رفتن به محتوای اصلی

شرناخ؛ شهری که چیزی جز آوار از آن باقی نمانده است
01.01.2017 - 19:30
برگردان:
محمود بوزآرسلان- Al Monitor برگردان از انگلیسی:

 

 Sunday, January 1, 2017

شهر کوچک شرناخ که اکنون بیشتر به یک روستای خاک آلوده بزرگ می ماند، از توابع استان سیرت ترکیه بود که در سال ۱۹۹۰ به مرکز استانی جداگانه تبدیل شد. این شهر کانون مبارزات حزب کارگران کردستان (پ ک ک) بوده است و اخیرا در پی کندن خندق از سوی شاخه شهری پ.ک.ک یعنی یگان های مدافع غیرنظامیان (ی .پ.س) در اطراف آن به کانون مقابله دولت ترکیه با پ.ک.ک مبدل شده بود.
در ۱۴ مارس با اعمال مقررات منع رفت و آمد در این شهر، عملیات گسترده ای برای نابودی شبه نظامیان کُرد آغاز شد. عملیات ۸۰ روز به طول انجامید، اما اعمال حکومت نظامی به دلیل انجام عملیات در ساختمان های مخروبه، نه ماه به درازا کشیده شد. در ابتدا به نظر می رسید که تنها چند ساختمان نیاز به تخریب دارد اما پس از لغو حکومت نظامی مشخص شد تعداد ساختمان های مخروبه و غیرقابل استفاده ۲۰۴۴ واحد است.


پس از پایان حکومت نظامی، هنگامی که مردم شهر به خانه های خود بازگشتند، از تماشای خرابه های باقیمانده شوکه شدند چون از شهر و خانه هایشان چیزی جز تپه هایی از قلوه سنگ باقی نمانده بود. با این حال چاره ای جز پیدا کردن خرابه های خانه های خود نداشتند.

سعید باتماز و دوستش جلال الدین باران  درحالیکه در خرابه های باقی مانده به دنبال خانه های خویش بودند، درباره اینکه هم اکنون روی خانه چه کسی ایستاده اند نیز بحث می کردند. باران می گفت به نظر می رسد اولین خانه متعلق به اوست اما از روی چه نشانه هایی؟ از ساختمان خانه ها چیزی به جز چند تکه آهن و تعدادی قلوه سنگ باقی نمانده است.

باتماز با شوکی عمیق به المانیتور می گوید: "خانه من کاملا نابود شده است و من هم اکنون پیش برادرم زندگی می کنم. خانه من و هر آنچه که در آن بود به آتش کشیده شد."

باران درنهایت جایی را که زمانی خانه اش بود پیدا کرد. او نه ماه پیش، قبل از آنکه شرناخ را ترک کند، تاجری برجسته و صاحب ۱۳ دستگاه خانه و ۵ باب مغازه بود. او درحالی که بر روی خرابه های خانه اش نشسته بود و به ماشین آلات ساختمانی ای که در حال کار بودند چشم دوخته بود، گفت که به همراه پنج فرزندش شرناخ را ترک کرده و به شهر "اولودره"/ روبوسکی رفته است.



"در آنجا خانه ای به قیمت ۱۵۰ لیر ترکیه (حدود ۴۲ دلار) اجاره کردم. در حال حاضر  بیکارم. تنها کسب و کار آنجا قاچاق است و من نیز به آن دسترسی ندارم." 

او در ادامه به المانیتور گفت: "حالا که به شهر خود بازگشته ام آه در بساط ندارم، همه ۱۳ خانه و پنج مغازه ام به آتش کشیده شده و زیر خاک دفن شده است. شش خواهر وبرادر دیگرم نیز هیچکدام چیزی برایشان باقی نمانده است. زیر این آوارها ۱۰ آپارتمان وجود داشت، همگی نابود شده اند. ما یک خانه سه طبقه درمرکز خرید داشتیم. آنها نیز نابود شدند. دولت حتی پولی برای اجاره خانه نیز به ما نمی دهد."

حالا آنها به فقر محکوم شده¬اند. باران به¬سختی میتوانست احساسات خود را بیان کند. او مدتی به تماشای ماشین آلات جمع آوری آوار نشست و سپس از آنجا دور شد. در آن لحظه مردی به ما نزدیک شد و گفت: "همه ما گناهکاریم" و پیش از آنکه فرصتی برای پرسش پیدا کنیم از ما دور شد.

