خطر!
با سخنرانی سه روز پیش خامنه ای، بازی ابتخابات وارد فاز جدیدی شد. داستان از آنجا جدی شد که رفسنجانی، صلاحیت شورای نگهبان را زیر سوال برد و با صراحت پرسید که شما این حق را از کجا آوردید و به دنبال آن، لیستی را برای خبرگان تهران پیش نهاد که در آن اعضای شورای نگهبان غایبان بزرگ بودند.
انتشار شعار " رد صلاحیت از رد صلاحیت کنندگان" و این فکر که اگر 20 در صد حامیان موسوی یا 40 در صد حامیان دولت و یا فقط یک میلیون تهرانی، به مثلث جیم رای ندهند، آنها به خبرگان راه نخواهند یافت، مخالفان و رفسنجانی را به نقطه مشترکی نزدیک کرد و زمینه هایی از اقبال عمومی را فراهم آورد. این امر احتمالا از چشم آنها که روند ها را رسد می کنند و به آقا گزارش می دهند پنهان نماند و به آقا خبر دادند که اگر اوضاع بدین منوال ادامه یابد، دور نخواهد بود روزی که بزرگان شورای نگهبان بوسیله مردم رد صلاحیت شوند!
خامنه ای می توانست چنین گزارشاتی را نادیده بگیرد و یا پشت پرده اقدام کند. اما او این کار را نکرد و ترجیح داد که با تمام وزنش وارد صحنه علنی شود. او نخست به آنهایی که " ملتفت" نیستند هشدار داد که اگر این اتفاق بیفتد، مجلسی که از انتخابات 7 اسفند سر بر می آورد، غیر قانونی خواهد بود و در نتیجه قانونگزاری مملکت – و بنا به قرینه معنوی- مجلس خبرگان و گزینش رهبر آینده – همه فاقد وجاهت قانونی می شوند و در یک کلام نظام اسقاط خواهد شد و در نتیجه آنها که امروز "ملتفت" نیستند، فردا "خاین" تلقی خواهند شد و سرنوشت "خاین" هم در ج.ا. مشخص است.
خامنه ای با این برخورد سرنوشت خودش و نظام را به سرنوشت انتخابات 7 اسفند و برگزیده شدن اعضای شورای نگهبان گره زد تا به "نا ملتفت" ها حالی کند که پایشان را از گلیمشان بیرون نگذارند. روشن است که مخاطب خامنه ای نه مفسران و برنامه سازان بی بی سی هستند و نه کنشگران سیاسی و فعالان فضای مجازی. اینها خیلی پیش از این، در شمار "دشمنان" و "خاینین" طبقه بندی شده بودند. کسانی که امروز ملتفت نیستند، بی بصیرت ها و ساکتین فتنه به سرکردگی رفسنجانی هستند که به فرموده آقا، اگر بازی حذفی را ادامه دهند، به جرم خیانت از صحنه زندگی حذف خواهند شد!
ممکن است که آقا بلوف زده باشد و کسی او را جدی نگیرد، اما این امکان هم اصلا کم نیست که واقعا رستش را به داو گذاشته باشد و در هر حال حالا نوبت رفسنجانی است که پیام را دریافت کند و نیز نوبت حواریون که منویات رهبر فرزانه را در یابند. بی شک در سد متر آخر ماراتون انتخابات، شاهد صحنه های داغی خواهیم بود!

مخمصه!

بعد از شوت سنگین خامنه ای و شلیک از زرادخانه خاین یاب، همانطور که قابل پیش بینی بود، رفسنجانی پیام را گرفت و واکنش نشان داد. پیر سیاست نظام و تنگ شیاپینگ ایران، با اطمینان از توانایی خط دفاعی ، سرش را دزدید. انتساب لیست حذفی به خود را گردن نگرفت، اما گفت که لیست را بزرگان و دلسوزان تنظیم کرده اند و سر لیستی را هم با او و روحانی همآهنگ کرده اند و این یعنی که بازی ادامه دارد، بازی حذفی را ما شروع نکردیم و گاهی ممکن است که پاسخ کلوخ انداز، سنگ باشد! پس عجالتا ، بجنگ تا بجنگیم!
حواریون هم پیام را گرفتند ودر نماز های جمعه ، سعی کردند تا برای آقایی که دارند پر وبالش را می چینند، از خلایق اشک بگیرند و طبق معمول به بهانه فلان برنامه بی بی سی، پای انگلیس و آمریکا را به میان بکشند و اینگونه صحنه آرایی کنند که حذف مثلث جیم، چیدن بال و پر آفا و توطیه استکبار و خاینین داخلی است .
اینها همه اما، هنوز ریختن آتش تهیه است. مثلث سبز-زرد-قهوه ای دارد پا می گیرد.. -دقیق تر- پا گرفته است و دارد با شتاب، پهن می شود. جوان ها سربند ها و دست بند های سبز شان را از پستو در آورده، دارند برای فرار بزرگ، خودشان را گرم می کنند. قهوه ای ها ابایی ندارند که با زرد ها عکس دو نفره بگیرند و برای سیاهها یی که تا دیروز یار غارشان بودند، شکلک در آورند و این همه یعنی، آقا در بد مخمصه ای گیر کرده است! انچه قرار بود مشروعیت فزا باشد، دارد با شتاب مشروعیت زدا می شود!
خامنه ای خیلی زود و بدون اما و اگر، سرنوشتش را به سرنوشت مثلث جیم گره زد و طناب حمایت از این دستگاه فرسوده را بر گردنش بست! اگر فکر حذف مثلث جیم و شرکا، با همین شتاب تا امروزش گسترش یابد، بی تردید تا جمعه، به پروژه ای ملی فرا می روید و آقا با پلی شکسته در پشت سر و نظامی که قانونا اسقاط شده است، روبرو خواهد بود: مهر باطل شد روی امضای اعضای شورای نگهبان، آنگونه که خامنه ای به صراحت گفته ، از نگاه او به معنی باطل بودن انتخابات هر دو مجلس خواهد بود. با این فکر – اگر جامعه در حذف آقایان کامیاب شود- آقا بر سر یک دو راهی بزرگ قرار می گیرد: عقب نشینی و عبور از روی پل شکسته با پا و دلی شکسته و یا به هم زدن بازی!
عقب نشینی بدین سادگی ها محتمل نمی نماید! حتی اگر فکرش به مغز آقا خطور کند، سپاه و بقیه بهره وران، مغزش را پودر خواهند کرد و تعرض به قصد غارت آرای مردم و به هم زدن بازی، می تواند بسیار گران تمام شود. فتنه اصغر کمر آقا را شکست و این کمر شکسته تاب تحمل فتنه اکبر را ندارد!
آقا برای فرار از مخمصه فقط 5 روز فرصت دارد! رفسنجانی اهل معامله و خرید و فروش است. از قدیم این طور بود ! پیش از انقلاب هم بساز و بفروش بود! تن دادن به معامله بزرگ، شاید زیانش برای آقا، خیلی کمتر از رفتن به مصاف بزرگ باشد