رفتن به محتوای اصلی

اکبر گنجی از شکاف سازی* تا ناسیونالیسم ایرانی؟!
11.05.2012 - 18:51

آقای گنجی در نوشته‌ اخیر خود بنام "شکاف اصلی: دموکراسی و دیکتاتوری یا فارس و غیر فارس1" ضمن بیان مطالب درست و انسانگرایانه‌، از "طرح های مهلک"، ایجاد شکاف میان فارس و غیر فارس، تشدید نزاع فی مابین و بە انحراف کشاندن شکاف اصلی میان دمکراسی و دیکتاتوری، خبر می دهد. او << شکاف های چپ و راست، وابستگی و استقلال طلبی، استبداد و دموکراسی خواهی، شیعه و سنی، و غیره>> را شناسایی می کند. اما طرح شکاف مرکز و حاشیە، ملتها و مرکز را نوعی "توطئه‌" تلقی می کند. گنجی هویت چند پارچه‌ و ترکیبی برای همە مردم می تراشد و از این طریق بە نفی اجزای مجزا و مستقل می رسد.  او "هویت" فردی(singular) افراد را نفی می کند و "هویت چند پارچه‌ و ترکیبی" را جایگزین آن می کند. در چنین حالتی تز ایشان در مورد شکاف اصلی دموکراسی و دیکتاتوری، منطقی جلو می کند.

تاریخ ایران بیانگر وجود آن هویتی نیست کە آقای گنجی بە دنبال آنست. پارس جای ماد را گرفت! ماد  به‌ دنبال پس گرفتن جایگاە سابق خود بود! بلوچ، کرد، آذری، عرب و دیگران در صدد ابقای هویت ملی خود بودند! جمهوری گیلان، کردستان و آذربایجان در مقابل حکومت مرکزی برپا شد! تاریخ "ایرانیان" سرشار از جنگ، سرکوب و خونریزی2 بودە؟

نە تنها بلوچ، کرد، آذری و عرب بە دنبال هویت خود بودەاند، بلکە فارس نیز پیرو هویت فردی و ملی خود بودە، در ایام نوروز امسال بی بی سی فارسی نوشت: " در پی رای گیری از مخاطبان وبسایت، تلویزیون و رادیوی فارسی بی‌بی‌سی برای انتخاب بزرگترین شخصیت ایران زمین، آنها کوروش، پادشاه هخامنشی را به عنوان نفر اول انتخاب کردند3." آقای گنجی چند هفتە بعداز این رویداد، در همان وبسایت بی بی سی نوشت: <<چیزی به نام "هویت فارس" وجود ندارد.>> 

 

هر فرد و ملتی خود، هویت فردی و ملی خویش را بیان می کند، آن مجموعەای کە کوروش را بزرگترین شاخص ملی خود می دانند، آندستەای کە آرزوی بازگشت بە دوران پهلوی را دارند، آنانکە خود را در جریانهای مصدقی، نهضت ملی، جمهور خواە، چپ و مذهبی سراسری بازیافتەاند و استقرار حکومت مرکزی را در برنامە دارند، ایرانیان"فارس هویت" هستند. آنان هم کە خود را در احزاب و سازمانهای منطقەای پیداکردەاند، غیرفارس هستند و این دال بر وجود تنوع ملی در این سرزمین است. احزاب فارس خود را نمایندە همە مردمان ایران می دانند، اما احزاب منطقەای چنین ادعایی ندارند. ترکیب احزاب سراسری "هویت چند پارچه‌ و ترکیبی" را بازتاب نمی دهند.    

آقای گنجی برای اثبات نظرات خود متوسل به‌ پرسش و پاسخ با  شخص خودشان شدەاند: << آیا هرکس به زبان فارسی حرف می زند، "ملت" یا "قوم" یا "هویت" یا "خلق" فارس است؟ روشن است که همه ی ایرانیان به زبان فارسی حرف می زنند. در این صورت همه، "فارس" هستند.>>

جدا از منطق نهفته‌ در این جملات، اگر منظور از همە "ایرانیان"  آذری، کرد، بلوچ، عرب و ترکمن باشد، باید گفت،همە بە زبان فارسی حرف نمی زنند، هر کس بە زبان مادری خود حرف می زند، بجز مواقعی کە خارج از ولایت خود هستند ویا در برابر ادارات و موسسات دولتی قرار می گیرند. شاید آقای گنجی نمایشنامە "زبان کوهستان Mountain Language" اثر هارولد پینتر را خواندە باشد، داستانی در مورد زبان حاکم و محکوم در زندانهای ترکیە، کە بازتابی از واقعیت درون و برون زندان در ایران  نیز هست.

 

<< آیا هر کس از پدر و مادری زاده می شود که فقط و فقط زبان فارسی می دانند، و خود او نیز جز زبان فارسی، زبان دیگری نمی داند، فارس است؟>>

فرهنگ حاکم بر انسان امروز،  بە این سئوال آقای گنجی جواب مثبت میدهد. در ایران پدرسالار هم، شاید این شعر بیان هویت باشد، " پسر کو ندارد نشان از پدر/ تو بیگانە خوانش نخوانش پسر".

می توان با فرهنگ  حاکم بر جهان و ایران موافق یا مخالف بود، اما هر فردی علیرغم داشتن پدر و مادری فارس و غیرفارس،می تواند هویت خود را خود تعریف کند. آن کس کە از پدر و مادری فارس زبان و یا غیرفارس، متولد می شود و زبان مادری خود را ارج می نهند، هویت خود را بیان می کند و می تواند آنراهم نفی کند.

 << آیا هر کس در استانی چون تهران به دنیا آمده است،"هویت فارس" را می سازد؟ این هم مدعایی باطل است. چرا که استانی چون تهران، چند فرهنگه ترین و چند زبانه ترین استان ایران است.>>

پرسش و پاسخ آقای گنجی در حقیقت پرسش از دیگران و پاسخ به‌ آنان است. اما با پیش کشیدن سئوالات سطحی از این دست، آقای گنجی در صدد اثبات چه‌ چیزی است؟ هرکسی می داند یک فارس می تواند در تبریز، کرمانشا،  واشنگتون متولد شود و یک بلوچ، عرب ، کرد و آذری در تهران یا لندن! همە فارس ها در استانهای تهران، مرکزی، اصفهان، فارس، خراسان بە دنیا نمی آیند و همە کردها و آذری ها هم در کردستان و آذربایجان از مادر زادە نمی شوند!!

آقای گنجی در راستای تئوری نفی "هویت فارس" و اثبات تئوری"هویت چند پارچه‌ و ترکیبی" از طرح این پرسش و پاسخها،‌ به‌ کشف "ناسیونالیسم ایرانی" نائل آمدەاند. << بیشترین رهبران فکری ناسیونالیسم ایرانی در دوران مشروطه آذربایجانی یا قفقازی بوده اند (آخوندزاده، طالبوف، تقی زاده، کسروی تبریزی، و...). از سوی دیگر، سه همسر از چهار همسر رضا شاه- که مادر شاهزادگان پهلوی هستند- از خاندان های ترکمان تبار آیرملو و قاجار بودند. بدین ترتیب، محمدرضا شاه پهلوی نیز نیمه ترکمان بود.>>

ایشان در ادامه‌ می پرسند: << چند درصد زمامداران ترک زبان (آیت الله خامنه ای، آیت الله مشکینی، آیت الله موسوی اردبیلی، میرحسین موسوی، آیت الله خلخالی، آیت الله موسوی تبریزی، و...) بوده اند؟ آیا احکام اعدامی که صادق خلخالی در کردستان- و دیگر نقاط کشور- صادر کرد را باید به نام ترک زبان ها نوشت؟ سید حسین موسوی تبریزی دادستان منصوب آیت الله خمینی در دهه ی شصت بود. آیا عملکرد وی در آن دوران را هم باید به نام ترک ها نوشت؟ آیا زمامداری سرکوبگرانه ی آیت الله خامنه ای را باید به پای ترک ها نوشت؟>>  

