنگیان را در برابر این استیضاح بشنود. بی گمان،درصد بالایی از فرهنگیان بیزارند از این که ابزار دست جناح های سیاسی شوند و آشکارا می دیدند که برخی از نمایندگان مجلس،در واقع،دارند چنین کاری می کنند با این رو، چندان تمایلی نداشتند در برابر این برخورد ابزاری بایستند و اعتراضی کنند. برای نمونه طوماری تهیه کنند و یا بیانیه ای بدهند و به جناح منتقد دولت و به ویژه طیف تندروی آن،هشدار دهند که با آنان و اعتراض هایشان،اینچنین بازی نکنند. شاید فرهنگیانی هم بودند که می گفتند عدو شود سبب خیر! و با این نگاه،خاموش ماندند.

البته اگر از آموزگاران چنین رفتاری را بشود پذیرفت- که به گمانم محل پرسش است و می توان و می باید از آن انتقاد نمود- از "جامعه مدنی" به هیچ رو پذیرفتنی نیست. با این رو،استیضاح فانی،که با خاموشی آموزگاران رو به رو گردید،برای دولت یازدهم پیام های معناداری دارد. فرهنگیان قشر مرجع گسترده با رویکردهایی کمابیش نوخواهانه و نوجویانه اند. در انتخابات پیشین ریاست جمهوری هم شمار چشمگیری از آنان،به حسن روحانی رای دادند اما هم اکنون و با وضعیتی که آموزش و پرورش در آن بسر می برد روز به روز از دولت روحانی فاصله ی بیشتری می گیرند.

استیضاح فانی و خاموشی فرهنگیان،زنگ خطری است برای دولت یازدهم. متآسفانه نه دولت یازدهم تئوری و راهبردی روشن درباره ی آموزش و پرورش دارد و نه دولت اصلاحات داشت. در ایران،هر دولتی که سر کار بیاید آموزش و پرورش را نهادی مصرفی می بیند. به تازگی هم که گویا یگانه راه و روش بهسازی آموزش و پرورش پیدا شده : خصوصی سازی. این که تا می توانیم از شمار آموزگاران رسمی بکاهیم و برویم آموزگار آزاد و قراردادی و پیمانی بیاوریم،با حقوقی 300 هزار تا 700 هزار تومان و نام آن را هم بگذاریم صرفه جویی! به این روش،آهسته – آهسته از شر آموزگار رسمی و تشکل صنفی و اعتراض صنفی و ... هم رها می شویم. اما اصلاح طلبان مملکت،همچنین دولت تدبیر و امید،گویا فراموش کرده اند که آموزش و پرورش دولتی،رایگان و کیفی،قلب تبنده ی دموکراسی،برابری و آزادی است. جامعه ی پویا و پیشرفته،بدون آموزگاری سرزنده و روشن اندیش،شدنی نیست.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کاوه جویا
برگرفته از:
تارنمای معلمان

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.