رفتن به محتوای اصلی

آسیب شناسی یا آسیب رسانی به کانون های صنفی فرهنگیان؟
04.11.2015 - 02:50

 

معلمان در سال تحصیلی 93/94 با استفاده از فضای مجازی و تشکیل گروه های مختلف فرهنگیان در این فضا و همچنین ترتیب دادن سفرهای صنفی به شهرستان ها و برقراری ارتباط چهره به چهره با فعالین صنفی توانستند جانی تازه در کالبد انجمن ها و کانون هایی بدمند که در دوران هشت سال دولت احمدی نژاد هر گونه فعالیت حق طلبانه و عدالت خواهانه ی آنان به بدترین شیوه ممکن جواب داده شد، و معلمان این دوران سخت را با دادن هزینه های سنگین از تهدید و فشار و احضار گرفته تا تعلیق و تبعید و زندان را تاب آورده بودند . با شروع به کار دولت جدید معلمان به بازسازی کانون ها و انجمن های خود پرداخته و نسبت به تبعیض های ناروای دولت در پرداخت به کارکنان خود و وضعیت نامطلوب آموزش و پرورش اعتراضات گسترده ای را در جلوی ادارات آموزش و پرورش ، ادارات کل و جلوی مجلس در 31تیر و اخیرا 16مهر به مناسبت روز جهانی معلم با تاخیری سه روزه برگزار کردند و دوباره و چندباره بر مطالبات بحق خود و بهبود وضعیت آموزش و پرورش تاکید کردند و خواستار آزادی همکاران دربند خود شدند . همکارانی که انتظار می رفت با رویکرد جدید دولت و به رسمیت شناختن حق اعتراض معلمان توسط رئیس جمهور آزاد شوند ، اما نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه برای بهبود وضعیت معیشت، عجولانه دست به طرح رتبه بندی معلمان زدند و در شهرهای مرزی حق نوار مرزی را پرداخت نمودند (چیزی که در سایر ادارات یکسال از پرداخت آن به سایر کارکنان دولت می گذشت).

اما در زمینه مدارا با اعتراضات فرهنگیان و علیرغم سخن ریاست جمهوری نه تنها برخوردها با فعالین صنفی بهتر نشد بلکه بعضی از همکاران که جزو محبوبترین فعالین این قشر بودند با اجرای احکام سنگین مواجه شدند،از جمله آقایان نیک نژاد، بهلولی، بهشتی ، هاشمی ، باغانی، و تمدید حکم بداقی، و اخیرا آقای زندنیا و بسیاری دیگر که نشان از عدم تحمل حاکمیت و نبود فضای آزاد برای فعالیتهای قانونی است .
در همان زمان و بعدها نیز برخی از همکاران دست به آسیب شناسی کانونها زدند و به نقد آن پرداختند که گمان ما بر این است بعضی از آنها از روی دلسوز ی و برای بهبود کار صنفی بوده است ، اما اگر این دست آسیب شناسی ها با دقت نظر نباشد نه تنها آسیب شناسی نیست بلکه عین آسیب رسانی به کانونها و حساس نمودن نیروهای امنیتی نسبت به فعالیتهای قانونی صنف معلمان است .

لذا لازم می دانم به ذکر نکاتی دراین رابطه بپردازم :
1- باید در نظر داشت بزرگترین آسیب به کانونها از طرف حاکمیت واردشده نه اعضای کانونها ، چون دولت به کانونهای صنفی اجازه فعالیت و تشکیل مجمع نمی دهد در صورتیکه در هیچ دادگاهی رای بر عدم فعالیت آنها نیز صادر نگردیده است .لذا متهم نمودن بعضی از همکاران و فعالیت آنان اجحاف در حق آنهاست و گم کردن مخاطب اصلی است .
2- تقسیم بندی فعالان به سیاسی ، تجاری نه تنها نقد و آسیب شناسی نیست بلکه آسیبی جدی است که از طرف افرادی معلوم الحال به کانونها وارد می شود.کانونها در بهترین حالت توان پرداخت هزینه های زندگی همکاران در بند را باجمع آوری کمک از فعالان صنفی تامین می کنند لذا این نه نقد ، بلکه اتهامی ناروا و سخیف ست.
3- بعضی گمان می کنند که یک فعال صنفی معلمان نباید در هیچ تشکل مدنی ، محیط زیستی ، دفاع از حقوق زنان ، کودکان و… فعالیت کند!! این یک اشتباه بزرگ است که ما فعالیت معلمان را در دایره ای تنگ محدود و محصور کنیم . معلمان می توانند و باید در جامعه فعالیتهای جانبی دیگر غیر آموزش و فعالیت در صنف خود نیز داشته باشند اتفاقا ” اگر چنین نباشد باید بر آنان خرده گرفت. معلم موجودی تک بعدی نیست که تنها اعتراضش به وضعیت نامطلوب معیشت خود باشد بلکه انسانی تحصیل کرده و شهروندی مسئول است که نمی تواند آسان از کنار حق کشی ها بگذرد .هرچند که می داند حیطه فعالیت در هرکدام مشخص است و کانونهای صنفی معلمان مربوط به صنف معلمان است .
4- خواستار اجرای اصل پانزده قانون اساسی و تدریس زبانهای محلی نه تنها خواسته ای ناسیونالیستی نیست ، بلکه عین عدالت خواهی و انترناسیونال بودن است چون این حق را برای همگان می خواهد .مگر می شود کسی معلم باشد و فعال صنفی اما نسبت به آموزش زبان مادری شاگردانش حساس نباشد؟! اتهام وارد کردن به همکاران از طرف یک فعال به این بهانه چیزی جز عدم احاطه بر فعالیت و تنگ بودن دایره دیدو نظر نیست.

5- هر نوع اتهامی تا زمانی که در یک دادگاه عادلانه به اثبات نرسد صرفا” یک اتهام است ، پس باید دقت نمود که قبل از رفتن به قاضی حکم صادر نشود آن چنان که بعضی از همکاران می کنند ؟!! این نه تنها کمکی به بهبود وضع و فعالیت صنفی معلمان نمی کند و تحت هیچ عنوانی آسیب شناسی و نقد نیست بلکه آسیب رسانی و دلزده کردن همکاران و حساس نمودن حاکمیت به قانونی ترین فعالیت های صنفی به بهترین شیوه های مدنی است.*  

 

* مجیدکریمی عضو کانون صنفی معلمان کردستان است.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کاوه جویا
برگرفته از:
تارنمای حقوق معلم و کارگر

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.