هنگام حذف آوارها مشخص شد که تمامی وسایل و مبلمان ناپدید شده است. حزب دموکراتیک خلقها، ه. د. پ، مدعی شده است که دولت تمام مبلمان باقی مانده را به شرکت های جمع آوری آوار سپرده است. مقامات دولتی این ادعا را تأیید نمی کنند و هیچ سرنخی برای تأیید نیز وجود ندارد. با این وجود چگونه می¬توان باور کرد که چیزهایی قابل استفاده در ساختمان هایی که دیگر وجود ندارد باقیمانده ست؟

با این حال مردم در تلاشند تا هرآنچه را که قابل بازیابی است، بازیابی کنند. زنی که خود را کوثر آیدین معرفی می کند درحال زیرورو کردن خرابه های برای یافتن تعدادی تکه چوب است. او می گوید در حالی که از شهر فرارمی کرده حتی فرصت نکرده است لباسهای فرزندانش را جمع کند.

"همه چیزمان را از دست دادیم. هرجا را که می توانستیم برای پیدا کردن وسایل خود واکاوی کردیم. برای گرم کردن خود در زمستان به چوب نیاز داریم چون وسیله دیگری برای گرمایش نداریم. ما یک خانه سه طبقه مبله داشتیم اما حالا چیزی نداریم."

یاسین ایلماز نیز در میان خرابه های خانه اش به دنبال چوب بود. او مدتی طولانی را درخانه¬اش به جستجو پرداخت اما چیزی پیدا نکرد. او می گوید: "ما فرار کردیم و جان خود را نجات دادیم. همه اعضای خانواده ام آواره شده اند. تعدادی در مرسین زندگی می کنند. تعدادی در "سیرت" و تعدادی در شهرک گوجلوکوناک (بَسان فرحو) . درحال حاضر نه ماه است که ما از یکدیگر دور افتاده ایم." 

"حالا هم که به شهر بازگشته ایم حتی قادر به پیداکردن محل اقامت خود نیستیم. اثری از دیوارها نیست تنها چیزی که باقی مانده آوار است. تنها امیدمان به این است که بتوانیم از میان این آوارها چوب پیدا کنیم و خود را گرم نماییم."

به نظر می رسد شرناخ با خاک یکسان شده است. تنها چند مسجد در مرکز شهر دیده می شود که آنها نیز به شدت آسیب دیده اند.

تنها تعداد کمی از مردم خوش شانس شهر توانستند خانه برای اجاره پیدا کنند. بقیه مردم از حدود نه ماه پیش و در پی تحمیل حکومت نظامی در چادرها زندگی می کنند.

"غزل کوزمان" که از نه ماه پیش در چادر زندگی می کند، می گوید: "تمام ۲۰ خانه متعلق به خانواده اش با خاک یکسان شده است."

او به المانیتور گفت: "ما هیچ خانه ای نداریم. آنها ساختمانهای ما را با خاک یکسان کردند. کودکان ما را آواره کردند. باعث شدند زمستان را در چادر بگذرانیم. دیگر خانه ای از خانه های بستگان ما باقی نمانده که ما به آنجا پناه ببریم."


این شرناخ جدید است: چادر، آوار و خانواده ها از هم متلاشی شده. هنگامی که وارد شرناخ می شوید احساس می کنید وارد شهر جدیدی شده اید. همانند شهر های عراق، در ورودی شهر ایست های بازرسی دائمی قرار گرفته است. هنگامی که برای ورود به شهر سوال پیچ می شوید، احساس می کنید در حال ورود به یک سرزمین خارجی هستید. برخی پ. ک. ک را مسئول این خرابی ها می دانند و می گویند: "اگر آنها درگیری ها را به مرکز شهر نکشانده بودند، این خرابی ها اتفاق نمی افتاد." 

برخی نیز دولت را سرزنش می کنند و می گویند: آنها در مقابله با سنگربندی ها و موانع بیش از حد شدت عمل به خرج دادند، چه این اتهامات نتیجه ای در بر داشته باشد چه نداشته باشد، واقعیت از آینده ای نامعلوم و آوارگی هزاران تن و تبدیل شدن شرناخ به یک خرابه خبر می دهد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

اقبال اقبالی
برگرفته از:
http://www.nnsroj.com/fa/detiles.aspx?id=101000

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.