در تازهترین تحول در واکنش به سخنان ۱۹ بهمن آیتالله علی خامنهای، شان اسپایسر سخنگوی کاخ سفید گفت: "اگر ایران متوجه نیست که رئیسجمهور جدیدی سرکار آمده، خودش را مسخره کرده است."
مشکل بتوان تصور کرد که اگر تضادهای عمیق بین ایران و آمریکا در پهنههای دیگر حل نشده باقی بماند توافق هستهای روند طبیعی خود را طی کند. منطق حکم میکند که اگر دو کشور سعی نکنند با بهرهگیری از تجربه برجام، حداقل به تشنجزدایی در روابط خود بپردازند، توافق مزبور بر اثر موضع گیریهای خصمانه طرفین در معرض خطر خواهد بود. با این همه بلافاصله پس از نهایی شدن برجام، رهبر ایران، آیتالله علی خامنهای، هرگونه مذاکره با آمریکا را خارج از چارچوب مسئله هستهای ممنوع اعلام کرد. به این ترتیب امید بسیاری، هم در ایران و هم در آمریکا که فکر میکردند برجام سکویی برای آشتی بین دو کشور خواهد بود به یاس مبدل شد.
ایران و آمریکا در ۳ عرصه با یکدیگر تضاد جدی دارند.
اول، ایران هژمونی و برتری آمریکا را در منطقه به چالش میکشد. آمریکا که در گذشتهای نه چندان دور حرف اول را در منطقه میزد امروز بر اثر مخالفت ایران از مذاکرات صلح سوریه در آستانه، در قزاقستان، کنار گذشته میشود.
دوم، جناح پرقدرت درون نظام سیاسی ایران به رهبری آیتالله خامنهای شدیدا بر حفظ سرشت انقلابی حکومت پافشاری میکنند. هدف، تغییر نظم منطقه و صدور انقلاب اسلامی است. این تفکر حکومتهای محافظهکار و شیخ نشینهای عرب خلیج فارس را فینفسه تهدید به بیثباتی میکند. به طور مثال، در این رابطه خاندان سعودی از دو جناح تهدید میشود.
اول، از سوی شیعیان آن کشور در استان شرقی عربستان، در منطقهای که بزرگترین میدان نفتی جهان، قوار، در آنجا قرار دارد. شیعیان عربستان از زمان وقوع انقلاب در ایران بطور مستمر با حکومت سنی و محافظه کار عربستان درگیر بودهاند. این درگیریها در چندین مورد به برخوردهای مسلحانه منجر شده است. دوم، از سوی حوثیها در یمن، در جنوب عربستان، که اینک به قدرت قابل توجهی رسیدهاند و مورد حمایت ایران نیز هستند.
سومین نقطه برخورد و نزاع بین ایران و آمریکا رابطه خصومت آمیز حکومت ایران و اسرائیل است. این دشمنی ریشههای عمیق عقیدتی، تاریخی، سیاسی و روانی-اجتماعی دارد (برای توضیحات بیشتر اینجا را ببینید). حمایت از اسرائیل و تامین امنیت برای عبور بلامانع نفت از منطقه خلیج فارس دو پایه اصلی سیاست خارجی آمریکا را در منطقه تشکیل میدهند.
مخالفت آمریکا با دو برنامه هستهای و موشکی ایران، در چارچوب سه محور فوق قابل توضیح است.
نظریههای مختلفی در مورد انگیزه آزمایش موشکی اخیر ایران وجود دارد. یک نظریه، به اصطلاح کشتن گربه دم حجله بوده است. ایران میخواهد به رئیس جمهور جدید آمریکا این پیام را بدهد که واهمهای از زبان تهدیدآمیز ندارد و سیاستهای خود را بر اساس خواستهها و مصالحش پیش میبرد. اما باید توجه داشت که جناح میانهرو به رهبری حسن روحانی علاقهای به تشدید تنش با آمریکا و مآلا به خطر انداختن برجام ندارد. توافق هستهای بزرگترین دست آوردی است که دولت روحانی برای خود قائل است.
