رفتن به محتوای اصلی

زور و اراده ی آزاد
04.01.2016 - 16:02

 

تمامیتخواهی (توتالیتاریسم) در مسیر تاریخ جهان اوج و فرودهای فراوانی داشته و از دیدگاهمنافع خودکامگان پیوسته تعابیر و دلایل وجودی متفاوتی یافته است. برای نمونه فرهنگ هیتلری آنرا با تئوری برتری نژاد "آریائی"آمیخت و می خواست که نژادش تکثیر و قلمرواش جهانی شود و بر هستی رنگین حکم براند؛ جنون و حماقتی که پیآمد آن را ما می شناسیم. توتالیتر فرقه شیعه خمینی هم بسان اسلاف خود و با نام "الله" خواسته و می خواهد همه دیرک های سست خیمه ی اسلام را با فقه و ولایت فقیه مطلق خویش پایدار سازد و جهان اسلام را تنهائی نمایندگی کند؛ سفاهتی که جنگ های 1400 ساله سنی و شیعه بی هودگی دعاوی هردو سو را بسود مسالمت محکوم می کند. اما، تفاوت این دو توتالیتاریسم، فاشیسم و راسیسم ِفردی و مذهبی در این است که ادعای هیتلر در یک کشور پیشرفته صنعتی پیدا شد، و خودکامگی و فاشیسم خمینی در یک کشور پیشا صنعتی! اما زمینه های ظهور هردو آنها و اشکال دیگر توتالیتاریسم شناخته شده جهانی، اغلب یکسان بوده و همیشه منشأ عینی برای زدودن تعارض ها و تضادهای طبقاتی بسود طبقه حاکم و بخش "مرفه موتلف" چه داخلی و یا جهانی داشته است. در کنه توتالیتاریسم، بهمریزی جایگاه طبقاتی و استراتژی اش، پنهان سازی بهره کشی انسان از انسان می باشد که او آنرا با نژاد و مذهب و...مغشوش کرده و به زدودن صف بندی های مستقل برای به شکست کشاندن رودرروی ها و سهم بری های طبقاتی در عمل می پردازد. ترفندی که استفاده از منابع تولید و برداشت اجتماعی را نابرابر خواسته و می داند؛ حیله و هدفی که در راهبرد ها و راهکارهای سیاسی  اقتصادی توتالیتاریسم پیوسته پوشیده می ماند.

 

بنا بر این پدیده تمامیتگرائی در پایه پیدائی خود، همیشه پایگاه و ریشه ی راستِ ضدمردمی دارد و در همان آغاز نیز ناسازگاری راسیستی او، آشکارا تلاش بر سر کنار نهادن وجود رنگینی ها، آرمان زدائی ملت ها و مخالفت با مفاهیم زنده فرهنگی؛ اجتماعی و طبقاتی داشته و پیگیر بر طبل برتری نژادی، مذهبی، ناسیونالیستی و... می کوبد. ناچار یا مدعی جنس برتر انسانی ست همچون هیتلر! و یا برای فریبکاری می باید دست به تشعشع های الهی برد و تبلیغ های مردمفریبانه سازکند؛ همانگونه خمینی در ماه دیده شد. غوغاسالارانی که این شیوه ی جنجالی و فاشیستی کهنه و نو را از نوع هیتلری ـ موسولینی تا خمینی ـ البغدادی در فرصت حاکمیت قهار خود به چندش آورترین شکل اعِمال کرده  و می کنند.هیتلر خودکامگی اش را با نام "ملت آریائی" و خمینی ریاکاری امامانه اش را با نام امت "رسول الله" جهت محو طبقه‌های اجتماعی و برای ازمیان بردن ناسازگاری کار با سرمایه آنهم در اعماق جوامع فقیر، بیکار،و بدتر از همه تحریک توده های ساده لوح بر علیه کارگران پیشرو و زحمتکشانمعترض سازمان داد.بیادآوریم: ابزارهای تبلیغیمورد استفاده هیتلر و خمینی را!همه توش و توان ایدئولوژیک،فرقه ای و توتالیتر آنهاجز بر خیانت و جنایت و تحمیق استوار نبود. در کنار آنشاهکار حکومت های توتالیتر، خفه کردنفریاد دادخواهی مخالفان و سپس پایمال ساختن آزادی عقیده و وجدان،ایجاد فضای ترس و خفقان، بستن فضاهای باز رسانه‌ای، محدود ساختن نهادهای مدنی، صنفی، حزبی و کشتار و اعدام ها بود که هنوز شیوه اش در ایران موج می زند.

 

توتالیتاریسم نوع خمینی خامنه ایو فرومایگی این نظام تمامیتگرا را می توان چنین کوتاه برشمرد:

 

ـ تلفیق دین و دولت

ـ مخالفت مستقیم با حق انتخاب آزاد 

ـ مخالفت و رد هرگونه سبک آزاد زندگی

ـ مانور، تاکتیک و تلاش مستمر برای ایجاد دشمن

ـ ایجاد اختلاف داخلی و جهانی میان انسان ها با بهانه های مذهبی

ـ ایجاد ارگان های مخوف، مخفی، علنی و امنیتی جهت کنترل افکار و اعمال شهروندان

ـ سازمان دادن سیستماتیک اهرم و ابزارهای فریب شهروندان با نام خدا و بی پاسخگوئی در برابر وجدان مردم

