رفتن به محتوای اصلی

آیا کلاهبرداری یک شخصیت سیاسی یک موضوع شخصی است؟
14.04.2009 - 15:12

در این نوشته من ابتدا اشاره‌ای به ماجرای کلاهبرداری می‌کنم و در قسمت دوم این نوشته اشاره می‌کنم به برخورد اشخاص سیاسی به این مسئله.

من در تابستان 2006 به کرستان عراق سفر کردم و در این سفر مبلغ 55000 یورو (پنجاه و پنج هزار یورو) پول همراهم بود. این پول قسمتی از ان پولی بود که پس‌انداز 12 سال رنج و زحمت در کشور غریب و مقدار زیادی از ان هم پولی بو‌د که از بانک قرض گرفته بودم. من هدف سفرم به کردستان عراق یک مسئله شخصی بود که در این نوشته قصد ندارم به ان اشاره کنم ولی برای اطلاع خوانندگان این مقاله می توانید به این لینک در زیر مراجعه کنید و در انجا کل داستان با جزئیات شرح داده شده‌است.

http://www.roshangari.net/as/ds.cgi?art=200805171…

http://www.ashti.nu/maj08/08-05-18c.htm

من در این سفر به واسطه اینکه عضو تشکیلاتی بودم که اقای عبدالله مهتدی رهبری ان را داشت در مدت اقامتم که سه هفته به طول انجامید به اوردوگاهی رفتم که اقای مهتدی در ان اقامت داشت. متاسفانه نتوانستم کار شخصی که به خاطر ان به کردستان سفر کرده بودم انجام دهم و تصمیم گرفتم به هلند برگردم. اقای عبدالله مهتدی از طریق اقای نجمه گلپرور( عضو دفتر سیاسی حزب اقای مهتدی) دریافته بود که در این سفر من مبلغ هنگفتی پول همراه دارم و در این باره می‌خواست با من صحبت کند. لازم به ذکر است که بگویم من در مدت اقامتم در اوردوگاه اقای مهتدی، بواسطه دوستی که داشتیم با اقای گلپرور، میهمان اقای گلپرور بودم و اقای گلپرور هم از این پول با خبر بود. اقای مهتدی بعد از چند بار تلفن کردن و پیام فرستادن به من گفت که من به این پول احتیاج دارم و به من اعتماد کن. من گفتم این پول، پول بانک است و من برای یک هدف شخصی این پول را به کردستان اوردم و الان که به این هدف نرسیدم می خواهم که این پول را با خودم به هلند برگردانم. اقای مهتدی گفت نگران نباش تو این پول را به دست من دادی و من سودی را هم که برای این پول به بانک می‌دهی به عهده می گیرم و کاری میکنم که شما راضی باشید. علی‌رغم میل باطنی من به این معاهده تن دادم و شب اخری که قرار بود صبحش به هلند برگردم با اقای گلپرور به منزل مهتدی در اوردوگاه رفتیم و در انجا اقای عبدالله مهتدی با دست خودش یک قراد داد نوشت و متعهد شد که در تابستان 2007 این پول را همراه با سودبانکیش به من پس بدهد. من به عنوان صاحب مال، اقای مهتدی به عنوان گیرنده و اقای گلپرور هم به عنوان شاهد زیر این قرارداد زیر این قرارداد را امضا کردند.

