رفتن به محتوای اصلی

جوابیه ای به نوشته آقایی بنام" eza"!
14.05.2017 - 11:50
جناب "eza" در این نوشته به چند مورد اشاره کرده بودند؛
  
1-     نشان دادن جنبش و یا حرکت ملی آذربایجان بعنوان جنبشی مرد سالار و جنبشی عاری از ایجاد شرایط شرکت و فعالیت زنان و دختران در آن. 
2-    کم سواد و غیر سیاسی جلوه دادن اکثر روشنفکران، فعالان سیاسی و رهبران آذربایجان. 
3-     ربط دادن مقاله بنده به ایدئولوژی اسلامی و آوردن مثالهایی از این قبیل. 
4-    دعوت از بنده برای ایجاد و یا مشارکت در حرکت های فمنیستی و دست کشیدن از فعالیتهای فرهنگی و سیاسی در حرکت ملی آذربایجان. 
5-    بربر دانستن فعالان و روشنفکران حرکت ملی آذربایجان و آذربایجانی ها.
 
ابتدا باید یادآور گردم که نوشته مذکور بسیار آشفته، متناقض و نشانگر حس دستپاچگی و استرس بسیار بالای نویسنده بوده است که توان تمرکز و مرتب نویسی را از اختیار نویسنده خارج کرده است و بنده تا جای ممکن سعی در جمع آوری و توضیحات و جوابهای لازم کردم.
 
ابتدا جناب "eza"  به مثبت بودن آسیب شناسی اشاره کرده، خاطر نشان می سازند که با توجه به اینکه از طرز تفکر بنده با خبرند، می دانند که بنده به تنهایی اقدام به چنین امری مهم (آسیب شناسی حرکت ملی آذربایجان) نکرده ام و از طرفی چون از طرز تفکر اینجانب باخبر هستند، گمان نمی برند که این اقدام بنده دستاوردی داشته باشد!،
گاهی از بنده جویای علت و معلول شده اند و گاهی مرا ناتوان در نقد ایدئولوژی به قول خودشان پانتورکیسم می خوانند،
انصافا جناب آقای هم وطن، بنده متوجه نشدم که بالاخره شما طرز تفکر مرا قبول دارید یا نه؟
چگونه و از کجا، از طرز تفکر بنده با خبر هستید، مرا می شناسید، چرا طرز فکر بنده شما را به دنیای خود کشیده است؟
زیرا از لحن اعترافتان پیداست که از خیلی وقت پیش دنبال شناختن طرز فکر بنده بوده اید بدون اینکه بنده کوچکترین شناختی از شما داشته باشم و تا زمانی که بنده در قسمت نظرات هنوز نظری ننوشته بودم مورد تشویق و تمجیدتان و از وقتی که توضیح کوتاهی ارائه دادم، مورد لعن و نفرین تان قرار گرفتم، آیا این نشانه بی ثباتی و تناقض شخصیتی یک فرد مدعی سیاستمداری نیست؟
راستی اگر فکر می کنید بیهوده است و تاثیری ندارد و اصلا ارزشی نداشته است، پس چرا این همه زحمت حرص خوردن، دنبال کردن و نظر نوشتن را به خود داده اید؟ 
از طرفی اذعان می دارید که کاری از پیش نخواهم برد چون مرا می شناسید و از طرفی می گویید که مرا می شناسید و  عقلم به این می رسد که این کار را به صورت تیمی انجام دهم. شمایی که هنوز افراد تیم، تعداد آنها و برنامه های مربوطه را نمی دانید چگونه با دستپاچگی حکم قطعی را صادر و نتیجه نهایی را اعلام می کنید؟ آیا این به دور از منطق و عقل یک سیاستمدار مدعی نیست؟! آیا این عین پراکنده گویی نیست؟
جنابعالی با استناد به مقاله بنده، بیان کرده اید که «همه این مشکلات را می دانند و بنده چیز تازه ای نگفته ام» و بنده را محکوم کرده اید که چرا علت ها را نگفته ام؟ باید بگویم که هدف بنده و دوستانم بیان علت ها نیست بلکه تدبیر و یافتن راه حلهای مناسب و ممکنه برای مشکلات و موانع پیشرفت حرکت ملی آذربایجان است و طبیعی است که تا دست نیافتن به نتایج عملی، اعلام برنامه های موجود علنی نخواهد بود. البته با همفکری و نکته نظرهای همه کسانی که خود را در قبال چنین مسائلی مسئول می دانند و حتی خوشحال خواهیم بود که پیشنهادات و نظریات همه هموطنانمان از هر ملت و زبانی را دریافت کرده و مورد استفاده قرار دهیم.
جنابعالی در اول مقاله حرکت ملی آذربایجان را محکوم به مرد سالاری و اهمیت ندادن به زنان در داخل حرکت ملی و حرکتی ضد زن معرفی کرده اید، که باز جای بسی تعجب و تاسف است که شما خود را فردی آگاه به مسائل جنبش ملی آذربایجان نشان می دهید ولی اینگونه آگاهانه یا ناآگاهانه، مغرضانه و یا مثلا دلسوزانه زنان فعال و آزادیخواه را دعوت به مشارکت و یا تشکیل جنبش های فمنیستی می کنید و از شرکت در حرکت ملی باز می دارید!، 
آقای" eza"  شما با گشتی کوتاه در اینترنت، در هر حرکت آزادیخواهی که در آذربایجان صورت گرفته است متوجه خواهید شد که زنان در صفوف اول و پا به پای مردان در اعتراضات مستقیما حضور داشته اند و این حقیقت که همیشه زنان ترک در طول تاریخ، تاریخ ساز بوده اند قابل لمس و غیر قابل انکار است و این هم نباید فراموش گردد که اگر در ایران قیامهایی صورت گرفته است باز زنان ترک، مانند "مرضیه اسکویی" ها قهرمانان آن بوده اند حتی  کسی را توان انکار نیست که بی درنگ 70  در صد قیام کنندگان حرکت سبز غیر از فارس ها بودند، "ندا آقا سلطان" نماد جنایت جمهوری اسلامی نیز از یک خانواده آذربایجانی الاصل بود.
 
سالهاست که در راس دفاع از حقوق بشر آذربایجانی ها یک خانم قرار گرفته است (خانم ژاله تبریزی). امروز در کنار لیست زندانیان سیاسی، ملی مدنی مردان  آذربایجان، اسامی زنان آذربایجانی  وجود دارد و آیا این گونه جلوه دادن و محکوم کردن حرکت دموکراتیک  آذربایجان با ادله های بی اساس و واهی نشانه غرض ورزی و ترس از پیشرفت آن نیست، اگر مقایسه شما رفتار مردان فارس با زنان فارس است، عجیب است چشم بپوشید از تجارت فروختن دختران در کشورهای عربی در دبی و غیره.
زن آذربایجانی مظهر عشق است و همیشه مورد احترام مردان آذربایجان بوده است. حتما می دانید که در فرهنگ آذربایجان زن نمی گیریند، حیات یولداشی (شریک زندگی) انتخاب می کنند، در کنار کلمه آغ ساققال (ریش سفید) – کلمه آغ بیرچک (زن بزرگ ایل)  وجود دارد و امثالهم ...
آری امروزه متاسفانه به خاطر سیاستهای  جمهوری اسلامی ایران و در اثر تزریق افکار واهی در بعضی مردان، البته در سراسر ایران و کمی بیشتر در میان ترک ها عرصه برای فعالیتهای زنان تا حدودی تنگ شده است و امروز اگر  فعالان حرکت ملی آذربایجان از در اعتراض به این مسائل بر می آیند بیانگر این نیست که فضای  وحشتناکی را که جنابعالی توصیف کرده اید در بطن حرکت ملی است، همه می دانیم و شما هم می دانید که ترسیمات شما نشانگر تلاشی برای گرفتن ماهی از آب گل آلود بوده است. 
جنابعالی از طرز فکر بنده در مورد حرکت فمینیستی مطمئنا با خبرید که یک طرف قضیه را نیز به آنجا کشانده اید. آری حرکت فمینیستی برای بنده بسیار قابل فهم، احترام و ارزش است، اما امروز بنده با احترام به حقوق و خواسته های فمینیست ها، معیارهای مبارزاتی خود را در احقاق حقوق زنان ملتم در چهارچوب قوانین امروز فمینیستی نه، بلکه با تکیه بر ارزشهای مبارزاتی به ثمر رسیده زنان آذربایجان و مناطق خودم با حس و حال قابل لمس و شرایط و اتمسفر مناطق خودم می باشم.
در بطن تاریخ، زن و مادر برای یک آذربایجانی مقدس است و خواسته بنده (البته خواسته و نظر شخصی) الگو و پشتوانه قرار دادن زنان شیر دل، موفق و عاشق و خانواده دوست ملتم است که مثل همیشه همراه با مردان یا در قرار گرفتن در صفوف اول با همان روحیه دلاوری و زیبایی پرستی خود برای آزادی انسانها مبارزه کنند، البته با تمجید و تقدیر از همه مبارزان حقوق زنان در جای جای جهان و در صورت نیاز استفاده از تجربیات مثبت و برنامه های موفق جنبش فمنیستی در جهان.
یادمان باشد که زنان در ایران، برای نخستین بار با جنبش 21 آذر در آذربایجان از حق رای برخوردار شدند و امروز حرکت ملی آذربایجان در حقیقت ادامه حرکت دموکرات آن روز آذربایجان  است.  
جنابعالی برای بر هم زدن افکار عموم سعی در به انحراف کشیدن مطلب و خواسته های مطرح شده در مقاله بنده  شده اید. در مقاله اینجانب هیچ ارتباط و اشاره ای به مسئله شیعه، اسلام و ایدئولوژی اسلامی نشده بود و ما نیازی به این مسائل نداریم، در حالی که هدف شما چسباندن حرکت ملی به ترکیه و به طریقی اسلامی نشان دادن آن بوده است. در حالی که در بطن قضیه ترکیه برای هر ترکی در دنیا باعث غرور و افتخار است ولی مسئله ما در اینجا ربطی به ترکیه نداشته و ندارد و متاسفانه حس دشمنی با ترکها و ترک ستیزی که در نتیجه سیاستهای غلط جمهوری اسلامی ایران و پان ایرانیستها ایجاد شده است خواه ناخواه افراد مخالف عقیده را به طرف ابراز چنین دشمنی وادار می دارد و بی مهابا از در افترا، بدگویی بر میلیونها انسان آزاده فعال در حرکت ملی آذربایجان بر می آیند. 
جناب دوست، شما که به قول خودتان بوزقوردیسم را محکوم و آن را عامل بدبختی حرکت ملی می دانید، شعور میلیونها انسان را به بازی می گیرید، چرا از خود و دیگران نمی پرسید که چه چیزی سبب ایجاد بوزقوردیسم شده است؟ آیا به راستی در آن حدی که جمهوری اسلامی ایران در امور کشور ترکیه و آذربایجان دخالت می کند، کشور ترکیه و آذربایجان دخالتی در سیاستهای ایران داشته است؟ اصلا آن کشور ها کاری با ایران و ملت ترک ندارند در حالی که شبانه روز کار و دغدغه دولت و حتی ملت ایران با توجه به سیاستهای تزریقی دولت ایران و ترک ستیزان، بدگویی و ناسزا گویی و سعی در بد جلوه دادن ترکیه و آذربایجان هستند، دولت جمهوری اسلامی ایران با بی دین نشان دادن آن و پان ایرانیستها با اسلامی افراطی نشان دادن آن!،
چه چیزی سبب اعتراض میلیونها انسان با نماد بوزقورد شده است؟ آیا امروز شما صلاحیت بی شعور خواندن میلیونها انسان به ظاهر هم وطنت را داری؟ آیا بی شعوری، اهانت، آزارهای روحی  نژادپرستان، سبب رسیدن کارد بر استخوان میلیونها انسان نشده است؟ 
شما اگر انسان عاقلی باشید به جای مبارزه منفی و نادرست و در پیش گرفتن راه نژاد پرستان متکبر راه درست اندیشی، راه چاره جویی عاقلانه و قضاوت عادلانه را انتخاب خواهید کرد.
 
جنابعالی باز بدون در نظر گرفتن آداب و رفتار نویسندگی اکثر فعالان سیاسی و روشنفکران حرکت ملی را بیسواد و غیر سیاسی قلمداد کرده اید.
 فقط یک سوال؟ شما که دم از سواد سیاسی می زنید، آیا جسارت آن را دارید که نوشته خودتان را از دیدگاه یک منتقد، از نظر نگارش ادبی و سیاسی ببینید و سطح سواد سیاسی به کار رفته در این مقاله را بیازمایید و سپس در مورد روشنفکران ملتی اظهار نظر نمایید؟ برای نوشتن و اظهار نظر کردن در مورد دیگران توصیه می کنم و بهتر است ابتدا آیین نگارش ادبیات فارسی را بخوانید و یاد بگیرید.
 البته در ادامه جمله گفته اید رهبران آذربایجان، نگفته اید که رهبران کدام دوره از تاریخ آذربایجان و منظورتان نا مفهوم است.
جنابعالی در آخر نوشته تان نوشته اید که اگر اندیشه پان ترکیستی افشا نشود و اگر اندیشه های انسانی و دموکراتیک ایجاد نشود آذربایجان همیشه در اسارت و اشغال و بربریت خواهد ماند.
معنی لغوی بربریت در لغت نامه دهخدا توحش و وحشیگری است، شما که دنبال اندیشه های انسانی برای مردم آذربایجان و فعالان حرکت ملی آذربایجان هستید چگونه بر خود اجازه می دهید بزرگان آنها را " بربر" و وحشی خطاب کنید؟ شمایی که میلیونها انسان معترض و جمع شده در قالب حرکت ملی آذربایجان را اسیر در بربریت می نامید چگونه نام انسان بودن و انسانی اندیشیدن را بر زبان می آورید؟
 آیا اندیشه شما نشانگر شخصیت حقیقی و شعور حقیقی شما نیست؟ یادمان باشد که قلم مقدس است و هر نویسنده در قبال نوشته اش مسئولیت دارد.  
 
با احترام
شریفه جعفری 
2017.05.14

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
امیل رسیده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.