مدت مدیدی است  تشکیلات مرموزی بنام« مهران بهاری یا بهارلی »، سعی می کند جنبش آذربایجان را منحرف کرده  و به شکست بکشاند. با توجه به نوشته های این تشکیلات کاملا روشن است که اینها نه یک نفر بلکه یک تیم هستند. مثلا نویسنده مقالات  « آذری نمایان رهبر» با نویسنده « ولي فقيه خامنه اي و پشت پرده تحبیب زبان فارسي » یکی نیستند، زیرا در یکی اسم ولی فقیه را « خامنه ای» و در دیگری « سید علی حسینی / ملقب به خامنه ای» می نویسند ؛ در صورتیکه یکنفر نمی تواند در یک مقاله یکی را «خامنه ای» و در دیگری «ملقب به خامنه ای» بنویسد.  

 نویسنده < جوابيه مئهران بهارلي به مقاله امير مرداني در خصوص برخي کلمات و الفاظ> با نویسنده < جوابیه مهران بهاری به عباس مقدم> ویا با نویسنده< جواب مهران بهاری بمقاله آقای ضیا صدر: حقیقت ناقص، دروغ کامل است> یکی نیستند.زیرا کسی که در مقابل سوال درست آقای امیرمردانی، بیک جوان دانشجوبه طرز ناشایستی حمله می کند و افسوس می خورد، که دسترسی مستقم ندارد تا او را کهریزکی بکند. او  نمی تواند همان کسی باشد که در مقابل آقای عباس مقدم اینچنین منطقی و نرم است و یا در مقابل آقای صدر کوتاه میاید.

این جوان 26 ساله قد رعنا کیست که از موزه های جهان در مورد سکه ها و اسناد ترکی زمانهای قدیم با خبر است! رجوع شود به مقاله < نگاهی به تاریخچه رسمیت زبان ترکی در ایران> از سنگ قبرهای گورستانهای آسیای صغیر خبر می دهد! صدها مقاله تحقیقی می نویسد! که برای نوشتن هر کدام از آنها سالها باید در کتابخانه ها و شهرها و کشورها و موزه ها وقت صرف کرد! هر فعال جنبش ملی آذربایجان وقتی مقاله ای در رابطه با مسائل روز آذربایجان می نویسد و مردم را بر علیه رژیم ضدبشر فرا می خواند، فورا این جوان قد رعنای ما بر علیه ایشان دست بقلم می شود، طرف را به نادانی، ضد ترک و.... متهم می کند، تا بلکه رژیم را از زیر ضرب خارج کند و ملت آذربایجان را در مقابل ملت فارس قرار دهد.!رجوع شود به مقاله های <نظري بر نوشته “پیامدهای انتخابات ریاست جمهوری ایران” از دکتر علی قره جه لو – مئهران باهارلي> و یا <رسميت زبان تركي، كنگره ها و قطعنامه هاي زبان مادري – مئهران باهارلي> .ضمنا تقریبا بیست و چهار ساعته در فیس بوک اونلاین است، همه وقت در اتاقهای پالتاقی حضور مستقیم دارد، به همه می نویسد و خط می دهد، ولی تا حال کسی صدای اورا نشنیده ،هیچ احدالناسی ایشانرا نمی شناسد. برای خودش عکس کرایه ای اختیار می کند، که گویا کرایه چنین عکسها بالای 2000 دلار است.

می دانم سربازان گمنام تشکیلات مهران بهاری حتی این سخنان را تحمل نخواهند کرد، و بعید نیست که افرادی بی نام و نشان پیدا بشوند و ادعا کنند، که آقای مهران بهاری را شخصا می سناسند.

در تبریز  مثلی است، می گویند، روزی عمر در بالای منبر به مردم می گوید« من نه شخصا از پیغمبر شنیده ام و نه در قرآن دیده ام، هر کس زبانش به بینی اش برسد، اهل بهشت است»بعد می بیند در مسجد همه زبانش را بطرف بینی اش دراز می کنندحالا این جوان قد رعنا هم از خودش فتوا صادر می کند، که هر کس آذر را با < ذ > بنویسد پان ایرانیست است ولی اگر با < ز > بنویسد آذربایجانی اصل است.خوشبختانه مردم و نویسندگان مستقل نشان دادند که دنباله رو هر کس نمی شوند . زیرا اگر قبول کنیم  الفبای عربی حرف < ذ > ندارد، و حرف < ذ > از جای دیگر گرفته شده، معقولتر بنظر می آمد.

