رفتن به محتوای اصلی

دور شو
11.12.2015 - 21:53
برگردان:
قهرمان قنبرى

 

 

دور شو!

 

من يك كفتار

يك مرد سياه

شايد هم يك يهودى

هندويى اهل كلكته

مردى سياهى كه راى نمى دهد.

 

يك قحطى زده

يك مرد تحقير شده

شكنجه ديده اى كه هر آن توان ربودنش را دارى

بِزَن-بِكُش اما مسخره ام نكن.

 

بِزن

بِكُش- بدون جوك

بدون اينكه به كسى حساب پس بدهى!

بدون اينكه مجبور به عذرخواهى شوى.

 

يك مرد يهودى

يك توله سگ

يك گدا!

 

اما آيا كسى مى تواند رِمئوس انگليسى را كه با حيرتى كامل در جستجوى كله مرد سياهى در كاسه سوپش است، بِكُشَد؟

اوزاق أول!

 

من بير كفتار

بير قارا اينسان

بلكه بير يهودى

بير قارا كيشى كى اوي(رأی) وئرمير!

 

بير عاج

بير كافير

بير ازيلميش اينسان

هر آن قاچيرا بيله جه غين بير ايشكنجه اولموش اينسان،

دوى - اولدور

اما مسخره يه قويما

 

اولدور منى

اما جوك سوز

اولدور، بونسوز كى بيرينه حساب پس وئرسن!

بونسوز كى بيريندن عذور ايستيه سن!

 

بير يهودى

بير كوچوه

بير ديلنچى

اما گورَسن بيريسى، انگليسلى رِمئوسو يئمك قدحينده بير آفريقالى قارانين كله سين آختاريركن، اولدوره بيلر؟

دور شو!

 

در طپش قلبم يك ميل به قهرمانى است

دور شو

مغرور و جوان به سرزمينم باز خواهم گشت!

به سرزمينى كه بركتش بخشى از وجودم است خواهم گفت:

" بعد از مدتها، دربدرى، بدبختى و بيچارگى به آغوش پردردت بازگشتم!"

به سرزمينى كه متعلق به من است باز خواهم گشت و به او خواهم گفت:

" اگر توان صحبت پيدا كردم، فقط براى تو خواهم گفت.

بدون ترس در آغوشم بگير."

 

و دوباره خواهم گفت:

زبانم ، زبان مفلوكانى است كه زبانى براى شكايت ندارند

و صدايم صداى آزادى انسانهايى است كه در حفره هاى نااميدى زندان شكسته شده اند.

 

و در راه به خود خواهم گفت:

" با همه اينها و با همه جان و روحم

دقت بايد كرد از احساس كبر تماشاگر بودن!

چون كه زندگى نمايش نيست

اين درياى فلاكت صحنه اى از يك درام نيست،

اين ضبحه انسانى درد كشيده است نه رقص خرسى در سيرك!

گئت اوزاقلارا

 

اورك چيرپينتيمدا بير قهرمانليخ دويغوم وار.

اوزاق أول مندن،

من باشى اوجا و گنج بو توپراق لارا گئرى دونه جه يم!

بركتى وجودومون بير پاچاسى اولان توپراق لارا دئيه جه يم:

" بير اوزون سوره آواراليخ، چاره سيزليخ و فلاكتدن سونرا سنين دردلى قوجاغينا گلديم."

منه عايد اولان توپراق لارا دونوب و اونا دييه جه يَم:

" اگر دانيشا بيلسم فقط سنه دانيشاجايام،

قورخوسوز منى باغرينا باس".

 

و گنه تكرار دئيه جه يَم:

" ديليم، چاره سيز ديلسيزلرين ديلى دير كى شكايت اويچون ديللرى يوخدور،

و سس سيم آزاد اينسان لارين سسى دير كى زندان دليك لرينين اوميدسيزليغينده بئللرى بوكولوب.

 

و يولدا اوزمه دئيه جه يَم:

" بونلارين هاميسينين يانيندا و تمام وجودوم لا

ديقتلى اولمام لازيم، كبيرلى سئيرائديجى دويغودان!

نده ن كى حيات بير درام دئيل،

بو فلاكت دنيزى بير درام پرده سى دئيل!

بو آغرى چكميش اينسان باغريلتى سيدير، نه بير آيى نين سيرك ده اويناماسى!

أمه سزر: ترجمه به تركى و فارسى از دفتر شعر return to a native land: قهرمان قنبرى

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار
برگرفته از:
ایمیل رسیده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.