در آغاز جنگ، انورپاشا، وزیر جنگ عثمانی که شخصیت کاریزماتیکش بی شباهت به طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه امروز، میراث دار امپراتوری بربادرفته عثمانی نبود، اصرار بر این داشت که عثمانیان با پیوستن به آلمان در جنگ نه تنها میتوانند مانع از تجزیهی امپراتوری خود شوند، بلکه چهبسا بخشی از سرزمینهایی را نیز که در طول سالیان به ایتالیاییها، روسها، یونانیان، صربها و بلغارها باخته بودند از اینان باز پس گیرند. از این رو با هدف بازگرداندن اقتدار رو به سستی نهاده امپراتوری عثمانی، به فرمان انور پاشا در بامداد ۲۹ اکتبر ۱۹۱۴، ناوگان عثمانی وارد دریای سیاه شد و در نخستین گام، بندر ادسا را به توپ بست و از پی آن دو کشتی جنگی روسیه را به زیر آب فرستاد.
در هفتهها و ماههای پس از این رویداد، گستره تقابل نظامی روسیه و ترکیه عثمانی پهنههای تازهتری گرفت. در آن سوی دریای سیاه، قوای عثمانی در مرز قفقاز با روسیه صفآرایی تازهای را برای رودررویی نظامی سامان داد، که سرانجام در ژانویه ۱۹۱۵ به نبرد ساریقمیش منتهی شد. نبردی که در آن بخت با عثمانیان یار نبود و سپاهیان عثمانی با البسه و تجهیزاتی که سرمای زمستان قفقاز را برنمیتابید، متحمل یکی از بزرگترین شکستهای خود در جنگ شدند.
نبرد ساریقمیش، بهمثابه یک نقطه عطف، در تاریخ جنگ جهانی اول ثبت شده است. اما این نبرد و شکست عثمانیان در آن، پیامدهای مرگبارتری نیز به همراه داشت و از جمله و بهویژه کشتار ارامنه در چند ماه پس از آن بود.
از آغاز جنگ و بهویژه در نبرد ساریقمیش، گروههای سیاسی ناسیونالیست ارامنه ساکن آناطولی شرقی به دولت عثمانی پشت کردند. با این امید که با پیروزی روسیه، ارامنه سرانجام صاحب دولتی مستقل خواهند شد. امیدی که به روایت اسناد، روسیه آن را مصرانه در میان ارامنه میپراکند.
این آرایش سیاسی - نظامی نوین در پشت جبهه عثمانی سرانجام طلعت پاشا، وزیر داخله عثمانی، را بر آن داشت تا کابینه را به اتخاذ راه حلی برای "مسئله ارامنه" وا دارد. اسنادی که در دست داریم همه حکایت از آن دارد که گروه طلعت پاشا در دولت "اتحاد و ترقی" عثمانی چند ماهی پس از آغاز جنگ و رسیدن خبرهای حاکی از همکاری ارامنه ناسیونالیست با روسها، طرح "حل مسئله شرق" را که از آن جمله «پاکسازی» آناطولی از ساکنان ارمنی آن بود، در دستور کار داشت.
Image copyrightAP
طلعت پاشا با کمک یاران خود در "تشکیلات مخصوصه" که سازمان پلیس مخفی عثمانی بود به مطالعه امکان اجرای این طرح نشست و سرانجام به مدیریت بهاء الدین شاکر که آن زمان عضو کمیته مرکزی "اتحاد و ترقی" و مسئول شاخه سیاسی "تشکیلات مخصوصه" بود، توانست آن را به اجرا درآورد. راه حل رسمی پیشنهادی طلعت پاشا، کوچ دادن یا به قول ترکان "تهجیر" ارامنه به صحرای "زور" در قلب صحرای سوریه بود که آن زمان پارهای از قلمرو عثمانی بشمار میآمد. در جریان این "تهجیر" بود که فاجعهای انسانی روی داد که بعدها با نام "قتل عام ارامنه" در تاریخ ثبت شد.
از تقابل روسیه و ترکیه، آن زمان عثمانی، صد سالی میگذرد. تقابلی که پیامدهای فاجعه بارش هرچند همچنان در حافظه تاریخی انسان قرن بیست ویکم حک شده است، اما گویا قرار نیست که تجربه آموز باشد.
اینک پنج سالی از بحران سوریه میگذرد. بحرانی که هر روز دامنه گستردهتری به خود میگیرد و یک بار دیگر در صحنه نبردی چنین گسترده، میتوانیم روسیه را در برابر ترکیه بینیم. در چنین صحنهای، کرد ها، هم آنانی که در ترکیه بود و باش دارند و هم کردان سوریه بالقوه قرار است نقشی را بازی کنند که ارامنه یکصد سال پیش در ستیز بین روسیه و ترکیه عثمانی بازی کردند.
از آغاز بحران سوریه، تلاش ترکیه برای متقاعد کردن هم پیمانان غربی برای ایجاد منطقهای حایل در جنوب مرزهایش در خاک سوریه، منطقه پرواز ممنوع که عمدتاً ترکمنان و اعراب سنی سوریه هوادار ترکیه را در خود جای دهد، تلاشی بی ثمر بوده است. در برابر گزینه پیشنهادی ترکیه، امروز چریکهای کرد سوریه، متشکل در یگانهای مدافع خلق را داریم که بهویژه پس از رویداد تاریخی کوبانی مطرحترین نیروی نظامی شمال سوریه بشمار می آیند. نیرویی که حمایت نظامی پارهای از اعضای اتحادیه اروپا و نیز ایالات متحد آمریکا را نیز با خود دارد. اگر قرار است منطقه حایلی در جنوب مرزهای ترکیه و در خاک سوریه سامان یابد، کردان سوری مطرحترین گزینه برای سامان دادن به چنین منطقهای خواهند بود.
با ورود گسترده نیروی هوایی روسیه به صحنه نظامی سوریه که تمرکزش از آغاز عمدتاً بر قطع راههای ارتباطی ترکیه با مخالفان حکومت سوریه استوار بوده، ترکیه در تنگنایی قرار گرفته که شاید یک سال پیش حتی آن را به خواب نمیدید. اما در این تحولات کردان سوری اعتباری تازه یافتند. واکنش اعتراضی ترکیه به بمبارانهای بایربوجاق، مناطق که ترکمنان سوری مورد حمایت ترکیه در آنجا بود و باش دارند، به جایی نرسید. برای روسیه حامی دولت سوریه، ترکمنان نیز از زمره گروههای «تروریستی» بودند که ریشه کن کردنشان در دستور کار جنگندههای روس بود.
واکنش شاید شتابزده و از سر استیصال اردوغان به حضور نظامی روسیه با سرنگون کردن یکی از جنگندههایش و بعد کشتن یکی از خلبانان آن در حال فرود در هوا به دست آلپ ارسلان چلیک ترک نشان از این داشت که در شمال سوریه این تنها ترکمنان و اعراب سنی هوادار ترکیه نیستند که تعزیهگردان معرکه جنگند. صدها، و اگر نه هزاران، کنشگر ملیگرای افراطی ترک، عمدتاً هوادار دو حزب حرکت ملی و عدالت و توسعه، اینک در شمال سوریهاند تا آن گونه که خود مدعیاند پاسدار سرزمینهایی باشند که در جنگ اول جهانی به ناروا از مام میهن عثمانی جدا شده است. اینان گردانهایی سازمان دادهاند با نامهای سلطان محمد فاتح، سلطان سلیمان، یا سلطان مراد که همه از گونهای حس نوستالژیک، اما خوفناک، برای روزگاری سپری شده حکایت میکند.
صحنهپردازیهایی از این دست در شمال سوریه وامدار تلاش طیب اردوغان است که از پی ناکامی در نخستین انتخابات مجلس ترکیه، در تجدید انتخابات مجلس این کشور در آبان ماه، بر طبل ملیگرایی افراطی کوبید تا آرای گروهی از هواداران حزب حرکت ملی را به خود جلب کند. و چنین نیز شد. در این تلاش ملیگرایانه، اردوغان کارزار گستردهای را علیه پکک، سامان داد. در این کارزار، بقای جغرافیای سیاسی ترکیه به محو تمام و کمال خواستهای کردان گره زده شد. اردوغان در این کارزار احزاب کرد دو سوی مرز را از یک تبار خواند و بقای هر یک را به معنای تهدیدی جدی علیه تمامیت ارضی ترکیه شمرد.
آیا برای کرسی نشینان آنکارا، اردوغان و داوداوغلو، چون رجال اتحاد و ترقی در صد سال پیش، از جمله انورپاشا و طلعت پاشا، کردان این زمان چون ارامنه آن زمان تهدیدی امنیتیاند که با حمایت روسیه تمامیت ارضی ترکیه را هدف گرفتهاند؟ آیا آنگونه که روزهای پیش در خبرها به نقل از کوناشنکوف، سخنگوی وزارت دفاع روسیه داشتیم، ترکیه در حال آمادگی برای حضور نظامی گسترده در شمال سوریه است؟ اگر این ادعا درست باشد، تقابل نظامی روسیه و ترکیه چه بسا اجتنابناپذیر مینماید و تاریخ پس از یکصد سال به تکرار مینشیند. اما آنچه که شاید این تکرار را اجتنابپذیر کند، حضور بازیگرانی دیگر در منطقه است که اردوغان را در موضعی انعطافپذیرتر و پراگماتیست تر از انورپاشا قرار میدهد. میدانیم هم پیمانان ترکیه در ناتو، همه با اردوغان همدل نیستند
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید