رفتن به محتوای اصلی

ایدئولوژی طبقاتی و روانشناسی سلطنت طلب
01.04.2009 - 10:12

روزنامه هنر و مبارزه

یادداشت هایی از جبهه مبارزه طبقاتی در فرانسه

1

تأمل دربارۀ ایدئولوژی طبقاتی نزد سلطنت طلبان، در این نوشته به نظریات سیاسی محدود نبوده، بلکه می توانیم با کمی بلند پروازی آن را به عنوان موضوعی برای بررسی رفتارها و افکار بیمارناک در عرصۀ روانشناختی مورد بررسی قراردهیم.

چنین طرحی را با یک مثال آغاز می کنیم. چند سال پیش از این یکی از دوستان به من اطلاع داد که در یکی از مراکز فرهنگی پاریس به افتخار یکی از شخصیت های مهم ایرانی ، جلسه ای برگزار خواهد شد و من نیز بر خلاف عادت همیشگی ام، پیشنهاد او را پذیرفتم.

این شخصیت مهم از جمله افرادی بود که در عصر رژیم پهلوی مقام بالایی داشته، و البته وقتی من دعوت دوستان را پذیرفتم هنوز از این موضوع خبری نداشتم و به شکلی که اگر از پیش به چنین موضوعی آگاهی می داشتم، مطمئنا هرگز به آنجا نمی رفتم. و یکی از دلایلی هم که چنین موضوعی را برای این مقاله در نظر گرفتم، از این جهت بود که حداقل به خودم ثابت کنم که حضور من در آن جا چندان هم بی فایده نبوده و می توانم حتی از چنین جلساتی برای نقد فرهنگی و اجتماعی استفاده کنم.

البته تمام قبیلۀ پهلوی هم با میلیون دلارهای زیبایشان از ایران خارج نشدند و ظواهر امر نشان می دهند که برخی از آنها کارشان به بنگاه ملی کاریابی کشیده شد و از جمله این سخن ران ما. این شخصیت مهم در مورد موقعیتش به عنوان جویندۀ کار با شور و حرارت خاصی می گفت : «من را اصلا نمی فهمیدند، و با من هم مثل دیگران رفتار می کردند.»

در این نقل قول ما با یکی از خصوصیات ایدئولوژیک طبقاتی روبرو هستیم، و همین جملۀ گلایه آمیز باید توجه ما را جلب کند، زیرا در رابط با افرادی که از موقعیت ممتازی برخوردار هستند، مشاهده می کنیم که از دیدگاه آنها موقعیت ممتاز شان امری طبیعی بوده و جزء امور بدیهی ست.

از دیدگاه این شخص پر اهمیت و یا کمابیش پر اهمیت در رژیم منحل شدۀ پهلوی، کارمندان ادارۀ کاریابی فرانسوی می بایستی که حتما در هنگام ورود او، زمین را زیر پای او مفروش می کردند، ولی از روی بی احتیاطی و ناآگاهی و حق نشناسی با او نیز مثل دیگران رفتار کرده ا ند. با او هم مثل هر کس و ناکس دیگری رفتار می کردند، در حالی که او هر کس و ناکسی نبوده و نیست، بلکه فردی ست والا مقام...ولی این چنین نا عادلانه با او رفتار کرده اند.

البته این ایدئولوژی طبقۀ حاکم است که مظاهر آن را در عرصۀ مذهبی نیز مشاهده می کنیم، اگر پای روضه خوانی ها نشسته باشید، احتمالا شنیده اید که روضه خوان نه تنها دعا هایی را برای جمع مؤمنین می خواند بلکه از دعا و خصوصیات آن حرف می زند، و احتمالا یادآوری می کند که پاسخ الاهی پیش از همه و مقدم بر همه به سلسله مراتب شخصیت های مذهبی تعلق می گیرد، یعنی منافع دعا، پیش از همه به آنانی تعلق می گیرد که عهده دار آموزش مذهبی در سطح جامعه هستند. البته ظاهرا اگر دعایی خیرش به دیگران نیز برسد، مشکلی تولید نمی کند ولی چنین اعتقاداتی در محدودۀ اعتقادات مذهبی باقی نمی ماند و در اشکال زیرکارانه و ناخودآگاهی در عرصۀ اجتماعی عمل کرده مستقیما مناسبات تولیدی را تحت تآثیر قرار می دهد. در نوحه خوانی ها و سینه زنی ها وقتی دسته های سینه زن با آواز دلنواز می گویند «ما سگ فلان حضرت هستیم» در واقع وحلۀ گسترش یابنده آن مستقیما منطبق است بر همان گلایۀ شخصیت سلطنت طلب ، که به عبارتی می توانیم آن را به نسخۀ لائیک و دموکراتیک چنین بینشی تعبیر کنیم. و البته در بسیاری موارد افرادی که به این طبقه تعلق دارند، در عرصه اجتماعی خیلی راحت تر از دیگران از موانع و محدودیت های عمومی عبور می کنند. مظاهر چنین بینشی در طول تاریخ و با توجه به مناطق جغرافیایی کرۀ ارض اشکال متنوعی داشته و دارد. در عهد قدیم و در عصر امپراطوری رم، به مناسبت ازدواج رعایا و عوام، شب زفاف متعلق به تزار و شاهزادگان و احتمالا در غیبت آنها به یکی از کارگزاران امپراتوری تعلق داشته، و تمام این امور کاملا طبیعی به نظر می رسیده است.

