رفتن به محتوای اصلی

اپوزیسیون شرکت یا تحریم انتخابات ؟
05.06.2009 - 07:12

همانطور که انتظارمیرفت جمهوری اسلامی با معرفی چهار کاندیدای ریاست جمهوری تحت عنوان اصولگرایان و اصلاح طلبان که شدیدا به ولایت فقیه و تتمه های آن قانون اساسی ، مجلس خبرگان ، شورای مصلحت نظام و ..... معتقد و متعهد هستند کارزار انتخاباتی را بشیوه سیستم های دوحزبی کشورهای غربی آنهم از نوع رنگی آن آغاز کرد.

سران جمهوری اسلامی مسئولیت دفاع از ارزشهای اسلامی را که در قانون اساسی غیر دمکراتیک تبلور یافته بر دوش چهار کاندیدا گذاشته و آنها را موظف کرده اند تا از پرنسیب های نظام جمهوری اسلامی دفاع کنند و مزایای این نظام را در بین مردم تعمیق دهند . اما روند تبلیغات انتخاباتی این دوره نشان میدهد که این چهار کاندیدا موفق نشده اند تا وظیفه محوله را بخوبی و بر وفق مراد سران رژیم پیش ببرند چرا که ایران به صحنه جدال بین نیروهای ملی ، ملی مذهبی ، چپ ها و ملیت های مخلتف با مجموعه رژیم تبدیل شده که گستره آن خر جناح بندیهای رژیم را نیز گرفته است این همان ترسی بود که جمهوری اسلامی برای فرار از آن صلاحیت نیروها وشخصیت های غیر خودی را برسمیت نشناخته بود.

جمهوری اسلامی با این شیوه انتخابات در صدد بود تا وانمود کند که دیگر نیروها محلی از اعراب در جامعه ندارند و شرکت و یا عدم شرکت آنها تاثیری در سیاست گزاری رژیم ندارد ولی از همان فردای معرفی کاندیداها ی سیستم ولایت فقیه که از بنیاد ضد دمکراتیک است همه نیروها فعالانه در صحنه حاضر شدند و شرایطی ایجاد کرده اند که کاندیداها علیرغم میل خود و زیر فشار بیسابقه این نیروها که در اکثریت هستند پته همدیگر را روی آب بریزند و چنان شرایطی ایجاد کرده اند که رژیم در صدد است تا روند انتخابت از پیش تدارک دیده شده را بین دوکاندیدا متمرکز کند و از خیر تاکتیک چهار کاندیدا عملا بگذرد .

رژیم تمرکز خود را بر روی احمدی نژاد و موسوی گذاشته اگر چه گرایش اصلی در بین تشکیلاتهای رژیم انتخاب احمدی نژاد است . این دوکاندیدا عملا تا بامروز از مطرح کردن مسائل عمده در جامعه نظیر حذف ولایت فقیه ، تغییر قانون اساسی ، مسئله زنان ، برنامه ریزی اقتصادی ، آزادی احزاب و سازمانها ، آزادی تشکیلاتهای مستقل و از همه مهمتر انتخابات آزاد خود داری کرده و بزعم خود میخواهند کنترل از دست رژیم خارج نشود.

جمهوری اسلامی با بسیج و فعال کردن نیروها ی خودی چه در داخل و چه در خارج از کشور عملا تمامی پتانسیل خود را بکار گرفته است تا انتخابات را در چهار چوب این نظام به سرانجام برساند جالب این است که تعدادی از نیروهای خارج از کشور بدون اشاره به ضد دمکراتیک بودن این نوع انتخابات سرافسار را کج کرده و خواهان انتخاب یکی از دوکاندیدا یعنی موسوی شده اند که خود تایید مجموعه نظام است.

شرکت یا تحریم انتخابات ؟

نیروهای مخالف رژیم از طیف وسیعی از نیروهای ملی ، ملی مذهبی ، چپ ها ، مذهبی های مخالف نظام ولایت فقیه ، ملیتهای ایران و سازمان ها و تشکیلاتهای سیاسی و غیر سیاسی تشکیل شده اند که عملا از شرکت در انتخابات محروم شده اند و حتی اجازه فعالیت در شرایط عادی را ندارند و اصولا اجازه فعالیت سیاسی به آنها داده نشده است . تمامی این نیروها در یک اصل با هم توافق دارند که این انتخابات دمکراتیک نیست چرا که بهیچ یک از این نیروها اجازه شرکت در انتخابات بجز اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری داده نشده است تقریبا اکثریت قریب به اتفاق این نیروها معتقدند که جمهوری اسلامی انقلاب ملی دمکراتیک مردم ایران را که شعار آن استقلال ، آزادی و عدالت اجتماعی بوده ربوده و آنرا بیک دیکتاتوری ارتجاعی و مذهبی از نوع شیعه آن تبدیل کرده است.

جمهوری اسلامی بر اساس دیدگاه ولایت فقیه حتی به نهضت آزادی ایران که که در بقدرت رساندن رژیم نقش اساسی داشته است رحم نکرده و سران آنرا مرتد و ارتجاعی قلمداد کرده و تعداد زیادی از آنها را همانند اعضا جبهه ملی شکنجه و اعدام وسالها در زندان نگه داشته است بنابراین رژیم بهیچ وجه قصد ندارد به هیچیک از این نیروها که دارای پایگاه وسیعی در بین مردم هستند اجازه فعالیت بدهد چه بخوبی میداند که در یک انتخابات آزاد اکثریت را از دست خواهد داد.

از طرف دیگر اپوزیسیون با وجود گستردگی و مخالفت با ولایت فقیه ومخالفت با دخالت مذهب در حکومت با مشکلات بزرگی مواجه است از جمله این گرفتاریها این است که مذهبی های حاکم برایران خلاف کشورهای غربی که مذهب در سیستم حل شده است و هردوطرف از همدیگر پشتیبانی میکنند هنوزدر ایران این پروسه مراحل ابتدایی خود راطی کرده و بعلت ساختار اقتصادی ، سیاسی و ایدئولوژی مذهب شیعه حکومت توان انجام این چنین تحولاتی را ندارد ضمن آنکه عده زیادی زیادی ازگردانندگان رژیم با تغییر ساختار سیستم موافقت ندارند.

مشکل دیگری که مجموعه اوپوزیسیون را سر در گم کرده است آن است که رژیم سوار بسیاری از شعارهایی شده است که قبلا در انحصار نیروهای ملی و چپ قرار داشت در عین حال بخشی از نیروهای ملی و ملی مذهبی خواهان آنند تا مذهب شیعه بعنوان مذهب رسمی در قانون اساسی گنجانده شود استدلال آنها این است که اکثر مردم ایران شیعه مذهب هستند و این مذهب از نظر تاریخی توانسته است در حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی ملیتهای کشور نقش تعیین کنند ه ای بازی کند نهضت آزادی ایران یکی از تشکیلات هایی است که بشدت بر روی این مسئله پافشاری میکند .

جبهه ملی ایران که از طیف وسیعی تشکیل شده با اینکه از سابقه مبارزاتی و وجهه بیسابقه ای بین مردم بر خوردار است هنوز نتوانسته است نیروهای خودرا جمع و جور کند وبطور فعال وارد صحنه شود و ابتکار عمل را بدست گیرد نیروهای چپ هم که دارای وجهه اشتراک فراوانی با نیروهای ملی و ملیتهای ایران هستند باوجود شرایط بسیار مناسب جهانی هنوز بسیار پراکنده اند و بخش بزرگی از آنها بدون در نظر گرفتن شرایط ایران بیشتر جانب سوسیال دمکراسی کشورهای غربی را گرفته اند که خود در گیر بحران های فراوانی هستند.

ملیتهای ایران به نسبت سازمانها و احزاب فعال تر عمل کرده و رژیم را بمراتب بیشتر از سازمانها و احزاب وادار به عقب نشینی کرده اند و زمان هم بنفع این نیروها عمل کرده و آنها بتدریج خودرا متشکل میکنند ضرورت همکاری تمامی این نیروها براساس منافع مشترک برای عقب راندن مذهبیون افراطی حاکم بر ایران بر کسی پوشیده نیست . جمهوری اسلامی حکومتی است که از پشتیبانی یک اقلیت مذهبی شیعه بر خوردار است که با در اختیار گرفتن تمامی اهرم های قدرت بعلت پراکندگی نیروهای مخالف سر پا ایستاده است جمهوری اسلامی قدرتمند و قوی نیست بلکه نیروهای ملی ، نیروهای چپ که ازقدرت سازماندهی بسیار بالایی بر خوردارند ، نیروهای ملی مذهبی مخالف ولایت فقیه و همه نیروهایی که مخالف دخالت مذهب در حکومت هستند ضعیف عمل کرده وهنوز به این ضرورت نرسیده اند که تنها شانس آنها اتحاد عمل آنها حول منافع مشترک در برابر رژیم است .

انتخابات ریاست جمهوری ایران اساسا نمایشی است برای مشروعیت بخشیدن به نظام ولایت فقیه ونه بیشتر. انتخابات رژیمی که نظر مردم برایش مهم نیست و خود را بر طبق قوانین مذهب شیعه قیم آنها قلمداد میکند و توده ها را مجبور میکند که فقط به کاندیداهای از پیش تعیین شده رای بدهند چه مفهومی میتواند داشته باشد بجز شارلاتانیسم؟

شکی نیست که رای دادن به کاندیداهای معرفی شده برسمیت شناختن سیستم قرون وسطایی نظام جمهوری اسلامی است که هیچگونه احترامی برای مردم و ارزشهای انسانی قائل نیست. آیا نیروهای مخالف نمیتوانند مستقل از رژیم کاندیداهای خودرا بمردم معرفی کنند حتی اگر رژیم با تمام توان مانع این کار شود و به سرکوب آنها دست بزند؟ آیا وقت آن نرسیده است که تمامی نیروهای مخالف بجای انتخاب ساده ترین راه که همان تایید و یا تحریم است شخصیت های مستقل مورد نظر خودرا با برنامه ای که در نظر دارند بمردم ارائه دهند ؟ آیا وقت آن نرسیده است که ما با توده های مردم در آمیزیم و با آنها ارتباط نزدیک بر قرار کنیم ؟ بنظر میرسد با وجود مخالفت رژیم در دنیای ارتباطات امروزی این امکان وجود دارد که سازمانها نظرات خود را بمیان مردم ببرند و کاندیداهای خودرا مستقلا بمردم معرفی کنند چه رژیم بخواهد و چه نخواهد.

بررسی سازمانها و احزاب ایران بخوبی نشان میدهد که مخالفان رژیم از چهار طیف بزرگ تشکیل شده اند.

نیروهای ملی : نیروهای ملی دارای سابقه تاریخی مبارزاتی بوده وهنوز در بین مردم ایران از پایگاه و نفوذ فراوانی بر خوردار هستند رژیم ایران و حتی خود خمینی علیرغم تلاش فراوان برای ملی زدایی و مصدق زدایی عملا بر وجهه این نیرو افزوده است بخش بزرگی از روشنفکران ایران از جمله معلمین و استادان دانشگاه ها و تکنوکرات ها و بوروکراتها و اقشار میانی جامعه از نظر تفکر خود را بیشتر به این طیف متصل میدانند . جبهه ملی شاخص ترین تشکیلات این نیرواست. شعار استقلال ملی ، آزادی و عدالت اجتماعی از آن این نیرو است . ویژگی بارز این نیرو مخالفت با دخالت مذهب در امور حکومت و دولت است و مذهب را مسئله شخصی مردم ارزیابی میکند و خواهان همکاری با دیگر نیروهای جامعه است.

سران نیروهای ملی از شخصیت های سیاسی شناحته شده کشورهستند ولی متاسفانه این نیرو هنوز قادر نشده است ارتباط سه نسل را بر قرار کند و هنوز هیرارشی سن وسال در این طیف نقش اول را بازی میکند . مشکل بزرگ دیگر این طیف عدم ارزیابی از تضادهای موجود و تمرکز بر روی عمده ترین آن است.

نیروهای ملی مذهبی : این طیف از نیروی بزرگی بر خوردار است و عملا در تمامی اقشار و طبقات جامعه نیرو وپایگاه گسترده ای دارد همین طیف بود که رژیم را مجبور کرد تا شعار اتحاد ملی و انسجام اسلامی را بزبان آورد که باعث اختلاف شدید بین جناح های رژیم شد . یکی از خواسته های اصلی این طیف گنجاندن مذهب شیعه در قانون اساسی کشور است ضمن آنکه همانند جبهه ملی مخالف دخالت دین در حکومت است نهضت آزادی ایران به این طیف تعلق دارد.