آقای گنجی تا آنجاییکە حافظەشان یاری کردە است دو کرد (محمد رضا رحیمی ، عبدالله رمضان زاده) و یک عرب (علی شمخانی) را هم بە لیست خود افزودە و چنین القا می کند کە حکومتهای ایران نیز"هویت ترکیبی" داشته‌اند.

روزنامە نگار و سیاستمدار آقای گنجی، دلیل فرا ایرانی هم برای اثبات "تئوری" خود پیدا کردە و از حافظه‌ انترناسیونالیستی خویش  مدد می گیرد و می فرماید:<<  به طریق اولی نمی توان آن اعمال ناروا را به فارس ها نسبت داد. اگر آن رویکرد درست بود، در آن صورت می بایست اعمال هیتلر را به آلمانی زبان ها، رفتارهای استالین را به گرجستانی زبان ها و رفتارهای موسولینی را به ایتالیایی زبان ها نسبت داد.>>

بر خلاف نظرات آقای گنجی، ظهور و سقوط  فاشیسم در آلمان تنها درهیتلر خلاصه‌ نمی شود. نقش مردم در پیشبرد دیکتاتوری، استقرارفاشیسم و به‌ سرانجام رساندن هولوکاست  هنوز بحث روشنفکران و جامعه‌ آلمان است. برتری طلبی، یهودی/ روما/سینتی/ بیگانه‌ ستیزی، ریشه‌ در باور و نگاه‌ مردم دارد و در زبان ‌آلمانی هم بازتاب داشته‌. در این زبان دهها اصطلاح برای کم ارزش نشان دادن بیگانه،‌ یهودی، کولی (روما /سینتی) و پوست رنگین  وجود دارد، سابقه‌ تاریخی برخی از این اصطلاحات به‌ 700 سال می رسد. در مورد تسلط فرهنگ و باور یهودی ستیزی در آلمان، "Daniel Jonah Goldhagen " نویسنده‌ آمریکایی در کتاب 730 صفحه‌ای خود بنام " 1996 – Hitlers willige Vollstrecke" به‌ نقش مردم عادی آلمان در به‌ سرانجام رساندن هولوکاست و استقرار فاشیسم  اشاره‌ می کند. امروز یک پنجم مردم این کشور تفکرات بیگانه‌ ستیزی بارزی از خود بصورت فردی، گروهی و حزبی نشان می دهند، این در حالی است کە ٦٧ سال از سقوط فاشیسم و مرگ هیتلیر می گذرد. در ایران هم  ما با چنین مردمی روبرو هستیم،  خشایارشا1، رضاشا، خمینی و خامنه‌ای  بازتابی از فرهنگ و باور جاری در جامعه‌ بوده‌ و هستند، در غیراینصورت امکان استقرار دیکتاتوری و سرکوب دیگران میسر نمی شود. فاشیسم  آلمان روی دستهای مردم این کشور رشد کرد، ‌همچنانکە دیکتاتوری اسلامی ایران بر بستر فرهنگ و باور  مردم میسر و مستقر شد. فارس، گرجی، آلمانی، کرد، بلوچ، آذری بودن عاملی برای بکارگیری خشونت و پایمالکردن حقوق دیگران نیست، باور و فرهنگ حاکم بر انسانها، تفکر برتری طلبی، دیگری را خوار و ناچیز شمردن، تکیە بر منافع خویش و ارجح دانستن زبان، فرهنگ،مذهب،تیرە و نژاد خود، در برابر آنچە دیگران هم دارند، از ما دو نوع و بیشتر انسان می سازد. اگر هر کس و مردمی را آنطور کە خود هستند بپذیریم و حقوق آنهارا ارج بنهیم، مشکل ها همە چون دیوان بە درون چراغ جادو بر می گردند.

رضاشاە با سە همسر ترکمان، محمد رضا شاە نیمە ترکمان،  نماینده‌ منافع اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و زبانی مردم ترکمان نبوده‌اند و از محرومیت آنها نکاسته‌اند. خامنەای، اردبیلی، موسوی و خلخالی هم در کنار خمینی در سرکوب مردم آذربایجان و به‌ زیرکشاندن شریعتمداری که‌ نمادی از شیعه‌ و آذری بود، شرکت کردند، رضا رحیمی و رمضان زادە  نیز همان هویت را یدک می کشیدند کە سیستم بە آنان بخشیدە بود. صد البته‌ این افراد هم می توانند در هر دو سو تغییر هویت بدهند.

آنچە مخالفت جوامع غیر فارس در ایران را موجب شده و می شود‌، قبضە سیستم حاکم در جهت منافع گروهی بخشی از جامعە و برخی از مناطق است.  پذیرش عده‌ای غیر فارس خادم نظام، بازتاب هویت ترکیبی نظامهای  حاکم در ایران نیست. در طول تاریخ از ماد تا بە دوران تسلط اسکندر، اعراب، مغول، شاهد وجود چنین خادمانی از فارس و غیر فارس بوده‌ایم. کردها در شکل گیری و استحکام حکومتهای ترکیه‌، سوریه‌ وعراق سهیم بوده‌اند و پست وزارت و رئیس جمهوری( تورگت اوزال) را هم  در اختیار داشته‌اند و جلال طالبانی هنوز رئیس جمهور عراق است. عراق بعداز صدام حسین هم، روی دوش کردها دوباره‌ شکل گرفت و این ادامه‌ همان سنتی است که‌ مادها بە یادگار گذاشتەاند.

ما در ایران "ناسیونالیسم ایرانی" کە عرب، بلوچ، کرد، فارس، آذری، ترکمن را در بر بگیرد، نداریم! ناسیونالیسم هرکدام از این ملل را داریم کە فارس  را هم  شامل است، این آخری ایرانی قلمداد می شود که‌ بازتاب واقعیت نیست، بازتاب ذهن کسانی، چون آقای گنجی است.

پدیدە جدیدی کە می تواند بە همه‌ کمک کند، گسترش یادگیری زبانهای غیرفارسی در میان برخی از نویسندگان، شاعران، محققین و روزنامه‌نگاران فارس است، این طیف درک واقعبینانه‌تری از مردم و جامعه‌  ارائه‌ می دهند. استفاده‌ از این تجربە، می تواند آقای گنجی را از تئوری توطئه‌ به‌ تئوری تنوع برساند، در چنین شرایطی راە دموکراسی در ایران از کوچەهای تبریز، کرمانشا، زاهدان، اهواز، گرگان و تهران می گذرد. منطقی و انسانی آنست از این دو نوع تئوری بە تنوع رای بدهیم، تا نظر آقای گنجی چە باشد!؟

اردیبهشت امسال- کلن

* واژە "شکاف" در زبان کرد بە معنی کمد  است، شکاف سازی، کمدسازی.

1- شکاف اصلی: دموکراسی و دیکتاتوری یا فارس و غیر فارس

 http://www.bbc.co.uk/blogs/persian/viewpoints/2012/04/post-119.html

2-مجـمع الجزایر ایران، سرزمین جنگ ها؟!  http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=45…

3- کوروش؛‌ بزرگترین شخصیت ایران‌زمین به انتخاب مخاطبان بی‌بی‌سی  http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/04/120330_…

4- نویسندە این سطور انتخاب مخاطبان بی بی سی را دلیلی قاطع بروجود هویت مردم فارس می داند و در این مطلب مجمع الجزایر ایران و ملی گرایی؟!4 بە آن پرداختە است.

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=44808

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناشناس
ایمیل رسیده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.