ـ تسلط، تصاحب و چپاول دارائی های کشور با نام بیت المال

 ـ سرکوب، شکنجه، زندان و اعدام سیستماتیک مخالفان سیاسی و قربانیان نظام

ـ مخالفت با تشکیل هر ارگان فرهنگی، صنفی و سازمان های مستقل کارگری و سرکوب سیستماتیک رهبران جنبش گارگری

ـ تکیه بر اراده ای الوهیتی و مافوق انسانی، توسط فرد ولی فقیه و عملا به زنجیر کشیدن اراده ی همگانی

ـ شرم انگیزترین نگاه موجود جهان به نابرابری حقوق انسانی میان "زن و مرد" و رسما ناتوان دانستن زن در قوامیس شناخت اسلامی

 

پس جای گمان ندارد که قریب به اتفاق شهروندان بی اراده، بیکار و گرسنه شده ی ما با این تمهیدها و تهدیدهای ضدانسانی و طبقاتی رژیم هرچه بیشتر بی صدا بشوند،فریب بخورند و میدان مبارزه علیه استبداد مذهبی را بسود خودکامگی فردی و مذهبی خالی بکنند.

 

توتالیتاریسم مذهبی و بویژه شیعی برای تحکیم قدرت سیاسی خود ناچار از بکارگیری غلوها، وعده ها و دروغ های بزرگ دارد تا ساده تر و بهتر حمایت توده های ناآگاه را بدست آورد و تاکنون نیز توانسته است خواسته های خلافت جاهطلبانه رهبر و مریدانش را با ادعا و ایدئولوژی "آسمانی غیبی" در برابر حکومت رسوای "زمینی ولائی" خویش و یارانش را همچنان آسان و کارا هدایت کرده و به پیش برد و می برد. البته نیاز به تأکید دارد که واژه "امت مسلمان" تنها برای فریب و تحریف تلخ نابرابری های هولناک 99% در برابر1% در صدی هاست، که آگاهانه بخاطر همسان سازی صوری مشتی از داراهای رژیم، سران سپاه، بسیج و مافیای بازاری در مقابل اکثریت قریب به اتفاق ندارهای بجان آمده، بیکار و گرسنه است که مدام بکار می رود.

 

 

همه ی این تلاش اسلام سیاسی بی آبرو، زور زدن های مکارانه، شگردهای کهنه توتالیتاریستی و درهم آمیزی منافع اقتصاد سیاسی توده های زحمتکش و کارگران مسلمان، برای سرسپردگی به سروری سرمایه داران توسط حاکمیت های مذهبی، نه در گذشته و نه اینک توده های کار و مردمان مترقی هیچگاه سر وفاق و سازگاری با استبداد های شاهی و شیخی نداشته و ندارند و عمدتا نیز راهکارهای پیشبرد اهداف رژیم های مذهبی، هرگز مستقل نبوده و از دیرباز، همچنان در بیرون از قدرت داخلی مانده و مستقیما متاثر از راس اراده سیاسی و قلل اقتصادی امپریالیسم جهانی می باشد؛ و هدف داخلی و جهانی همه ی آنان، جز تسخیر و تصاحب اراده ی آزاد و آگاه طبقاتی نیست؛ توطئه هائی که اشکال متنوع و  هراسناک آنرا در گستره جهان اسلام امروزی و همینک در دو ساختار ضدبشری ( رژیم های ایران شیعی و عربستان سنی) که در پیوند سرراست با اقتصاد و سیاست نئولیبرالی قراردارند می بینیم.

 

همه توتالیتریست ها در ذات خویشزورگو و جنگ طلب هستند، و جنگ و ستیز را بهترین راه برای حفظ قدرت و انباشت ثروتخویش می‌دانند. این جنگ های مذهبی بمنزله خود زنی و همنوع کشی ست. یادمان نرود که شارلاتانسیم ِضدبشری در دوران هیتلر،با ایدئولوژی "نژادی"پیداشد؛ و در دهه‌های گذشته و حال، این دعاوی حقارت انگیز و تمامیتگرا با بهانه"مذهبی"پا به میدان تحریف مبارزه طبقاتی توده ای گذارده است. بنا بر این کارگران و زحمتکشان و توده های خانه خراب هردو سوی پاکباخته می دانند که ماجراجوئی ها و جنگ های بی پایان "سنی شیعی" گذشته ها و "خامنه ای سعودی" امروزی هیچ ربطی به منافع ملت های اسیر و بیدادرس و استثمارشده ی ایران و عربستان ندارد. مردمان دوسوی مسلمان نباید فراموش کنند که ملت های کشورهای مسلمان با این سیاست فلج سازی اراده ی آزاد توده ای، عملا ناکارا شده و رسما جزو فقیرترین و وامانده ترین انسان های جهان بوده و هستند که شایسته است علیه ریاکاران مذهبی خویش هرچه زودتر بپاخیزند.

 

پس باید هوشیار و بیدار باشیم و گول این مکاران دغل و فاسد را نخوریم و تا می توانیم به دامنه ی آگاهی ها، روشنگری ها و افشاگری های توده ای خویش بیفزائیم، اهداف ارتجاعی و سکتاریستی و ضدبشری و جاهطلبانه ی هردو سوی را محکوم کرده و همه ی سران مذهبی را مورد حمله آگاهانه فرار دهیم؛ و پرچم آزادی، برابری، نوعدوستی ها را با صمیمیت و مسالمت و احترام متقابل علیه همه زورمداران و دکانداران مذهبی بلند بالا کشیم.

بهنام چنگائی 14 دی 1394

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.