سه ماه قبل از اینکه مهلت قراداد سپری شود من به اقای مهتدی تلفن کردم و گفتم که در هلند کارم را از دست دادم و احتیاج به پولم دارم. از برخورد غیر دوستانه اقای مهتدی فهمیدم که ایشان قصد پس دادن این پول را ندارد. از همان روز هر مکالمه تلفنی که با اقای مهتدی یا دوستانش داشتم روی کامپیوترم ثبت کردم. من در مدت این سه سال که با اقای مهتدی و دوستانش تماس داشتم به غیر از دروغ، تهدید و توهین چیز دیگری نشنیدم. درماه اوریل 2008 من بعد از مدتها تلاش بدون نتیجه به کردستان عراق رفتم که قبل از اینکه این موضوع را به دادگاه بدهم با اقای مهتدی تماس بگیرم و ایشان را متقاعد کنم که این حق من را بدهد همانطوری که در قراداد امده‌است. در غیر اینصورت مجبورم ایشان را به دادگاه بکشانم. اقای مهتدی در این سفر حاضر به دیدن من نشد و از طرف خودش دو نفر از اعضای کمیته‌مرکزی را فرستاد که با من صحبت کنند. این دو نفر هم هیچ پیام خاصی نداشتند و دوباره سعی داشتتند با وعده‌های دروغین من را راضی کنند. از نظر اقای مهتدی شکایت من به جایی نمی رسید و اگر این مسئله را به اینترنت و روزنامه‌ها بدهم، چه باک. چون تنها 2 هفته طول می‌کشد و بعد مردم ان را فراموش می كنند. بله! این نظرات اقای مهتدی بود در رابطه با شکایت من از دادگاه و افشای این کلاهبرداری. من در این سفر توانستم وکیلی پیدا کنم که این شکایت را به دادگاه بدهد و خودم دوباره به هلند برگشتم. بعد از گذشت هشت ماه تماس مداوم و پرداخت هزینه گزاف به وکیلم متوجه شدم که وکیلم دارد من را دنبال نخد سیاه می فرستد و اقای مهتدی وکیلم را راضی کرده است. من برای تمام این نوشته مدرک مستند دارم و با حضور اقای مهتدی در یک دادگاه بی‌طرف، تمام این مدارک را در اختیار این دادگاه قرار می‌دهم. برای خوانندگان این مقاله بگویم که مسئله این نیست که اقای مهتدی نمی‌تواند این پول من را پس بدهد. چون اقای مهتدی هم از نظر شخصی و هم از نظر حزبی این پول برایش مسئله‌ای نیست. اما اقای مهتدی هیچوقت قصد پرداخت این پول را به من نداشت و این پول هم با شواهدی که من در دست دارم این پول برای حزبش صرف نشده بلکه در جای دیگری صرف مصارف شخصی شده‌است. برای جزئیات ان ماجرا می‌توانید به سایتهای اینترنتی که در بالا لینکش امده مراجعه کنید.

حزب اقای عبدالله مهتدی عضوی از کنگره ملیتهای فدرال ایران است. هدف این کنگره دمکراسی و برقراری نظام فدرالی در ایران است که در ان حقوق ملتهای ستمدیده ایران رعایت شود. طبیعی است که وقتی کنگره‌ای که ادعای دفاع از حق ملیتها ستمدیده ایران می‌کند باید این کنگره به حق افراد هم عقیده داشته باشد تا اینکه بتواند فراتر از ان از حق ملتهای ایران دفاع کند. متاسفانه من در این مورد مشخص تجربه‌ای دیگر دارم. در اینجا اضافه کنم نه تنها کنگره ملتهای ایران فدرال بلکه حزبهایی که با حزب اقای مهتدی رابطه دارند، من باراها و بارها به انها نامه نوشتم و این جریان را توضیح دادم. در یکی از نامه‌هایی که به کنگره ملتهای فدرال ایران نوشتم. یکی از اعضای فعال این کنگره به اسم فرامرز. ب. امیلی به من داده بود که این مسئله ربطی به کنگره ندارد و یک مسئله شخصی است. البته من سعی کردم در گذشته در جلساتی که این کنگره در پالتالک در اتاق ایران فدارال برگذار می کرد این مسئله را مطرح کنم ولی هیچگاه به من این فرصت داده‌نشد که در این مورد صحبت کنم. هر بار که سعی داشتم این موضوع را بیان کنم با این تذکر روبرو می شدم که این ربطی به جلسه ما ندارد.

