رفتن به محتوای اصلی

آموزش کیفی در برابر تروریسم
03.04.2016 - 00:33

 

 

انفجارهای بلژیک،بیش از هر جای دیگری از این کشور،نام منطقه ی "مولن بیک" را بر سر زبان ها انداخت؛به ویژه به نزد کسانی که این رخدادها را پیگیری کرده و می کنند.

البته این نخستین باری نبود که مولن بیک مطرح می شد. چند ماه پیش و پس از انفجارهای فرانسه نیز،پای این منطقه به گستردگی به رسانه ها کشیده شد- بمب گذاران فرانسه نیز در پیوند با این منطقه بودند. روزنامه گاردین در 17 نوامبر 2015(حدود شش ماه پیش)و پس از انفجارهای فرانسه، نوشت : "مولن بیک،یکی از منطقه های 19 گانه ی بروکسل با جمعیتی بیش از 100 هزار تن است؛پیرامون 30 درصد با ملیت های خارجی و بیش از 40 درصد نیز با اصل و نسب خارجی.

درصد بیکاری در این منطقه بیش از 25 درصد،و در میان جوانان حتی بیشتر،است. جوانان این منطقه،با پیش زمینه های اغلب مسلمان،در بازار کار و مسکن،شانس برابر با جوانان دیگر بروکسل ندارند و این نشان می دهد که چگونه در زندگی روزمره با نژادپرستی دست و پنجه نرم می کنند. این جوانان،پیش زمینه ی کاملی برای جذب به رادیکالیسم دارند. اگر دولت بلژیک در یکپارچه سازی(ادغام) اجتماع های مهاجر،کوشش بیشتری به خرج می داد امروزه پتانسیل برای تندروی،به طور چشمگیری کاهش یافته بود."

جوان ترین تروریست انتحاری انفجارهای پاریس،دانش آموزی دبیرستانی به نام بلال هدفی(Bilal hadfi) بود. هدفی در دبیرستان،پس از حمله به دفتر نشریه ی شارلی ابدو فرانسه،از آن کشتار دفاع کرده بود اما فرادستان آموزش و پرورش مدرسه و منطقه،سخنان و هشدارهای او را جدی نگرفتند. پس از روشن شدن نقش هدفی در آن انفجارها،فرانک ون دویور،سخنگوی اتحادیه معلمان منطقه گفت : "مدرسه دارد به دنبال راه گریزی می گردد تا توجه ها را از این حقیقت دور سازد که هیچ اهمیتی به اطلاعات حساسی نداده که درباره ی هدفی به دست آمده بود." 

بحث بر سر نقش آموزش و پرورش در جلوگیری از تروریسم است. تنها چند ساعت پس از انفجارهای بلژیک،کاترین مرسز،یکی از استادان باسابقه ی هاروارد،در یکی از نشست های سالانه ی این دانشگاه و در انتقاد از نابرابری های آموزشی گفت : "به باور من،آموزش کودکان و جوانان،مهم ترین موضوعی است که امروزه ما،در جامعه و در جهان مان،با آن روبرو هستیم. به این بیندیشید که چگونه می توانید از داشتن یک آموزش و پرورش با کیفیت بالا برای همه ی کودکان،اطمینان حاصل کنید". مبارزه اثربخش با تروریسم و خشونت،بی گمان،بعدی فرهنگی هم دارد- اگر نگوییم که مبارزه ی فرهنگی مهم ترین بعد این مبارزه است-

پس نقش آموزش و پرورش نیز در آن بسیار برجسته می شود. از یک سو دولت باید آموزش کیفی رایگان را در اختیار همگان بگذارد و از سوی دیگر وظیفه ی آموزش کیفی نیز پرورش شهروند سنجشگری است که هدف های زندگی اش را به دور از خشونت ورزی دنبال می کند و یاد می گیرد که با دیگرانی که همچون او نمی اندیشند با مدارا رفتار کند. سنجشگری لزوما به معنای دست کشیدن از باورهای خود نیست و چه بسا به استواری بیش از پیش آنها در ذهن شخص بینجامد. سنجشگری،به معنای دست برداشتن از حقیقتی نیست که انسان به آن باورمند است و به معنای دوری گزیدن از نقد جدی اندیشه ی دیگری هم نیست. اما سنجشگری و عادت به آن ،شخص را به گونه ای بار می آورد که همواره احتمال درصدی خطا در باورهای خود می دهد و از همین رو از گفت و گو استقبال و از خشونت ورزی دوری می کند.

پس می توان پذیرفت که آموزش و پرورش کیفی و دسترسی همگان به آن،در خشونت زدایی از جامعه،اثرگذارست و نابرابری در دسترسی به این آموزش،یکی از مهم ترین سرچشمه های نابرابری،و بنابراین و به احتمال زیاد،خشونت ورزی است. در آموزش باید به کودک یاد داد که برابری و آزادی،دو هدف ناب انسانی اند که از رهگذر خشونت ورزی به دست نخواهند آمد. آموزش کیفی بر دو بنیاد سنجشگرانه اندیشی و اخلاق انسانی پی ریخته می شود- دست کم در دیدگاه نگارنده اینچنین است. بلال هدفی،همان دانش آموز دبیرستانی بلژیکی ِ یکی دو سال پیش ِ منطقه ی مولن بیک،در یکی از عکس های خود در سوریه که در اینترنت در دسترس است،خوشحال و شادمان مشغول بریدن سر یک انسان است! به نظر شما آیا آموزش و پرورش مولن بیک،نباید پاسخگوی این دست کارهای وحشیانه ی بلال هدفی و دیگر جوانان تحصیل کرده ی آن منطقه باشد که گویا بیش از 700 تن می باشند؟!

باری،آموزش کیفی رایگان- با دوبال سنجشگرانه اندیشی و اخلاق انسانی- می تواند از بازتولید بیشتر نابرابری جلوگیری کند و با خرافه اندیشی بستیزد،پس می تواند به خشونت پرهیزی در جهان یاری رساند. این ادعا البته به این معنا نیست که فقر و دوری از آموزش،به ناگزیر،به خشونت می انجامد. یعنی این سخن بدین معنا نیست که هر کس که فقیر است و یا بی سواد،خشونت ورزتر است. ما در زندگی خودمان با انسان های کم سواد و بی سواد فقیر مهربان و بردبار بسیاری برخورد کرده ایم. تروریست های دانشگاهی هم کم نیستند. پس نه می توان گفت که هر آموزشی از ترور جلوگیری می کند و نه هر تروریستی بی سواد است.

اما شاید رویهمرفته بتوان گفت که آموزش کیفی،یکی از عامل هایی است که ریشه های بروز خشونت را می خشکاند. 

 

* مهدی بهلولی، عضو کانون صنفی معلمان در ایران است.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کاوه جویا

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.