رفتن به محتوای اصلی

چه کسی می داند که درقلب مردم چه می گذرد؟
31.07.2009 - 07:10

براستی چه کسی می داند که در قلب مردم چه می گذرد؟نه در ایران و نه هیچ کجای دنیا ،هیچکس نمی تواند بداند که در قلب انسانها چه می گذرد.اگر روزی راز قلب انسانها کشف گردد ،زندگانی بشریت هیچ ارزشی نخواهد داشت.زیبائی انسان در رازهای مرموزش نهفته است . چه زیباست رازهائی که از درون قلب انسانهای جهان به مروردر طول آشکارشده و می شود. تا کنون این رازهای ناپیدای انسانها بوده است که امپراتوری های شکوهمند برپاساخته و یا امپراتوری های فاسد را به نابودی کشانده است.به گفته شاعر بزرگ احمد شاملو :که انسان رازیست!

آنهائیکه در پوست خود نمی گنجند از اینکه 85% درصد مردم ایران در انتخابات اخیر شرکت کرده اند و لی همانها حاضر نیستند به اعتراضات همان مردم علیه حکومت و برای بدست آوردن آزادی گوش فرا دهند. اکثریت مردم ایران که این بار برای آخرین بار با شرکت خود در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ـ آنرا به یک اتمام حجت با رژیم اسلامی تبدیل نمودند. شرکت مردم نه ادامه حکومت استبداد وبقای حکومت اسلامی است ونه سازش آنها با حکومت بلکه راهکاری برای برون رفت از بن بست حاکم بر ایران بود که آنرابسیاری از طرفداران ادامه حیات جمهوری اسلامی با کمی رفرم نمی بینند.کروبی و موسوی قبل از انتخابات به ولی فقیه تعهد سپرده بودند که از ولی فقیه تبعیت نمایند و به حکم حکومتی نیز گردن نهاده بودند اما اینک نزدیک به 2 ماه است که همان ولی فقیه به کروبی و موسوی تکلیف می کند تا به نتیجه انتخابات گردن بگذارند اما آقایان کروبی و موسوی هیچ وقعی به فرامین پوج ولی فقیه نمی گذارند!اینها از کجا ناشی می شود؟آیا غیر از این هست که آنها دیگر به پشتیبانی مردم از ولی فقیه اطاعت نمی کنند.همین امروز اگر آقایان کروبی و موسوی از ولی فقیه اطاعت نمایند ، آنهاخواهند سوخت و هیچ ارج ومنزلتی نزد مردم نخواهند داشت. در تاریخ ایران شاهد آن بودیم وقتی رجل سیاسی کارکشته ائی مانند قوام الدوله هنگامی که حکم نخست وزیری را از شاه پذیرفت در همان لحظه اول سوخت ودود شد رفت به هوا! امروز نیز هرکس برعلیه میل باطنی مردم قدم بردارد ازمیان خواهد رفت .انتخابات 22 خرداد به رفراندمی علیه رژیم اسلامی تبدیل شده است.حضور مردم ،خاتمی مماشات گر را نیز به حرکت در آورده است و اونیز از رفراندم سخن می گوید. مفاهیمی همچون ازادی سیاسی ،نشر بیان و احزاب و دمکراسی و حاکمیت ملی مردم به هیچ وجه به پایوران غالب و مغلوب رژیم اسلامی تعلق ندارد چون آنها طبق قانون اساسی به ولایت فقیه اعتقاد داشته و دارندوگرنه آنروزیکه خمینی با پرخاش اعلام نمود ،اگر همه ملت بگوید آری ـ من می گویم نه ،هیچیک از پایوران اسلامی در آنروز به گفته دیکتاتور منشانه خمینی اعتراض نکردند و سکوت اختیار کردند.امروز چرا کسی نمی تواند مانند خمینی منم ،منم بکند. شرکت مردم در انتخابات را باید به مثابه آخرین شانسی نگاه کرد که مردم به حاکمیت دادند و از آن می توان بعنوان یک رفرندام برای ماندن یا نماندن رژیم یاد نمود.قبل از انتخابات همه تحریم کنندگان اعلام می کردند که حکومت اسلامی به آرای واقعی مردم هیچ احترامی نمی گذارد لذا از شرکت در انتخابات خودداری ورزیدند که همین نیز شد ورژیم اسلامی به آرای مردم پسیژی احترام نگذاشت و شرکت مردم در انتخابات را تعین کننده نداست ونظر ولی فقیه را مقدم برمردم شمرد و رئیس جمهور برگزیده خود را باردیگر برخلاف خواست همگان به مردم تحمیل نمود. امارژیم در ارزیابی های خود نمی دانست که مردم این بار مانند یک بشکه باروت به مرحله انفجار در آمده اند ودر همین راستا از قیام آتی مردم خبر داشت.لااقل اپوزیسیون پراکنده به نارضایتی مردم پی برده بود و نقطه جوش مردم را بدرستی شناخته و تشخیص داده بود.افشاگری علیه یک رژیم و روشنگری به سوی روشنائی را نمی توان ناچیز دانست ورنه همه مبارزات از راه آگاهی بدست می آید. همه پیروزی اروپا در سایه افشاگری علیه نظام کهنه و روشنگری بسوی آینده ـ آنها را بدین مرتبه رفیع رسانده است.بنده از زمان شاه تا دوره جمهوری اسلامی مخالف مبارزه مسلحانه بوده و هستم..جمهوری اسلامی عامل بدبختی افغانستان و عراق بوده است و در همین راستا باعث ورود امپریالیست ها به خلیج فارس شده است وگرنه حوزه آبی خلیج فارس تا دهانه اقیانوس هند در قبل از انقلاب اسلامی خالی از ناوگان های امپریالیست ها بود.شاید در این رابطه گفته شود که شاه به نیابت از امریکا در خلیج فارس ژاندرم منطقه بود ونیازی به ورود امپریالیست ها نبود اما بنظر من همان بهتر که شاه ماموریت امنیت خلیج فارس را انجام می داد مبادا بیگانگان به منطقه نفوذ کرده باشند.عمر رژیم را جنگهای گوناگون منطقه ائی و ناکار آمدی های اپوزیسیون پراکنده و عدم اتحاد آنها افزون کرد نه حمایت مردم رژیم اسلامی!عمر رژیم اسلامی را جنگ اول در منطقه یعنی آغاز جنگ ایران و عراق که خمینی آنرا موهبت الهی اعلام نمود و از صدام کمال تشکر را نمود که به ایران حمله کرد ودر سایه آن عمر حکومت را با نیروی نظامی طولانی نمود. دومین عامل طولانی شدن رژیم اسلامی، حمله امریکا به عراق در سال 2003 بود که باز هم به یک موهبت الهی دیگر برای رژیم اسلامی بکار آمد.آنهائیکه هنوز دارند جایگاه خامنه ائی را تلطیف می نمایند تا شاید نامبرده از خر شیطان پائین بیاید و به تقاضای اصلاح طلبان پاسخ مثبت بدهد آب در هاونگ می کوبند.اگر محمدعلی شاه چموش رام می توانست رام شود سید علی خامنه ائی نیز بعنوان ولی فقیه رام خواهد شد. اما با همه اینها بعضی بدین دل خوش کرده اند که خامنه ائی جانب اصلاح طلبان را بگیرد و احمدی نژاد را رها سازد اما این در حالیست که فتنه در همان بیت رهبری یا بنام سید علی و یا مجتبی خامنه ائی خیمه زده است و از آنجا دائما در حال بروز توطئه گوناگون هستند.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.