چندی پیش متوجه شدم که عبدالله مهتدی به کشور بلژیک امده که در ان در یک جلسه دو روزه که یک روز ان در پارلمان اوروپا بوده شرکت کند. من تصمیم گرفتم هر طوری شده در این جلسه شرکت کنم. روز دوم این کنفرانس در هتلی در خارج از شهر بروکسل بود. من ساعت 14:10 وارد سالن شدم و در نهایت تعجب دیدم که سخنران اقای مهتدی است و موضوع سخنرانی ایشان دمکراسی و حقوق بشر در ایران است. برای من مسخره بود که اقای مهتدی در مورد دمکراسی و حقوق بشر صحبت می‌کند. کسی که خودش حقوق بشر را با کلاهبرداری زیر پا می‌گذارد، چطور می‌تواند در باره حقوق بشر نظر بدهد. در حین سخنرانی اقای مهتدی من به پلیس بروکسل تلفن کردم و جریان را مختصرا شرح دادم. طولی نکشید که پلیس وارد سالن کنفرانس شد و در حین سخنرانیش، اقای مهتدی مورد بازجویی پلیس قرار گرفت. من متاسفم که حاضرین در کنفرانس ناخواسته شاهد این ماجرا شدند. من بعد از این ماجرا نامه‌ای به کنگره ملیتهای ایران فدرال نوشتم و در این نامه از کنگره معذرت خواهی کردم برای وقایعی که در کنفرانس اتفاق افتاد. متن این نامه در پایین این مقاله امده‌است.

سوال اینجاست ایا این کاری که اقای مهتدی انجام داده یک موضوع شخصی است. حکومت اسلامی حکومتی است که در ان فساد مالی و فساد سیاسی پایه‌های این حکومت است. ما ما کسانی که در خارج از ایران هستیم و علیه این حکومت مبارزه می کنیم، می خواهیم که در فردای ایران نظامی جایگزین شود که دیگر در ان حق انسانها پایمال نشود و حقوق تمام افراد در جامعه خارج از هر عقیده و نژادی که دارند رعایت شود. ایا اقای مهتدی می تواند در نقش یک رهبر سیایسی این نظام را برای مردم به ارمغان بیاورد کسی که در خلوت خود هیچ عقیده‌ای به حقوق افراد ندارد. اگر در کشور هلند شهردار شهر روتردام استفاده شخصی می‌کند، از بودجه‌ای که در اختیار دارد برای همسرش یک شیشه عطر می خرد، در مطبوعات هلند این شهردار را به باد انتقاد می‌گیرند و مجبورش می‌کنند که از سمتش استعفا بدهد. یا در اسرائیل فساد مالی اقای اولمرت. اما در میان اپوزسیون ایرانی ممنوع است اگر انتقادی از اقای مهتدی گرفته شود. خط قرمز است. این برخورد چیزی جز "نان به قرض دادن به یکدیگر و تجارت سیایسی چیزی دیگر نیست" در اینجا من اشاره کنم که 55000 یورو هر چند مبلغ زیادی است و من الان به واسطه این عمل اقای مهتدی سود زیادی به بانک پرداخت می‌کنم، ولی این محرک من نبوده برای افشای این کاری که اقای مهتدی با من کرده. من تجسم می‌کنم الان که اقای مهتدی به 55000 یوروی من که در نهایت صداقت و اعتماد به ایشان سپردم، رحم نمی‌کند، در فردای ایران به عنوان کسی که ادعای بخشی از قدرت را دارد می‌توان بودجه یک ملت را به دستش سپارد. ما نمی توانیم فقط شعار بدهیم و مقاله‌های طولانی در مورد دمکراسی و حقوق بشر بنویسیم ولی در عمل به ان اعتقاد نداشته باشیم. کسی که می‌خواهد جامعه‌ای را درست کند باید اول از خانواده خودش شروع کند. نمی تواند بگوید که کاری که این شخص کرده ربطی به ما ندارد این یک مسئله شخصی است. غافل از اینکه این شخص عضوی از خانواده شماست. در پایان امیدوارم که نیروهای سیاسی که ادعای ازادی، دمکراسی و رعایت حقوق افراد را دارند با دیدی بهتر با این گونه مسائل برخورد کنند.

کیوان ثنایی

دن‌هاخ- هلند

Kay_s75@yahoo.com

Date: 07/04/2009

To: The Congress of Nationalities for a Federal Iran

CC: UNPO

I’m Keywan Sanay from Netherlands who brought the police of Brussels to your conference last Thursday in the Hotel Best Westeren. I’m really sorry about what happened that day. My activity was not against your conference but against Mr., Abdullah Mohtedy and his wife Mrs., Nahid Bahmeny who destroy my life for 3 years. You knew my story very well, I have sent you a lot of letters about Mr, Mohtedi’s corruption.

Mr. Mohtedi took 55,000 Euro from me in the summer 2006 in his home Zergwiz outside the city Sulymania in Kurdistan of Irak, where Mohtedi’s party located. I was really really not agreed in my heart about this decision, this money was for other purpose but I couldn’t say NO because I was in Mohtedi’s camp and he is the leader and No.1 of the party, who is responsible for everything in the party. Fortunately I got a recipient of him with his handwriting when he took my money. Mr. Najmeh Golparver who trapped me also singed this paper. Mr. Abdullah Mohtedi should give this money in summer in 2007 back. Actually this 55,000 Euro I borrowed from Dutch bank and paid high interest to the Bank, Mr, Mohtedi said “Don’t worry I’ll take care for your interest also.”

3 months before the money pay back time, I asked Mr. Mohetdi for it and from that time my life started like a hell. I am not able to say everything here as he did to me. He started abusing me, threatens my life and didn’t show any respect to me as a person. He lied me a lot of times and never do anything as he said. His wife and his people abused me on the phone. I have a lot of documents to prove this scandal, such as emails of Mr., Mohtedi, voices record from Abdullah Mohtedi and his people.

In 2008 I went to North Iraq to talk with Abdullah Mohtedi about this issue. He didn’t want talk to me. I sent a message to him to make him sure that I’ll charge him to the court and publish this corruption scandal to the media. His answer was “You can’t achieve anything with the court, about media it’s only two weeks fresh, after that people forget this affaire.” I paid a lot of money to a lawyer in Iraq, later I came back to Holland. But after 8 months I found out that Mr, Mohtedi bribe my lawyer and she didn’t work for me but only led me to a garden path. I can prove this.

Yes, This is an other face of Abdullah Mohtedi. I’ll continue fighting for my right, you are a organization comes up for Nations and Human Right in Iran, please also come up for me and push Abdullah Mohtedi to stop this corruption . I spent a lot of time and money in there 3 years to contact him and his people, spent a lot of energy for this horrible scandal of Mohtedi.

I would like to ask you, how you could provide the opportunity to Abdullah Mohtedi to talk about Human Right while you were well informed about this affaire??!! You always say that this is a private affaire and nothing maters to the organization, but Mr., Mohtedi made speech in your conference as a member of the organization, and more ridicules is that he talked about Human Right and democracy in Iran while he violates Human Right with corruptions.

People don’t believe him, my story is very convincing. I have enough documents about this affair to prove everything, also the record of them that they scold and threaten me on the phone. Mr, Mohtedi told me “Stay in your place, what you think?! You are nothing and I’m the law in Kurdistan of Iraq!” If I were wrong, why Mr, Mohtedi didn’t say to the polices that is a slander? Why he did not angry but very nervous (his wife especially) when I spoiled his honor in the conference?

I hope you can stand up stop this scandal or let Mohtedi out of your organization. I only want my money back as Abdullah Mohetdi promised in his paper but nothing else. As he continue cheat me I will never give up fight for my right!!!! By the way I have told police in Holland and now let you know that if anything happen to me or my family, Abdullah Mohtedi is responsible for that..

Best regards

Keywan Sanay

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.