امروز کنفرانس امنیتی مونیخ با این جمع بندی مشترک آمریکا، اسرائیل و عربستان و حمایت ترکیه از آنها پایان یافت:"مشکلات خاورمیانه را میشود در سه کلمه ایران، ایران و ایران خلاصه کرد." و با این جمع بندی، صف آرائی جدیدی که ظاهرا قرار است تا تشکیل یک ناتوی منطقه ای علیه ایران ادامه یابد، وارد فاز جدیدی شد. در حالی که ظریف سخنرانی زیبائی انجام داد، اما گوش کسی بدهکار سخنان او نبود و همه مشتاق بودند که سخنان عادل الجبیر را بشنوند که کوشش کرد تا از جمله با استناد به قانون اساسی ج.ا. ا. ثابت کند که ج.ا. بزرگترین حامی تروریسم و برهم زندده نظم و ثبات کشور های منطقه است و با تز صدور انقلاب، هدف نابودی دیگران را تعقیب می کند.
ظریف کوشید تا سفر روحانی به کویت و عمان را گام مهمی در جهت تشنج زدائی با عربستان و بقیه کشور های منطقه عنوان کند. اما مواضع تند ائتلاف ضد ج.ا. نشان داد که آن سفر دستآورد قابل مشاهده ای نداشته است و عربستان در گام نخست دنبال مهار ج.ا. از طریق قطع دسترسی ایران به سامانه بانکی و تجاری ( احیا تحریم های فلج کننده) خواهد بود.
اول اسفند 1395 را باید یکشنبه سیاه تاریخ دیپلماسی ج.ا. دانست. ظریف با دست خالی به تهران بر می گردد تا گزارشی از واقعیات هراسناک منطقه را به " مقام معظم رهبری" ارائه کند و در گوش سنگین او بخواند که " آشتی ملی" چندان هم بی معنی نیست و هیچ کس به تنهائی قادر به عبور از این بحران نیست و اگر امروز دستی به سوی مردم دراز نشود و های اساسی برای تشکیل دولت وحت ملی برداشته نشود، فردا ممکن است بسیار دیر باشد
«بنقل از فیسبوک رضا بصری"«هنر دیپلماسی»
وزیر امور خارجهٔ ایران - یعنی کشوری که قرنها «ابزار» و «حیاط خلوت» قدرتهای استعمارگر بوده - در قلبِ اروپا نشست، چشم در چشم مهمترین رهبران سیاسی و نظامی دنیا دوخت و مقتدارنه از اینکه «جهان وارد یک مرحله پساغربی شده است» سخن گفت.
اما این بار حرفهای ایران از جنس «شعار» و «ما مدیریت جهان را در دست میگیریم» نبود.
این بار، جواد ظریف و سرگئی لاوروف - با یک پشتوانهٔ قویِ نظری و با درک درستشان از دوران گذار - موضوع امسالِ کنفرانس مونیخ را عملاً به «دنیای پسا غربی» تبدیل کردند و رهبران متشتتِ غربی نیز در برابر فضای ایجاد شده، ناگزیر سر تواضع فرود آوردند.
شاهد اینکه سِناتور جان مککین - یکی از ایدئولوگترین سیاستمداران آمریکا، منادی «رهبری آمریکا بر جهان آزاد» و یکی از نمادهای قدرتنمایی و مداخلهجویی ایالات متحده - از عجز فزایندهٔ جهان غرب گلایه کرد و گفت: «اگر سال گذشته کسی این موضوع (بقای جهان غرب) را مطرح میکرد، او را به مبالغه و هراسآفرینی متهم میکردند. امسال اینطور نیست. اگر بنا باشد زمانی به این موضوع به صورت جدی پرداخته شود، آن زمان همین الان است!»
به عبارت دیگر، اظهارات وزرای امور خارجهٔ ایران و روسیه فقط از جنس «تبادل نظر» در یک کنفرانس بینالمللی نیست. سخنان آنها بیشتر از جنس «پیشگوییهای خودمحققکننده» یا «اعلام سیاست» است که رهبران غرب را در برابر واقعیت «دوران گذار» قرار میدهد و آنها را ناگزیر به سمت یک نظم نوین جهانی هدایت میکند.
اینجاست که ارزش «دیپلماسی علمی و کارشناسانه»، زمانشناسی صحیح، تشخیص درست شرایط و قابلیت ارائهٔ موضوع به یک فوروم بینالمللی، در مقابل «دیپلماسی شعاری» و پرخاشگرایانه، به خوبی آشکار میشود.
!
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید