رفتن به محتوای اصلی

انتخابات كانون وكلا (2)
19.03.2016 - 00:37

 

 

ادعاى بيان تاريخ قريب يك قرن مبارزه وكلا، فهرست كردن تحولات قانونى و مشكلات امروز حدود هفتاد هزار وكيل دادگسترى، مشاور حقوقى و كار آموزان در چند صفحه دور از فروتنى است. نگارنده اين مقدمات را براى آشنائى كلى خوانندگان مى نويسد. اختصار و شتابزدگى در تشريح مطالب نارسائى هاى زيادى ايجاد مى كند. ناگزير در اينجا و قبل از ادامه مطلب از كمبودهاى آن پوزش مى خواهم.

 

                                           ترسخوردگان 

خواندن صورت جلسات هيات مديره، اسباب انبساط خاطر است و خنده دار و در عين حال غم انگيز. پراكندكى دستور جلسات، بحث از اينكه چرا مرا به سفر نفرستاديد؟ دليل بالا نشينى فلانى چيست؟ و هكذا على غير النهايه. گفتن اين حرفها آن هم در جمع معرفى كنندگان وكلا كه غالباً در سن كهولت اند، شگفت آور نيست...؟ 

هيج وكيلى تا كنون جرات نكرده علناً از جلسات جلادان ولايت فقيهى درباره ضرورت تصويب قانون براى احراز صلاحيت نامزدهاى شركت در انتخابات هيات مديره توسط مسئولان انجمن هاى بزهكارى مانند نيرى دفاع كند. اما رئيس هيات نظارت بر انتخابات كانون وكلاى دادگسترى مركز كه در عين حال رئيس اين كانون است در دعوت "احراز صلاحيت شده ها " 

مى نويسد : نظر به اينكه جنابعالى واجد شرايط براى انتخاب شدن در دوره بيست ونهم هيات مديره كانون وكلاى دادگسترى مركز اعلام كرديده ايد ضمن اهداى تبريك ...." وكلا به آنان تبريك مى گويند..." شرم آور نيست كه دخالت نيرى ها را در " احراز صلاحيت " وكلا به آنان تبريك مى‌گويند؟ ضمناً به يادمان باشد كه هيچ اعتراضى از طرف كانون در باره تصميم نيرى به رد صلاحيت حدود ٢٠ در صد نامزد ها شنيده نشد. اين قبيل موجودات در ديدار با رئيس هيات كشتار ٦٧، نيرى خواسته بودند " تا رسيدگى به صلاحيت همكاران جهت عضويت در هيات مديره بر ملاكهاى قانونى و توام با وسعت نظر و سعه صدر صورت كيرد " ٢٠/دى/٩٤ اينان نخواهنده اند كه "نايد از گرگ پوستين دوزى ". در حاليكه دكتر احمد شهيد گزارشكر ملل متحد رژیم آدمكش مسلط بر ميهن ما را باز هم طبق معمول سنواتى ركود دار اعدام در جهان شناخته، وكيل مجلس، " و در راس فضائل " كه قاضى پور است و فرمانده لشكر ٣ مخصوص بود امروز مى گويد " مملكت را به آسانى به دست نياورده ايم كه هر روباه و كره الاغى را بفرستيم مجلس و در عين حال آشكارا به سر بريدن ٢٠٠-نفر اسير جنگى افتخار مى كند. 

رئيس كانون وكلاى مركز در تبريك ٢٢- بهمن مى نويسد "سر آغاز بر افراشته شدن عدالت اسلامى بيدارى مردم بر ملت بزرگ ايران مبارك باد " پاسداران بى رحم ولى فقيه هم اين همه تملق نمى گويند. 

 

                                               يادمان و زندگان 

در كمتر نشستى است كه مديران كانون از ياد رفتگان غافل باشند از ضربت شمشير غدار ابن ملجم، شهداى عاشورا، قربانيان تروريزم در پاريس، لبنان، يمن وفلسطين گرفته تا سوگوارى براى همكارانى مثل دو برادر ماجيانى، قتل شيخ نمر باقر نمر و همراهان مظلوم او درعربستان، ياد مى كنند. مثلاً به رياست و هيات مديره وكلاى عربستان درس مى دهند كه مواظب حقوق مردم باشند . چون شهداى عربستان "به علت با فشارى بر إيمان و عقيده شخصى خود ..." به قتل رسيدند. البته بهائى كشى آشكار ، آتش زدن خانقاه هاى دراويش وقتل شهروندان ايرانى كه " به علت پافشارى بر ایمان وعقيده..." سالهاست ادامه دارد اين" برافراشته شدن عدالت اسلامى است "نام و ياد استاد فرهيخته و برجسته حقوقدانان ايرانى دكتر كاتوزيان را به مناسبت و بى مناسبت ورد زبان مى كنند . اين وسيله اى براى پوشاندن واقعيت وجودى آنها شده . به شهردارى اعتراض مى‌كنند شايد بتوانند خيابانى را كه به نام قاتل انور سادات ، خالد اسلامبولى نامگذارى كردند با نام دكتر كاتوزيان عوض كنند . يا شهردارى كيش به نام آن زنده ياد بنائى بر پا كند . يا قالى با ٨٣ رنگ سفارش مى دهند كه همراه با عكس دكتر كاتوزيان يادآور ٨٣ سال عمر او باشد. سكه به نام او ضرب مى كنند . همواره از كساد بودن مراسم ختم وكلاى مرحوم حرف مى زنند . از وكلاى غير مرحوم  گله دارند كه چرا حضور آنان در اين عزا داريها محسوس نيست. درعين حال كسى از حال ماندگان وزندگان خبرى نمى گيرد. همكاران بيمار زندانى،ممنوع الوكاله ها ، وكلاى تحت تعقيب، وكلاى جوان بيكار، وكلاى تبعيدى وفرارى. 

                                       

روسرى وتو سرى

بد تر از همه شرايط كار خانم هاى همكار است كه ٤٠ در صد وكلا را تشكيل مى دهند . هم روسرى دائمى و پوشش اجبارى را دارند وهم توسرى مدام سرداران حراست قوه قضائيه خامنه اى، آنان را بلا انقطاع تهديد مى كنند . 

يك نمونه از اين موارد را خبرنگارى " بد حجاب" ، "طاغوتى" فرارى ضد انقلاب  به نام خانم مسيح على نژاد لو داد. كه با يك بخشنامه ١٢ وكيل را از ورود به ساختمانهاى قوه قضائيه ممنوع مى كند . اين است چهره واقعى اسلام رحمانى و " برافراشته شدن پرچم عدالت اسلامى"راستى مگر مردان حقى دارند كه تقسيم شود ونصف آن به زنان برسد ؟ 

 

http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-70024.html

http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-70066.html

http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-70121.html

 

استاد سخن شيخ مصلح الدين فرمودند " هر كه با دشمنان صلح كند سر آزار دوستان دارد." مديران كانون اهل صلح سازش، تعامل و معامله اند و زندگان را به رحمت ولى فقيه و مراحم سرداران او سپرده اند. براى جنت مكان شدن سراغ رفتگان مى روند. اين است تبلور حميت حرفه اى . 

                                          مصدق گريزى  

در ادبيات كانون وكلاى دادگسترى مركز به كار بردن نام بانى استقلال كانون وكلا حرام است . رهبر راحل سابق و رهبر در حال رحلت فعلى و احتمالاً رهبر لا حق از شنيدن اين نام مكدر مى شدند، مى شوند وخواهند شد . عمل به احتياط بى ضرر است. در جشن استقلال رئيس كانون از همه چيز گفت مگر از كسى كه باعث و بانى استقلال كانون بود يعنى مصدق . اين درجه از بزدلى را حتى وكيل مجلس اين رژيم ندارد. مثلاً سيد حميد طباطبائى نائينى وكيل مجلس نظام ولايت فقيه كه در ضمن عنوان معاون كمیسيون حقوقى وقضائى آن مجلس را يدك مى كشد روز ٦ بهمن در جشن استقلال كانون وكلاى اصفهان سخنرانى مفصلى كرد و اين سيد طباطبائى از جناب نجفى توانا كمتر ترسو بود. جرات داشت بگويد " مرحوم دكتر مصدق كه خود وكيل دادكسترى بود با اجازه مجلس نهاد وكالت را استادانه به پا كرد..."

 


                                                سانسور در كانون 

اخبار فعاليت هاى وكلا وكانون گزينشى انتخاب مى شود . بعضى از حرفها ممكن است بو دار باشد. مثلاً كميسيون حقوق بشر كانون روز ١١ بهمن ترتيب يك جلسه سخنرانى را مى دهد، سه نفر حقوقدان در باب بررسى ابعاد انتخابات آزاد و منصفانه سخنرانى مى كنند. 

هيچ خبرى از تشكيل يا عدم تشكيل جلسه پیدا نمى شود.لابد حقوق بشر غربى است. 

حالا مد است كه همه كانون ها كميسيون حقوق بشر داشته باشند شايد به كار آید.  حرفهائى كه مصلحت نيست بايد در چهار ديوارى بماندو لابد مى گويند لعنت بر دهانى كه بى موقع باز شود. 

موقع انتخابات است وفصل در صحنه بودن . كانون هم به يادش مى آيد كه به " آسيب شناسى هتك حرمت وكلا " بپردازد و سخنرانى مى كنند و مى نويسند . رئيس كانون طبق مقررات نفر اول است كه داد سخن مى دهد. اما فراموش مى كنند كه در سايت كانون خبر مربوط به نامه اعتراضى٥٠٠ وكيل دادكسترى را در باره رفتار نامناسب وخلاف شئون مأمورين لاريجانى را چاپ كنند. چه توهينى بالاتر از همكارى كانون با دايره اجراى احكام اوين براى سلب حق كار خانم ستوده ؟ راستى چه هتك حرمتى بالاتر از اينكه كانون وكلاى مركز به تبعيت از قاضى صلواتى حق كار هادى اسماعيل زاده را از او سلب مى كند ؟ فراموش نكنيم كه در كانون روى كاغذ كميسيونى به نام" حمايت " هم وجود دارد. 

 

http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-76449.html

 

http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-76461.html

 

                                              خربزه و خيار انتخاباتى 

 

روز انتخابات است. بايد در صحنه حاضر بود. حدود هفت ماه است كه ماده ٤٨ قانون اصلاح آئين دادرسى كيفرى حق دفاع در دعاوى سياسى را از متهم سلب كرد و به لاريجانى سپرد و او هم هنوز وقت پیددا نكرده كه به اين امر بى اهميت برسد . اين همه در حالى است كه صداى دنيا بلند شد. تازه مى خوانيم " كانون براى حذف ماده ٤٨دست به كار شد " حضرات خواب بودند كه حق دفاع را به فاضلاب ولى فقيه سرازير كردند. اين نوشدارو پس از مرك سهراب است و تك خال انتخابات. روز ١٩ بهمن رئيس كانون نشست خبرى مى گذارد تا ضمن حرفهايش بگويد "سعى كرده ايم عملكردى ضابطه مند و شفاف داشته باشيم " اما اولين جمله اش اين است كه " در خصوص حضور عزيزان ايثارگر و بسيجى در كانون و فعاليت آنها..." و با توجه "به سابقه فعاليت همكاران ايثارگر بسيجى ..." تلاش مى كند كه دل انها را به دست بياورد. 

رئيس كانون صحبت از " در خواست اختصاصى ٧٥٠ ميليارد تومان بودجه براى وكلاى تسخيرى ..." مى كند. همه مى دانند كه" چشم مور و پاى مار ونان ملا كسى نديد" . لاريجانى " ناتوان " و برادران پاكدامن او خمس وزكات خود را به هيچ يك از نجفى هاى توانا ندادند و ابن طايفه مدرس گدايان سامره اند هر چند در نجف به دنيا آمده و آنجا درس خوانده باشند. شيخ مصلح الدين اين قماش از بنى شيطان را مى شناسد كه " قران بر سر زبان است و زر در ميان جان " آقاى دكتر نجفى توانا به وكلائى كه نان ندارند بخورند پياز تعارف مى كند تا اشتهاى آنها باز شود. حرف است و مفت. اجبارى كردن وكالت و بيمه كردن مردم براى پرداخت هزينه هاى آن. اين حرفها را روز ١٩بهمن با خبرگزارى ايسنا در ميان مى گذارد والبته خرما نتوان خورد از اين خار كه كشتيم . 

از اقدامات مشعشع هيات مديره چاپ پیشنهاد پيش نويس تعرفه جديد حق الوكاله است. 

اين تعرفه آنقدر چربى دارد كه تنها ديدن آن نه خوردنش كافى است كه آدم سير شود به خصوص از زندگى. هر چند جزء وعده هاى انتخاباتى باشد و هيات مديره فقط بوق آنرا مى زند و تصميم با آخوندهاست و كو گوش شنوا . بالاخره اين مسلمانان نو ريش وبى كراوات مى توانند براى سرگرمى هم شده قصه  حضرت سليمان ، مورچه وقورباغه ر ا براى خلق الله حكايت كنند. اگر متوجه نشدند خدا را فراموش نكنند كه " هيچ جنبنده اى در زمين نيست كه روزيش را خدا نرساند..." قران سوره هود - آيه٦-

اين هم راه حل اسلامى وكلاى دست تنگ و ناتوان  كانون وكلاى مركز كه نجفى توانا مىتواند ارائه كند. آدمى كه به ولى فقيه اعتقاد دارد از ندارى نمى ترسد و خدا با آنهاست . بزك نمير بهار مياد خربزه و خيار مياد . 

زشت ترين مانور انتخاباتى را هم در نامه اى كه روز ٤- اسفند توسط دكتر على نجفى توانا خطاب به روحانى نوشته  و امضا شده مى خوانيد. 

         لينك درخواست تعيین روز هفتم اسفند به عنوان روز استقلال وكلا

http://isna.ir/fa/news/94122414995

 

مى خوانيم كه" لايحه قانونى استقلال كانون وكلاى دادگسترى در تاريخ هفتم اسفند ماه ١٣٣١ به تصويب رسيده ..." البته فاعل فعل يعنى دكتر محمد مصدق ذكر نمى شود . اين كار حرام است ؟ بعد هم مى نويسد " اين روز به عنوان تاريخ استقلال كانون و وكلا شناخته شد." 

باز هم فعل بى فاعل است . براى دانستن واقعيت در صفحه ٧١ مجله كانون وكلا شماره ٣١ ذيل شماره ٢٥ مى خوانيم ومى دانيم كه اين مصوبه كانون وكلا ى مركز است كه ٦٣ سال پيش روز ٢٥- اسفند ١٣٣١ به اتفاق آرا تصويب شده است . 

راستى اين ننگ نيست كه پاى شوراى عالى انقلاب فرهنكى  خمينى ارگان سياستگزارى سركوبى " قانونى" مردم ايران را به دست خود آن هم با جعل تاريخ باز مى كنند ؟ 

 

                           عين سند 

 

 

دكتر على نجفى توانا التماس مى كند تا خودى شناخته شود. حلقه دور رهبرى بسته، راهش نمى دهد. به جاست كه به آن رهبر معظم گفت. 

              به خرقه گر كسى درويش بودى.        رئيس خرقه پوشان ميش بودى 

 

لينك به : در مراسم جشن استقلال كانون وكلا مطرح شد.  

 

http://icbar.ir/Default.aspx?tabid=55&ctl=Edit&mi…

 

بعد از سخنرانى هنرمندان طنز پردازى كرد و خواننده محبوبى آواز خواند. وبه خير گذشت . 

                                            جشن محتشم 

خبر ها حاكى است كه حداكثر جمعيت ٢٠٠٠تا ٢٥٠٠ نفر بود. پخش خبر حضور روحانى در اين جلسه تأثير بدى داشت . دشمنان ومخالفين نيامدند. بسيارى از آنها كه تصميم به شركت داشتند صرفنظر كردند. از امكان درگيرى،هو وجنجال عليه روحانى، هجوم مأمورين ، حوادث ناشى از فرار جمعيت، لت وپار شدن زير دست وپا صرفنظر كردند. يكى گفت بابا  اگر جرات داشتيم مى رفتيم حج و در زيارت خدا شهيد مى شديم نه زير پاى حسن فريدون تقلبى. 

روحانى كه سخت نيازمند بلندگو براى معرفى خود به عنوان برنده انتخابات مجلس و خبرگان بود، آرزوى حضور داشت . ظاهراً او نتوانست مجوز لازم را از "بيت " و" بالائى هاى " امنيتى كسب كند مصلحت ندانستند. عمامه به سرى هم در صف اول ديده نشد. اين هم تقصير بانوانى بود كه " حجاب برتر" و عفاف وت فكيك جنسى را بر نمى تابند. در جشن محرم ونامحرم نمى دانند. 

انتقاد به برنامه ريزان ومجريان شديد بود كه چرا پذيرائى را در فرصت تنفس بعد از سخنرانى رئيس كانون نگذاشتند. بسيارى از مهمانان پس از شركت فعالانه در رسيدگى به ميز پذيرائى " شاهانه" گذاشتند و رفتند. 

صحبت از حضور مقامات قضائى، تقنينى و اجرائى در مراسم بود ولى لابد قابل و در اندازه قابل عرضه نبودند تا اسم، رسم وتمثال مبارك آنان زينت بخش گزارشها باشد. 

در اين جشن حتى اگر فقط وكلا وكارآموزان عضو كانون وكلاى مركز شركت مى‌كردند مى بايست ٢٠ هزار نفر مى آمدند. اگر رقم رسمى اعلام شده را مبنا قرار دهيم، مهمانان، خانواده ها، اعضاى دفاتر وكلا " مقامات قضائى، تقنينى واجرائى "اعضاى هيئت مديره عضو اسكورا ( اتحاديه سراسرى وكلاى دادگسترى ايران ) را نصف جمعيت شركت كننده در نظر بگيريم مى ماند دو هزار وبانصد نفر كه نشان دهنده يك هشتم تعداد وكلا و كارآموزان عضو كانون وكلاى دادكسترى مركز است. خواهيم ديد كه عليرغم تنبيهات شديد، اين شرايط در روز راى‌گيرى تكرار مى شود.

                                        اگهى انتخابات نامزدان عضويت 

اگهى انتخابات كانون روز ١٤ بهمن در روز نامه اطلاعات چاپ شد. معلوم نيست چرا اين اگهى با ١١ روز تاخير در ٢٥ بهمن در سايت كانون منتشر شد. آقاى رئيس كانون براى گرم كردن تنور انتخابات كانون راه حل داشت در مورد نامزدها آرزو مى كرد " دويست سيصد نفر ثبت نام كنند موجب حضور افراد بيشترى مى شود..." . يكى از آرزوهاى ديگر او حضور وكلا به عنوان كانديداى  حضور در " راس فضائل " يعنى مجلس شوراى اسلامى بود. 

روز ٨ آذر در جلسه ١٣٥- آقاى رئيس به قربت ٥٠ در صد آرزويش مى رسد و مژده مى دهد " در انتخابات هيئت مديره كانون قريب ١٤٨ نفر نامزد شدند..." از ٨  آذر تا ١١ اسفند خبرى از نتايج كار و صورت اسامى كانديداهاى "صالح" و "طالح" در سايت رسمى كانون ديده نمى شود. تنها ٤٨ ساعت مانده به أخذ راى معلوم مى شود كه روز١٣ بهمن نيرى ١١٦ وكيل "صالح" براى راى گرفتن را برگزيده است. از اين تعداد ١٧ نفر اعلام انصراف كردند . 

به اين ترتيب آرزوى حضور سيصد كانديدا با ٧٠درصدكاهش مى شود ٩٩ نفر

هيچ حرف وصحبتى از اعتراض كانون يا افرادى كه نيرى آنان را " طالح " شناخته شده و رفوزه شدند در كار نيست. چرا؟ مى ترسند؟ فكر مى كنند فايده ندارد؟ از رسوائى احتمالى نگران هستند؟ 

از زنانى كه چهل درصد اعضاى كانون مركز را تشكيل مى دهند ١٧ نفر "صالحه " شناخته شدند. كه سه تن اعلام انصراف كردند. به اين ترتيب سهم زنان  صالحه به ۱۵ در صد نامزدان صاحب صلاحيت رسيد . بقيه يعنى ٨٥ درصد ، لقمه مردانه شد. قاعده شرعى زن نصف مرد را به شدت و صراحت، آشكارا لگد مال كردند. اللهم اضرب الظالمين با لظالمين يا رب العالمين يا ارحم الراحمين....

                                             پاداش خودى ها 

نتيجه رقابت آزاد اسلامى در انتخاباتى كه نيرى، رئيس هيات تشخيص صلاحيت نامزدانش قبلاً فرمانده كشتار ٦٧ بود ، آنقدر به چشم مى خورد كه براى استتار اين رسوائى خبر آنرا حتى از سايت كانون وكلاى دادكسترى مركز هم بر داشتند و اين است "عملكرد ضابطه مندو شفاف ." دكتر على نجفى دانا وتوانا. 

تعداد واجدان حق راى را اعلام نكردند كسى نمى داند چند نفر مى توانستند راى بدهند تا نسبت شركت كنندگان معلوم باشد . ولى مطلقه فقيه به بساط اقتدارش مجوز داده تا تعداد واجدين شرايط راى دادن را اعلام كند . اما در حوزه اقتدار دكتر نجفى توانا اين فعل از محرمات است . 

خبر موثق رسيده را با تشكر از دوستان در اينجا مى آورم. رقم اعضاى كانون وكلاى دادگسترى مركز حدود ١٨٥٠٠ نفر است. تعداد كل راى دهندكان در انتخابات اخير ٤٤٧٠ نفر است يعنى كمتر از ٢٢درصد وكلاى عضو كانون مركز . ديديم كه رئيس كانون آرزو داشت كه پانزده هزار نفر شركت كننده به پاى صندوق أخذ آراء بيايند، يعنى حدود ٨٠ درصد اعضاى كانون. 

در اين راى گیرى بالاترين آرا متعلق به آقاى دكتر على نجفى دانا است. رقم ٢٠٧٣ كمتر از ١١/٥در صد عدد وكلاى عضو كانون است. آخرين نفر هم آقاى سردار زاده است با حدود ٦/٥ در صد . در بين ١٨ نفر انتخاب شده فقط يك خانم وكيل ديده مى شود. اين صالحه خانم مهشيد ارفع نيا   حدود٨/٥ در صد آرا كل را به دست آورده است. انشاالله اين صالحه ارفع نيا ارتفاع مقامات يابد. امين. 

اين تحريم عملى، رسوا كننده ترين شكل مقاومت منفى ونشان دهنده عمق ناخوشنودى وكلاى شرافتمند ايرانى است در برابر دستگاه سركوبگرى . بساط ننگين وخون‌آلود كه مى خواهد با نابودى كامل قديمى ترين نهاد جامعه مدنى ايران ، كانونهاى وكلا  ، سازمانهاى دفاع از حقوق مردم بى دفاع، به حيات وسلطه شوم بر مردم وميهن ما ادامه دهد.  

 ٢٧ اسفند ١٣٩٤ 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کاوه جویا

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.