برای هرچه بیشتر گرامیداشت و پاسداشت خون مبارزان و قربانیان قتلعام های 60 و67 توسط فرمان خمینی
روح خدا آمد
+++
زیرا:
شوگار بلند و پلیدی بود ـ
شبستان تباهی زمینی ها بود ـ
و موسم سبز و آبی آمدنِ آسمانی ها،
فصل رسالتِ رهائی آب و نان بود.
این را کسی گفت،
که با سفینه ی خدا و فردای رحمت آمد
بشارتی که، در آیه ها و آواهای او سرشار بود
اوئی که این پیام ها را گفت،
با یاد انبیا آمد!
اوئی که با نام و نشانه ی خدا آمد.
او گفت:
در نبود مومنان، کرمککان ناپاکی
در وادی خدا با کفرِ خبیث می لولند
زیبائی روز رستاخیز را گرفته و می کشند، مهر را دریده و می خوردند.
این را خرمگس ملوثی گفت، که نام خدا بر پیشانی داشت ـ
او با لشگر کینه آمد ـ
در دشت و دره های گلِ سرخ، در هنگامه ی روئیدنِ لاله ها آمد
و بذرِ شقاوتِ بیکرانِ مرگ را کاشت.
اونی که نامِ خدا در دست و زهرِمار در چشم داشت!
با دار طناب های کور آمد ـ
و آلاله ها را از هستی برداشت.
روح اللهی که، ولایتِ او را ماه بر کول کشید ـ
اوئی که مشیت الهی بود ـ
مردکی که سنگتر ز خارا دل داشت
دشنامی که اتش بر خرمن تابستان جوانان گذاشت.
زآن پس بود، که گند ملایان سقف حرمت آسمان را برداشت.
بهنام چنگائی 8 شهریور
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید