رفتن به محتوای اصلی

مذاکرات اتمی غرب با ایران: مصالحه با دیکتاتور یا تغییر رژیم
21.04.2012 - 09:47

مناقشه اتمی ایران سالیان سال است که ذهن اکثر جوامع در جهان را به خود مشغول ساخته است و تا بحال فشارهای روحی و معیشتی فراوانی بر اکثریت افراد و شهروندان عادی جامعه تحمیل کرده است. تا حالا مذاکرات جامعه بین الملل و حکومت ایران برای حل این مسئله به نتیجه ای در پی نداشته است. حکومت ایران هم ادعا کرده است که برنامه اتمی اش صلح آمیز است و برای اثبات ادعای خود تا کنون دلایل مستندی ارائه نداده است و سعی کرده با سرپیچی و از قوانین بین الملل و زیر پا گذاشتن قوانین آژانس بین المللی انرژی اتمی که تحت نظر سازمان ملل متحد اداره می شود به پنهانکاری های خود در این زمینه ادامه دهد. فعالیت هسته ای در منطقه نظامی پارچین و احداث تاسیسات اتمی فردو در دل کوه و غنی سازی 20 درصدی اورانیوم در تاسیسات نطنز و تاسیسات دیگر که بیشتر برای مصارف نظامی کاربرد دارد و همچنین گزارشات آژانس مبنی بر فعالیت هسته ای ایران در مسیر غیر صلح آمیز و نظامی موید این واقعیت است. حتی کشورهایی مثل روسیه و چین که رابطه خوبی با ایران دارند بارها هم به خطرناک بودن آن اشاره کرده و از ایران خواسته اند به پای میز مذاکره باز گردد و فعالیت اتمی خود را متوقف سازد.

حکومت ایران در حالی به مذاکرات اتمی غرب تن داد که فشار های اقتصادی ناشی از تحریم های فزاینده جامعه بین الملل بخصوص کشور های غربی و همراهی سایر کشورهای متفق غرب در اجرای تحریم های اعمال شده بر روی بخش انرژی بخصوص نفت و سیستم مالی دولت ایران اقتصاد کشور را در آستانه سقوط قرار داده است و اختلاف درونی بین سردمداران حکومت بالا گرفته که آینده تیره تری برای حکومت ایران پیش بینی می شد که این مذاکرات با وقفه بیش از 15 ماهه دوباره بین کشورهای 1+5 دوباره آغاز شد.

تجربیات گذشته نشان داده است مذاکرات تاثیری در روند برنامه اتمی ایران نداشته و ایران با خرج کردن هزینه گزاف و قسمت قابل توجهی از بودجه کشور برنامه اتمی هسته ای نظامی خود را دنبال کرده است. رژیم با تبلیغاتی که روی فعالیت هسته ای خود داشته همیشه از دستاوردهای اتمی خود گفته است و در چشم مردم این برنامه را برای سعادت و رفاه مردم ضروری و یک حق مسلم دانسته است. بنابراین با توجه به وضعیت موجود و دشواری قانع کردن افکار عمومی در این مورد عقب نشینی از برنامه اتمی در برابر خواست جامعه بین الملل برای حکومت ایران دشوار است. علی خامنه ای و طرفدارانش همیشه این برنامه را نقطه قوت حکومت خود دانسته و می خواهند با استفاده از طرفند های مختلف به سلاح اتمی دست یافته و با تکیه بر آن بتوانند برتری غرب را که از نظر حکومت ایران دشمن شماره یک آنها محسوب می شود به چالش بکشانند.

اگر نظری به تحولات گذشته بیندازیم می بینیم که حکومت ایران در برابر نظام حاکم بر جامعه بین الملل صادق نبوده و همیشه در راستای برنامه هسته ای غیر صلح آمیز خود همیشه باعث نقض شدید حقوق بشر در داخل شده است و حمایت از تروریسم بین الملل در اقصی نقاط جهان را در سیاست های امنیتی خود برای مقابله با غرب قرار داده است. بنابراین در راستای توقف برنامه اتمی نظامی ایران حکومت ایران باید برای بهبود وضع حقوق بشر در داخل ایران و همچنین بایستی از حمایت گروههای تروریستی بخصوص رژیم بشار اسد، حزب الله لبنان و حماس در غزه دست بردارد که چنین کاری برای حکومت ایران غیر ممکن است و در تضاد با منافع ایدئولوژیک حکومت می باشد. چون این دو مسئله را حکومت برای بقای حکومت امری ضروری و حیاتی می داند و اقدام اساسی و اصلاحات در این زمینه ها را تهدیدی برای بقای حکومت خود تلقی می کند. حتی خامنه ای رهبر حکومت ایران در سخنرانیها و دیدارهای رسمی مسئله حقوق بشر را ساخته و پرداخته کشورهای غربی می نامد که از آن به عنوان بهانه ای برای  تزلزل و سرنگونی نظام استفاده می کنند و از گروههای تروریستی به عنوان مبارزانی یاد می کند که در برابر غرب و اسرائیل مقاومت می کنند.