حق نشر عکسAFPImage caption
بنابراین آزمایش موشکی، با توجه به اینکه انتظار واکنش از سوی آمریکا میرفت، بیشتر میتواند طرح جناح رادیکال باشد که سپاه نیز جریی از آن است. اما این حرکت اخیر سپاه در چه چارچوبی قابل توضیح است؟
هفته نامه صبح صادق ارگان سپاه پاسداران، در شماره ۷۷۵ خود که بلافاصله پس از پیروزی ترامپ منتشر شد در سر مقالهای تحت عنوان "سرنوشت برجام با انتخاب ترامپ" نوشت: "تحلیل کلان این است که نتیجه انتخابات آمریکا در سیاستهای کلی نظام سیاسی ایران تأثیر نخواهد داشت؛ اما در یک پله پایینتر در دو بخش؛ یکی برجام و دیگری انتخابات به صورت غیرمستقیم تأثیر خواهد گذاشت." سرمقاله پس از مرور مواضع و گفتههای ترامپ و مشاوران سیاست خارجی وی چنین نتیجه می گرفت: "در این وضعیت با حضور ترامپ عملاً چیزی از برجام باقی نخواهد ماند و توافقنامه در هالهای از ابهام فرو خواهد رفت. با این تفاسیر به نظر میرسد مسئله سیاست خارجی، به ویژه برجام که نقطه قوت و برگ برنده دولت یازدهم برای انتخابات سال آینده به شمار میرود، به آرامی به پاشنه آشیل دولت منجر شود."
تحلیل فوق با توجه به اظهارات مکرر خود ترامپ و مقامات دولت وی چندان غیر واقع بینانه نیست. هر چند که ایران تحت هیچ شرایطی دست از گسترش برنامه موشکیاش که حربهای بازدارنده در برابر کشورهای متخاصم منطقه از جمله اسرائیل و عربستان به شمار میرود، نخواهد کشید، اما آزمایش اخیر، از نظر زمانی، با توجه به تحلیل سپاه معنای خاصی پیدا میکند.
با توجه به فاصله کوتاهی که تا انتخابات وجود دارد آزمایشهای احتمالی بیشتر تا پیش از انتخابات میتواند به گسترش تحریمها توسط دولت ترامپ و در نتیجه فروپاشی برجام منجر شود. در آن صورت طبق تحلیل سپاه "برگ برنده" در انتخابات ریاست جمهوری از دست حسن روحانی میانهرو خارج خواهد شد.
روحانی همین امروز هم از موقعیتی که بلافاصله پس از امضای برجام برای خود دست و پا کرده بود برخوردار نیست.
طبق نظرسنجی که در ماه ژانویه همین امسال توسط دانشگاه مریلند منتشر شد هر چند که هنوز روحانی بین ۶۸۸ درصد ایرانیها از محبوبیت برخوردار است اما درصد کسانی که او را گزینه "خیلی محبوب" به حساب میآوردند از ۶۱ درصد در اوت ۲۰۱۵ به ۲۸ درصد در دسامبر ۲۰۱۶ (تقریبا یک ماه پیش) کاهش یافته است. بر اساس نظرسنجی مزبور ۶۳ درصد مردم وضعیت اقتصادی را "بد" یا "بسیار بد" توصیف کردهاند.
اگر چنین طرحی، یعنی استفاده از فعالیتهای موشکی برای بر هم زدن برجام، در ذهن جناح رادیکال باشد باید به یک مسئله مهم هم توجه شود.
حق نشر عکسREUTERSImage caption
مشاور امنیت ملی ترامپ، آقای مایکل فلین، طرفدار سرسخت نظریه تغییر رژیم در ایران است. او در کتابی که ۶ ماه پیش منتشر کرد به طور مبسوط به این مسئله پرداخته است (برای توضیحات بیشتر به این مقاله مراجعه کنید). ترامپ هم بطور تلویحی به این موضوع اشاره کرده است. او بعد از انجام آزمایش موشکی ایران در صفحه توئیتر خود نوشت: "(حکومت) ایران نفس های آخر را میزد و عنقریب بود که فرو بپاشد تا اینکه آمریکا (دولت اوباما) از راه رسید و با رساندن ۱۵۰ میلیارد دلار در چارچوب توافق (هستهای) رشته حیات را به آن باز گرداند." لذا این امکان وجود دارد که در صورت تشدید درگیری، تحریمهای آمریکا حتی از سطح تحریمهای دوران اوباما نیز فراتر رود.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید