رفتن به محتوای اصلی

چرا سکولار دمکرات ها هنوز متحّد نشده اند؟
10.07.2015 - 10:28

 

انتخاب این عنوان بر گرفته از شعار محوری "سومین کنگرهء سکولار دمکراتهای ایران"، در روز های چهارم و پنجم ماه ژولای 2015 میلادی در شهر فرانکفورت آلمان هست که به فاکتور های اصلی این عدم اتحّاد و ریشه یابی آن به اندازهء کافی پرداخته نشد. طبیعی است وقتی یک مشکل و بیماری بصورت دقیق بررسی و شناخته نشود، در حلّ و بهبودی و یا بر طرفی آن نمیتوان چاره جویی کرد.

 مسئولین برپایی این کنگره میتوانستند عوامل و یا عنوانهای کلیِ عدمِ موفقیّت چنین اتحّادهایی را  تدارک می دیدند، و آنها را در وقت معیّن شده برای این موضوع، بر دیوار به نمایش میگذاشتند، تا هر کدام از صاحب نظران و سخنرانان یا بر این فاکتورهایِ بازدارنده می افزودند و یا راه حلّی را بیان میداشتند، در همین راستا من بصورت فردی 19 فاکتور بازدارندهء زیررا که چرا سکولار دمکرات ها هنوز متحّد نشده اند را بر شمردم :

1-  ساختار سرکوبگرانه و پلیسی تمام عیار نظام جمهوری اسلامی و ارگانهای وابسته به آن به اشکال مختلف از شکل گیری یک نهادِ ملّی اپوزیسیون سراسری جلوگیری میکنند و همان استراتژی تفرقه بینداز و حکومت کن را در زمینه های مختلف هدایت و به پیش میبرد.

 2- آنارشیسم عمومی در جبههءِ اپوزیسیون، آسیب پذیری تشکیلاتی، فرقه گرایی، پراکندگی، تزلزل در اندیشه و نوسانات در موضعگیریهایِ سیاسی، از ایجادِ یک نهادِ ملّی از جمله اتحّاد نیروی های سکولار دمکرات جلوگیری میکند

 3- نفوذِ سازمانِ اطلاعاتیِ نظام جمهوری اسلامی در صف و در نوکِ هرم تشکیلاتیِ اپوزیسیون و بویژه در ارگانهایِ قومی، تلاش بر آن دارد تا هر گونه همبستگیِ سراسری در جهت منافع ملّی را حنثی سازد.

 4- وابسته بودنِ سرنوشتِ سیاسی و اجتماعیِ گروهی از رهبرانِ سیاسی چپ، راست، روشنفکرانِ دینی، اصلاح طلبان، و افرادی از پیشتازان و رهبرانِ قومی منطقه ای به سرنوشت و یا فروپاشی حکومت اسلامی است، که در صورت برکناریِ نظام جمهوری اسلامی یا از صحنهء سیاسی و اجتماعی طرد و حتّی شاید به محاکمه فرا خوانده خواهند شد، در نتیجه وجودِ نظام اسلامی را در لباس رفرم و اصلاح طلبی بر تغییر این نظام اسلامیِ بنیادگرا ترجیح میدهند،

 5- وجود جهان بینی هایِ رنگارنگ، فراوانی احزاب و سازمانهای سیاسیِ ایدئولوژیک و سنتّی پسامدرن با انشعاباتِ بسیار در آنها ● عقب ماندگیِ تشکیلاتی و غیر دمکراتیک بودن ساختار و روابطِ اجتماعی در آنها ● عدم رشدِ فراگیر فرهنگِ دمکراتیکِ سیاسی  و بی اعتنایی به اصول تئوریهای دمکراسی و نگرفتن کمک و پند از تجربهء دیگر کشورها● انتخاب بر اساس شاخص های کاریسماتیکی افراد در احزاب و سازمانها و نهادهای سیاسی  ● شخصیّت سازی و فرد پرستیِ بدون مبنا قرار دادنِ خلاقیّت و  شایستگیها و مهارتهای کارشناسی لازم این افراد در ابعاد مختلف● خود بزرگ بینی و خود شیفتگی و قدرتِ طلبی در بین گروهِ پیشتاز سیاسی و بویژه سانسور، باعث بد بینی و پراکندگی و باعثِ انحلالِ نیروی مؤثر جمعی در هر نهاد و در هر جنبشی خواهد شد،.

6- عدم روحیّهء همکاری و نبودِ گرایشاتِ مشترک نظری و پراتیک، خلاء استخوان بندی منظم و عدمِ  وجود شبکه هایِ شناختی جامعه و نهادهای مدنی فعّال و کمبودِ آگاهیهایِ طبقاتی و روشن نبودنِ اهداف و اهرمهایِ مشترکِ منافعِ ملّی در سطح عمومی .

 7- کمبودِ نیرویِ انسانیِ مبتکر و صادق در عرصهء تئوری و پراتیک کشورداری، و یا نداشتن پای بندیِ راسخ آنها به حقوقِ شهروندان و با منافع ملّی و ترجیح دادن منافع شخصیِ خویش از منافع  گروهی و جمعی.

 8- متکی نبودنِ سیاست و برنامه های ریزیهایِ گردهمایی ها و کنگره ها به ارادهء ملّی مردم در مجموعهءِ جغرافیایِ سیاسیِ ایران و فاصله داشتن با خواسته هایِ ضروریِ آنها

 9- تأثیر گذاری و دخالتِ منفی و بازدارندهءِ کشورهایِ بیگانه بویژه کشورهای همسایه در امور همبستگی ملّی و در اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی، برای بهره برداریِ اقتصادی و سیاسی بیشترِ خود در منطقه و در خاورمیانه. که کشور ترکیه و قفقاز و کشورهای عربی حوزهء خلیج فارس در خط مقدم  این تأثیر گذاری بازدارنده هستند.