با توجه به شواهد و مستندات موجود می توان نتیجه گرفت که پیش بینی یک توافق اصولی از مذاکرات بین غرب و ایران غیر ممکن است. چون حکومت ایران بدون پیش شرط وارد مذاکره شده در راستای مذاکرات اتمی به برنامه اتمی خود با سرعت هر چه بیشتر ادامه می دهد. بنابراین هدف ایران از این مذاکرات و  همچنین فتوای اخیر علی خامنه ای مبنی بر اینکه تولید و داشتن سلاح هسته ای حرام است، منحرف کردن فکر جامعه جهانی معطوف به اینکه برنامه اتمی اش صلح آمیز است و حکومت ایران در این باره انعطاف لازم رانشان می دهد، خریدن و کسب وقت لازم برای تولید و دستیابی به سلاح اتمی می باشد. طبق نظر سنجی اخیر در صفحه فیس بوک برنامه افق تلویزیون فارسی صدای آمریکا در این باره منتشر شده بود اکثریت قریب به اتفاق گزینه خریدن وقت را انتخاب کرده بودند. همچنین به خیال سردمداران حکومت ایران مذاکرات با غرب می تواند باعث رفع نسبی تحریم ها شود که این تحریم ها در چند ماه اخیر و از اوایل سال 2012 در کند شدن برنامه اتمی نظامی ایران نقش موثری داشته است. در مذاکرات استانبول هم نماینده ایران با جدیت کامل این مسئله را دنبال می کرده که خواست او توسط آمریکا و اروپا تا نرسیدن مذاکرات به یک نتیجه اصولی رد شده است.

این مذاکرات در نهایت به یک مسیر پر پیچ وخمی منتهی می شود و نتیجه مطلوبی از آن حاصل نمی شود، چونکه نتنها برنامه هسته ای ایران بلکه با توجه به عملکرد حکومت اسلامی ایران از بدو تشکیل در ایران این حکومت تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی بشمار می رود. اگر فرض بر اینکه مذاکرات اتمی به نتیجه برسد و سردمداران رژیم راه مصالحه را در پیش بگیرند، چگونه می توانند از سیاست های جامعه باز پیروی کنند؟ در چنین شرایطی هم فشار های مضاعف جامعه بین الملل بر ایران افزایش خواهد یافت که اصلاحات در راستای دموکراسی و حقوق بشر بنا به خواست جامعه بین الملل برای چنین حکومتی با قانون اساسی متضاد و غیر دموکرتیک و از لحاظ حقوقی با قوانین مجازات اسلامی و کلیه زمینه های حقوقی بر پایه حقوق سنتی دین اسلام یعنی فقه شیعی غیر ممکن است.

در صورت به نتیجه نرسیدن این مذاکرات بین ایران و جامعه بین المللی افزایش تصاعدی تحریم های سیاسی و اقتصادی از طرف جامعه بین الملل بر علیه حکومت ایران ، استفاده از همه گزینه ها بخصوص گزینه نظامی برای متوقف کردن بلندپروازی های هسته ای ایران و همچنین حمایت جامعه بین الملل از مبارزات دموکراتیک گروههای سیاسی و مدنی علی الخصوص گروههای قومی عرصه را برای حکومت ایران تنگ تر کرده می تواند آینده تیره تری را برای حکومت غیردموکراتیک ایران در پی داشته باشد و به تغییر رژیم منجر شود. احتمال این مسئله با تغییر رژیم در سوریه شدت بیشتری به خود خواهد گرفت چون سقوط حکومت بشار اسد باعث تضعیف قدرت نفوذ ایران در منطقه شده و  توجه جامعه جهانی را به سمت ایران جلب خواهد کرد و زمینه را برای سرنگونی حکومت ایران فراهم خواهد کرد.

به خیال خام و نظر غلط علی خامنه ای که فکر می کند جنگ می تواند مردم را اطراف ارزشهای ایدئولوژیک او گرد آورد ولی تجربیات سقوط حکومت های دیکتاتوری در این دهه و چند سال اخیر نشان داد که مردم در چنین مواردی نتنها از دیکتاتور و حکومتش حمایت نمی کنند بلکه با توجه به تاثیر منفی که بی عدالتی حکومت های دیکتاتوری در زندگی اکثریت قریب به اتفاق مردم جامعه گذاشته طرف انقلابیون و جامعه بین الملل را گرفته و در سقوط دیکتاتور و حکومتش آنها را حمایت می کنند. علی خامنه ای و حکومتش از این قاعده مستثنی نبوده و سرنوشت حکومت ایران هم با این همه بی عدالتی ها و ظلم و ستمی که نصیب آحاد مردم جامعه کرده است جدا از سرنوشت سایر حکومت های توتالیتر در جهان نیست. 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

لاله موذن

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.