رفتن به محتوای اصلی

پاسخ جذاب یک جوان انقلابی 19 ساله به رفراندوم خاتمی
23.07.2009 - 11:10

خیزش انقلابی مردم ایران همه معادلات را به هم زده است حتی تصویر انقلاب 57 را در ذهن همه ما. این خیزش انقلابی اعلام کرده است که از بسیاری جهات اصلن به انقلاب 57 شباهت ندارد. گاهن حتی تصور میشود که انقلابی است که آرزوهای خام طبقه کارگر جوان ایران در انقلاب 57 را تحویل گرفته، آن را منسجم کرده و در یک قامت جدید، مدرن، ضد شرقزدگی، ضد اسلامی به میدان آورده است. یکی از این تمایزات، نحوه رفتار مردم ایران با رسانه های خبری است. از استفاده از فیس بوک، بلاگها و سایتهای اینترنتی، از یوتیوب و تلفنهای همراه و غیره که بگذریم، استفاده مردم از ماهواره نیز درخود قابل تحصیل و تحسین میباشد. در انقلاب 57 رابطه مردم با رسانه ها برعکس بود. در انقلاب 57 این رسانه ها بودند که مبارزه مردم را به تناسب سیاستهای خود مهندسی میکردند. نمونه بارز آن نقش آیت الله بی بی است. آیت الله بی بی سی یکی از ارگانها و ابزارهای تحمیل اسلام سیاسی به انقلاب مردم ایران بود. دولتهای غربی با کمک آیت الله بی بی سی، خمینی و اسلام را ساخته و پرداخته کرده و به خاطر ممانعت از چپ شدن انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران، با کمک ارتش شاه و روی دوش جنبش شرقزده، کپک زده آل احمدی ملی/اسلامی به ایران انداختند. مردم ایران در آن زمان در مقابل این رسانه ها کت بسته بودند. چرا که بستر اصلی چپ آن دوره خود تا مغز استخوان عقب مانده، ملی و اسلامی بود. خود این به اصطلاح چپ که حزب توده و فدایی را شامل میشد، طرفدار خمینی بود.

امروز اما یک تفاوت عظیم سیاسی و اجتماعی ایجاد شده است. امروز این رسانه ها نیستند که افکار مردم ایران را مهندسی میکنند، بر عکس، این مردم هستند که از این رسانه ها استفاده و جهت آنها را به آنها ابلاغ میکنند. برای همین امروز آن چپی که در انقلاب 57 به خمینی لبیک گفت امروز در استودیوی بی بی سی نشسته، مشغول توجیه اسلام و حاکمیت است و مردمی که اعتراض دارند، نه فقط حاکمیت را به مصاف طلبیده، بل پای خود را روی گلوی اینها نیز گذاشته اند. هر کسی بعد از 18 تیر امسال برنامه های تلویزیون بی بی سی را دیده باشد مطمئنن به این حقیقت اذعان میکند. مردم با وجود اینکه این رسانه مذهبی اشرافی و عقب مانده، طرفدار جناحی از حاکمیت، طوری سازمان یافته که کسی بدون فیلترهای بخصوص، نتوانند روی خط این تلویزیون راحت حرف خود را بزند، حرفشان را زدند. مردم با وجودیکه پشت خط تلفن باید سین جین بشوند، گاهن تلفنهایشان را در اختیار آنها بگذارند که آنها " در موقعیت مناسب" خودشان زنگ بزنند، با وجود انتخابی بودن افرادی که زنگ میزنند، اما دیوار این سانسور پنهان را نیز شکسته و حرف خود را در همین رسانه نیز میزنند و چه جور هم میزنند. به عنوان نمونه در روزهای اخیر برنامه تماسهای تلفنی بینندگان بی بی سی به واقع محاکمه این تلویزیون به خاطر زد و بندهایش با رژیم اسلامی و نشان ندادن عمدی تظاهرات و اعتراضات مردم در 18 تیر بود. این بار مردم، بی بی سی را آنچنان زیر فشار گذاشته بودند که مجریان آن جز لکنت زبان، کار دیگری از دستشان بر نمی آمد. مردم با تحکم به بی بی سی گفتند که حواسش باشد چه میکند و دستور دادند که بساط سازش را کنار گذاشته و صدای اعتراض مردم را به جای آموزش رقص پخش کند! ناگفته نماند که در هفته های اخیر همین بلا را به سر تلویزیونهای فارسی زبان دیگری و از جمله صدای آمریکا نیز آوردند که به بهانه "ما بیطرف هستیم" خود را به کوچه علی چپ زده بودند. در طی این مدت مردم ایران سیستم اداره این تلویزیونها را به هم زدند. رسانه هایی مجبور شدند برای پخش صدای مردم، برنامه لایف بگذارند، تلویزیونهایی که برای این کانسپت دائر نشده و لذا مجریانشان اصلن نمیدانستند جواب خشم مردم را چگونه بدهند. در عرض مدت کوتاهی مردم ایران بساط فروختن کرست لاغری و کرم چروک صورت، گپ و گفتهای سطحی را در این رسانه ها جمع و آنها را تصرف کردند. روزهای متوالی این رسانه ها وضعشان بحرانی شد، نمیدانستند چه بکنند.

اما با مزه ترین و جذابترین و آخرین نمونه دخالت هوشمندانه، بالا و مدرن مردم که باید از آن نام برد، برنامه روزهای اخیر بی بی سی در باره رفراندوم بود. خاتمی که در جبهه شکست خورده اصلاحات جزو بی عرضه ترین و بی لیاقترین افراد قلمداد میشود، پرچم رفراندوم را بلند کرد. تنها خاصیت بلند کردن این پرچم، گذاشتن همین چند برنامه تلویزیونی بی بی سی برای سرگرمی حول رفراندوم بود. نکته جالب این برنامه ها، اراجیف خود بی بی سی در باره رفراندوم خاتمی نبود، عکس العمل مردم بود. در برنامه امشب بی بی سی در این باره افراد زیادی شرکت کردند. جواب یک جوان 19 ساله اما ناب بود. مجری برنامه از این جوان 19 ساله نظرش را در باره رفراندوم پرسید. مجری گفت اگر سئوال رفراندوم این باشد که مشروعیت مکان ولی فقیه و دولت احمدی نژاد در نزد مردم چیست، ایشان چه جوابی به این سئوال خواهد داد. این جوان گفت خانم در ایران مکان خود خدا برای مردم زیر سئوال است، شما از من در باره مشروعیت مکان ولی فقیه می پرسید؟ مجری آیت الله بی بی سی که اصلن انتظار چنین جوابی را نداشت، فورن تلفن را قطع و از وی خداحافظی کرد!

این نمونه یک واقعیت مهم را تاکید میکند. پیام این جوان 19 ساله به دنیا این بود که جنبشی که در ایران آغاز شده است نه فقط تعرضی به اسلام و حاکمیتش میباشد، بل سر آغاز یک رنسانس نوین در قرن حاضر است. ضدیت با اسلام و قوانینش، ضدیت با حاکمیت در کلیت آن و با تمام جناحها و شاخ و برگهای آن معرف و مشخصه مبارزه امروز مردم ایران است و به باور من جریانی میبرد که سرمایه گذاری خود را بویژه روی همین دو وجه متمرکز کند. به خاطر تشخیص همین یک قلم است که جنبش ملی/اسلامی تمام تلاش خود را انجام میدهد تا اسلام را در قالب جنبش سبز نجات بدهد و حاکمیت را حفظ کند، هربخش آن را که امکانپذیر باشد تا بعدن بتوان آن را به حکومت پرو غربی بعدی تحوبل داد. رفراندوم تنها یکی از این توطئه های آشکار برای حفظ بخشی از حاکمیت از یکسو و ممانعت از شعله ور شدن انقلاب مردم از سوی دیگر است. به همین خاطر کمونیست کارگری شانس این را دارد که به خاطر نقد عمیق اسلام، قوانین و سنتهایش، به خاطر نه گفتن بلند به کلیت نظام، ببرد و مردم ایران را به پیروزی برساند. علت تاکید منصور حکمت به سرفصلهای اصلی نرخ رهبری در شرایط انقلابی پیش بینی همین اوضاع بود. ایشان گفت در این شرایط حزب کمونیست کارگری دو وظیفه مهم دارد.

1. حزب کمونيست کارگرى بايد نماينده "نه" گفتن به جمهورى اسلامى و هر تلاشى برای اصلاحش باشد.

٢ - حزب بايد نماينده "نه" گفتن به هر جزء ملى‌‌-اسلامى ديگر جمهورى اسلامى باشد که هر عنصرى از آن ميخواهد در سيستم خودش وارد کند.

منصور حکمت تاکید کرد که:

اگر ما بتوانيم نماينده انزجار مردم از اسلام باشيم، سلطنت طلبان شانس زيادى ندارند. چون اتفاقا سلطنت طلبان ضد اسلامى نيستند، اتفاقا ميخواهند بيايند و بگويند هميشه شمشير دست من و مسجد دست اسلاميها که با آن مردم را بچاپيم. اتفاقا ما بايد روى اين موج ضد اسلامى، روى اين موج ضد مرد سالاری و روى اين موج ضد استبدادى که هست به پيش برويم. سلطنت طلب که طرفدار آزادى بى قيد و شرط نيست. اولين کارى که سلطنت مشروطه ميکند اين است که به يک شيوه‌اى قانون ١٣١٠ را احيا کند و يک حد و حدودى براى سنديکاهاى واقعى و غير واقعى، مجاز و غير مجاز تعيين کند. حتما مى‌خواهند تظاهرات را با يک مقرراتى چيزى محدود کنند. حتما ميخواهند قانون سانسور را بگذرانند. فردا همه اينها را ميگويند، نميتواند نگويند. براى اينکه آمريکا از آنها قبول نميکند و ميگويد بايد بتوانيد جواب کمونيستها را يک جورى بدهيد، ماده و لايحه‌اى تصويب کنيد!

مردم بايد بدانند که ما نيروئى هستيم که اوضاع فعلى را نميخواهيم. بايد راديوهايمان بگويند مردم از اينها قبول نکنيد! مردم يک سر سوزن از اسلام را در زندگيتان قبول نکنيد! مردم يک سر سوزن زن ستيزى را قبول نکنيد! زنان، مردان، مردم! يک سر سوزن اختناق و استبداد را قبول نکنيد، از هيچ کس قبول نکنيد به هيچ چيز کم و کوچک راضى نشويد

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
ایمیل دریافتی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.