 کسی  نیست بپرسد، تا زمانی که خط آذربایجان شمالی عوض نشده بود، آنها هم آذر را با < ذ > مینوشتند وهمچنین است ترکیه و در آذربایجان خودمان . حالاهم با < ذ > می نویسند. تشکیلات مهران بهاری این بحث بیهوده را چرا به جنبش تحمیل می کند؟ آیا بجز اتلاف وقت و منحرف کردن جنبش از مسائل عاجل و از زیر ضرب خارج کردن رژیم، نفعی هم بمردم آذربایجان دارد؟

 از سطحی نگری اعضاء مهران بهاری اینکه عضوی آذر را < آزه ر> و عضو دیگر<آزر> می نویسد. حتی بعضی < آذر> می نویسند! رجوع شود به < مصاحبه آذربایجان دموکراسی اوجاغی با مهران بهاری در وبسایت گون آسگام>. در بعضی مقالات  یکی «ترکی» و  دیگری «تورکی» می نویسند! نمی دانم این چه صیغهء است، که این جوان رعنا بیشتر از دویست مقاله نوشته، ولی موضع خودش را راجعه به ملت ، خلق و قوم بودن آذربایجان جنوبی مشخص نکرده است؟ موضع خودشرا در رابطه باکشور ترکیه و آذربایجان و همچینین در رابطه با پانترکیسیم و گرکهای خاکستری مشخص نمی کند.

از استقلال ترکهای ایران صحبت می کند، ولی رابطه آذربایجان جنوبی با ترکهای قشقائی و ترکهای خراسان چگونه خواهد شد مشخص نمی کند! آیا هر کدام یک کشور خواهند شد و یا همه یک کشور، مرز ها چگونه خواهد شد.

وقتی  آقای ... سوال می کند، یک عضو بازجو صفت این تشکیلات و حشیانه به یک جوان دانشجو  حمله می کند. آقای ... در زندانهای جمهوری اسلامی با این لحن سخن گفتن آشنا است . حق دارد بترسد، زیرا کسانیکه در جمهوری اسلامی دستگیر شده و بازجویی شده اند این طرز برخورد بازجومنشانه مهران بهاری را خوب درک می کنند و بر خود می لرزند! 

 فعالان سیاسی می دانند تشکیلات امنیتی نفوذی برای اینکه زود لو نرود باید یکمقدار معین علیه رژیم و رهبران آنهم بنویسند. در مقاله < ولي فقيه خامنه اي و پشت پرده تحبيب زبان فارسي> هم دقیقا این اتفاق افتاده است. تشکیلاتی که از قبرستانها، از موزه های دنیا، از کتابخانه های کشورها و..... خبر دارد، نمی تواند از آذربایجانی بودن پدر خامنه ای بی خبر باشد، پس عمدا خامنه ای را فارس معرفی می کنند و چون از دید این آقایان ، فارسها «ذاتاً» دشمن ترک هستند، در نتیجه خامنه ای هم بد است، ولی اگر خامنه ای فارس بودن خودرا تکذب و برعکس آذربایجانی، شبستری، خامنه ای بودن خودرا اعلام کند، خودبخود مسئله حل میشود.

  از نظر من کار نا صحیح آنها اینست : منحرف کردن جنبش ملی آذربایجان از مبارزه با رژیمی که اینهمه ظلم برای زنان < نا برابری زن ومرد، حجاب اجباری، چند همسری مرد،عدم حق طلاق، عدم صاحبیت فرزندان صغیر از طرف زن بهنگام طلاق و......> وجوانان < عدم سرگرمیهای سالم، دخالت در طرز لباس و موی سر، عدم دسترسی جوانان به موسیقی، مانع تراشی در دوستی جوانان با همدیگر، گسترش مواد مخدر در بین جوانان، عدم ایجاد شغل مناسب و شرایط مناسب برای تشکیل خانواده و....> و هنرمندان، نویسندگان، کارگران، روشنفکران و آحاد مردم ایران و سی میلیون آذربایجانی روا می دارد و ظلم مضاعفی که در مورد ملتهای تحت ستم ایران انجام می دهد .

تشکیلات مهران بهاری  با طرح شعارهای انحرافی و بزرگ میخواهد رژیم را از زیر ضرب مبارزه مشترک تمام ملتهای ایران از جمله فارسها خارج کند.  اینها با خرید زمان برای رژیم باعث بیشتر آسیمیله شدن ملتهای تحت ستم ایران میشوند . میخواهند مردم به تدریج بی خیال شده و از جنبش ملی کناره گیری کنند. ضرورت دارد ملل تحت ستم مضاعف ایران با ملت فارس مبارزه مشترکی علیه رژیم ضدبشری و ضدملی پیش ببرند  و حل مسئله ملی را یکی از خواسته های جنبش قرار بدهند.و بکوشند ظلم و تبعیض ملی  ریشه کن بشود. من راه حل مشکلات را  فدرالیزم پیشنهاد میکنم.

 به دوستان صادق استقلالچی پیشنهاد می کنم، 1- دوستان فدرالچی خودتانرا در مبارزه عدالت طلبانه و فدرال طلبانه کمک کنید. در فدرالیزم حداقل تا حدودی مرزها مشخص می شود و زبان آذربایجانی تقویت می گردد. 2 - و از فعالانی که با آنها  بد رفتاری شده لازم است عذر خواهی بشود.