هر گاه به این دادنامه* نگاه میکنم ، ناخودآگاه خود را در دوران سیاه قرون وسطا در اروپا می بینم ، هنگامی که دستگاه پاپ ، کشیش ها و کلیسا بر تمامی زندگی مردم چون افعی چنبره زده بودند و بهشت و دوزخ می فروختند . حکومت دینی خود را مقدس می دانستند و هر کسی که در برابر شان می ایستاد به جرم دگر اندیشی ، جادوگری و کفر به آتش می کشیدند ، فرمان کلیسا حکم خدا در روی زمین را جاری می کرد و همگان باید سر به اطاعت آنان می نهادند . درآن روزگار اگراصحاب قدرت و مذهب جنگی براه می انداختند آن جنگ نیز مقدس بود !
و اینک پس از گذشت شش سده از آن دوران شکنجه و مرگ و انکیزیسیون ، تفتیش عقاید در میهن من حاکم شده است.
در بیداد نامه آمده که من بر علیه نظام مقدس ؟ تبلیغ کرده ام ؟ و هنگامی که واژه مقدس از جایگاه قانون اهرم سرکوب و بزهکار خواندن یک شهروند ایرانی می شود ، دیگر جایی برای دفاع نمی ماند .
وکیل هم دفاع کند ، غیر موثر است ، دفاعیات خود من نیز اثری نداشت چرا که نظام مقدس ! است .
واژه مقدس را تنها می شود در گفتار و نوشتار ادیان و گروهی از بزرگان آنها دید که برای مقبولیت به پیروان خود بکار می برند . اما اینکه مقدس وارد نظام سیاسی و حکومتی شود یا جایگاه قانون را تحت سیطره خود بگیرد نتیجه ای جز استبداد و خودرایی از آن استنباط نمی شود .
من خود براستی می دانم که همه سوخت و سوز نهاد امنیتی که برایم پرونده سازی کرد و سپس بازپرسی و آنگاه قاضی و دادگاه انقلاب ، از این بود که من نظام مقدس ! را : حاکمیت دیکتاتوری مذهبی ، خوانده بودم والا دیگر فعالیت های سیاسی و مدنی من که شامل حمایت از آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و معلمان زندانی و شرکت در تحصن نسرین ستوده در برابر کانون وکلا ، یا همراهی با جنبش اعتراضی و دادخواهی در برابر زندان اوین و لاستیک دنا و یا بودن در مراسم جانباختگانی چون ستار بهشتی و مصطفا کریم بیگی و ... آنچنان برایشان پرفروغ و گزنده نبوده است .
واژه مقدس در تمامی 37 سال گذشته تاکنون در عرصه های گوناگون کاربرد داشته که پرداختن به آن مثنوی هفتادمن می شود . اما اینکه فعالیت ها و اندیشه ها و نوشته های یک فعال مدنی و مدافع حقوق بشر را با چماق مقدس قانون و نظام در سده 21 بنوازیم بی انصافی که نه بی عدالتی محض است .
البته من آمادگی دارم نظامی را مقدس بدانم که : کارگری بیکار نباشد ، اعدام وجود نداشته باشد ، زن و مرد در برابر قانون یکسان باشند ، بی عدالتی نباشد ، اقتصاد پویا و شکوفا گردد ، هیچ فعال سیاسی و مدنی و معلم و کارگر و وکیلی در زندان نباشد ، شایسته سالاری همه جا دیده شود ، چپاول ، اختلاس و دزدی میلیاردی نبینیم ، شایستگان پاکدست در عرصه های مدیریتی فعال باشند ، انتخابات راستین و آزاد وجود داشته باشد ، چنان کشور آزاد و آبادی داشته باشیم که هیچ نخبه ، دانشمند ، هنرمند ، دگر اندیش و جوانی ، میهن را ترک نکند ، جایگاه دین از دولت جدا باشد ، قانون جایگاه برتر و راستین خود را داشته باشد و همگان در برابرش یکسان باشند . شاهد فقر ، فساد ، اعتیاد ، بیکاری نباشیم . فرهنگ مدارا ، بردباری ، گذشت همه جا دیده شود ، آیین جوانمردی و پهلوانی خصلت مردمان گردد . کودک کار را در هیچ کجای این سرزمین نبینیم ، زندانها برچیده شود . خلاصه اینکه آرمانشهر و پوتوپیا حاکم شود .
آنگاه نه من بلکه همه جهانیان ، نظام مقدس را پذیرا خواهند شد . اینجا ایران ، شهریار ، من بزهکار و تبلیغ کننده بر علیه نظام مقدس .......
* نویسنده در اسفند امسال به اتهام " تبلیغ علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی" به 6 ماه زندان محکوم شده است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید