رفتن به محتوای اصلی

به خاطره ی شورانگیز بیژن ترقی
در "مرضیه"،شکفت،غزل های دلکش ات
27.04.2016 - 21:26

.................

......................................
نام تو همنشینِ نگینِ ترانه بود
شعرِ تَرت ترانه سرای زمانه بود
***
دستِ تو عاشقانه ترین حرف را نوشت
آنجا که ماجرای دلت صادقانه بود
***
بیگانه نیست خانه ام از آهِ آتشین
آوازِ تو یگانه ترین یارِ خانه بود
***
در "مرضیه"، شکفت، غزل های دلکش ات
"برگِ خزان"، برای دلت یک بهانه بود
***
میخانه ات به خانه ی دل ها پیاله داد
در بامدادِ سینه ات، شورِ شبانه بود
***
سوزِ تو با سروده ی هر ساز، می نشست
آهِ تو آفتابِ مرا آشیانه بود
***
ما را اگر که شورِ جهان، در میان گرفت
شادابی ی ترانه ی تو در میانه بود
***
جانِ تو با جوانه ی من، شادمانه زیست
هر واژه ات در ختِ مرا یک جوانه بود
***
نازُک تر از نسیمِ نَفس های این چمن
در من، هوایِ تازه ی تو نازُ کانه بود
***
شعرِ ترا دو باره دلم بر زبان کشید
دیدم که شورِ شعله ورش، شادمانه بود
***
برگِ خزان، به جانِ جوانم فرو فتاد
تیر ِ ترا همیشه دلِ من، نشانه بود
***
"دلکش"، غمِ قدیمِ غزل را به دل، کشید
با او تغزٌلِ دلِ تو، دلکشانه بود
***
این "آتشی" که از پسِ آن "کاروان" به جاست
گلبانگِ سرخِ عاطفه ی عاشقانه بود.
........
رضا مقصدی
...........
2009

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.