حال این ایدئولوژی و این بینش طبقاتی سلطنت طلب را باید در گسترۀ تمام جامعه و به طریق اولی در چشم انداز جامعۀ ایرانی که مورد نظر ما در این جا می باشد، در نظر بگیریم. یعنی چشم اندازی که کاملا بر نظم نوین جهانی منطبق می گردد. نظم نوین جهانی یعنی تقسیم جهان به شمال و جنوب، و یعنی مرزبندی بین امپریالیسم جمعی (ایالات متحدۀ آمریکا+ اروپا+ ژاپن) و بقیه، یعنی کشورهای حاشیه ای و یا جهان سوّم (که البته جهانسوّم اصطلاحی ست که به دوران جنگ سرد باز می گردد و به کشورهای بی طرف اتلاق می شد). در این چشم انداز چه می بینیم؟ بورژوازی معامله گر، طبقه برتر و حاکم را می بینیم که به عنوان نمایندۀ امپریالیسم و طبقه ای متشکل از افراد استثنایی (مثل شخص پادشاه) سرنوشت بقیه را به دست می گیرند.

در این جا می توانیم، حداقل بورژوازی فرانسه را از نوع ایرانی اش تفکیک کنیم. بورژوازی اروپایی علی رغم تمام امتیازاتش هیچ گاه به این شکل خودش را به قول عامیانه لو نمی دهد و حتی به فروتنی تظاهر می کند، و سعی می کند نشانه های ثروت را علنی نسازد، در غیر این صورت به جرگۀ نوکیسه ها خواهد پیوست که اصل و نسب درست و حسابی ندارند و در بزن و ببندهای مافیایی بازار آزاد جهانی به پول و پله رسیده اند. و مهمتر از همه باید دانست که بورژوازی غربی تولید کنید است و از این منظر با خردگرایی تا جایی که منافعش را به خطر نیاندازد قرابت دارد. ولی بورژوازی معامله گر ایرانی از آن جایی که تولید کننده نیست، با عقل و خرد و تولید سازندگی و خلاقیت اساسا به شکل بنیادی مشکل دارد.

بورژوازی اروپای صنعتی حتی به امتیازات خود اعتراف می کند، ولی از دیدگاه تاریخی هم چنان منفعل باقی می ماند، اگر چه انقلابی را که به آن تحقق بخشیده به یاد می آورد ولی از این پس درک این که اتفاق دیگری روی دهد برایش ناممکن است. بورژوازی احتمالا مثل تصویر خدا ابدی و ازلی ست و هم چنان از پشت برج و باروهایش برای مردم بینوا تکه نان پرتاب می کند.

از دیدگاه این شخصیت طراز اوّل یا دوم و یا چندم رژیم پهلوی که حالا در فرانسه مبدل به جویندۀ کار شده، موضوع زیر علامت سؤال بردن رفتار غیر انسانی آژانس ملی کاریابی با خارجی ها و به طور کلی با بیکاران نیست، و نه این که مسائل و مشکلاتی از این دست را به پرسش بگیرد و اعتراض کند که در سطح اجتماعی ایدئولوژی طبقه حاکم به شکل زیرکانه ای در حال تبدیل کردن بیکاری به جرم و جنایت است – خصوصا این که فرد بی کار خارجی باشد – هیچ یک از این مسائل موجب نگرانی و اعتراض او نیست، بلکه تمام مشکل به همین جا خاتمه می یابد که با او چنین رفتاری داشته اند.

در نقد و شرح حال او هیچ اثری از مفاهیم اجتماعی نبود. بلکه وجه مشخصۀ بینش او آن حاکی از عقب نشینی به جهانی کاملا مصنوعی و ایدئولوژیک است.

البته آن چه من در این جا به عنوان روحیۀ و طبع سلطنت طلب مطرح کردم، در واقع وجه مشخصۀ ایدئولوژی طبقۀ حاکم در جامعۀ طبقاتی در هر نقطه از کرۀ خاکی ست.

2

ایدئولوژی طبقاتی

و

روانشناسی سلطنت طلب

دربارۀ مسائل و مشکلات جوانان ایرانی در مهاجرت

مسائل و مشکلات جوانان ایرانی در مهاجرت موضوعی ست که به تاریخ 8 ژانویه 2004 از رادیو بین المللی فرانسه بخش فارسی پخش شده، مثالی ست بین صدها مثال – تاریخی - دیگر که ما در این جا به بررسی آن خواهیم پرداخت. و خواهیم دید که به چه علتی نقطه نظرهای این رادیو از بحث ما در بارۀ ایدئولوژی طبقاتی چندان دور نیست.

رادیو ار- اف - ای بخش فارسی جهت گشودن بحث به روی مسائل و مشکلات جوانان ایرانی در مهاجرت به عنوان نمونه از یک محقق و استاد جوان ایرانی در زمینۀ علمی که به استخدام ناسا NASA درآمده است نام می برد. بر اساس گزارشات رادیو این جوان از سن 16 سالگی و حتی پیش از آن قابلیت هوشی و ظرفیت خلاقانۀ بسیار زیادی داشته است و خود او در خصوص زندگینامه شخصی اش می گوید : «در سن 8 سالگی از چنگ جمهوری اسلامی فرار کردم»

و روشن است که چنین وجه نظری یک کمی اغراق آمیز به نظر می رسد، زیرا او در سن 8 سالگی تنها می توانسته در سرنوشت خانواده اش سهیم باشد و مستقیما با جهان سیاست ارتباطی نداشته است. در هر صورت از گفتمان سیاسی او این طور به نظر می رسد که با افراد عادی و حتی با ظرفیت هوشی بسیار فروتنانه ندارد تفاوت چندانی ندارد. مشاهده می کنیم که رادیو به نحوی این جوان محقق را مطرح می کند که گویی در حال معرفی یک ژنی و یا یک فرد نابغه است. بنابراین این فردی که تقریبا تفاوت چندانی با نابغه و ژنی ندارد موفق می شود با چمدانی از اختراعات و اکتشافات نوظهور از ناسا در ایالات متحدۀ آمریکا بورس پژوهشی بگیرد و در عین حال در آن سازمان فضایی سوپر مدرن به عنوان استاد استخدام شود که در قرن گذشته کرۀ ماه را فتح کرده بود.

حال پرسش این جاست که چرا ما این مسائل را مطرح می کنیم و این رادیوی بیچاره چه خلافی در طرح مسائل و مشکلات جوانان مهاجر ایرانی مرتکب شده است؟

پاسخ در چند نکتۀ بهم پیوسته نهفته است. این انتخاب رادیو را شاید بتوانیم با تمهیدات جمهوری اسلامی در اطراف انتخابات مقایسه کنیم. گویا که دولت ایران از این جهت که بهترین های خودش را ارائه کرده و مردم را به طرف صندوق های رأی جلب کند، موشک به هوا می فرستد – هر که بامش بیش برفش بیشتر – این طور به نظر می رسد که رادیو ار اف ای بخش فارسی نیز به سهم خودش برای جذب افکار عمومی به مسائل و مشکلات جوانان ایرانی در مهاجرت، از همین ترفند تبلیغات سیاسی – فنی الهام می گیرد، با این تفاوت که یک راست به قلب هوا فضای جهان ناسا مراجعه می کند. روشن است که موشک های ناسا از مهارت فنی بیشتری برخوردار هستند.

ولی آن چه چنین گفتمانی را به روحیۀ سلطنت طلب پیوند می زند، به شخص ژنی و نابغه مرتبط می باشد. فردی استثنائی. مثل پادشاه. مثل رهبر. باید دانست که فرد پادشاه تنها یک شخص نیست، بلکه اندیشه ای ست که به شکل منتشر و همه گیر می تواند بازشناسی شود. ایدئولوژی ست. پادشاه ایدئولوژی جهان شمول است.

بنابراین از چنین خصوصیتی ست که می توانیم به تمایلات «ژنیوکراتیک» این رادیو راه باز کنیم. و باز هم به عبارت دیگر با معرفی چنین نمونه و چنین الگویی ما با ارتقاء ژنی و مفاهیمی نظیر نابغه و فرد استثنایی و سرانجام پادشاه سروکار پیدا می کنیم.

روشن است که ژنی، نابغه در طبیعت و به حالت طبیعی وجود دارد. به طور مشخص نابغه کار طبیعت است و انسان و حتی خود فرد نابغه در آن هیچ دخالتی ندارد، کشف و بهره برداری از چنین اتفاق خارق العاده ای در طبیعت نیز بستگی به سطح فرهنگی و رشد نیروهای مولد در آن جامعه ای دارد که فرد ژنی در آن به دنیا آمده است.

ولی بذل توجه رادیو ار اف ای بخش فارسی به موضوع «نابغه» جهت بررسی اوضاع و احوال جوانان ایرانی در مهاجرت، یک موضوع خبری ساده نیست، بلکه از اصل و اساس ایدئولوژیک واپس گرایی الهام می گیرد. و توجه داشته باشیم که زبان و گفتمان ایدئولوژیک همواره ناخودآگاهانه است.

ولی باید پرسید که تمایلات ایدئولوژیک به برجسته سازی نبوغ با ایدئولوژی طبقاتی چه رابطه ای دارد؟

پاسخ کاملا روشن است، علت این است که بورژوازی همواره در پی توجیه موقعیت ممتاز خود می باشد، و علاوه بر این در پی توضیح مسائل فردی و اجتماعی از طریق نظریات طبیعی و طبیعت باور است. و می خواهد تفاوت ها را از طریق طبیعت توضیح دهد. و از ماتریالیسم تاریخی هم چیزی نمی داند و نیازی هم به کسب اطلاع در این زمینه نمی بیند...چرا که منافعش ایجاب نمی کند...انگیزه ای هم برای چنین کاری ندارد. زیرا ما برای آموختن و کار کردن و مبارزه برای تحول بخشیدن به وضع موجود باید انگیزه داشته باشیم.

حال می خواهیم اندکی به موضوع «نابغه» باز گردیم. فرانسواز دولتو روانکاو فقید فرانسوی معتقد بود که تمام بچه ها نابغه هستند و قابلیت های شگفت انگیزی به شکل بلقوه در آنها وجود دارد، ولی شکوفایی آن تا حدود بسیار زیادی به آموزش و تعلیم و تربیت مناسب بستگی دارد. با این وجود نظریات جبر باور، مذهبی و ایدئولوژیک غالبا در جستجوی نبوغ است. حال از این جهت که کمی بیشتر این بحث را گسترش دهیم، می توانیم نگاه مختصری به جهان ادبیات بیاندازیم.

در جهان ادبیات اثر بسیار برجسته ای وجود دارد به نام «بازیگر شطرنج» نوشتۀ استفان ازویگ. در خوانش این رمان می توانیم حداقل به یکی از موضوعات مرتبط به «نابغه» پی ببریم. در این داستان مشاهده می کنیم که کودکی که عقب افتاده به نظر می رسید، تنها با مشاهدۀ بازی شطرنج نه تنها آن را یاد می گیرد بلکه بعدها در این زمینه شهرت جهانی کسب می کند. نکتۀ مهم این جاست که همین قهرمان شطرنج قادر نیست یک جملۀ صحیح و بدون اشتباه بنویسد. افرادی که در زمینۀ خاصی واقعا دائره المعارف زنده هستند، با این وجود قادر به انجام برخی کارهای ساده و روزمره نیستند.

در نتیجه مشاهده می کنیم که سخاوتمندی طبیعت بسیار محدود است و در عین حال با کاستی های دیگری همراه می گردد. البته چنین مشکلاتی شاید شامل حال مصاحبه شوندۀ رادیو بین المللی فرانسه بخش فارسی نبوده باشد. ولی در هر صورت نمونۀ مذکور، به اندازه ای نادر و به اندازه ای از واقعیات روزمره به دور است که می توانیم آن را حادثه ای خارق العاده بدانیم و آن فرد را نیز نابغه تصور کنیم.

البته می توانیم این نمونه را به عنوان نمونۀ جوان ایرانی مهاجری بدانیم که در زندگی تحصیلی و اجتماعی خود کاملا موفق بوده است.

بر این اساس تلاش رادیو چنین است که این نظریه را به شکلی در اذهان عمومی القا کند که گویی موفقیت در مهاجرت امر ناممکنی نیست. [در حالی که چنین اموری کاملا طبقاتی بوده و خصوصا در مورد مهاجرین ایرانی امری کاملا سیاسی به نظر می رسد] علاوه براین دنیا به افراد ممتاز تعلق دارد...، و اگر شمای نوعی هیچ کاره از آب درآمده اید، تقصیر امپریالیسم نیست و ارتباطی با نژاد پرستی و ساخت و سامان طبقاتی ندارد[...]

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.