رفتن به محتوای اصلی

یاسِ بنفش
30.09.2015 - 08:23

یاسِ بنفش

گُلِ یاسِ بنفشِ همنشینم!

مَشو پَرپَر چنین در پیشِ چشمم

مریز از شاخه های تُردِ تبدار

مشو خاموش، پاییزست می دانم

نگارِ نازنینِ لحظه هایم!

مرا بدرود می گویی دگر بار!

گُلِ یاسِ بنفشِ روزگارم

همیشه همنفس بودی کنارم

به یادت هست می دانم

ز سوزِ سازِ همسایه

من وُ تو گریه ها کردیم وُ دیدیم

جهان گردید وُ می گردد؛ نشد پیدا

نشانِ خنده بر رخسار وُ در خاطر

گُلِ یاسِ بنفشِ بی پناهم

مریز از دیده شبنم

تو تنها دیده ای، تنها تو دیدی

که روزان وُ شبانِ ما چرا چون برق بگذشت

گُلِ یاسِ بنفشِ مهربانم

تو می دانی گریزم نیست از دیدارِ پاییز

گریزانی وُ بیزاری ز تنهایی ست

نمی دانم که اندوهِ دلِ همسایه وُ خود را

پس از این با که باید بازگویم

2015 / 9 / 30

http://rezabishetab.blogfa.com‍

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.