نیروهای چپ : چپ ها بعداز جنگ جهانی دوم بیکی از قدرتمندترین نیرو در ایران تبدیل شدند ولی با شکست جنبش ملی و بی عملی این جریان در قبال آن به جنبش چپ آسیب جدی وارد آورد ولی چپ ها موفق شدند جایگاه خود را در انقلاب 57 باز یابند نیروهای چپ بعلت عدم تجربه و پراکندگی نتوانستند اوضاع را سروسامان بدهند وبعنوان یک نیروی تاثیر گذار وارد جامعه شوند و بدو بخش مخالف و موافق رژیم تجزیه شدند که آغازی شد برای پاشیدگی و سرکوب توسط جمهوری اسلامی. با فروپاشی اتحاد شوروی و بلوک شرق اکثریت این طیف بسمت سوسیال دمکراسی غرب گرایش پیدا کرد و عملا بعنوان تشکیلات از صحنه مبارزاتی ایران حذف شد .

ارزیابی تعداد نیروهای چپ در ایران بسیار سخت است در این اواخری با رشد جنبشهای توده ای در آمریکای لاتین دوباره در بین جوانان گرایشاتی بسمت چپ دیده میشود در بین نیروهای چپ شخصیت های سیاسی فراوانی دیده میشوند که اکثرا در عرصه روزنامه ها و سایتها به تحلیل اوضاع ایران و جهان میپردازند ولی از انسجام تشکیلاتی بسیار بدورند . طیف چپ در منطقه کردستان هنوز دارای پایگاه است اگر چه به تشکیلات ها در این منطقه آسیب جدی وارد آمده است . نیروهای چپ بعلت تجربه در کار تشکیلاتی ، قدرت سازماندهی و مخصوصا پیگیری در کار و مطالعه و سروسامان دادن به نیروهای دیگر میتوانند در انسجام نیروها نقش بر جسته ای بازی کنند جمهوری اسلامی بعلت همین پتانسیل بالای نیروهای چپ همچنان مسر به سرکوب این نیروها است.

ملیتهای ایران : آنچه نظام جمهوری اسلامی را فلج کرده است مبارزه بی امان خلقهای مناطق مرزی است که هنوز تسلیم رژیم نشده اند جمهوری اسلامی همانند زمان رژیم سابق بیشترین نیروهای نظامی خود را در مناطق مرزی متمرکز کرده و بشدت بکنترل و سرکوب مردم ادامه میدهد . اشتباهات رژیم در مورد تبلیغ مذهب شیعه در بین مناطق مرزی که اکثرا سنی مذهب هستند و توهین به مقدسات آنها و اجازه ندادن به نیروهای محلی برای اداره مناطق خود تضاد رژیم را با این مناطق افزایش داده است . خواست اکثریت مردم مناطق مرزی خودمختاری ، خودگردانی و دفاع از هویت ملی است شخصیت های سیاسی این مناطق بسیار محکم و قابل اعتمادند و شدیدا به هویت ملی خود پایبندند

نیروهای ولایت فقیه در حاکمیت : نیروهای مذهبی افراطی که قدرت را در دست گرفته اند آنچنان که تصور میشود یکدست و یک پارچه نیستند اکثریت قریب به اتفاق کسانی که در تشکیلاتهای رژیم شاغلند فرصت طلبانی هستند که با کوچکترین تغییرو تحول تغییر موضع داده و جبهه خود را عوض میکنند . در بین نیروهای رژیم هستند کسانی که شدیدا به این نظام اعتقاد دارند و حاضرند برای بقاء آن دست بهر کاری بزنند این نیروها به ایدئولوژی مذهب شیعه مسلح و وفاداربوده و پست های کلیدی کشور را بخود اختصاص داده اند فرق بزرگ طرفداران فعال رژیم با مخالفان در آن است که طرفداران نیروهای مخالف غیر فعالند.

اگر نیروهای مخالف از تجارب انتخاباتی هشت دوره گذشته درس گرفته بودند میتوانستند این بار با توجه به توان نیروهای اشاره شده در بالا با دستانی پر وارد کارزار انتخاباتی شده و رژیم را در صحنه زمین گیر کنند نه اینکه در آخرین روزهای انتخاباتی با یک اعلامیه خشک و خالی از بار مسئولیتی که بر دوش دارند شانه خالی کنند درک این مسئله نباید مشکل باشد که مبارزه جنبه مادی دارد تا نیرو در صحنه نباشد تا درک مشترکی از منافع مشترک در کار نباشد و تا جبهه ای برای همکاری وجود نداشته باشد موفقیت در هیچ مبارزه ای امکان پذیر نیست.

06.03 .2009

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.