رفتن به محتوای اصلی

آزربایجان کیش داد، تهران ماتش برد! این وسط اویغورها را می شناسید؟
01.07.2015 - 15:38

 1- بازیهای اروپایی آزربایجان با شکوه و عظمت تمام پایان یافت و نمایش آخر باکو نشانگر رشد یک آزربایجان مدرن و مترقی بود. نشانگر ملتی بود که جهانی شدگی را در همۀ سطوح آن به جهانیان نشان داد. صحنۀ آخر و اختتامیۀ بازیها، صحنۀ پوست انداختن آزربایجان در مسیر مدرنیسم و جهانی شدگی بود و از همین روی نیاز چندانی به توضیح نمی بینم. تنها باید بگویم که بازیهای اروپایی در آزربایجان یک مسابقۀ شطرنج بین اروپا و جهان بود اما این تهران بود که مات شد. و یا بهتر است بگویم ماتش برد!

2- سکوت پان پارسیسم و فاشیست ها و راسیست های ایرانی همچنان ادامه دارد. در چین اویغورهای مسلمان و ترک را بر سر هویت و عقیده شان قتل عام می کنند اما رسانه های فارسی و رهبران هر دو عالم مسلمین نقطۀ توجه شان فقط به سمت سوریه و فلسطین غش می رود. کشتار و قتل عام اویغورها توسط چینی ها سالهاست که ادامه دارد و این وسط بعضی از مانقوردهای بی در و پیکر نیز همصدا با منبری های ایرانی سعی دارند تا چهره ای سیاه از زنان و کودکان مظلوم اویغوری نشان بدهند. کثیف ترین کار ممکن.

3- نمایش پرگار در بی بی سی نشان از همصدایی فدرالیست های آزربایجانی با راسیسم را داشت. دستپاچگی و بی منطقی فدرالیست های آزربایجانی و همسویی آنها با آسیمیلاسیون و استحاله در نحوۀ رویکردشان کاملن مشهود است. بهتر است فدرالیست ها اینهمه برای هیچ زور نزنند. این وسط انرژی نسل جدید بیهوده هدر خواهد رفت. همچنین ادبیات فدرالیست های آزربایجانی با ادبیات ملی گراهای فارسی اصلن تفاوتی ندارد. به عنوان مثال ما استقلال می گوییم و آنها تجزیه. تولید و تغذیۀ ادبی هر دو جریان - فدرالیست ها و پان پارسیسم - شباهت زیادی به هم دارند. فدرالیسم از جنس ایرانی غیر ممکن است. با آمریکا و آلمان و دیگر کشورها مقایسه اش نکنید. بسترۀ تاریخی و فرهنگی فارسی پهنای لازم برای فرود فدرالیسم ندارد. تاریخ گواه این ادعاست.

4- بی عدالتی و ظلم و سلطه طلبی نسبت به ملت های سرزمین های اشغال شده رفته رفته جهان را رو در روی چالشی عمیق قرار داده است. لازم است یاد آوری کنم که در دنیا تنها فلسطین نیست که اشغال شده است. آزربایجان جنوبی، قاراباغ و دوغو تورکستان هم در اشغال راسیست ها و فاشیست ها می باشند. در منطقۀ ما صدای برخوردها و چالش ها دیر زمانیست که جهان را درگیر روایت های نوینی از هویت و فرهنگ ساخته است. روایت نوینی از احیای حقوق انسانی در جریان است. و این روایت مرزها را تکان خواهد داد. کشورها و ملت های منطقه و به خصوص اشغالگران بهتر است خود را از همین حالا آمادۀ آن " حقیقت در راه" سازند. مرزها تکان می خورند. نقشه ها تغییر خواهند یافت. کشورهای جدیدی بر اطلس سیاسی جهان افزوده خواهند شد. و جمهوری آزربایجان جنوبی ( در ابتدا و بعدش آزربایجان واحد)  یکی از آن کشورهاست. ارادۀ دموکراسی و عدالت و حق خواهی بر این است تا هیچ انسان و زبان و فرهنگ و کشوری در اسارت و اشغال نباشد. این نوع به اسارت گرفتن ها و این نوع قتل عام های زبانی و قومی مایۀ ننگ و شرم قرن ماست.

5- آلودگی های فرهنگی و سیاسی پان فارسیسم آنقدر زیاد شده است که ما مجبوریم به مرزهای خویش برگردیم. دلیلی ندارد که در حوزه های ممنوعیت و تاریک دیگری، خویشتن خویش را آزار دهیم.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

محمدرضا لوایی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.