 10- نبودِ اتحادِ بین اقوام ساکن ایران و عدم همبستگی بینِ ساکنانِ جغرافیایِ سیاسی ایران

 11- محور قرار دادنِ منافع منطقه ایِ خاص و یا منافعِ قبیله ای خاص خویش و پیش بُرد استراتژی ایران ستیز با تمایل به تجزیه طلبیِ پنهان و آشکار در اشکال مختلف.

 12- تمرکز گراییِ سیاسی و محور قرار دادن خط مشیِ خودی و غیره خودی، عدم تحمّل دگراندیشان و مسدود کردن گردش آزادِ بحث و گفتگو مطابق با اصول دمکراسی و رعایت نکردنِ حقوق حقیقی و حقوقی افراد در دیدگاه لیبرال دمکراسی است،  انتخابات استصوابی مسئولین  نهادها و این جنبشها بدونِ درنظر گرفت مهارتهای علمی  و توانمندیِ آنها در عر صه های مختلف

13- انحصار طلبی، تمامیّت خواهی، بحران هویّت با تمرکزگرایی گروهی از ایرانیان که بنادرستی خود را وارث ایران قبل از اسلام (پارسی) می پندارند و مالکیّتِ سرزمین ایران را بنام خود می نویسد، در برپایی دوبارهءِ نظام سلطنتی و یا مشروطهء سلطنتی و یا در یک سیستم جمهوری مهار شدهءِ متمرکز را محور استرا تژی خود قرار داده اند، تا آنجا که حتّی همین طبقه و افراد وجودِ نظام اسلامی را بر هر تغییر و تحول دمکراتیک و غیر متمرکز، در جهت تأمین منافع فردی و استانی و جغرافیایی خویش مناسب تر ارزیابی میکنند.

 14- غایب بودن نسل جوان در چنین کنگره هایی، فکر جوان،  کمبودِ انرژی جستجوگر و نواندیش تجدّد و تحول خواهِ نسل جوان، عدم بر قراری تبادل اندیشه بین نسل جوان و تجربهءِ نسلهای ما قبل خود، نبودِ پیوند بین طبقاتِ نسلی و دوران تکاملی

 15- نبود پیوندِ مستقیم و عدم همسویی و خواسته های همگون بین جنبش دمکراسی خواهی ایرانیان در درون و برون کشور در سطحی فراگیر. وجود دیکتاتوری حکومت اسلامی مانع این پیوند شده و میشود

 16- انتخاب نامناسب زمان و هموار نبودنِ شرایط سیاسی در درون کشور و در عرصهءِ بین المللی برای مطرح کردن استراتزیهای لازم و ضروری.

 17- نداشتن برنامه و شناخت دقیق در بارهء احزاب و سازمانها و جنبشهایِ دمکراتیک در منطقه، بویژه در کشورهای همسایه،و با کشورهای دمکراتیک در آسیای میانه و خاور میانه و خاور نزدیک، و عدم برقراری ارتباط با آنها. نداشتن برنامه ای در مقابل سیاستهای پان ترکیسم و پان عربیسم در منطقه که وجود و حیات حکومت ولایت فقیهی ایران را زیر پوشش خود قرار داده اند.

 این دو پان حکومتی را در ایران میخواهند که ضد ناسیونالیسم ایرانی باشد، دیکتاتوری مطلق را در ایران پایدار نگهدارد، از رشد و فراگیری اندیشه ورزی جلوگیری کند، بهبودی و پیشرفت ایران در همهء عرصه ها را سد کند، و حکومتی در ایران باشد که هیچ ادعایی در منطقه نکند و نیروی نظامی و دفاعی آن ضعیف و در کنترل بماند، ایران و هویّت ایرانی را در پیشگاه جهان منزوی و خوار کند، و بسیار مسائل دیگر که حکومت اسلامی به رهبری علی خامنه ای همان حکومت مورد پسند آنهاست.

18- یکی از علل اساسی که چرا سکولار دمکراتها هنوز متحد نشده اند ؟، انتظارات و توقعات زیاد احزاب و گروههای سیاسی با جهان بینی های مختلف، همچنین خواسته های طبقاتی و قومی اتنیکی از سکولار دمکراتها است، که آنها از همین امروز  حقوق خاص خویش را در ساختارهای سیاسی،  اقتصادی، فرهنگی، زبانی، اجتماعی، همچنین تقسیم قدرت سیاسی بصورت عمودی و افقی را بصورت تضمین شده و با سند معتبر از چنین کنگره هایی درخواست میکنند.

19- به رسمیّت شناخته نشدهءِ این نهادها و کنگره هایِ ملّی در عرصهءِ جهانی و از سوی سازمان بین الملل.

در پایان من به عنوان یک فرد سوسیال دمکرات و حتّی با پیشینهءِ سکولار دمکرات بودنِ قبل از انقلاب 57 و در پایگاه طبقاتی یک نفر آموزش و پرورشی که بشدت خواهان پیاده کردن لائیسیته در دروس از دبستان تا دانشگاه بودم و هستم، از مجموعهء آنچه در  کنگرهء سوّم سکولار دمکرات ها در فرانکفورت آلمان گذشت، برداشتی مثبت و امیدوار کننده دارم که با بر طرف کردن هرچه بیشتر کمبودها و اشتباهات گذشته میشود بر این خشت و پایه خانهء بزرگ ایران سکولار دمکرات را با شکوه از نو بنا نهاد.

 

| |10.07.2015|ناصر کرمی| جمهوری فدرال آلمان|

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناصر کرمی
برگرفته از:
آرشیو نویسنده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.