در این انتخابات حتما شركت میكنم تا از سیاست همزیستى مسالمت آمیزى كه با غرب و آمریكا آغاز شده حمایت كنم و به سهم خویش مانع از بازگشت تندروىهایى باشم كه میرفت تا از ایران هم مرگبازارى چون سوریه و عراق و افغانستان بسازد.
در این انتخابات شركت میكنم تا از دستاورد هاى دولت تدبیر و امید دفاع كنم و نگذارم كه جبهه مصباحى- احمدىنژادى با تصرف دوباره مجالس قانونگذارى این دستاوردهاى ملى و بینالمللى را به رایگان نابود كنند.
راى میدهم تا تحریمهاى ظالمانه مالى و اقتصادى دیگر برنگردد، دست تجاوز قاچاقچیان و غارتگران بومى و بینالمللى از سفره نان مردم میهنام كوتاه و قطع گردد.
راى میدهم تا جمهوریت نظام از اینى كه هست محكمتر گردد و جامعه سیاسى و فرهنگى، اهالى ادب و علم و موسیقى و سینما... بیشتر از این محدود نشوند، تهدید و توهین نشنوند و اینقدر آزار و اذیت نبینند.
در این انتخابات غیر دمكراتیكى كه امكان تقلب هم در آن میرود، شركت میكنم زیرا مبارزه با تقلبات انتخاباتى یا اصلاح در قوانین انتخاباتى را هم با شركت در آن ممكن میدانم و نه با تحریم آن، نه با قهر از صندوقهاى راى.
راى میدهم زیرا به راه حلهاى گام به گام، جزیى، دراز مدت، كم هزینه، اقناعى و روش مسالتآمیز معتقدم و با استناد به اینكه سیاست مسالمتآمیز، مكتب صبر است، تردیدى ندارم كه استمرار ملى در مبارزه مسالمتآمیز، با طرح خواستهاى انسانى، هر گروه حاكمى را هر قدر هم افراطى باشند عاقبت به راه خواهد آورد و وادار به تسلیم خواهد كرد.
آرى در این انتخابات راى میدهم زیرا حق راى را مانند جان و مال و زندگیم عزیز میدارم. آن را با دو سده مبارزه با استبداد و ارتجاع كسب كردهام پس به سادگى حقم را واگذار نمىكنم.
مهمتر از همه، راى میدهم در این انتخابات، زیرا آن بازى انتخاباتى و این میدان مبارزه را میلیونها من ایرانى به فقهاى حاكم تحمیل كردهایم و نه بر عكس.
آنها بودند كه به این اصل انتخاباتى به اجبار تن دادند نه ما. یادمان باشد كه ما ملت، ما مردم، ما توده تحولخواه ایرانى بودیم كه در انقلاب بهمن، اصلى بهنام انتخابى بودن نهادهاى حكومتى را به آیات عظام بویژه به خود آقاى خمینى قبولاندیم. اساسأ در نظریه ولایت فقیه آیت الله خمینى بحثى بهنام جمهوریت یا دمكراسى و تقدیس انتخابات وجود ندارد. در جریان انقلاب بود كه وى به نیروى لایزال توده ملت پى برد و به گفته آیتالله مطهرى مؤمن به خلق شد و در تاسیس حكومت اسلامى مردم را لحاظ كرد. یعنى دو اصل آشتى ناپذیر تئوكراسى و دمكراسى را جورى كنار هم قرار داد كه در هر تحول بزرگى خاصه در زمان انتخابات، آن تضادهاى بنیادى بیش از پیش حاد میشوند و فقهاى حاكم را به مشكل توضیح وضع و سر گیجه دچار میكنند.
هم از اینروست كه هر فصل انتخاباتى فرصتى است قانونى براى بیان خواستهاى مردمى، دمكراسى خواهى و اصلاحطلبى. بیایید از این حداقل امكانى كه در اختیار داریم استفاده كنیم و صداى عدالتطلبى، دمكراسىخواهى و صلحدوستى خود را به گوش جهانیان برسانیم.
منتقدین میگویند در انتخابات نا سالم شركت نكنید، اما ما میگوییم مگر میتوان گفت چون هوا ناسالم است پس نفس نكشید ...
بارى منتقدان، بقول مولانا:
روزى بییاید كاین سخن خصمى شود با مستمع
كاب حیاتم، خواندمت، خود خواستى تا كَر شوى
محمد ارسى
تگزاس- سوم اسفند ١٣٩٤
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید